تحلیلی بر مناظرۀ دوم انتخابات ریاست جمهوری

رازی که پورمحمدی فاش کرد/ پرهیز پزشکیان و قالیباف از تقابل/ ناکامی زاکانی در تکرار شگرد احمدی‌نژاد در ۸۸/ رقابت دو نفر در انتساب به رییسی

مصطفی پورمحمدی فاش کرد ۸ سال قبل و در دوران ریاست جمهوری روحانی که به عنوان وزیر دادگستری در جلسه مربوط به پول شویی در نشست شورای عالی امنیت ملی شرکت کرده و خواستار تعیین تکلیف پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی یا همان اف‌ای‌تی‌اف شد سعید جلیلی به او گفته بود من مخالف نیستم ولی نمی‌خواهیم به اینها (‌دولت روحانی) امتیاز بدهیم!

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در دومین مناظرۀ انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری که در واپسین ساعات بهار 1403 خورشیدی برگزار شد علیرضا زاکانی شهردار کنونی تهران آنی از وعده‌های شگفت‌آور و حمله به دولت حسن روحانی فروگذار نکرد تا جایی که حتی در پایان از یاد برد اکنون در سال 1403 هستیم و نه 1400 وگرنه نمی‌گفت دولت روحانی مسؤول وضعیت اسف‌ناک کنونی است.

   چرا که خود بارها از تجربه 33 ماهه در شهرداری تهران به عنوان الگو یاد کرد و می دانیم در دولت مرحوم ابراهیم رییسی به عنوان دستیار ویژه عضو کابینه هم شد و همواره صحبت از رسیدن به قله‌ها بوده و تعبیر «اسف‌ناک» را البته خبرگزاری رسمی دولت از پیامک‌های ارسالی حذف کرد.

       او به سبک احمدی‌نژاد تصاویری از حسن روحانی سوار بر اتومبیل یا کلید در دست یا در حال تجلیل از مذاکره‌کنندگان برجام به مثابه اسناد خیانت و جنایت به بینندگان نشان می‌داد و انگار نه انگار که در آستانه 60 سالگی قرار دارد و رفتارهایی گاه کودکانه یا تکراری از او سر زد که موجی هم برنینگیخت و تنها برخی وعده‌ها و اشتباهات کلامی همچون «خانم‌های باردار و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را رایگان می‌کنیم» اسباب طعنه و طنز را فراهم ساخت.

    از 3 حال خارج نیست: یا باید رییس جمهوری شود در حالی که که هیچ یک از نظرسنجی‌ها بختی برای او قایل نیست و رقابت اصلی را بین سه نفر (پزشکیان و جلیلی و قالیباف) می‌دانند ولی اگر به هر حال این اتفاق بیفتد مهم‌ترین وعده معادل 22 میلیون تومان اعتبار طلا برای هر ایرانی است و خانواده 5 نفری مثلا 110 میلیون تومان (طلا) باید بگیرد یا کنار می‌کشد که تمام این ادعاها و اولدورم بولدورم‌ها دود هوا خواهد شد. یا باید به شهرداری تهران بازگردد و بعید است شورای شهر حاضر به ادامه با زاکانی پسا انتخابات باشد و اگر هم بماند تحت فشار خواهد بود. 

    او بارها کوشید نقش محمود احمدی‌نژاد را ایفا یا تکرار یا تقلید یا بازآفرینی کند که در سال 88 به جای دو رقیب واقعی خود (موسوی و کروبی)  هاشمی رفسنجانی را در مقابل خود تصویر می‌کرد و به او می‌تاخت.

   اینجا هم زاکانی کوشید این گونه القا کند که چون برخی از وزیران روحانی به ستاد پزشکیان پیوسته‌اند از روحانی خط می‌گیرد. پاسخ پزشکیان اما تنها این بود که وزیر دولت خاتمی بوده و مردم تعیین می‌کنند که دوست دارند به آن دوران بازگردند یا نه. نه زاکانی و نه هیچ نامزد دیگر در این باره سخنی نگفتند چرا که دوره دوم خاتمی در سال های 80 تا 84 به عنوان بهترین سال‌های اقتصادی بعد از انقلاب ثبت شده و خیلی‌ها اگر خودرو و شغل و خانه دارند یا به سفر خارجی رفته‌اند یا کالاهای متنوع فرهنگی و هنری مصرف کرده و از فشار تبلیغات ایدیولوژیک رها یا دور شده یا حس خوبی داشته‌اند مربوط به همان زمان است به خصوص در طبقه متوسط در حالی که از یارانه نقدی و سهام عدالت و مسکن مهر دوره احمدی‌نژاد هنوز خبری نبود.

   در حالی که زاکانی وعده طلا  داد و به برجام و روحانی و مشاوران پزشکیان تاخت و مشخص نکرد اگر در دولت فعلی به قله نزدیک شده‌ایم چرا گفت وضع اسف‌ناک است و آیا این سه سال هم تقصیر روحانی است و اصلا چرا یک بار به ترامپ بد و بی راه نمی‌گویند؟

    قاضی‌زاده هاشمی هم که پیراهن عزای مرحوم رییس جمهور فقید را از تن به در نکرده بیش از دیگر نامزدها از آقای رییسی نام برد و مشخص بود در صدد جلب و جذب آرای شرکت کنندگان در تشییع پیکرهاست و آن قدر گفت شهید رییسی، شهید رییسی که مسعود پزشکیان هم یک بار دچار لغزش زبانی شد و درباره حسن روحانی گفت شهید روحانی!

    چهره برتر مناظره اما بی‌گمان مصطفی پورمحمدی بود به خاطر دو جمله: یکی این که فاش کرد 8 سال قبل و در دوران ریاست جمهوری روحانی که به عنوان وزیر دادگستری در جلسه مربوط به پول شویی در نشست شورای عالی امنیت ملی شرکت کرده و خواستار تعیین تکلیف پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی یا همان اف‌ای‌تی‌اف شده سعید جلیلی به او گفته من مخالف نیستم ولی نمی‌خواهیم به اینها ( دولت روحانی) امتیاز بدهیم!

   آقای جلیلی این ادعا را تکذیب نکرد و در ذهن مخاطب این پرسش شکل گرفت که تنها به خاطر آن که به روحانی امتیاز ندهند مخالفت می‌کنند و داعیه دار منافع ملی و مصالح نظام هم هستند؟ 

   در ادامه باقر قالیباف در دفاع از مصوبه راهبردی که به تلاش مجلس قبل برای جلوگیری از احیای برجام بعد از بازگشت ترامپ تفسیر شده به افزایش فروش نفت اشاره کرد و آن را میوۀ آن مصوبه دانست اما پورمحمدی این ارتباط را رد کرد و گفت: افزایش فروش نفت از 300 هزار بشکه در روز به یک میلیون و نیم به خاطر قانون شما نبود. ناشی از داستان اوکراین و رقابت چین و آمریکا و رقابت چین و نفوذ و خط ابریشم مدرن و تغییر مناسبات است و بایدن هم به خاطر مشکلات انتخابات بعدی ملاحظاتی داشت.

    این در واقع حتی از آنچه محمد جواد ظریف در میزگرد اقتصادی گفته بود هم متنوع‌تر و کامل‌تر بود ولی آن قدر بر اصول‌گرایان گران افتاده که نشست روز پنج‌شنبه وزیر سابق خارجه در مشهد لغو شد و تلویزیون هم بسیج شده تا این انگاره را رد کند کما این که ساعتی بعد از مناظره انیمیشنی از شبکه اول سیما پخش شد که در آن توضیح می‌داد طرح افزایش فروش نفت در دولت آقای رییسی چگونه بوده و می‌شد حدس زد وحید جلیلی برادر سعید جلیلی پشت برنامه باشد و مشمول ذمه‌اید اگر خیال کنید اسم این کار استفاده از امکانات عمومی در فضای انتخابات است چون روزنامه همشهری هم در دفاع از زاکانی هرگز چنین نیتی ندارد و ایضا روزنامه دولت که برای آن که ثابت کند حق با کارشناس برنامه فرهنگی (شهاب شهسواری) بوده و نه محمد فاضلی گزارش منتشر می‌کند!

