
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آیتالله العظمی جوادی آملی در پیامی به کنگره شهدای روحانی استان مازندران که پنجشنبه، 21 آذرماه، در شهر مقدس قم برگزار شد، تصریح کرد: راز حرمت خون شهید، نشر معارف الهی است. سالار شهیدان حسین ابن علی ابن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه و أبنائه و أهل بیته) طبق آنچه در زیارت «اربعین» آمده است خونش را در راه خدا داد «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ»[3] انبیا(علیهم السلام) آمدند تا مردم را از جهل برهانند و از ضلالت آزاد کنند همان دو هدف را سالار شهیدان تعقیب کرد برابر زیارت «اربعین»، خونش را در راه خدا اهدا کرد تا بندگان الهی را از جهالت و حیرت ضلالت برهاند.
بنا بر این گزارش، متن کامل این پیام به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیّما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء(علیهما آلاف التحیّة و الثناء) بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّءُ الی الله!
مقدم شما علما، فضلا، فرهیختگان روحانیت را گرامی میداریم و حضور خانوادههای معزز و معظم شهدا و روحانیت را ارج مینهیم و از برگزارکنندگان این همایش وزین، این نشست و این کنگره عظیم حقشناسی میکنیم از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم همه شهیدان مخصوصاً شهیدان روحانیت، بالأخص شهیدان روحانیت استان ولایتمدار مازندران را با انبیا و اولیا محشور بفرماید سابقشان، لاحقشان، غابرشان، قادمشان، سالفشان، آنفشان همه اینها مشمول عنایت خاصّ ذات اقدس الهی باشند! گر چه هر شهیدی که در راه حق شربت شهادت نوشید پاداش ویژه دارد و خونش اثر مخصوص خود را به همراه خواهد داشت ولی یک عالِم دینی وقتی شربت شهادت مینوشد حَسنات مضاعف خواهد داشت زیرا آثار مضاعف دارد، اگر مآثر و آثار، دو چندان بود ثوابش هم دو چندان و درجاتش هم دو چندان خواهد بود.
یک روحانی شهید کامیابیاش از دو جهت است
راز اینکه یک روحانی شهید کامیابیاش از دو جهت است برای آن است که عالِمی که شربت شهادت نوشید با یک دست، وزن را در قیامت به همراه دارد با دست دیگر موزون. در قیامت که ترازو نصب میشود در یک کفّه ترازو وزن است در کفّه دیگر موزون. از وجود مبارک حضرت ختمی نبوّت(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) رسیده است که در صحنه قیامت بعد از وضع ترازو و میزان الهی خون شهدا را با مرکب عالمان دین میسنجند در یک کفه مرکب عالمان دین که با آن کتاب نوشتند، رساله نوشتند، مقاله نوشتند، شرح و تحریر نوشتند، کار را از راه بنان و بیان به عهده گرفتند در یک کفه این گوهرهای گرانبها را قرار میدهند در کفه دیگر خون شهیدان غیر روحانی را. آن روز هر چه سنگینتر باشد نشان آن است که از «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً»[1] بهره بیشتری دارند از ذات مقدس پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) رسیده است که در آن ترازو مرکب عالِم، وزینتر و سنگینتر از خون شهید است[2] در یک کفه مرکب عالِم، در کفه دیگر خون شهید.
اگر خود عالِم شربت شهادت نوشید هر دو کفه را حیازت میکند در یک کفه مرکب عالمانی که زمینه نشر معارف شد قرار میگیرد در کفه دیگر خونی که در راه خدای سبحان اهدا کرده است یعنی هم وزن را، هم موزون را، هم عصاره کفه اول را، هم عصاره کفه دوم را به همراه دارد، این مطلب اول.
راز حرمت خون شهید، نشر معارف الهی است
مطلب دوم آن است که راز حرمت خون شهید، نشر معارف الهی است. سالار شهیدان حسین ابن علی ابن ابی طالب(صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه و أبنائه و أهل بیته) طبق آنچه در زیارت «اربعین» آمده است خونش را در راه خدا داد «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ»[3] انبیا(علیهم السلام) آمدند تا مردم را از جهل برهانند و از ضلالت آزاد کنند همان دو هدف را سالار شهیدان تعقیب کرد برابر زیارت «اربعین»، خونش را در راه خدا اهدا کرد تا بندگان الهی را از جهالت و حیرت ضلالت برهاند.
کسانی هم که راهیان راه حسینبنعلی بوده و هستند آنها هم همین هدف را داشته و دارند درباره شهدایی که در مسیر حسینبنعلی(صلوات الله و سلامه علیهما) قدم برداشتند مطابق آن سخنرانی رسمی حضرت در مکه که فرمود: «مَن کان باذلاً فینا مهجته و موطّناً علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا»[4] کسی که خونش را در راه ما که رهبران الهی هستیم و حرفی جز حرف خدا نداریم نثار کند پاداش ویژهای خواهد داشت پس دیگر شهدا خونشان را در راه امام صرف میکنند، امام خونش را در راه ذات اقدس الهی صرف میکند راه امام جز راه خدای سبحان که به او رهنمود داد نخواهد بود.
جهلزادیی و ضلالتروبی؛ اهداف شهدا برای اهدای خون
از اینجا روشن میشود که شهیدان برای دو هدف خون دادند: یکی جهلزدایی، یکی ضلالتروبی؛ مردم عالِم و عاقل باشند نه بیراهه بروند نه راه کسی را ببندند اگر هدف اصلی شهادت، بذل مهجه برای استنقاذ جامعه از جهالت و حیرت ضلالت است عالِمان دین از دو منظر به این هدف نگاه کردند و میکنند و از دو راه، این هدف را تحقیق میکنند و احیا میکنند یکی راه شهادت است، یکی راه فرهنگ علمی؛ آن مناظرات علمی، آن احتجاجات علمی، آن کتاب نوشتنهای عمیق، همه اینها برای آن است که جامعه را از جهل استنقاذ کنند و از این حالت برهانند «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ» دیگران که در راه حسینبنعلی شربت شهادت نوشیدند همین کار را انجام دادند «مَن کان باذلاً فینا مهجته».
عالِم دین هم از نظر بنان و بیان کاری کرده است برای استنقاذ جامعه از جهالت و حیرت ضلالت و هم خونش را؛ لذا هم در کفه وزن صاحبنظر است هم در کفه موزون؛ هم در مسئله بذل مهجه برای استنقاذ مردم حضور دارد و هم در کفه رهایی دادن جامعه از جهل و از ضلالت. اگر درباره عالِمان دین وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنین فرمود که اثر مرکب عالِم از خون شهید بیشتر است برای آن است که یک پیام زنده و به روز دارد. به اندازه درجه خدمت، ثواب داده میشود چون جزا مطابق عمل خواهد بود اگر کسی دو حَسنه داشت جزای دو حَسنه بیش از کسی است که یک حَسنه دارد.
طیب بودن زمینی که شهید در آن آرمیده است
مطلب دیگر آن است که شهید در هر سرزمینی بیارمد یا در هر زمانی رحلت کند آن زمان و زمین را معطر میکند که بارها این جمله زیارت مشخص شد که ما در آستانه شهدای کربلا و سایر شهیدان عرض میکنیم: «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتی فیها دُفِنْتُمْ»[5] سرزمین شما طیب و طاهر است آن عاملی که این سرزمین را طیب و طاهر کرده است شهادت است «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتی فیها دُفِنْتُمْ».
اثرات خون روحانی شهید دوچندان است
در جریان عالمان دین که با بنان و بیانشان، با دست و قلمشان علوم اهل بیت را منتشر کردند، احکام و حِکم الهی را بیان کردند اینها همه کمتر از آن طیب و طاهر بودنِ خون نیست اینها هم خونشان طیب و طاهر است هم معمولاً از دیگر افراد از نظر طهارت روح برترند و خدمات عالمانه آنها هم طیب و طاهر خواهد بود پس «طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتی فیها دُفِنْتُمْ» از دو منظر جاری است: یکی به لحاظ شهادت، یکی به لحاظ بیداری فکری و فرهنگی و از آن جهت که در سوره «فاطر» فرمود: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ»[6] کَلِم طیب به طرف الله بالا میرود اگر کسی خودش طیب و طاهر نباشد و دارای اعتقاد طیب و طاهر نباشد بعد از مرگ او عنوان طیب بر او صادق نیست و چون عالمان دین صاحبان کَلِم طیباند و کلِم طیب به طرف الله صعود میکند پس آثار خون اینها هم الهی خواهد شد وقتی آثار خون اینها الهی بود به اندازه قُرب الهی اثر میگذارد بنابراین آنچه از خون روحانی شهید و عالِم شهید برمیخیزد نسبت به آثار خون شهید غیر عالِم دو چندان است.
من مجدّداً مقدم شما بزرگواران را گرامی میدارم و از دستاندرکاران برگزاری این کنگره وزین حقشناسی میکنیم از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم همه شهدا به ویژه شهدای روحانیت استان مازندران را با انبیا و اولیا محشور بفرماید! امام راحل و شهدا را با انبیا و اولیا محشور بفرماید و بهترین و مهمترین برکاتی که ذات اقدس الهی برای شهدا و اولیای الهی مقدر کرده است نصیب این عزیزان بفرماید! نظام ما رهبر ما مراجع ما ملت و مملکت ما را در سایه ولیاش حفظ بفرماید! این کشور ولیّ عصر را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر خطری محافظت بفرماید! شهدای روحانیت از آیتالله شیخ فضل الله نوری و سایر عالمان و بزرگواران و سخنوران و ادیبان و حکما و متکلمینی که در این راه اقدام کردند و شربت شهادت نوشیدند با شهدای صدر اسلام محشور بفرماید!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
[1] . سوره مزمل، آیه 5.
[2] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص399.
[3] . تهذیب الأحکام، ج6، ص113.
[4] . اللهوف، ص61.
[5] . مصباح المتهجد، ص723.
[6] . سوره فاطر، آیه 10.