زمانی که ناتکوین روی صرافی ارز دیجیتال بایننس فهرست شد، ضربه بزرگی به کسانی وارد شد که معتقد بودند پنیر مجانی را فقط میشود در تله موش پیدا کرد. البته آدمها حق داشتند به ناتکوینی که به نظر میرسید روی رؤیای زیبای بهسادگی و یکشبه پولدار شدن دست گذاشته بود، بدبین باشند.
اما دنیای بلاکچین و ارزهای دیجیتال که تا امروز در شگفتزده کردن آدمها سهم بسزایی داشته، بار دیگر معادلات را بر هم زد. اما واقعاً فلسفه وجودی ناتکوین چه بود؟ کارشناسان چه نکتهای را از نظر دور داشتهاند؟
کنجکاو و کنجکاوتر
به گزارش هم میهن، زمستان سال گذشته ماجرای ناتکوین از طریق ضربه زدن روی مثلثی طلایی در اپلیکیشن تلگرام فراگیر شد. بعضیها که به این قضیه مشکوک بودند، اصلاً پی آن را نگرفتند؛ کسانی که کنجکاوی بیشتری داشتند، آن را امتحان کردند و آنها که کنجکاوتر و پیگیرتر بودند، ضربه زدن روی این مثلث را ادامه دادند.
کاربران برای استخراج و دریافت ناتکوین باید وارد ربات تلگرامی رسمی ناتکوین میشدند که بهصورت رایگان در دسترس تمام کاربران تلگرام قرار داشت. روند مانند یک بازی بسیار ساده طراحی شده بود و جوایز معمول را دارا بود.
مثلاً اگر برای ورود به ربات از لینک معرفی شخص دیگری استفاده میکردید، به هر دو نفر 25 هزار ناتکوین رایگان تعلق میگرفت و اگر حساب تلگرام فرد دعوتکننده پریمیوم بود، 500 هزار ناتکوین رایگان به هر دو نفر اعطا میشد.
محدودیت در انرژی و تعداد ضربه زدنها و دریافت انرژی رایگان با سر زدنهای هر روزه به این ربات، دریافت امکانات بیشتر با خرج کردن ناتکوینهای خودتان برای جمعکردن کوینهای بیشتر، حضور در لیگهای گوناگون و... همگی روشهایی بودند که بازیهای اینچنینی را برای کاربران اعتیادآور میکنند و همبستگی را افزایش میدهند.
به این پنیر دست بزنیم؟
بهواسطه سالهایی که از حضور ارز دیجیتال در کشور میگذرد و کسبوکارهایی که حول آن شکل گرفتهاند، این حوزه کارشناسان بسیاری دارد، اما تعداد اینفلوئنسرها در این بخش محدود است.
یکی از ایفلوئنسرهای دنیای فناوری، جادی است که اتفاقاً محبوبیت بسیاری هم دارد. او که معمولاً نسبت به وقایع فناورانه پرطرفدار روز واکنش نشان میدهد، اول با چند توئیت و بعدتر در یک ویدئو به توضیح ناتکوین پرداخت و نظر خود را در مورد آن ابراز کرد؛ اینکه این کوین بیشتر به بازی شبیه است و اگر کسی به دنبال پول بادآورده است، بعید است از این طریق بتواند به هدفش دست یابد.
در همان زمان بسیاری بر صحبتهای جادی صحه گذاشتند و هشدار دادند که پنیر مجانی را فقط میتوان در تله موش پیدا کرد و بهتر است به این پروژهها دل نبندند.
اما وقتی در روزهای پایانی اردیبهشتماه امسال توکن ناتکوین راهاندازی و در صرافیهای بینالمللی بزرگی، چون بایننس و OKX فهرست شد، واکنشها نسبت به آنها که این پروژه را فاقد ارزش مادی میدانستند، آنقدر تند بود که جادی ناچار شد از طریق استوری در صفحه اینستاگرامش از کسانی که بهواسطه حرفهای او از ادامه کار منصرف شده بودند، عذرخواهی کند.
او در این متن تصریح کرده بود که آدمها نباید به دنبال یک همهچیزدانی که آنها را قرار است خوشبخت کند، باشند و او هم حرفهایش را براساس اطلاعات و دانشی که داشت، عنوان کرده بود.
