از نظر قرآن همان گونه که انسان باید نسبت به حریم حرمتهای دیگران محفوظ به حیا و عفت باشد و متعرض نوامیس دیگران نشود، هم چنین باید نسبت به نوامیس خویش نیز مراقبت داشته و به صیانت و دفاع از آن پرداخته و غیرت ورزد.
از نظر قرآن همان گونه که انسان باید نسبت به حریم حرمتهای دیگران محفوظ به حیا و عفت باشد و متعرض نوامیس دیگران نشود، هم چنین باید نسبت به نوامیس خویش نیز مراقبت داشته و به صیانت و دفاع از آن پرداخته و غیرت ورزد.
انسان، دارای اعتقاداتی است که باید از آن دفاع کند و مرزهای اعتقادی خویش را پاس دارد. البته از نظر قرآن این اعتقادات باید برخاسته از عقلانیتی باشد که مطابق فطرت و حقایق هستی است؛ نه اعتقاداتی که کورکورانه یا به پیروی از نیاکان پذیرفته و هیچ مبنای عقلانی و عقلایی ندارد. اعتقادات هر انسانی ناموس او را تشکیل میدهد و باید از آن دفاع کند و نسبت به آن تعصب عقلانی و نه جاهلی داشته باشد. دفاع از ناموس چه اعتقادی و چه غیر اعتقادی از جمله خانواده و سرزمین، یک امر عقلایی است که شارع مقدس نیز آن را امضا و تایید کرده است.
نویسنده در مطلب حاضر جایگاه و اهمیت غیرت را در دفاع از انواع نوامیس بشری بر اساس آموزههای اسلام تبیین کرده است:
دفاع از نوامیس از واجبات شرعی
هر انسانی اموری چون خانواده، خانه، چراگاه و کشور را به عنوان ناموس خویش قرار میدهد و خود را ملزم به دفاع از آن میداند. در فرهنگ عربی از این امر به عنوان «حمیت» یاد میشود. حمیت مصدر جعلی از «حمی» به معنای دفاع و صیانت است. محامی کسی است که به دفاع از شخص به عنوان وکیل عمل میکند. البته باید توجه داشت که «حمی» به تشدید میم به معنای تب و داغ است.(لسانالعرب، ابن منظور، ذیل واژه حمی) محامی، وکیل و مدافعی است که با گرما و حرارت و شدت بسیار به دفاع از شخص یا چیزی میپردازد.
ناموس به کمینگاه و نهانگاهی گفته میشود که صیاد و شکارچی، خود را در آن مخفی میکند تا دیده نشود. حال فرقی نمیکند که این شکارچی انسان باشد یا شیر یا هر جانوری دیگر. البته قانون و شریعت را نیز ناموس میگویند؛ زیرا انسان به آن پناه میبرد و خود را از شر ظلم و ستم در امان نگه میدارد. در ادبیات فارسی به زن و خانواده نیز ناموس گفته میشود که انسان از آن دفاع میکند و اجازه تعرض به کسی نمیدهد.
فطرت آدمی به گونهای است که از خود و خانواده و نوامیس خویش دفاع و صیانت میکند و اجازه تعرض به کسی را نمیدهد. اصولا در هر انسانی سه قوه اصلی عقل و شهوت و غضب است. مسئولیت قوه شهوانی جذب هر آن چیزی است که انسان بدان نیاز دارد و مقتضیات بقا و رشد شخص را فراهم میآورد. مسئولیت قوه غضبانی دفع هر آن چیزی است که به ضرر انسان است و در حقیقت موانع موجود را بر میدارد و اجازه نمیدهد تا مانعی ایجاد شود و پیش از ورود آن را دفع میکند. پس دو قوه شهوانی و غضبانی به عنوان قوای جاذبه و دافعه عمل میکند. عقل عهده دار ایجاد اعتدال میان دو قوه و مدیریت و مهار آن است.
بنابراین، قوه غضبی در انسان به عنوان قوه دافعه، هر آن چیزی را که شخص وی یا نوامیس او را تهدید میکند، دفع کرده و از نوامیس خود از جمله جان و مال و عرض دفاع و صیانت میکند. از آنجا که آموزههای اسلام بر اساس فطرت سالم بشری است(روم، آیه 30)، این دفاع و صیانت را تایید و امضا کرده است. لذا صیانت و دفاع از نوامیس به عنوان یک واجب اسلامی در شریعت و احکام آن مطرح شده است.
حمیت مثبت و منفی
البته در اسلام از حمیت به دو شکل مثبت و منفی یاد شده است. از نظر قرآن، حمیت میتواند: 1. عقلانی؛ 2. غیر عقلانی باشد. خداوند میفرماید: إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَى وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا؛ آنگاه که کافران در دلهاى خود حمیت و تعصب، آن هم تعصب جاهلیت ورزیدند، پس خدا آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت؛ و در واقع آنان به رعایت آن آرمان و دفاع از مسجدالحرام و کعبه سزاوارتر بودند و خدا همواره بر هر چیزى داناست.(فتح، آیه 26)
در این آیه پس از آوردن واژه حمیت، آن را به قید جاهلی مقید کرده تا دانسته شود که حمیت میتواند به دو قسم جاهلی و غیر جاهلی تقسیم شود. باید توجه داشت که جهل در بیشتر آیات قرآن به معنای سفاهت و بیخردی یعنی جهل در برابر عقل است نه جهل در برابر علم. جاهل همان بیعقل و سفیه است. بنابراین، مراد از جاهلیت در این موارد جهل در برابر عقل یعنی بیخردی است. بر این اساس، حمیت میتواند عقلانی یا غیر عقلانی باشد. حمیت عقلانی آن است که بر اساس فطرت الهی انسان باشد که مومنان بدان سزاوار هستند؛ زیرا ایشان اعتقادات خویش را بر اساس مبانی عقلانی ایجاد کرده و بدان معتقد شدهاند نه بر اساس تقلید کورکورانه از نیاکان و یا امور خرافی. از همین رو دفاع مومنان از مسجد الحرام و کعبه یک
دفاع و حمیت عقلانی است نه جاهلی
پس کسانی که از اعتقادات عقلانی خویش دفاع و صیانت میکنند و نسبت به آن نوعی تعصب میورزند، انسانهای ارزشمندی هستند؛ زیرا تعصب و حمیت عقلانی یک ارزش فطری و مثبتی است که شریعت نیز آن را امضا و تایید کرده است؛ در حالی که تعصب و حمیت جاهلی و غیر عقلانی، یک امر ضد ارزشی است؛ زیرا دفاع و صیانت از امور خرافی و باطلی است که جز سفیهان و بیخردان کسی این کار را انجام نمیدهد.
غیرت ورزی مصداقی از حمیت عقلانی
یکی از اصطلاحات در فرهنگ اسلامی، واژه غیرت است. «غیرت» مصدر جعلی از غیر به معنای غیر زدایی از حریم حرمتها و دفاع از مرزها و نوامیس است. غیور کسی است با حمیت عقلانی و تعصب منطقی نسبت به هر بیگانهای حساسیت به خرج میدهد و اجازه نزدیکی و تعرض به غیر نمیدهد تا به حریم حرمت او نزدیک یا وارد شود.در آموزههای قرآن، همان طوری که به مومنان و مسلمانان اجازه داده نمیشود تا به حریم حرمتهای شرعی نزدیک شوند، اجازه داده نمیشودتا به حریم نوامیس دیگران هم نزدیک شده و یا متعرض آن شوند. از همین رو چشم فروهشتن از نوامیس دیگران از جمله ناموس جنسی و زنان و دختران دیگران واجب دانسته شده است.
خداوند میفرماید: ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها بپوشند و اندامشان را از کار زشت با زنان محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) شما بهتر است؛ و البته خدا به هر چه کنید کاملاً آگاه است و به زنان با ایمان بگو: از برخی نگاهها چشم پوشی کنند و دامنهای خود را حفظ نمایند و جز آنچه (به طور طبیعی)ظاهراست، زینتهای خود را آشکار نکنند و روسری خود را برگریبان بیفکنند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه آنان نیز پوشیده باشد) و زینت خود را ظاهر نکنند جز برای شوهر، یا پدر یا پدر شوهر، یا پسر، یا پسر شوهر (که از همسر دیگر است) یا برادر، یا پسر برادر، یا پسر خواهر، یا زنان (هم کیش)، یا آنچه مالک شدهاند (از کنیز و برده)، یا مردان خدمتکار که تمایل جنسی ندارند، یا کودکانی که (به سنّ تمییز نرسیده و) بر امور جنسی زنان آگاه نیستند . و پای خود را به گونهای به زمین نکوبند که آنچه از زیور مخفی دارند آشکار شود. ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید و توبه کنید تا رستگار شوید. (نور، آیات 30 و 31)
از نظر قرآن همان گونه که انسان باید نسبت به حریم حرمتهای دیگران محفوظ به حیا و عفت باشد و متعرض نوامیس دیگران نشود، هم چنین باید نسبت به نوامیس خویش نیز مراقبت داشته و به صیانت و دفاع از آن پرداخته و غیرت ورزد و اجازه ندهد بیگانه به حریم ناموسی او نزدیک یا وارد شود.
از نظر آموزههای قرآنی کسی که حمیت عقلانی نداشته و به صیانت و دفاع از حریم نوامیس خویش با غیرتورزی اقدام نکند، روی بهشت را نخواهد دید. رسول خدا (ص) فرمود: سه گروه هرگز داخل بهشت نمیشوند: 1- کسی که نسبت به عفت ناموس خود بیتفاوت است. 2- زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد. 3- شرابخوار. (میزان الحکمه : ج 2، ص 102)
غیرتورزی در آموزههای روایی
غیرت ورزی و غیرتمند بودن از صفات نیک الهی انسان است؛ زیرا خداوند خود غیور است و هرگز اجازه شرک نمیدهد و کسی را که به وی شرک ورزد و ناموس توحید را تهدید کند، مجازات میکند. انسان نیز باید نسبت به همه نوامیس حقیقی خویش این گونه غیور باشد. از نظر آموزههای اسلام، غیرت جزو امور ارزشی و مثبت است که باید هر کسی به آن آراسته شود. امام صادق(ع) میفرماید: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ وَ لِغَیْرَتِهِ حَرَّم الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا؛ همانا خداوند تبارک و تعالی با غیرت است و مردان غیور را دوست دارد و از همین رو، زشتىها را چه آشکار و چه پنهان حرام کرده است.(کافى، ج5، ص 535 و 536 ، ح1)از نظر پیامبر اعظم و اکرم اسلام(ص) ایمان نشانههایی دارد که یکی از نشانههای ایمان غیرتورزی است.
آن حضرت(ص) میفرماید: اَلغَیرَةُ مِنَ الایمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غیرت از ایمان است و بىبند و بارى از نفاق.( نهج الفصاحه ص 587، ح 2045) ایشان همچنین فرموده است: کانَ إِبراهیمُ أَبى غَیورا و َأَنَا أَغیَرُ مِنهُ وَ أَرغَمَ اللّه أَنفَ مَن لا یَغارُ مِنَ المُؤمِنینَ؛ پدرم ابراهیم (ع) مرد غیرتمندی بود، لکن من غیرتمندتر هستم؛ و خداوند بینی مسلمانی را که غیرت ندارد به خاک ذلّت میمالد.(مکارم الاخلاق: ص 239؛ وسائل الشیعه: ج 14، ص 76؛ بحار الانوار: ج 103، ص 249؛ کافی: ج 5، ص 536)
حضرت امام علی (ع) میفرماید: خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد. و نیز فرمود: کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون و سیاه است.(وسائل: ج 14، ص 176؛ کافی: ج 5، ص 536.)
غیرتورزی امام علی(ع) نسبت به دخترش زینب(س)
در سنت و سیره آن حضرت نیز غیرتورزی به نمایش گذاشته شده است. یحیی مازنی میگوید: من مدّت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم و (منزل ما) نزدیک خانهای بود که حضرت زینب در آن ساکن بود. به خدا قسم در این مدت نه من زینب را (بیرون) دیدم و نه صدایش را (از داخل خانه) شنیدم. او هر وقت میخواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا (ص) مشرف شود شبانه از منزل خارج میشد در حالی که امام حسن(ع) در طرف راست او و امام حسین(ع) در طرف چپش و امیر المؤمنین(ع) در جلو او حرکت میکردند؛ و هنگامی که حضرت زینب به قبر شریف رسول خدا(ص) نزدیک میشد حضرت علی (ع) جلوتر میرفت و نور چراغی را که بالای سر پیامبر (ص) بود کمتر میکرد. یک مرتبه امام حسن (ع) علت این کار را از آن حضرت سؤال کرد، حضرت علی (ع) در جواب فرمود: میترسم (کسی زیارت آمده باشد) و به خواهرت زینب نگاه کند.(زینب کبری (س)، علامه نقدی، ص 28)
علی بن ابراهیم در تفسیرش میگوید: وقتی حضرت موسی(ع) خواست با دختر شعیب به طرف منزل حضرت شعیب(ع) برود دختر حضرت شعیب در جلو حضرت موسی به راه افتاد. در اثر وزش باد، لباس به بدن وی میچسبید و حجم بدن آشکار میشد. حضرت موسی به او گفت: تو در پشت سر من راه بیا و به وسیلـۀ سنگ راه را به من نشان بده، چون ما از قومی هستیم که به پشت سر زنان نگاه نمیکنیم. حضرت شعیب به دخترش گفت: چگونه دانستی که او امانتدار است؟ دختر در جواب پدرش گفت: او در میان راه از من خواست تا پشت سر او حرکت کنم و پیش رویش راه نروم. (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 273.)
