مربی مریم چه کسی بوده که او را این گونه تربیت کرده است؟ مریم دست پرورده مرد وتربیت شده پدر نیست، بلکه تربیت شده مادر است. والبته بسیاری از پدر ومادرها مربیان دلسوز وچون او باشند. شرایط بسیاری لازم است تا انسان به جایی برسد که فرزندش را به خدا اهدا نماید وخدا هم او را قبول کند. مادر مریم، مریم را به خدا پناه داد وخدا نیز به او پناهندگی داد ودر پناه خود پذیرفت آنگاه استعاذه مادر مریم، به صورت استعاذه مریم سلام الله علیها ظهور کرد. وقتی مریم به دنیا آمد، مادرش گفت:
و انی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان (1)
خدایا من این دختر را وذریه او را به تو پناه دادم. خدا هم فرمود:
فتقبلها ربها بقبول حسن (2)
وبعد فرمود:
وانبتها نباتا حسنا (3)
افراد بسیاری هستند که تنها، تلاش وکوشش آنها مقبول خدا است نه خود آنها، ولذا خدا درباره همه افراد نمی فرماید که: ما آنها را قبول کردیم وپناه دادیم بلکه می فرماید:
انما یتقبل الله من المتقین (4)
قبول عمل غیر از قبول گوهر ذات عامل است. امکان دارد اعمال بسیاری از مردم مقبول درگاه خدا باشد اما باید دید که آیا گوهر ذاتشان هم، مقبول است یا نه؟ خداوند درباره مریم فرمود: فتقبلها ونفرمود: «تقبل عملها» ، بنابراین مادر مریم، او را به پناه خدا سپرد، خدا نیز پناهندگی داد. آنگاه در نتیجه پناه خواستن مادر از خداوند در کنار محراب فرزندش می گوید: انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا
تشبیه در بیان مادر مریم
در ضمن این بحث لازم است به نکته ای نیز اشاره شود. آنان که نسبت به معارف قرآنی شناخت داشته اند، در کتاب های ادبی خود سخن مادر مریم را تاحدی فهمیده ودرست تفسیر می کنند، ولی آنها که به این بلندای معارف سری نزده اند، سخن مادر مریم را به همان رسوم جاهلی تفسیر کرده اند.
قرآن کریم، تولد مریم سلام الله علیها را این گونه تبیین می کند که:
فلما وضعتها قالت رب انی وضعتها انثی والله اعلم بما وضعت ولیس الذکر کالانثی وانی سمیتها مریم وانی اعیذها بک وذریتها من الشیطان الرجیم (5)
پس چون فرزندش را بزاد، گفت: پروردگارا! دختر زاده ام وخدا به آنچه او زایید داناتر بود وپسر چون دختر نیست; ومن نامش را مریم نهادم واو وفرزندانش را از شیطان رانده شده. به تو پناه می دهم.
محل بحث آن جا است که مادر می گوید: ولیس الذکر کالانثی بادقت در کتب ادبی روشن می شود که ادیبان در تفسیر این جمله دو سخن دارند: عده ای این تشبیه را، تشبیه معکوس دانسته ومی گویند: چون مذکر بهتر از مؤنث ومرد بالاتر از زن است، بنابراین اگر کسی بگوید: «لیس الذکر کالانثی » عکس آن را قصد نموده ودر واقع نظرش این است که: «لیست الانثی کالذکر» .
اما عده ای دیگر اعتقادشان بر این است که، تشبیه در آیه، تشبیه اصل است، به این بیان که هرگز پسر، نمی تواند نقش این دختر را ایفا کند واز هیچ مردی ساخته نیست که پدر عیسی علیه السلام شود. وشایستگی این دختر را پسرها ندارند. بنابراین، تشبیه، تشبیه مستقیم است نه معکوس.
پی نوشت ها:
1- آل عمران، 36.
2- آل عمران، 37.
3- مائده، 27.
4- آل عمران، 37.
5- آل عمران، 36.