پس از عرضه ناتکوین در صرافیهای جهانی، برخی از صرافیهای رمزارزی داخلی هم دست به کار شدند و این توکن را با این هشدار که یک میمکوین است و در حال حاضر نوسان زیادی دارد، عرضه کردند. این نوسان چیزی بین 0/009 دلار تا 0/01 دلار بود. (در زمان نوشتن این گزارش ارزش ناتکوین به 0/29 دلار رسیده است.)
چطور ناتکوینها تبدیل به پول میشوند؟
هرچند مرحله ماینینگ یا همان کسب ناتکوین اول آوریل به پایان رسیده بود، اما مدتی طول کشید تا توکن NOT راهاندازی و فهرست شود.
کاربران برای برداشت ناتکوین که روی بلاکچین TON توسعه داده شده است، ابتدا باید وارد ربات تلگرام آن شوند. در این صورت با چند گزینه روبهرو خواهند شد که یکی از آنها انتقال توکنها به صرافی یا ولت مورد نظر خود است. پس از آن این توکن هم مانند هر توکن دیگری قابلیت فروش و نقد شدن دارد.
اما چرا و چطور پروژهای که بیشتر به شوخی و بازی شبیه بود، این روزها شکلی جدی به خود گرفته است؟
بازی با یک مفهوم تکراری
یکی از نکاتی که باعث جلب توجه افراد مختلف به ناتکوین شد، نحوه به دست آوردن آن از طریق ضربه زدن روی تصویری بر صفحه گوشی بود. هرچند برای کسانی که با فضای بلاکچین و ارزهای دیجیتال آشنایی چندانی ندارند، به نظر میرسد که این کار جدید باشد، اما امید امینزاده، کارشناس حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال که رئیس هیئتمدیره یکی از صرافیهای رمزارزی کشور است، توضیح میدهد مفهوم x to earn که تا به امروز بهجای x مفاهیم مختلفی گذاشته شده، قدیمیتر از ناتکوین است.
ناتکوین برای بازی خود در جهت جمعآوری کوینهای بیشتر از روش tap to earn استفاده کرده، اما حدود دو، سه سال پیش از این کانسپت play to earn شکل گرفته بود؛ مفهومی که تلاش داشت مفهوم بازی کردن و پیشرفت در مراحل مختلف آن را تغییر دهد.
امینزاده در این باره توضیح میدهد: «مثلاً اگر طی فرآیند بازی یک شخصیت را بزرگ میکردید و آن شخصیت میتوانست یکسری متعلقات کسب کند و جوایزی داشته باشد، مثلاً یک شمشیر، میتوانستید آن شمشیر را به کس دیگری بفروشید و آن فرد از چند مرحله جلوتر بازی را شروع میکرد و هزینهای را بابت زحماتی که آن فرد قبلی انجام داده، پرداخت میکرد.
به این ترتیب مفهوم اقتصاد وارد بازی شد. این کار خیلی جالبی است به شرطی که بتوانیم اکوسیستمی از بازیها داشته باشیم و بازیها را به هم وصل کنیم. اتفاقاً شاید در نسل بعدی بازیهای رایانهای شاهد چنین اکوسیستمی باشیم.» این یعنی اگر طی یک بازی شما تفنگی را به دست آوردید، با خاتمه بازی، آن تفنگ از بین نمیرود، بلکه به انافتی تبدیل میشود و فرد میتواند آن تفنگ را با خود به بازیهای دیگر ببرد و از آن استفاده کند. یعنی چیزی که به دست آوردهاید، تبدیل به دارایی قابل معامله در بازاری ثانویه خواهد شد.
مدل دیگری از مفهوم x to earn که پیشتر رشد یافته و به اعتقاد امینزاده اثرات سلامتی و زیستمحیطیاش بهمراتب بیشتر از پروژههایی، چون ناتکوین است، بازی با مفهوم move to earn است.
براساس این مفهوم کفشهایی وارد بازار شده بود که با هر قدم شماره میانداخت و کاربر کسب امتیاز میکرد، سپس میتوانست با فروش این امتیازها کفش خود را ارتقا دهد. امینزاده میگوید: «درواقع آنها یک اکوسیستم دیزاینکرده بودند. هم کفش را میفروختند، هم مردم را ترغیب به راه رفتن میکردند و حول آن بازاری ثانویه شکل گرفته بود.»
میمکوینها و فراز و فرودشان
پشت هرکدام از رمزارزها دلیل و فلسفهای وجود دارد. مثلاً بیتکوین بهعنوان یک الکترونیکمانی و براساس وایتپیپری که ساتوشی ارائه داده و ویژگیهایی که دارد، بسیار قابل قیاس با مفهوم پول است. از این منظر ناتکوین، در دسته میمکوینها قرار میگیرد.
ارزهای دیجیتالی، چون شیبا و دوجکوین هم در همین دسته قرار دارند. اینها رمزارزهایی هستند که مفهوم اقتصادی یا پولی پشتشان نیست و طی قراردادی هوشمند در بستری به وجود میآیند. مثلاً ناتکوین روی شبکه TON به وجود آمده و شیبا روی بستر اتریوم. کسانی که معمولاً وارد معاملات میمکوینها میشوند، با هدف کسب سود یا انتفاع کوتاهمدت یا میانمدت این کار را انجام میدهند.
بسیاری که اوایل رشد این کوینها وارد میشوند، طبیعتاً بهدلیل اینکه تقاضای زیادی برایشان در آن مرحله اول وجود دارد، سودهای خیلی خوبی کسب میکنند. میتوان گفت مبنای میمکوینها کامیونیتی است یا بهعبارتی این کوینها جامعهمحور هستند.
امینزاده میگوید چنانچه به سابقه معاملات بسیاری از این میمکوینها رجوع شود، مشاهده خواهد شد که همانطور که رشدهای بسیار زیادی داشتهاند، افولهای خیلی شدیدی را نیز تجربه کردهاند و وقتی بازارشان نزولی شده، از ارزش مالی دارندگانشان به میزان قابلتوجهی کاسته شده است؛ «ناتکوین هم از این قضیه مستثنا نیست. در حال حاضر بازاری صعودی دارد و ارزش آن تقریباً نسبت به یک هفته، 10روز پیش، چهار برابر شده است. خب این چهار برابر شدن باعث میشود افراد جدیدی به آن جذب و علاقهمند شوند. هیجانی را در بازار ایجاد میکند و بسیاری وارد میشوند و نهایتاً هم کسانی بازندهاند که نفرات آخر هستند و در زمان اوج قیمت آن را خریداری کردهاند. بسیاری از میمکوینها دوباره نتوانستهاند آن سقف قیمتی اولیه را مشاهده کنند و همه کسانی که در اوج قیمتی و در حجم بالا اقدام به خرید این کوینها کردهاند، متضرر شدهاند. البته خوشبهحال کسانی که درآمدهای خوبی را کسب میکنند، ولی خب بازار، بازار جمع صفر است و نهایتاً این سود به هزینه ضرر بسیاری افراد دیگر خواهد بود.»
هزینه این جایزه را چه کسی میدهد؟
نکتهای که در مورد ناتکوین وجود دارد که گویا آن را از میمکوینهای مشابه جدا میکند و اتفاقاً به نظر میرسد یکی از علل استقبال افرادی باشد که پیشتر هیچ آشناییای با این بازار یا سرمایهگذاری در آن را نداشتهاند، این است که لازم نیست در ابتدا هزینه مالی کنند. همین باعث شده اقشاری مانند زنان خانهدار، بازنشستگان، دانشجویان و... جذب این پروژهها شدهاند؛ کسانی که هیچ آشنایی خاصی با این فضا نداشتهاند.
اما امینزاده میگوید این نگاه که بهواسطه این اتفاق، یکسری افراد که اصلاً در فضا نبودند و هیچ ایدهای درباره کاری که داشتند انجام میدادند نداشتند، در معرض بازار رمزارز قرار داده شدهاند، بیش از حد مثبت است؛ «بله، احتمالاً این افراد بعدها باز فعالیتهای جدید خواهند داشت و شاید پولهای جدید به این فضا بیاورند و به نظر میرسد برای اکوسیستم و شبکه TON هم ارزش افزوده داشته، چون از این طریق توانسته تعداد زیادی کاربر جذب کند. ولی نکته این است که جایزه این کلیکها به هزینه چه کسی بین این افراد پخش شده؟ به هزینه خریداران جدید. اگر این آدمها کوین خود را فروختند و صاحب ثروتی شدند، به آدمهایی فروختهاند که با انگیزههای سوداگرانه وارد این بازار شدهاند. پس این هم بازی اقتصادی است که طراحی شده است.»
عمیقتر نگاه کنید!
اما برخی افراد در فضای رمزارزها نگاه مثبتتری به پدیده ناتکوین دارند و آن را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار میدهند. مصطفی قمری، کارشناس بازار رمزارزها و رئیس هیئتمدیره یک شرکت مشاوره سرمایهگذاری ارز دیجیتال در گفتگو با هممیهن پروژه ناتکوین را یک پروژه موفق میداند و برای آن دلایل خاص خود را دارد. دلایلی که فارغ از هیاهوهای حول این پروژه است.
او معتقد است، برای بررسی ناتکوین و چیستی آن باید کمی به عقب برگردیم و نگاه موشکافانهتری داشته باشیم. قمری درباره این پروژه توضیح میدهد: «TON که NOT روی آن عرضه شده، بلاکچینی است که با پلتفرم تلگرام یکپارچهسازی (integrate) شده است. هرچند تلگرام این مسئله را که TON متعلق به آنهاست، عنوان نمیکند، اما نگاهی به ساختار مدیریتی TON معلوم میکند که این شبکه بلاکچینی ارتباط تنگاتنگی با تلگرام دارد. نکته این است که در سال 2021 مجموعه تلگرام و سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا به یک مجادله حقوقی خوردند که بهدلیل آن مجادله، تلگرام مجبور شد پروژه رمزارزی خود با نام GRAM را کاملاً منتفی اعلام کند.
مجموعه تلگرام به سرمایهگذاران خود عنوان کرد که ما از الان به بعد از پروژه GRAM بیرون میرویم، اما یک تیم مستقل قرار است این پروژه را جلو ببرند. ولی واقعیت این است که مدیرعامل این تیم مستقل، مدیرعامل پیشین شرکت VK روسیه است. بنیانگذار VK که در روسیه بزرگترین شبکه اجتماعی است پاول دورف، مالک تلگرام بوده است. پس میتوان این ذهنیت را داشت که عملاً این تیم هماهنگ با مجموعه تلگرام است.»
ارزش شبکههای اجتماعی
اساساً بلاکچین و رمزارزها بر پایه کامیونیتیها ساخته میشوند و میتوان گفت جامعهمحور هستند. این نکتهای است که هر کسی که در فضای رمزارزها فعالیتی انجام داده باشد، کاملاً به آن آگاه است و این مهمترین موردی بود که بلاکچین TON در پروژه خود در نظر گرفت.
بر این اساس هرچند پشت اتریوم یا بیتکوین فناوری جذاب و کاربردی وجود دارد، ولی حتی بیتکوین هم بخشی از ارزشش را از کامیونیتیاش به دست آورده است.
قمری میگوید: «نکته اصلی این است که اگر شما بخواهید در فضای رمزارزها و بلاکچین یک گام جلوتر بروید و به سمت پذیرش انبوه (Mass Adoption) حرکت کنید، یعنی به سمت اینکه کاربردهای واقعی این تکنولوژی را به مردم برسانید، به چه چیزی نیاز دارید؟ به یک شبکه اجتماعی. در یک شبکه اجتماعی که چند میلیون نفر عضو آن هستند و میتوانند برای یکدیگر پیام بفرستند، به همان سادگی هم میتوانند برای همدیگر پول بفرستند. چرا که نه؟»
ناتکوین ظرف مدتزمان کوتاهی توانست بیش از 34 میلیون کاربر را به خود جذب کند. کانال ناتکوین در تلگرام بزرگترین کانال کریپتویی و پنجمین کانال بزرگ کل این شبکه اجتماعی محسوب میشود. این همان هدف اصلی تلگرام و شبکه بلاکچین TON بوده است.
ناتکوین بیارزش است؟ طلا هم!
بسیاری در فضای رمزارزها معتقدند بزرگترین میمکوین در جهان، طلاست. فلزی که ذاتاً ارزش ویژهای ندارد، اما از آنجا که مردم پذیرفتهاند دارای ارزش است و آن را با هم مبادله میکنند، ارزشمند شده است. درواقع طلا نیز ارزش خود را از جامعهای دریافت میکند که آن را بهعنوان چیزی قابل معامله قبول کردهاند. همان اتفاقی که برای سایر میمکوینها رخ میدهد.
قمری کسانی را که ناتکوین را بیارزش میدانند، مخاطب قرار میدهد و میگوید: «من سؤالی دارم از بسیاری که میپرسند ارزش ناتکوین کجاست؛ ارزش دوجکوین به چه چیزی است؟ ارزش شیبا از کجاست؟ اصلاً بالاتر از این، به قول بسیاری در فضای کریپتوکارنسی، ارزش طلا از کجاست؟ ناتکوین درواقع یک استراتژی مارکتینگی و پروموشن برای آنبورد کردن تعداد زیادی مخاطب انبوه برای کریپتوکارنسیها بوده که بهشدت موفق بوده است. بیشترین تعداد افرادی که تا الان بهیکباره وارد فضای کریپتوکارنسیها شدهاند در 10 سال گذشته، در عرض دو ماه روی TON اتفاق افتاد و مهمترین موضوعش هم آن انگیزه مالی بوده است.»
صورتمسئلهای بزرگتر
تا اینجا مسئله ناتکوین را از نظر فنی بررسی کردهایم و از مزایا و معایب، چیستی و فلسفه آن گفتیم. اما این همه ماجرا نیست؛ نه لااقل برای ما و نه در ایران.
اگر پای صحبتهای کارشناسان رمزارز بنشینید یا نگاهی موشکافانه به گزارشهای سالی که برخی صرافیهای رمزارزی داخلی ارائه میدهند، داشته باشید، یک مسئله جلبتوجه میکند و آن هم استقبال نسبتاً عجیب مردم ایران نسبت به سایر مردم جهان از میمکوینهاست؛ دستهای از رمزارزها که پرریسک هستند و فراز و فرودهای عجیبی را تجربه میکنند و ناتکوین هم در این دسته قرار میگیرد.
شیوه به دست آوردن ناتکوین و رؤیایی که به واقعیت بدل شد، باعث شده پروژههای مشابه دیگری نیز روی بستر تلگرام فعالیت خود را آغاز کنند. شاید ویدئوهایی را در توییتر دیده باشید که افراد با چند گوشی و با استفاده از وسایل مکانیکی یا نرمافزارها تلاش دارند تا هرچه بیشتر روی صفحه گوشی خود ضربه بزنند و کوین دریافت کنند و از این قافله جا نمانند.
حالا این رفتار، از این منظر که آدمها بدون اینکه واقعاً کاری سودمند انجام داده باشند صاحب سرمایه -هرچند اندک- میشوند، منتقدان بسیاری پیدا کرده است. اما ریشه این اتفاقات در چیست؟ چرا مردم ایران رفتار هیجانیتری در قبال این دست اتفاقات دارند؟
شاید برای پاسخ به این پرسش لازم باشد عقبتر برویم؛ به روزهایی که زمزمههای افزایش قیمت دلار و طلا شنیده میشد، اما اکثریت دعوت به آرامش میشدند و این وعده شنیده میشد که زمزمهها تحقق نمییابند. یا زمانی که درهای بازار بورس به روی مردم عادی بدون هیچ دانشی گشوده شد و مردم را متحمل ضررهای هنگفت کرد.
شاید هم باید به روزگاری برگردیم که سرمایهگذاری روی زمین تقبیح میشد و مردم را تشویق میکردند سرمایه خود را به سمت تولید حرکت دهند. اما گذشت روزها نشان داد که خسران، سهم شهروندان خوب و تلاشگر است و کسانی که از هر فرصتی نهایت سوءاستفاده را کردهاند، برنده به حساب میآیند.
افزایش روزافزون فاصله طبقاتی، قرار گرفتن رانت و سرمایه در دستان عدهای قلیل و سرگردانی عدهای کثیر، بهصرفه نبودن تولید و فعالیت سودمند، تورم افسارگسیخته و... میتواند سببساز این باشد که مردم از شهروندی خوب بودن خسته شدهاند؛ شهروندانی تلاشگر که راضی به سود خود و زیان دیگری نیستند.
شاید از ارتفاعی بالاتر وقتی افرادی را تماشا کنیم که برای رفع نیازهای اولیه خود دچار بحرانهای جدی شدهاند و در پیش چشم خود دیگرانی را میبینند که رقم داراییهایشان برای اداره کشوری کافی است، بهتر بتوانیم این رفتارهای هیجانی را درک کنیم و کمتر به آنها خرده بگیریم.