ابن عباس میگوید: حضرت موسی ( ع) مرد غیرتمندی بود و به سبب همین با مردان در خانهاش رفت و آمد نمیکرد تا همسرش دیده نشود. (سفینه البحار باب ، غیر.)
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: زنی که خود را زینت و خوشبو نماید و از خانهاش خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد برای هر قدمی که این زن بر میدارد برای شوهرش خانهای در جهنم بنا میشود. ( بحار الانوار، ج 103، ص 249؛ سفینه البحار ج 2 ص 586)
رسول خدا(ص) فرمودند: خداوند هفت نفر را لعنت کردند که یکی از آنها مردی است که نسبت به پوشش و عفت همسرش بیتوجه است.(مستدرک الوسایل، ج، 14ص291)
امام رضا(ع) درباره علت حجاب فرمود: حرام شد نگاه به موهای زنان برای آنکه اگر موهای آنها در برابر مردان نامحرم آشکار شود باعث تحریک و جلب خواهد شد. (و این جلب شدن مردان به زنان) فساد و بیبند و باری را به دنبال دارد و سبب میشود که (مردم) در کارهای حرام وارد بشوند. (علل الشرایع ج 2 ص 287 باب 364)
رسول خدا(ص) فرمودند: هر زنی که خود را معطّر سازد و از منزل خارج شود و از کنار گروهی بگذرد تا بوی او را دریابند وی زناکار است و هر چشمی که این زن را ببیند زنا کار است. (سنن نسائی: ج 8 ص 153؛ کنزالاعمال: ج 16 ص 383 شماره 45010.) همچنین رسول خدا (ص) فرمودند: هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو و آرایش کند، خداوند نماز او را قبول نمیکند، تا اینکه برای پاک ساختن خود از آن، غسل کند چنانکه خود را از جنابت، غسل میدهد. (کافی: ج 5، ص50 ) رسول خدا (ص) فرمودند : وقتی زنی برای غیر از شوهرش خود را خوشبو کند، مایۀ آتش جهنم و باعث ننگ است. (نهج الفصاحه ص 36 کنز العمال: ج 16 ص 381 شمارۀ 45001.)
رسول خدا (ص) فرمود: دو گروه اهل جهنم هستند از جمله زنان بد حجابی (که در ضمن اینکه پوشیدهاند برهنه و عریانند) آنان برای فتنه و فریب مردان، خود را آرایش و زینت میکنند و مانند کوهان شتر سبکسر، موهای خود را بیرون میگذارند. این زنان نه داخل بهشت خواهند شد و نه بوی بهشت به مشامشان خواهد رسید.(کنز الاعمال: ج 16 ص 383 شماره 45013، و نیز ج 16 ص 401)
حضرت علی(ع) فرمود: بر شما لازم است لباس ضخیم (در برابر نامحرم و بیرون از منزل) بپوشید. هرکسی که لباسش نازک است، دین او هم مثل لباسش ضعیف و نازک است. ( وسائلالشیعه : ج 3 ص 357)
البته باید توجه داشت که غیرت نیز همانند حمیت میتواند عقلانی و غیر عقلانی باشد. از همین رو حضرت على (ع) به فرزندش امامحسن(ع) فرموده است: إِیّاکَ وَالتَّغایُرَ فى غَیرِ مَوضِعِ غَیرَةٍ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو الصَّحیحَةَ إِلَى السُّقمِ وَ البَریئَةَ إِلَى الرَیبِ؛ مواظب باش در غیر موضع غیرت و نابجا، غیرت بخرج ندهى؛ زیرا این عمل افراد سالم را به سوى فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت. (بحارالانوار، ج 103، ص 252)