   در این انیمیشن فرمول فروش نفت یا همان طرح سعید جلیلی در برنامه انتخاباتی را لو می‌دهند. با این تمثیل که دانش‌آموزی چند ساندویچ درست می‌کند اما وقتی بوفه‌دار مدرسه از او نمی‌خرد، تصمیم می‌گیرد خود به قیمت کمتر به خود بچه‌ها بفروشد. اصلا چه کاری است که به بوفه بفروشد و بوفه به محصلین؟ خودش به بچه‌ها می‌فروشد و توضیح می‌دهد در قضیه نفت نیز همین کار را کردند و بی سبب نبود که سعید جلیلی در بخش آموزش و پرورش آن همه بر نقش مدرسه تأکید داشت.

    البته در انیمیشن توضیح ندادند این روش منجر به فساد می شود یا نه چون اگر قصد پاسخ به پزشکیان را داشته باشند او به بخور بخورها اشاره کرده و برای آن که دو مدافع دولت مستقر را قدری آرام کند به پرونده وزیر جهاد کشاورزی و ماجرای چای دبش اشاره کرد که بزرگ‌ترین فساد اقتصادی تاریخ ایران است و در دولت مصر به توصیف با عنوان ضد فساد فعلی رخ داده است. قاضی زاده هاشمی منتها در مقام وکیل مدافع رییس جمهور فقید گفت خودشان گزارش دادند. این در حالی است که سخن گوی دولت تکذیب کرده و گفته بود ساداتی نژاد خود استعفا کرده و رییس قوه قضاییه فاش کرد برای او تقاضای اعمال ماده 477 شده بود (‌ماده‌ای که به رییس قوه قضاییه اختیار ویژه می‌دهد چنانچه رأیی را خلاف شرع بین تشخیص داد به محکمه‌ای دیگر ارجاع دهد).

    مشخص بود که پزشکیان نمی‌خواهد وارد دعوا شود خاصه وقتی پورمحمدی آن دو جمله را گفت و خود پورمحمدی هم برای آن که متهم نشود نامزد پوششی پزشکیان است به او نقدهایی غیر منتظره و خلاف ریتم مناظره وارد کرد.

   نیمه دوم مناظره مگر دقایقی از آن کسالت‌بار بود هر چند نمی‌توان از این واقعیت نگفت که در موضوع نظام سلامت اطلاعات و آمارهای سعید جلیلی از بقیه دقیق‌تر و کاربردی‌تر بود.

    به ویژه آنجا که گفت هر روز 1200 نفر از هم وطنان ما از دنیا می‌روند و اگرچه مرگ حق است و همه می‌میرند اما 44 درصد از مرگ‌ها قابل پیش‌گیری است چون یا ناشی از سوانح رانندگی است یا آلودگی هوا یا سکته در سن پایین و وقتی گفت آلودگی هوا انگار توجه نداشت که همفکر او به عنوان شهردار تهران کنار او نشسته است.

   مهم‌ترین ایده آموزشی قاضی زاده هاشمی زیر و رو کردن ساختار فعلی بود و این که به جای سن 6 تا 18 سال و در دبستان و دبیرستان به سه دوره تازه تبدیل شود: 4 تا 8 سال به عنوان دوره شناخت، 8 تا 11 سال به عنوان دوره سواد و 11 تا 16 سال هم مهارت.

 از هنرستان ها مثال زد که محصلین آنها بهتر جذب بازار کار می‌شوند و چون نام دولت خود را خانواده گذاشته لابد دختران هم بعد از 16 سال قاعدتا باید ازدواج کنند و فرزند بیاورند اگرچه این را دیگر نگفت.

   محمد باقر قالیباف هم از طرح 5 فوریتی خود رونمایی کرد که اولی افزایش حقوق کارمندان است و دومی اعطای زمین رایگان و خانه های 75 متری موقت به زوج های جوان و سومی خودرو برای جوانان و تصریح کرد از واردات خودرو نو و کارکرده دفاع می‌کند و در این فقره نگفت ما می‌توانیم. ایده چهارم اما خیلی ناب است. ساخت دیوار در تمام مرز شرقی با پاکستان و افغانستان و اخراج مهاجران غیر قانونی و پنجم هم توسعه سواحل دریای عمان (مکران) و به زبان دیگر ساخت یک دوبی در این منطقه.

    این که پزشکیان و قالیباف مطلقا با هم مواجهه و محاجه نکردند و رییس مجلس از رییس جمهوری پیشین با تعبیر "آقای دکتر روحانی" یاد می‌کرد قابل توجه بود.

    این که زاکانی و قاضی زاده هم نکته خاصی علیه پزشکیان نداشتند و تنها به مشاوران می‌تاختند نشان می‌داد ظریف تا چه اندازه بازی را بر هم زده و این که در بخش‌های خبری رفتار فاضلی هم سانسور شد گویا به خاطر آن است که به زیان‌شان تمام شده است.

    سعید جلیلی هم گاه در توهمات و تخیلات و جمله سازی با دو کلمه فرصت و ظرفیت و تکرار شعار طولانی یک ایران جهش و یک جهان فرصت بود که بعید است خود بتواند 5 بار به سرعت تکرار کند اما الحق و الانصاف در بخش سلامت اطلاعات جالبی داد و معلوم بود در این بخش کار کرده در حالی که سه نامزد از 6 نامزد پزشک اند اگرچه دو تن به طبابت شهره نیستند و تنها در دکتر پزشکیان این وجه پررنگ است اما در سخنان او که 4 سال وزیر بهداشت بوده هم نکات سلامت جلیلی نبود.

   پزشکیان در دام زاکانی و قاضی زاده نیفتاد و احتمالا آنها را انصرافی می داند. حتی قابل برداشت بود که رقیب اصلی خود را نه قالیباف که جلیلی می داند و حریف او هم جواد ظریف است.

    در مجموع با این که تصور می‌شد پورمحمدی در نقش هافبک یارکوب ظاهر شود یا مثل ولایتی در سال 92 که به روحانی پاس گل داد به پزشکیان پاس گل بدهد این کار را نکرد و خود به دروازه هر دو - قالیباف و جلیلی - گل زد. یکی را با رد ادعای تأثیر مصوبه مجلس بر افزایش فروش نفت آن هم در دور بایدن و دیگری با خاطره اف‌ای‌تی‌اف. 

    برنده مناظره پورمحمدی بود اما این به معنی آن نیست که انتخاب رای دهندگان هم باشد.

   اگر بخواهیم به حاشیه‌ها بپردازیم همان گونه که سیاه‌پوشی قاضی‌زاده برای اثبات شدت وفاداری و سوگ برای برای رییس فقید دولت متبوع قابل توجه بود حضور دکتر پزشکیان با صورت تراشیده هم چهره شبیه‌تری از او با مردم در کوی و خیابان ترسیم کرده بود. 

   تعبیر مذاکره به مثابه روش مبارزه هم که آقای قالیباف به کار برد اسباب تعجب شد چون بنای مذاکره بر بده بستان است. دو طرف که اختلافات و در عین حال اشتراکاتی دارند با هم مذاکره می کنند تا به جای دو سطح اختلافات در رأس و اشتراکات در قاعده امتیاز بدهند و بگیرند و این که چگونه می‌توان مذاکره را روش مبارزه دانست از فهم این قلم خارج است.

    پزشکیان می‌توانست در بخش آموزش و پرورش به استخدام‌های ایدیولوژیک در این وزارتخانه اشاره کند و نکرد. می‌توانست از قطعیت تغییر وزیر فعلی بگوید که شاید ضعیف‌ترین وزیر آموزش و پرورش ایران در 60 سال اخیر باشد و نگفت و تنها گفت وزیری قوی برای آن برمی‌گزیند منتها این را قاضی زاده هاشمی هم گفته بود که مشخص نکرد چگونه هم می‌خواهد راه رییسی را ادامه دهد و هم به جای وزیر فعلی وزیر قوی بیاورد؟

    پزشکیان به جای توجه به نوع رفتار با معلمان معترض و محبوس بودن برخی از فعالان صنفی معلمان یا ایدیولوژیک و ملال آور بودن مختوای برخی کتاب های درسی از مدارس خاص استعدادهای درخشان یا تیزهوشان انتقاد کرد تا احتمالا بر وجه عدالت طلبی خود تأکید ورزد.

   حتی نگفت که بخشی از استخدام ها مربوط به طلاب است تا شاید تنش ایجاد نکند. او می خواهد تصویری آشتی جو و اهل مدارا از خود نشان دهد که تنها در قبال مدیران ضعیف سخت خواهد گرفت.

   مناظره پنج شنبه شب کار را برای محسن رضایی سخت کرد که می خواهد از 4 نفر سه تن را به کناره گیری به سود دیگری وادارد و مشخص نشد کی باید به نفع کی برود کنار. قالیباف به سود جلیلی و چرا جلیلی به سود او نه؟ زاکانی و قاضی زاده به نفع کی بروند کنار؟ قالیباف یا جلیلی و آن وقت تکلیف وعده های متنوع زاکانی چه می شود؟

    خود قالیباف هم اگر قصد کنار رفتن به سود جلیلی را داشته باشد حمایت میانه رو ها در مجلس را از دست می دهد. در حالت طبیعی می مانند و به گفته رییس مرکز افکار سنجی صدا و سیما تا کنون می توان گفت به مرحله دوم می کشد هر چند نباید فراموش کرد صدا وسیما گاهی به ستاد جلیلی هم بدل می شود!

 اگر هم بنا به مصلحت یا فرمانی کنار بروند باز دوقطب یا سه ضلع چگونه خواهد بود؟


    وقتی در مناظره اقتصادی شاهد اشارات سیاسی بودیم می توان انتظار داشت در مناظره های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی صریح تر شوند.  زاکانی علاقه ویژه ای دارد با روحانی دهان به دهان شود و شاید سیاست رییس جمهور سابق این باشد که صبر کند ببیند او ماندنی است یا نه.

    این که جلیلی گاه در حد معلم دینی یک دبیرستان جلوه می کرد و در بخش سلامت آمارها و اطلاعات جالبی داد مجال ترسیم یک تصویر ثابت از او را می ستاند هر چند در همان آغاز وقتی پیروزی تیم والیبال ایران با مربی ایرانی بر آمریکا را تبریک گفت بر دو موضوع تاکید داشت: اول ایرانی بودن و دوم این طعنه که اگر نگویند خود آمریکایی ها می خواستند ببازند که طعنه‌ای به سخنان ظریف درباره دلیل افزایش فروش نفت بود و هنوز پورمحمدی صریح تر و کامل تر را نگفته بود. این که مربی ایرانی والیبال را ستایش کنی و وزیر خارجه سابق ایران را نکوهش از تخصص های آقای جلیلی است. 


    هر قدر اصلاح طلبان تصمیم خود را ( در رأی به دکتر پزشکیان) گرفته‌اند اصول‌گرایان نمی‌دانند کدام یک را برگزینند چون هر یک به طریقی خود را شایسته تر می‌داند. قالیباف با ژستی که برای ریاست جمهوری برازنده است و فاصله از پرخاش های 92 و 96. جلیلی با آرمان‌خواهی و جذب این طیف. زاکانی با وعده‌های عجیب و غریب و قاضی زاده هاشمی که به هزار زبان می‌گوید من همان ابراهیم رییسی‌ام.

    درصد قابل توجهی البته هنوز تردید دارد. از یک سو گمان می‌برند سناریوی 1400 در میان است منتها با مشارکت بالا و از سوی دیگر نمی‌خواهند شریک روی کار آمدن جلیلی باشند و به دعوت خاتمی و ظریف و به صداقت پزشکیان بی توجهی کنند.


    این که اکثر ما در انتخاب همسر و فرزندآوری و گزینش رشته دانشگاهی و جا و زمان اوقات فراغت و گذران تعطیلات هیچ وسواسی به خرج نمی‌دهیم و هر روز ساعت‌ها و در طول عمر هزاران ساعت را در ترافیک هدر می‌دهیم و به انتخابات و نوشتن دو کلمه نام یکی روی کاغذ و به صندوق انداختن که رسیده‌ایم این قدر دقیق شده‌ایم از بررسی و نقل و تحلیل سخنان کاندیداها البته قابل تأمل‌تر است!

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان