آمارها و دادههای مربوط به نقش همه متهمهای بروز پدیده فرونشست زمین در کشور، با ارائه آدرس درست از عوامل این رویداد، بانی اول فرونشستها را معرفی میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، نتایج مطالعات انجامشده از سوی سه گروه از متخصصان و استادان زمینشناسی، پژوهشگران عمران و کارشناسان مخاطرات زمین نشان میدهد «حکمرانی غلط در حوزه منابع آبی» بانی اصلی بروز فرونشست زمین در کشور است.
این گروه از متخصصان علوم زمین معتقدند یک موضوع مهم در بحث فرونشست، شناسایی مقصر اصلی این رویداد است و آدرسهای غلط در این حوزه میتواند مدیریت این بحران روبه گسترش را با چالش روبهرو کند و آن را به انحراف ببرد.
به عقیده این کارشناسان، هماکنون یک باور اشتباه درباره نقش عوامل ایجادکننده فرونشست زمین وجود دارد؛ این آدرس غلط نقش تغییرات اقلیمی از جمله کمبارشی در شروع پدیده فرونشست است.
اگرچه تغییرات اقلیمی در تشدید فرونشست نقش دارد، اما عامل وبانی اصلی در شروع فرونشست نیست؛ حکمرانی غلط آب از سالها و دهههای گذشته (نیمقرن اخیر) باعث شده است هماکنون وضعیت دستکم 14 استان کشور به لحاظ پدیده فرونشست زمین در شرایط بحرانی قرار بگیرد و میانگین فرونشست زمین در آنها از میانگین جهانی این پدیده بیشتر شود. هماکنون میانگین فرونشست زمین در 14 استان کشور براساس آخرین آمارها بیش از 10 سانتیمتر در سال است.
کارشناسان علوم و مخاطرات زمین و پژوهشگران عمران، در نشستی تخصصی با عنوان «بررسی اثرات تغییر اقلیم بر پدیده فرونشست زمین» که با همکاری دانشگاه صنعتی شریف و مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران برگزار شد، با اشاره به نقش هر کدام از عوامل موثر در بروز فرونشست، آمارها و دادههایی از وضعیت فرونشست زمین در کشور و همچنین وضعیت نیمقرن اخیر عوامل اقلیمی دخیل در تشدید این بحران ارائه کردند.
برآیند اظهارات این کارشناسان و نتایج مطالعات آنها نشان میدهد، اگر چه حکمرانی غلط آب و برداشت بیرویه از ذخایر سفرههای آب زیرزمینی، در نیمقرن اخیر نقطه شروع بروز پدیده فرونشست زمین در کشور بوده است، اما تغییرات اقلیمی مانند نوسانات بارش باران، افزایش دمای هوا، کاهش نرخ متوسط آورده سالانه رودخانهها، تغییر فصل بارش وکاهش بارش برف و ذخایر برفی، سطح تبخیر آب رودخانهها و تغییر مساحت پهنای آبی در نتیجه تبخیر و تعریق تالابها و... بهعنوان عوامل تشدیدکننده این بحران، در گسترش بحران فرونشست در دشتهای کشور موثر بودهاند.
بررسیهای انجامشده نشان میدهد در 50 سال اخیر بهطور متوسط حدود 310 میلیمتر بارندگی در هر سال به ثبت رسیده که در برخی از سالها میزان بارش بیش از این میزان و در برخی سالها کمتر از این مقدار بوده است.
اگرچه نتایج تحقیقات پژوهشگران حوزه فرونشست زمین نشان میدهد تغییرات بارش باران عامل اصلی شروع این پدیده نیست، اما نمودار ارائهشده در این گزارش، نشان میدهد بارش باران در 10 سال اخیر زیر سطح «متوسط سالانه میزان بارندگیها طی نیمقرن اخیر» بوده است.
این موضوع نشان میدهد اگر چه تغییر بارش نمیتواند نقطه شروع فرونشست زمین باشد، اما آنچه در دهه 90 به واسطه «امتداد خشکسالی» ناشی از کمبود بارش طی همه سالهای این دهه رخ داده، به وضوح سهم بارشها را در بحران فرونشست، نسبت به چهار دهه قبل افزایش داده است.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن وشهرسازی، دکتر محمد دانش یزدی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، دکتر مهدی زارع عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و دکتر حامد صادقی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در این نشست تخصصی، نتایج تحقیقات، مطالعات و تازهترین یافتههای خود را درباره پدیده فرونشست زمین، عوامل موثر در ایجاد و تشدید آن و همچنین راهکارهای مقابله وکنترل فرونشست زمین ارائه کردند.
براساس آنچه در این نشست اعلام شد، هر یکمتر کاهش سطح آبهای زیرزمینی میتواند 1 تا 5 متر فرونشست زمین ایجاد کند. در این نشست همچنین تاکید شد که اقدام مهم، بعد از شناسایی عامل و بانی اصلی فرونشست در کشور، توقف ادامه فرونشست زمین در نتیجه بهبود حکمرانی آب در کشور از طریق کاهش دستاندازی به منابع آبهای زیرزمینی و مهار برداشت بیرویه از این منابع است.
کارشناسان و محققان در این نشست همچنین هشدار دادند که در صورت عدم اصلاح رویه غلط حکمرانی آب و ادامه شرایط موجود، فرونشست در کشور گسترش مییابد و این شرایط میتواند با مرگ آبخوانها، اراضی درگیر با این بحران را به زمینهای غیرقابل زیست و اراضی بیابانی تبدیل کند.
هیچ پلنی برای مهار بحران نداریم
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در این نشست اعلام کرد: ضروریترین راهبرد در ارتباط با موضوع فرونشست زمین، کنترل و مهار فرونشست با اقدامات کاربردی و عملیاتی در این حوزه است. این در حالی است که در هیچکدام از قوانین و مقررات ساختوساز در کشور هیچ بندی درباره فرونشست نداریم.
بیتاللهی، حوزه شهرسازی را یکی از اصلیترین حوزهها در ارتباط با مدیریت بحران فرونشست زمین در کشور اعلام کرد و گفت: متاسفانه هیچ ضوابط و مقررات ملی در ارتباط با ساختوساز با توجه به موضوع فرونشست وجود ندارد و این موضوع نیازمند تدوین مقررات ملی فرونشست برای نحوه طراحی و اقدام درست در حوزه شهرسازی است.
بیتاللهی با بیان اینکه پدیده فرونشست برعکس پدیده زلزله قابل مهار و کنترل است، گفت: اگر بخواهیم برای کنترل فرونشست کار مهم و اساسی انجام دهیم در حوزه شهرسازی لازم است بهصورت کمّی و در قالب مقررات، ضوابط ساختوساز در پهنههای درگیر با این موضوع یا مستعد آن را تدوین، تصویب و ابلاغ کنیم.
راهکار اصلی این امر نیز تدوین مقررات ملی فرونشست زمین است که هماکنون پیشنویس آن آماده شده است. علاوه بر آن، مدیریت استخراج آبهای زیرزمینی، تزریق مصنوعی آب به سفرههای زیرزمینی، مکانیابی مناسب برای صنایع آببر و توجه به نوع کشت و زرع و آبیاری از دیگر راهکارهای موثر در کنترل و مهار فرونشست است.
رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به پیشینه توجه به فرونشست زمین و اولین نشانههای دیدهشده از آن در کشور گفت: برخورد ما با موضوع فرونشست به دهه 70 برمیگردد؛ افتادگیهای مشاهده شده در سطح زمین اطراف نیروگاه برق شهید مفتح همدان که در نتیجه حفر 15 چاه آب برای تامین انرژی بخار توربین این نیروگاه ایجاد شده بود، نگرانیهای از بابت فرونشست زمین در اطراف این نیروگاه ایجاد کرد.
سیستم این نیروگاه در سال 95 از نوع سیستمتر به سیستم خشک تغییر کرد و فرونشست در این منطقه تحت کنترل درآمد. بعد از آن در اواخر سال 79 و اوایل 80، بررسیها و دادههای سازمان نقشهبرداری نشان داد، در پهنه وسیعی به ابعاد 30 کیلومتر در 60 کیلومتر، در تقاطع دو بزرگراه آزادگان و آیتالله سعیدی تهران، زمین 3 متر فرونشست داشته و پایین رفته است.
با محاسبه متوسط سالانه فرونشست 20 تا 24 سانتیمتر شهر تهران، هماکنون تخمین زده میشود که این فرونشست تا 8 متر رسیده باشد. از سال 95 همزمان با وقوع فرونشست در ایستگاه راهآهن تهران توجه مردم ورسانهها به موضوع فرونشست بیشتر شد و گسترش فضای مجازی این موضوع را به سطح جامعه کشاند.
ابعاد فرونشست در تهران و کشور
بیتاللهی با بیان اینکه شهر تهران بهطور متوسط سالانه در معرض 20 تا 24 سانتیمتر فرونشست زمین قرار دارد، گفت: این فرونشست عمدتا مربوط به جنوب تهران تا نوار میدان انقلاب است و نواحی بالاتر از این نقطه از پایتخت بهدلیل آنکه به سمت کوهستانی شدن پیش میرود با پدیده فرونشست درگیر نیست.
به گفته وی در شمال، شمال غرب و شمال شرق تهران فرونشست زمین وجود ندارد؛ چون اساسا سفره آب زیرزمینی در این مناطق وجود ندارد، منطقه دشت نیست و کوهستانی است و همچنین آبهای زیرزمینی به شکل رگههای آب در جریان است و نه سفره آب زیرزمینی. این در حالی است که در برخی سالها فرونشست در جنوب تهران تا 36 سانتیمتر در سال نیز رسیده است.
به گفته وی، هماکنون فرونشست در دشت ورامین در هر سال بهطور میانگین 17 سانتیمتر و به سمت جنوب استان البرز در محدوده هشتگرد تا ملارد و به سمت دشت قزوین حدود سالانه 32 سانتیمتر بهطور متوسط است. این در حالی است که آمارهای جهانی نشان میدهد تنها 3 تا 5 درصد از کل فرونشستها در دنیا با نرخ بالای میانگین سالانه بیش از 10 سانتیمتر رخ میدهد.
ایران رتبه اول فرونشستهای بالای 10 سانتیمتر
بیتاللهی افزود: از نظر تعداد و میزان فرونشستها بالای 10 سانتیمتر در سال، ایران رکورددار جهان است.
او با بیان اینکه هماکنون 14 استان کشور سالانه بهطور متوسط بیش از 10 سانتیمتر فرونشست زمین دارند، گفت: بحرانیترین وضعیت فرونشست در کرمان با نرخ سالانه میانگین بیش از 30 سانتیمتر رخ میدهد.
بعد از کرمان، به ترتیب: البرز با 20 تا 30، مرکزی با 26، قم با 25، خراسان رضوی با 22، همدان با 12.1، گلستان با 19.5، تهران با 19، آذربایجان شرقی با 19، قزوین با 17.5، فارس با 16.5، اصفهان با 15، آذربایجان غربی با 12.5 و سمنان با 11 سانتیمتر، بالاترین میزان سالانه فرونشست زمین در ایران را دارند. 42 درصد جمعیت کشور در 5 استان اول به لحاظ بیشترین نرخ فرونشست سکونت دارند.
رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی همچنین اعلام کرد: حتی در شرق استان مازندران که استانی پرآب و با بارش فراوان است سالانه بهطور متوسط بین 4 تا 10 سانتیمتر فرونشست زمین رخ میدهد و از این رو نمیتوان فرونشست را صرفا با پدیده کاهش بارشها در ارتباط دانست و این عامل را بهعنوان مقصر اصلی فرونشست معرفی کرد.
آنچه مسلم است اینکه در استانهای با جمعیت بالاتر بیشترین میزان فرونشست زمین رخ میدهد. استان اصفهان دارای بیشترین سطح خطر به لحاظ گسترش بحران فرونشست زمین است.
او بزرگترین ریسک فرونشست در کشور و توسعه آن را پدیده «مرگ آبخوان» اعلام کرد و گفت: صرف نظر از آسیب به مستحدثات و زیرساختها، گسترش بحران فرونشست منجر به تخریب اراضی و محیطزیست و تبدیل آنها به بیابانهای نفوذناپذیر و غیر قابل سکونت برای آیندگان خواهد شد.
بیتاللهی افزود: نسبت افت سطح آب زیرزمینی با مقادیر فرونشست نشان میدهد در کشور ما با افت حدود یک متر سطح آب بین 1 تا 5 سانتیمتر فرونشست زمین را باید انتظار داشت.
حکمرانی غلط آبی یا تغییر اقلیم: مقصر کیست؟
محمد دانشیزدی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتیشریف، با اشاره به افزایش توجه افکار عمومی به موضوع فرونشست از سال 1395، این موضوع را به معنای افزایش نگرانیها در این حوزه اعلام کرد.
به گفته وی، هماکنون دستکم 4 درصد سطح کشور درگیر فرونشست با نرخهای بالاست که مهمترین علت این موضوع، حکمرانی غلط آبی و در نتیجه تخلیه بیرویه آبهای زیرزمینی در 40 سال اخیر بوده است.
دانشیزدی گفت: دادههای ماهوارهای مورد استفاده در مطالعات انجام شده نشان میدهد در بازه زمانی سالهای 1381 تا 1402، حجم کل ذخایر آبهای سطحی و زیرزمینی کشور بهطور پیوسته کاهش یافته است.
در فاصله سالهای 1381 تا 1395، معادل 195 میلیارد مترمکعب ذخایر آب سطحی و زیرزمینی در کشور از دست رفته است؛ این میزان در فاصله سالهای 1395 تا 1402 معادل 127 میلیارد مترمکعب بوده است. این موضوع نشان میدهد میزان آبهای از دست رفته در 7 سال اخیر معادل 65 درصد آبهای از دست رفته در بازه زمانی 15 سال قبل از آن است.
همچنین در بازه زمانی سالهای 1382 تا 1398، تراز سطح آبخوانهای کشور بهطور متوسط 4.8 متر افت کرده است که معادل از دست رفتن 75 میلیارد متر مکعب از آبهای زیرزمینی بوده و با در نظر گرفتن کسری ایجاد شده از سال 1398 به بعد، قطعا این عدد به بیش از 100 میلیارد مترمکعب میرسد.
با توجه به اینکه سهم عمده مصارف آب کشور در حوزه کشاورزی بوده است، از دهه 60 تا 90، سطح زیر کشت آبی افزایش قابل توجهی یافته است، بهطوری که بر اساس دادههای وزارت جهادکشاورزی، طی سالهای 1377 تا 1398 سالانه بهطور متوسط 320 هزار هکتار به سطح زیر کشت آبی کشور اضافه شده است.
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه، تعداد چاههای حفر شده از بعد انقلاب تا اواخر دهه 90 تا بیش از 5 برابر افزایش یافته است.
وی بر مبنای بررسیهای انجام شده در زمینه سیاستهای کلان در حوزه مدیریت منابع آب کشور، تدوین قوانین قابل تفسیر و همچنین تصویب قوانین مروج هرج و مرج در حفر چاه و بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی در دهههای 60 تا 80 را به عنوان رویکردهای غلط در حوزه حکمرانی آب معرفی کرد.
او تاکید کرد: بر اساس اطلاعات دریافتی از 130 ایستگاه سنجش بارش در 50 سال اخیر، در 75 درصد از ایستگاهها روند کاهش معناداری در متوسط بارش سالانه دیده نمیشود. علاوه بر این، کشور در دهههای 70 و 80 در سالهای زیادی بارشهای بسیار بالاتر از حد نرمال را تجربه کرده بود، در صورتی که در همین دوره زمانی، کاهش ذخایر آبی کشور در حال رخدادن بوده است.
بنابراین، عدم همخوانی زمان شروع بحران آب در کشور با دوره خشکسالیهای پیاپی دهه 90 حاکی از آن است که تغییرات اقلیم را نمیتوان عامل و بانی اصلی شروع مرگ آبخوانها و پیدایش عواقب آن مانند پدیده فرونشست دانست؛ هر چند اثرات تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارشها در تشدید بحران آب موثر بوده است. بدیهی است سهم خشکسالیهای پیاپی دهه 90 و کاهش بارشها در تشدید بحران آب کشور در آن دهه نسبت به چهار دهه قبل بیشتر بوده است.
دانشیزدی گفت: به نظر میرسد در سالهای اخیر سهم بارشهای بهاره نسبت به بارشهای زمستانه در حال افزایش بوده و این موضوع منجر به کاهش ذخایر برفی شده است.
علاوه بر آن در فاصله سالهای 1352 تا 1402، به میزان 2.5 درجه سانتیگراد به دمای هوای ایران افزوده شده است که این افزایش دما به معنای افزایش نیاز آبی است؛ بنابراین با وجود اینکه تغییرات اقلیم عامل اصلی شروع بحران آب در کشور و پیامدهای آن مانند فرونشست زمین و خشک شدن تالابها نبوده، در حال حاضر اثرات آن به تشدید این بحرانها دامن زده است.
وی در نهایت، اصرار بر خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی بدون لحاظ محدودیت آب و ارائه ارزان مواد غذایی از طریق ارائه ارزانقیمت نهادههای تولید همچون آب را از مهمترین راهبردهای نادرست در نظام حکمرانی آب و کشاورزی کشور دانست و افزود: نجات منابع آب کشور در گرو بازنگری در دو راهبرد اساسی مذکور و ضرورت تقویت بخش صنعتی کشور برای ایجاد معیشت جایگزین با هدف ایجاد امکان کاهش سطح کشاورزی در کشور است.
کاهش تغذیه مجدد آبخوانها
در این نشست همچنین، حامد صادقی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف، با اشاره به نقش عوامل انسانی در شکلگیری پدیده فرونشست اعلام کرد: از سال 1385 تا سال 1396، وضعیت تغذیه مجدد آبخوانها، به حدود دو سوم رسیده است.
وی با توضیح تکنیکهای فنی اندازهگیری پدیده فرونشست خاطرنشان کرد: تهران، البرز، قم، زنجان، قزوین، یزد و کرمان، کانونهای بحران فرونشست در ایران هستند. البته ممکن است بهدلیل اختلاف در روشهای سنجش این پدیده، محاسبه میزان فرونشست در روشهای مختلف، تحت تاثیر قرار بگیرد و اختلاف داشته باشد.
وی موضوع فرونشست در ایران را یک مساله بحرانی در مقیاس جهانی اعلام کرد و افزود: یک نقشه جدید پهنهبندی فرونشست زمین برای ایران ارائه شده است که قابلیت ارزیابی و پایش وضعیت زیرساختهای مختلف را دارد.
چرا مهار فرونشست مهم است؟
مهدی زارع، عضو هیات علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با بیان اینکه مهار فرونشست بهدلیل معرضیت افراد ساکن روی پهنهها و یا مجاور آنها، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، افزود: هماکنون با پدیده مرگ آبخوان در نقاط مهمی از جنوب دشت شهریار روبهرو هستیم؛ بهطوریکه در برخی حفاریها بعد از 300 متر هیچ آبخوانی وجود نداشته و حفاریها به سنگ برخورد کرده است.
به گفته وی، علاوه بر فرونشست در تهران با معضل فروچالهها روبهرو هستیم که میتواند در صورت بروز زلزلههای احتمالی مخاطرات جدی برای پایتخت به همراه داشته باشد.
به گفته وی، بررسی ارتباط بین فرونشست و تلفات زلزله از موضوعات بسیار مهم و چالشبرانگیز است. هر چند نمیتوان بهطور قاطعانه اعلام کرد که فرونشست میتواند منجر به زمینلرزههای بزرگ بشود یا خیر!