درحالیکه هم اسرائیل و هم حزبالله ترجیح میدهند که آتش جنگ بسیار کشنده و پرهزینه را به تعویق بیندازند- اگر نگوییم اجتناب کنند- جنگ دیگری بهطور فزاینده اجتنابناپذیر به نظر میرسد. از زمان حمله 7اکتبر حماس و متعاقب آن بسیج نیروهای نیابتی منطقهای ایران علیه اسرائیل، واشنگتن بهشدت بر محدودسازی تنش و جلوگیری از تعمیق و گسترش درگیری متمرکز بوده است. با وجود تلاشهای دیپلماتیک قابل توجه، به نظر میرسد دولت بایدن در حال شکست است و زمان برای جلوگیری از وخامت اوضاع در حال سپری شدن است. راهبرد ایالات متحده آمریکا برای جلوگیری از این جنگ، یک ابتکار دیپلماتیک به رهبری آموس هوخشتاین نماینده آمریکا برای جدا کردن نیروهای ویژه اسرائیل و حزبالله (رضوان) است. پس از 7اکتبر، اسرائیل حدود 70هزار نفر را از منطقه مرزی شمالی خود تخلیه کرد؛ زیرا میترسید که این نیروهای رضوان، صفحهای از کتاب جنگی حماس را برداشته و از مرز عبور کرده و اسرائیلیها را بربایند. درحالیکه حماس خود صفحهای از طرح جنگی حزبالله را برداشته است.
به یاد بیاورید که در سال2018، اسرائیل چهار تونل حمله برون مرزی حزبالله را کشف کرد. در آن زمان، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مطرح کرد که این گذرگاهها توسط این گروه برای ربودن اسرائیلیها استفاده میشد. پس جای تعجب نیست که برای بازگشت این جمعیت، اسرائیل میگوید که وضعیت موجود در امتداد مرز باید از طریق دیپلماسی یا زور اسلحه تغییر کند. اسرائیل متعهد به ایجاد یک منطقه حائل عاری از حزبالله در امتداد مرز شمالی خود در جنوب لبنان است.
اصلاح قطعنامه1701 شورای امنیت
راهحل پیشنهادی هوخشتاین احیا و اجرای نسخه اصلاحشده قطعنامه1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد است؛ قطعنامهای که در عمل به جنگ2006 اسرائیل و حزبالله پایان داد. از جمله قرار بود قطعنامه1701 شورای امنیت از استقرار حزبالله در جنوب رودخانه لیتانی در امتداد مرز با اسرائیل پس از پایان خصومتها جلوگیری کند؛ اما نیروی موقت سازمان ملل متحد در لبنان یا یونیفل، هم توانایی و هم ارادهای برای جلوگیری از استقرار مجدد حزبالله در مرز نداشت.
اکنون، هوخشتاین به دنبال میانجیگری برای یک توافق آتشبس است که نیروهای حزبالله را در 7کیلومتری شمال مرز - تقریبا به رودخانه لیتانی- منتقل میکند و چندین هزار سرباز نیروهای مسلح لبنان را به جای آنها مستقر میکند. همزمان، طبق این طرح، اسرائیل به پروازهای سرنشیندار و بدون سرنشین خود در لبنان پایان خواهد داد و اسرائیل و لبنان مذاکراتی را درباره نقاط مرزی مورد مناقشه در امتداد به اصطلاح خط آبی آغاز خواهند کرد که بهطور بالقوه منجر به اتحاد مجدد شهر مورد مناقشه غجر به نفع لبنان خواهد شد. در نهایت، بنا به پیشنهاد هوخشتاین، 13هزارسرباز مستقر یونیفل در جنوب لبنان - که از قبل بیشترین حافظان صلح در هر کیلومتر در جهان هستند - با ناظران اضافی شاید از آلمان نیروهای خود را در مناطق ممنوعه افزایش خواهند داد تا بهتر نظارت کند و گزارش دقیقتری ارائه دهد.
بهاین ترتیب، در صورت موافقت، الزام اسرائیل برای عقب راندن نیروهای رضوان را برآورده میکند و ساکنان شمال را قادر میسازد حداقل بهطور موقت به خانه خود بازگردند. حتی اگر همانطور که بسیاری پیشبینی میکنند، این توافق دوام نیاورد، به ارتش اسرائیل پیش از آغاز جنگ بعدی مهلت میدهد. در عین حال آزادسازی بیشتر مناطق لبنان در نتیجه اقدامات نظامی علیه اسرائیل ظاهرا یک «برد» را برای حزبالله فراهم میکند. حزبالله بدون شک این نتیجه را به منزله دومین «پیروزی» اعلام خواهد کرد که پس از جنگ2006 انجام داد.
با وجود مزایای ظاهری برای هر دو طرف، به نظر نمیرسد ابتکار هوخشتاین نظرها را به خود جلب کرده باشد. زمانبندی بخش بزرگی از مشکل است. حزبالله خواهان یک جنگ تمامعیار نیست، اما متعهد است که به کمپین مقاومت علیه اسرائیل تا رسیدن به آتشبس رسمی کمک کند. این آتشبس که حداقل مستلزم بازگشت گروگانهای اسرائیلی و توقف خصومتها است، مبهم بوده و در بهترین حالت چشماندازی دور باقی میماند. در همین حال، اسرائیل در داخل تحت فشار فزایندهای قرار دارد تا افراد خود را به موقع برای شروع سال تحصیلی2024 در اواخر سپتامبر به شمال بازگرداند. در غیاب آتشبس غزه و با نزدیک شدن به ماه سپتامبر، عملیاتهای اسرائیل در لبنان در حال افزایش است. فرماندهان ارشد و دیگر فرماندهان برجسته حزبالله تقریبا هر روز مورد هدف قرار میگیرند. حزبالله نیز اخیرا پهپادهای شناسایی را بر فراز حیفا به پرواز درآورده و شهرهای اسرائیلی را تا جنوب جلیل هدف قرار داده است.
با این حال، هنوز میتوان از جنگ جلوگیری کرد. طبق گزارشها، اسرائیل در مراحل پایانی عملیات نظامی خود در رفح است و انتظار میرود که در هفتههای آینده پایان «عملیات رزمی بزرگ» را اعلام کند. با وجود این، در غیاب آتشبس رسمی بین اسرائیل و حماس، بعید است که حزبالله بهطور کامل دست از کار بکشد؛ بهویژه اگر همانطور که انتظار میرود، اسرائیل همچنان به نبرد در غزه ادامه دهد و بهطور دورهای تشکیلات حماس را که دوباره ظهور میکنند، هدف قرار دهد.
حزبالله عجله ندارد
با وجود از دست دادن نزدیک به 400فرد و ادامه جابهجایی حدود 70هزار تن از اعضای حزبالله از جنوب لبنان، به نظر میرسد این جریان نسبتا از وضعیت فعلی آسودهخاطر است و عجلهای برای دادن امتیاز ندارد. این اسرائیل است که برای تغییر وضعیت موجود در جنوب لبنان و تسهیل بازگشت امن افرادش به شمال تحت فشار است. پایان دادن به تیراندازی کافی نخواهد بود و در نهایت، این همان چیزی است که ممکن است اسرائیل را وادار به تشدید عملیات خود علیه حزبالله کند. همانطور که حزبالله به شلیک بیشتر به سمت اسرائیل ادامه میدهد، احتمال بروز حادثهای با تلفات گسترده غیرنظامیان افزایش مییابد که جرقه بالقوه دیگری برای یک جنگ است. این جنگ میتواند پرهزینهترین، از نظر تلفات نظامی و غیرنظامی و همچنین آسیب به زیرساختها، در تاریخ اسرائیل باشد. (اسرائیل علاوه بر مبارزه با حزبالله، ممکن است در جنگ با ایران نیز درگیر شود).
دیپلماسی ایالات متحده در نهایت ممکن است در میانجیگری برای تفاهم موفق شود، مانند توافقی که وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه وقت در سال1996 پس از عملیات «خوشه خشم» اسرائیل علیه حزبالله بهدست آورد. با این حال، هر ترتیبی احتمالا کوتاهمدت خواهد بود. پس از 7اکتبر، یورش بیوقفه بعدی توسط نیروهای نیابتی منطقهای ایران در یمن و عراق و حمله موشکی بیسابقه 13آوریل توسط ایران، اسرائیل را بهطور ضروری در مقابله با تهدیدات نزدیک خود فعالتر خواهد بود. پایان جنگ در غزه تهدیدی را که حزبالله ایجاد میکند، کاهش نمیدهد. درحالیکه ممکن است جنگ بین اسرائیل و حزبالله به تعویق بیفتد، تنش گسترده ممکن است اجتنابناپذیر باشد.