«دنیای‌اقتصاد» گفتمان سیاست خارجی سه نامزد را بررسی کرد

پورمحمدی لیبرال می‌زند؛دو اصولگرا رئالیست‌

شماره روزنامه: ۶۰۳۴ تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۳/۲۹ ...

سیاست خارجی نولیبرال

پورمحمدی در نوبت 60 دقیقه‌ای خود بر یک اصل بنیادین مورد تاکید لیبرال‌ها و نئولیبرال‌ها صحه زد و سیاست خارجی را امتداد سیاست داخلی دانست. مهم‌ترین وجه معرف نظریه‌های لیبرال، باور به امکان تحول در روابط بین‌الملل به شکل همکاری، کاهش تعارضات و نهایتا نیل به صلح جهانی است؛ تاکیدی که به این صراحت در میزگرد جلیلی و زاکانی مورد توجه قرار نگرفت. این روحانی 65 ساله گفت: یک کشور در شرایطی می‌تواند نیازهای شهروندان خود را تامین کند و از عزت کافی برخوردار باشد که توان کافی در اختیار داشته باشد. بدون در اختیار داشتن توان مناسب ملی نمی‌توان از اقتدار دیپلماتیک برخوردار بود.

پورمحمدی به‌رغم اینکه عمده مسوولیت‌هایش در عرصه داخلی بوده و از وزارت کشور تا دادگستری و از وزارت اطلاعات تا مرکز اسناد انقلاب اسلامی را دربرمی‌گیرد، در اظهاراتش از واقعیت‌های نوظهور سیاست خارجی در یک نظام بین‌الملل در حال دگرگونی سخن به میان آورد. او تاکید کرده که ما باید تمرکز فوق‌العاده‌ای برای افزایش توان ملی در قدرت نرم و سخت داشته باشیم و از هوشمندی و برنامه‌ریزی مناسب بهره ببریم و از کارشناسان مسلط سیاست خارجی استفاده کنیم. تاکید بر لایه کارشناسی نکته‌ای است که به نظر می‌رسد سایر نامزدها هم با تاکیدی که بر آن داشته و دارند، بیش از گذشته محور و مدنظر قرار گرفته است.

 بعد دیگری که در میزگرد سیاست خارجی پورمحمدی مطرح شد، تاکید بر نگاه تمدنی در سیاست خارجی است که در سال‌های اخیر با گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران در خاورمیانه پیوند خورده، اما همزمان منجر به عدم توازن در سایر حوزه‌ها از جمله شبه قاره و آسیای مرکزی و قفقاز شده است. پورمحمدی در این زمینه اظهار کرد: موقعیت سوق‌الجیشی، جغرافیای سیاسی، ظرفیت‌های مادی، منابع و دسترسی‌های آبی و خشکی در غرب آسیا، قفقاز، آسیای میانه، شامات و جنوب عدن همه حوزه تاثیرگذاری و تمدنی ماست. ما در یک میدان سخت قرار داریم که شرایط ویژه‌ای را می‌طلبد.

از منظر این شرایط ویژه او به یک نکته اشاره می‌کند که در ادبیات دو نامزد دیگر از اساس غایب است؛ یعنی حضور در ائتلاف‌های کوچک و بزرگ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای. این کاندیدا استدلال می‌کند: شناخت صحیح جایگاه قدرت در روابط بین‌الملل نقش اساسی در سامان‌دهی بین‌المللی ایفا می‌کند. فهم قدرت و مناسباتش، بلوک‌بندی‌ها و جناح‌بندی‌ها، دوستی‌ها و دشمنی‌ها بسیار تعیین‌کننده است.

پورمحمدی با اشاره به مهم‌ترین اهداف در سیاست خارجی گفت: دو هدف اساسی در اولویت‌های سیاست خارجی ما وجود دارد که اول تامین امنیت ملی و دوم تامین منافع است که از این زاویه او به مساله مهم تحریم‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: مشکلات امروز اقتصادی ما ناشی از تحریم‌ها، مانع‌تراشی‌ها و سنگ‌اندازی‌های دشمنان است.   امروز دیپلماسی ما باید به‌طور مشخص برنامه‌ریزی کند تا موانع را از سر راه ملت ایران بردارد. وی گریزی هم به دوگانه سال‌های اخیر در ادبیات سیاست خارجی ایران زد و گفت: میدان و دیپلماسی مکمل‌های یکدیگر هستند.

اصولگرایی قدرت‌محور

سعید جلیلی و علیرضا زاکانی با تفاوت در روش تحقق منافع ملی در عرصه سیاست خارجی، بیشتر جایگاه قدرت و بهره‌مندی از فرصت‌های آن را مورد تاکید قرار دادند که از این لحاظ ادبیات این دو کاندیدا را به گفتمان سیاست خارجی رئالیست‌ها نزدیک می‌کند. واقع‌گرایان با قرار دادن قدرت به‌عنوان دال مرکزی خود، از افزایش گستره قدرت دفاع می‌کنند. سعید جلیلی تاکید می‌کند: سیاست خارجی باید از فرصت‌ها حداکثر استفاده را بکند و تهدیدها را به حداقل برساند. جلیلی با بیان اینکه صحنه سیاست خارجی صحنه واقعی و هوشمندانه است و باید مناسبات قدرت را شناخت، گفت: باید تحلیل واقعی داشته باشیم که در چه نقطه‌ای هستیم.

جلیلی با اشاره به تحولات جهانی در حال گذار به مساله افزایش قدرت پرداخت و گفت: این گذار به نفع ماست و برای ما ایجاد فرصت کرده است. بعد از طوفان‌الاقصی کسانی که برای ملت‌های منطقه برنامه‌ریزی می‌کردند دیگر هیبت و حیثیت آنها دچار تزلزل شده و برای ما تولید اقتدار شده است. وی در دو اشاره جداگانه به نفع حداکثری و نقد کردن شرایط موجود، جایگاه قدرت یا همان میدان را در ادبیات خود برجسته کرد و به تئوری‌های واقع‌گرایی و نوواقع گرایی توسل جست. جلیلی با اشاره به تاکید همیشگی خود بر اینکه دنیا را نباید در 3 یا 4کشور خلاصه کنیم که بیشترین اختلاف را با ما دارند، غیریت‌سازی خود را مجددا با غرب روشن کرد؛ اگرچه تاکید کرد که هرجا فرصت باشد چه در شرق، غرب، شمال یا جنوب باید بهره ببریم. از این زاویه است که باید به مساله تناقض در ادبیات او یعنی غیریت‌سازی و همزمان تاکید بر بهره‌مندی از فرصت در همه‌جا اشاره کرد. او اشاره می‌کند برای اقتصاد باید با دنیا تعامل گسترده داشته باشید. در واقع گفتمان قدرت‌محور و غیریت‌ساز نمی‌تواند با تعامل گسترده در یک هم‌افزایی قرار داشته باشد.

محور دیگری که در گفتمان سیاست خارجی سعید جلیلی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته، جایگاه اقتصاد در سیاست خارجی است که او در مناظره چندبار به موضوعاتی همچون ارزآوری، اقتصاد دریا، تبدیل نفت به مشتقات نفتی و جلوگیری از خام‌فروشی و ساخت پتروپالایشگاه اشاره می‌کند. تاکید بر این موضوعات و رونمایی از یک چهره اقتصادی یعنی مهدی صفری، معاون اقتصادی وزیر خارجه به‌عنوان مشاور خود در مناظره که به نوعی رونمایی از وزیر خارجه‌اش با فرض پیروزی در انتخابات است، نشان می‌دهد دیپلماسی اقتصادمحور یکی از مدلول‌های دال مرکزی یک دنیا فرصت است. این کاندیدای ریاست‌جمهوری با تاکید چندباره بر جایگاه دانش در تولید قدرت می‌گوید: الان فرصت علمی و تخصصی داریم و سرمایه آن را باید تامین کنیم. امروز در مرزهای دانش هستیم و دولت باید بستر را برای نقش‌آفرینی هر ایرانی ایفا کند.

همراستا با جلیلی، علیرضا زاکانی، دیگر کاندیدای ریاست‌جمهوری با اشاره به مختصات نظم نوین گفت: بعد از عملیات وعده صادق اعتبار مضاعفی برای ایران و محور مقاومت ایجاد شده است. این مساله اهمیت کار را برای ما بیشتر کرده است. باید در این حوزه کنشگر فعال شویم. شباهت این تاکید به ادبیات جلیلی را می‌توان ناشی از اشتراکات این دو نامزد در اصولگرایی قدرت‌محور دانست؛ یعنی ضمن تاکید بر میدان، قدرت و استفاده از فرصت‌ها، بر اصول و ارزش‌ها تاکید صریحی می‌شود.

در این خصوص زاکانی در مناظره سیاست خارجی خود تاکید کرد: معتقدم سیاست خارجی ایران مبتنی بر ایده‌محوری براساس منزلت‌خواهی جهانی می‌تواند شرایط اساسی برای کشور به‌وجود آورد. اولویت اول بنده در حوزه سیاست خارجی ارتقای کرامت انسانی و سعادت بشری است. توانمندی‌های اختصاصی‌مان را که مکتب امام و راهبری مقام معظم رهبری است، برای خودمان در نظر گرفته‌ایم. ارتباط همسایگی و عمق‌بخشی محور مقاومت، ایجاد پیوستگی فرهنگی با ملت‌ها و ایجاد پیوستگی با همه دولت‌های همسایه، انعقاد پیمان‌های دفاعی و امنیتی با همسایگان، همزمان بیانگر دو بعد ارزش‌ها و قدرت است. زاکانی همچنین بر سیاست خارجی شرق‌محور تاکید صریحی می‌کند و می‌گوید: نقش تعیین‌کننده ایران، روسیه و چین در یک مثلث متساوی‌الاضلاع با شراکت معنادار و با ایجاد پشتوانه‌های اساسی می‌تواند شرایط ویژه و اختصاصی برای کشور به‌وجود آورد.

زاکانی با نقد مجدد برجام، آن را ماحصل یک تفکر می‌داند و می‌گوید: معتقدم در برجام منافع ملی رعایت نشد. اراده نظام برجام نبود، اراده نظام مذاکره بود؛ محصول اراده نظام، برجام نبود. برجام منجر به انعقاد پیمانی دوستانه با دشمنان ایران شد. وی با بیان اینکه در برجام شناخت نوع مناسبات تعاملی وجود نداشت، اما گفت که سیاست رفع تحریم‌ها را برای بهبود معیشت مردم همچنان باید دنبال کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان