از نشون کردن دختر تا سبزی پاک‌کردن در مراسم خواستگاری

در گذشته کردها هم رسم داشتند که پسر پس از پسندیدن دختر، حدود یک ماه به صورت رایگان برای خانواده دختر کار کند و هدایایی برای مادر دختر ببرد. در نهایت پس از موافقت کامل خانواده دختر، خواستگاری رسمی انجام می‌شد.

پیوند ازدواج را می‌توان یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی انسان‌ها دانست که در هر شهر و منطقه در کشور ما رسوم مخصوص خود را دارد، هرچند شکل و شمایل برگزاری آن در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است.

درواقع با توجه به وقایع تاریخی مختلفی که فرهنگ عامه افراد را هم تحت تاثیر قرار داده است؛ هرچند وقت یک بار آداب مختلفی به رسوم ازدواج اضافه و یا از آن کم می‌شود. روندی سیال که تا روزگار فعلی ادامه یافته است. 

به گزارش ایسنا، وقتی از واژه «مراسم ازدواج» صحبت می‌کنیم؛ سلسله آداب و رسومی مد نظرمان است که در قالب مراسم‌هایی مانند خواستگاری، بله‌برون، حنابندان و... در نهایت به جشن عروسی ختم می‌شود.

البته باتوجه به تفاوت‌های فرهنگی نقاط مختلف، ممکن است برخی شهرها مراسم‌های اضافه‌تری داشته باشند و یا همین رسوم را با نام‌های دیگری برگزار کنند که به مناسبت هفته ازدواج در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. 

«نشون کردن» رسمی است که در برخی از شهرها و روستاها وجود دارد. به این صورت که پیش از خواستگاریِ رسمی، خانواده پسر هدایایی مانند گردن‌بند، دست‌بند، انگشتر طلا، ساعت، شال، پارچه، کفش، شیرینی، نقل و نبات و... به نیت نشان‌کردن به خانه دختر می‌فرستند. در صورتی که خانواده دختر این هدایا را از خانواده پسر بپذیرند، آن دختر «نشان‌کرده» آن پسر خواهد بود تا روز خواستگاریِ رسمی تعیین شود.

در استان لرستان، این رسم با عنوان «تَک دَسونه» شناخته می‌شود. در گذشته حضور پسر در این مراسم ضرورتی نداشت و حتی ممکن بود او در شهر دیگری باشد، اما مراسم تنها با رضایت خانواده‌اش برگزار شود. طبق این رسم، دادن یک انگشتر و حتی یک روسری به دختر کافی است و پس از آن، خواستگاری انجام می‌شود.

رسم نشان‌کردن دختر در گویش قشقایی‌ها «شال انگشتر» نامیده می‌شود. در این مراسم، قطعه‌ای طلا یا چند قواره پارچه به دختر هدیه داده می‌شود. در روزی که برای نشان کردن در نظر گرفته می‌شود، مادر داماد با برخی زنان فامیل با هدایا به خانه دختر می‌رود و آنها را به مادر عروس تحویل می‌دهد و پس از نشان‌کردن دختر، دیگر کسی به خواستگاری او نمی‌رود.

در برخی نقاط استان خراسان علاوه ‌بر انگشتر طلا، یک جفت کفش به همراه نقل و نبات، قند و چای، حنا و گاهی یک دست لباس در سینی مخصوص می‌گذارند و با چند سکه برای نشان کردن به خانه دختر می‌برند. در این مراسم درباره میزان مهریه هم صحبت می‌کنند.

بعد از مراسم نشان کردن که با اندکی تفاوت در اکثر شهرها برگزار می‌شود، نوبت به مراسم خواستگاری می‌رسد. البته پیش از پرداختن به رسوم خواستگاری در نقاط مختلف، ذکر این نکته مهم است که با توجه به تغییرات فرهنگی شکل گرفته در سال‌های اخیر، شاید برخی از این رسوم یا به طور کلی فراموش شده باشند و یا با برخی تغییرات برگزار شوند.

 با این وجود تمام این آداب علی‌رغم اینکه گاهی حتی ماهیتی زن ستیزانه داشتند، اما بخشی از آداب و رسوم وابسته به ازدواج بوده است.

در گذشته ازدواج بین اقوام و آشنایان اولویت بیشتری داشت با این حال ازدواج با غیر فامیل هم با معرفی واسطه‌ها صورت می‌گرفت. در تهران قدیم زمانی که واسطه خبر می‌داد که دختر خوبی سراغ دارد، چند زن از خانواده پسر سرزده و بدون اعلام قبلی به خانه دختر می‌رفتند که از وضع خانه، پاکیزگی یا شلختگی صاحب منزل آگاه شوند.

اگر در خانه چند دخترِ دم‌بخت بود، دختر بزرگ‌تر از مهمانان پذیرایی می‌کرد چون رسم بود تا زمانی که دختر بزرگ‌تر ازدواج نکرده، دخترهای کوچک‌تر را به خواستگار نشان ندهند.

دختر معمولاً با یک کاسه آب نزد خواستگاران می‌آمد چون بر این باور بودند که آب نطلبیده مراد و آب نشانه روشنایی است، خانواده داماد هم با خود نُقل و شیرینی می‌آوردند و به تعارف به خانواده دختر می‌گفتند: «نقل آوردیم، نبات ببریم».

 در این جلسه خواستگاران با دقت دختر را نگاه می‌کردند و حتی گاهی از او می‌خواستند چادرش را کنار بگذارد تا بهتر او را ببینند. بعضی از خواستگاران حتی مقداری سبزی پاک‌ نکرده همراه خود می‌بردند تا دختر پاک کند و از این طریق کدبانو بودن او را بررسی کنند. اگر همه چیز خوب بود سپس نوبت به خواستگاری مردانه می‌رسید. 

در سایر نقاط کشور هم افراد با اندکی تفاوت مانند مردم تهران به خواستگاری می‌رفتند، اما مثلا در شیراز اگر خانواده عروس از خانواده داماد پذیرایی نمی‌کردند، این کار به عنوان پاسخ منفی تلقی می‌شد و کار به خواستگاری اصلی که با حضور مردان بود نمی‌رسید.

در ساوه خواستگاری به شکل شب‌نشینی انجام می‌گرفت. طبق رسم ساوه‌ای‌ها پسر نباید در مراسم خواستگاری حضور پیدا می‌کرد، اما خانواده‌اش یکی را از میان خود به‌ عنوان وکیل انتخاب می‌کردند تا رسماً از دختر خواستگاری کند و سپس درباره مهریه و شیربها صحبت می‌کردند.

در گذشته کردها هم رسم داشتند که پسر پس از پسندیدن دختر، حدود یک ماه به صورت رایگان برای خانواده دختر کار کند و هدیایی برای مادر دختر ببرد. در نهایت پس از موافقت کامل خانواده دختر، خواستگاری رسمی انجام می‌شد. 

بر اساس رسوم ترکمنها، دو روز پیش از خواستگاری خانواده داماد گردنبندی طلا توسط دختر کوچکی از طایفه خود برای عروس می‌فرستند. در روز خواستگاری هم گوسفندی را که به گوش‌هایش سکه‌های طلا و نقره آویخته‌اند، به خانه عروس می‌برند و چند ریش‌سفیدِ طایفه از دختر خواستگاری می‌کنند. پس از آنکه پدر دختر پذیرفت، بهای دخترش را تعیین می‌کند و زمان برگزاری عروسی تعیین می‌شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان