ادب ارزشمندتر از طلا و نقره

یکی از شاخصه های تاثیرگذار در شخصیت انسانها، داشتن ادب است. دین مبین اسلام بر داشتن ادب در همه ی جنبه های زندگی آدمی تاکید دارد

ادب ارزشمندتر از طلا و نقره


یکی از شاخصه های تاثیرگذار در شخصیت انسانها، داشتن ادب است. دین مبین اسلام بر داشتن ادب در همه ی جنبه های زندگی آدمی تاکید دارد. البته آن ادب و مرامی که در راستای توجه به معنویت و جنبه های انسان مدارانه باشد، نه رعایت ادب مثلا به خاطر کسب شهرت و غیره.

ادب در لغت و اصطلاح
ادب در لغت به معنی ظرف و حسن تناول است. به تعبیر بعضی به معنای نیک گفتاری و نیک کرداری است، و بعضی ادب را در فارسی به فرهنگ ترجمه کرده و گفته اند: ادب یا فرهنگ به معنی دانش می باشد و با علم چندان فرقی ندارد. [1]
همین منبع در مورد معنای اصطلاحی ادب می نویسد: در معنای اصطلاحی ادب اختلافاتی بین اهل لغت هست، بعضی ادب را به معنای ملکه ای که انسان را از خطا و اشتباه حفظ می کند؛ گرفته اند و ... [2]
سپس از قول علامه طباطبایی استفاده نموده و می نویسد: حاصل معنای ادب آن است که ادب هیأت نیکو و پسندیده ای است که سزاوار است رفتار مشروع دینی یا عقلایی بر مبنای آن شکل گیرد؛ مانند آداب دعا و آداب دیدار دوستان.
علامه از زیبایی به عنوان بن مایه معنای ادب یاد می کند و مرز آداب و اخلاق را از یکدیگر جدا می داند؛ یعنی اخلاق عبارت است از: ملکه های راسخ در روح که در حقیقت وصفی از اوصاف روح می باشد، ولی آداب عبارت است از هیأت زیبایی که رفتارهای آدمی بدان متصف می گردد و چگونگی صدور اعمال آدمی به صفات گوناگون روحی بستگی دارد. بنابراین، فرق است میان اتصاف روح به امور اخلاقی و اتصاف عمل به آداب.
خواسته نهایی انسان در زندگی همان چیزی است که ادب او را در رفتارش مشخص می کند و برایش خط مشی ای ترسیم می کند که در کارهایی که به منظور رسیدن به آن مطلوب انجام می دهد، از آن خط مشی تجاوز نمی کند. [3]
«علیکم بالأدب فإن کنتم ملوکا برزتم و إن کنتم وسطا فقتم و إن أعوزتکم المعیشة عشتم بأدبکم؛[9] ادب بیاموزید زیرا اگر پادشاه باشید برجسته می شوید و اگر در حد معمولی باشید سرآمد، و اگر تنگدست باشید با ادبتان گذران زندگی خواهید نمود».ادب در عرف مردم
در عرف مردم، معمولا ادب را به معنی اخلاق می گیرند. وقتی می گویند: فلانی با ادب است یعنی خود را به سجایای اخلاقی آراسته است. اتفاقا حدیثی از مولا امیر المومنین علی (علیه السلام) داریم که ادب را به معنای اخلاق گرفته است: «لا تصفو الخلّة مع غیر أدیب؛[4] دوستی با انسان بی ادب، صمیمانه نخواهد بود». ممکن است این اصل عقلایی هم مثل سایر اصول و ارزش های انسانی خدشه دار شده باشد. گاهی انسان در جامعه دوستانی را مشاهده می کند که شاید در دید اول به دوستی و صمیمیت آنها غبطه بخورد، ولی با اندک تاملی متوجه می شود که این دوستان با کوچکترین سوء تفاهمی بین خودشان، به راحتی اخلاقیات و حریم ها را دور می زنند.، چون به اخلاق اسلامی پایبند نیستند.
در حدیثی از پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) این اخلاق اسلامی و معنوی، مورد تاکید قرار گرفته است: « أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی، أَمَرَنِی رَبِّی بِالسَّخَاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهَانِی عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفَاءِ وَ مَا شَیْ ءٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ وَ إِنَّهُ لَیُفْسِدُ الْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ الطِّینُ الْعَسَلَ؛[5] من ادب آموخته خدا هستم و علی(علیه السلام) ادب آموخته ی من، خدا مرا امر نموده به بخشش و نیکویی و نهی نموده از بخل و ستم، و هیچ چیزی نزد خدا منفورتر از بخل و اخلاق بد نیست و اخلاق بد عمل (نیک) را خراب می نماید همچنان که سرکه عسل را»
این حدیث نیاز به بحث دارد که از حوصله ی این مقاله بیرون است، ولی این را باید بدانیم: ادب و اخلاق آنگونه که خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام میگویند، باید باشد. کسی که پیشنهاد رفیقش مبنی بر رفتن به پارک و سینما را با خوشرویی قبول می کند و خود را بامرام می داند ولی وقتی همین رفیقش او را به نماز خانه مدرسه دعوت می کند جواب سر بالا به او می دهد؛ باید ما در مقابل این مرام و اخلاق او علامت سوال بگذاریم.
با ارزش تر از طلا و نقره
حضرت علی(علیه السلام) در مورد میزان نیاز افراد به ادب نیکو می فرماید: «انّ النّاس الى صالح الادب احوج منهم الى الفضّة و الذّهب ؛[6] یقینا مردم به ادب شایسته، بیشتر از طلا و نقره نیازمندند». در حقیقت هم همین است. ادب و اخلاق و کردار شایسته است که انسانیت انسان را مشخص می کند تا مسائل دیگر، ادب شایسته، در حقیقت زیربنای شخصیت و منش انسان است.
اگر ادب را به معنای فرهنگ و دانش بگیریم؛ خواهیم فهمید که حضرت در این حدیث بر خردورزی تاکید نموده است. ولی با تاکید بر جنبه ی اخلاق و راست کرداری ...
اتفاقا در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) بر همراهی ادب شایسته و دانش تاکید شده است: «لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ یُورِثُ أَهْلَ بَیْتِهِ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ (جَمِیعاً)؛ [7] شخص مومن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شایسته بهره مند می سازد تا همه آنها را وارد بهشت گرداند.»
واضح است که علم و دانشی که با ادب و اخلاق و راست کرداری همراه نباشد؛ آسیب های بسیاری را به همراه دارد. به عنوان مثال فروید یک دانشمند روانشناس بود ولی چون مجهز به ادب شایسته نبود مکتبی را بنیان نهاد که اخلاق و حیا و ... را زیر سوال می برد.
من ادب آموخته خدا هستم و علی (علیه السلام) ادب آموخته ی من، خدا مرا امر نموده به بخشش و نیکویی و نهی نموده از بخل و ستم، و هیچ چیزی نزد خدا منفورتر از بخل و اخلاق بد نیست و اخلاق بد عمل (نیک) را خراب می نماید همچنان که سرکه عسل را»بهترین میراث
حضرت علی(علیه السلام) ادب را بهترین میراث می داند: «لَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ؛[8] هیچ میراثی مانند ادب نیست».
وجود این سرمایه ی ارزشمند و میراث پر بها است که انسانها را شخصیت می دهد. روابط بین جامعه را به سمت صلح و صفا پیش برده و از تنش های بیمورد باز می دارد.
حضرت در سخن دیگری ادب را به حال عموم سودمند دانسته و چنین بیان می کند: «علیکم بالأدب فإن کنتم ملوکا برزتم و إن کنتم وسطا فقتم و إن أعوزتکم المعیشة عشتم بأدبکم؛ [9] ادب بیاموزید زیرا اگر پادشاه باشید برجسته می شوید و اگر در حد معمولی باشید سرآمد، و اگر تنگدست باشید با ادبتان گذران زندگی خواهید نمود».
رعایت ادب اسلامی حتی نسبت به دشمن و رقیب
انسان با دارا بودن ادب اسلامی، نسبت به دیگران از دایره ی انصاف و عدالت خارج نمی شود. قرآن کریم می فرماید: «وَ لَا یجَرِمَنَّکُمْ شَنَانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الحْرَامِ أَن تَعْتَدُواْ؛ [مائده/2] و عداوت گروهى بدین جهت که شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را وادار نکند که (بر حقوق آنها) تجاوز کنید»
تفسیر نمونه در تفسیر این آیه می نویسد: این حکم گرچه در مورد زیارت خانه خدا نازل شده است، ولى در حقیقت یک قانون کلى از آن استفاده مى شود که مسلمان نباید" کینه توز" باشد و حوادثى را که در زمانهاى گذشته واقع شده بار دیگر در فکر خود زنده کند و در صدد انتقام بر آید، و یکى از علل نفاق و تفرقه در هر اجتماعى همین مساله است. [10]
سخن آخر
دهخدا واژه ی ادب را به تعبیر بعضی به معنای کردار خوب و رفتار پسندیده دانسته است. علامه طباطبایی ادب را هیات زیبایی می داند که رفتارهای انسان بدان متصف می گردد. در تعالیم اسلامی، جایگاه ادب شایسته از طلا و نقره هم بالاتر دانسته شده است. حضرت علی (علیه السلام) بهترین میراث را ادب می داند. امید است که ادب اسلامی در جامعه ی مسلمان ما روز بروز گسترش یابد.
پی نوشت ها :
[1] لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 50 مجلد، ج5، ص 1547
[2] همان
[3] همان، ص256
[4] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ، ج 6 ، ص 375
[5] بحار الأنوار (ط - بیروت) ، ج 16، ص231
[6] شرح آقا خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ، ج 2، ص 569
[7] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، محدث نوری، ج12،ص201
[8] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 478
[9] شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج 20، ص 304
[10] تفسیر نمونه ، ج 4 ، ص 252

 

سید حسین سیدی



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان