به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آیتاللهالعظمی جوادی آملی در تفسیر آیات 10 تا 20 سوره مبارکه یاسین بیان کرد: خداوند بعد از این که فرمود کتاب الهی گرچه برای هدایت مردم است ولی گروه خاصی از آن استفاده میکنند، نظیر جمع «هُدًى لِّلنَّاسِ» و «هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ»؛ اینجا هم به پیامبر(ص) میفرماید، انذار تو تنها در کسانی اثر دارد که این امر را پذیرفته باشند، این از سنخ تحصیل حاصل نیست.
حفظ موجود و طلب مفقود؛ اثر آیات قرآن برای مردان الهی
وی ادامه داد: کسی که فطرت سالم دارد و اهل تحاشی و استکبار نیست این شخص حقپذیر است و دعوت انبیاء الهی چند تأثیر روی او میگذارد؛ یکی حفظ موجود و دیگری طلب مفقود؛ یعنی آنچه را که دارد حفظ میکند و تلاش میکند آنچه را که ندارد به دست بیاورد و تحصیل کند؛ لذا نه حفظ موجود تحصیل حاصل است چون تحصیل موجود نیست، حفظ موجود است، ابقای موجود است و در جای خود هم ساکن نیست بلکه متحرک و پویا است « وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا»؛ طلب مفقود هم غیر از تحصیل حاصل است؛ این دو اثر برای مردان الهی وجود دارد.
انذار و تبشیر تا آخرین لحظه وجود دارد
این مرجع تقلید ادامه داد: ذات اقدس اله که به انبیای خود میفرماید«وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ؛ آرى، بر آنان یکسان است، چه بیمشان بدهى یا بیمشان ندهى ایمان نمىآورند» معنای این آیه اعراض و رها کردن آنان نیست؛ بلکه تسلی خاطر پیامبر(ص) است که نگران نباش حرف حق و الهی را هر کسی نمیپذیرد و آنهایی که در قلوبشان مرض است، حرف تو را قبول نمیکنند اما هم تو تا آخرین لحظه اینها را به راه حق دعوت کن و هم من تا آخرین لحظه آیه نازل میکنم. بنابراین معنای این آیات این نیست که اگر آنها قبول نمیکنند تو آنها را به خودشان واگذار و رها کن؛ بر این اساس تا آخرین لحظه انذار و تبشیر وجود دارد.
خداوند فاصله گرفتن از مردم زمانی که دعوت را اجابت نکردند را جایز نمیداند
وی تصریح کرد: خداوند تبارک و تعالی که داستان پیامبران از آدم تا حضرت عیسی(ع) را نقل میکند، خطاب به پیامبر(ص) میفرماید که باید این راه را ادامه بدهی به یاد کتاب عیسی(ع) باش، به یاد کتاب موسی(ع) باش، از این خطابها به پیامبر (ص) فراوان است که خداوند به پیامبر یاد آوری روش و راه پیامبران گذشته را میکند که البته در میان این پیامبران تأکید میکند مانند یونس(ع) نباش«لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ؛ مانند صاحب ماهی (یونس) مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد)» قهر کردن و فاصله گرفتن و جدا شدن از جامعه زمانی که مشرکان نپذیرفتند، روا نیست.
پیامبران برای باز کردن دست و پای انسان از اغلال و آداب نادرست آمدند
این مفسر قرآن بیان کرد: انبیا مخصوصا وجود مقدس پیامبر(ص) آمدند که دست و پای مردم را باز کنند؛ مضمون آیه 157 سوره اعراف اشاره به همین مطلب دارد. خداوند در این آیات می فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ مؤمنان کسانىاند که از این فرستاده، پیامبرِ درس ناخوانده که اهل کتاب او را نزد خود با همین نام و نشان در تورات و انجیل نوشته مىیابند، پیروى مىکنند. مىیابند که آنان را به کار پسندیده فرمان مىدهد و از کار ناپسند بازشان مىدارد و پاکیزها را براى آنان حلال و پلیدها را بر آنان حرام مىکند، و بار گرانشان را از دوششان برمىدارد و بندها و زنجیرهایى را که بر آنان تحمیل شده است از آنان فرو مىگذارد. پس کسانى که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و یارىاش کردهاند و از قرآن، این کتاب روشنگرى که از جانب خدا نازل شده و قرین او و گواه راستگویى اوست پیروى نمودهاند آنان نیکبخت خواهند بود» آن قوانین، آداب و عادات باطل دست و پا گیر غل و زنجیری بر گردن انسانهاست که پیامبران آمدند این اغلال را از گردن انسانها بردارند.
نکاح غیر از جمع شدن و اجتماع مذکر و مونث است
آیتالله جوادی آملی تصریح کرد: سخن وجود مبارک پیامبر اسلام (ص) این است که ما با حیوانات فرق داریم، ما با نباتات فرق داریم، ما با دیگر اقوام از موجودات فرق داریم، در نباتات تلقیح هست، نر و مادهای دارند، حیوانات نر و مادهای دارند، ما نیامیدم که مذکر و مؤنث را جمع کنیم ما نکاح آوردهایم. نکاح غیر از جمع شدن و اجتماع مذکر و مؤنث است «النکاح السنتی» و اگر کسی ازدواج کند مانند این است که نصف دین خود را کامل کرده است.
تجملات در ازدواج؛ از مصادیق اغلال در قرآن
وی با انتقاد از رواج تجملات در امر ازدواج ادامه داد: این مهریه زیاد، این جهیزیه زیاد، این تجملپرستی در امر ازدواج و ... اینها همه عثر و اغلال و دست و پا گیر است، اینها سن ازدواج را بالا میبرد و باعث دهها فساد دیگر میشود. خداوند فرمود انبیا و مخصوصا وجود مقدس پیامبر(ص) آمدند که این قوانین دست و پا گیر را از گردن انسانها باز کنند؛ بنابراین زنجیرها و اغلال مصادیق زیادی دارد و همه اینها مصادیق اغلال است.
این مفسر قرآن بیان کرد: در آیه 13 سوره یاسین میفرماید «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ داستان مردم (انطاکیه) روشنگر بشارتها و هشدارهاى ماست. اى پیامبر، اهالى آن آبادى را آن گاه که فرستادگان ما بدان جا آمدند، براى مردم مَثَل بزن» مثلی است که قبلا واقع شده است. یعنی اینها فرد و نمونهای هستند که اتفاق افتاده است و این تمثیل و تشبیه نیست که قرار باشد اتفاق نیفتاده باشد.
آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: این قصهای است که واقع شده است ولی منحصر به آنها نیست و ممکن است کفار زمان پیامبر(ص) را نیز شامل شود. به عبارت دیگر پیامبر مأمور است که اینها را به مشرکان بگوید که این اتفاق برای این قوم افتاده و ممکن است برای شما هم اتفاق بیافتد؛ چرا که این مثل و این نمونه فقط مختص آنها نیست.
معجزه برای مردم عادی است
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: معجزه مال کسی است که کارشناس نباشد، زمانی که کسی کارشناس باشد، میفهمد که سخنی که پیامبر(ص) بیان میکند، حرف فقیه نیست، حرف عالم نیست، حرف فیلسوف نیست؛ بنابراین افراد عادی و معمولی معجزه میخواهند به همین خاطر است که در جاهای مختلف قرآن به معجزات پیامبران اشاره شده است که آیات سوره یاسین نیز به این مطلب اشاره شده است. اما در مقابل مردم عادی کارشناسانی مانند حضرت علی (ع) وجود دارند که بدون معجزه سخن را درک میکنند و میفهمند به همین خاطر بود که حضرت علی(ع) هیچ وقت از پیامبر مکرم اسلام درخواست معجزه نکرد، زمانی که پیامبر از کوه حرا آمد و به حضرت علی(ع) شرح داد ایشان معجزه نخواست سمعا و طاعتا قبول کرد.
آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: در این آیات مردم به فرستادگان حضرت عیسی(ع) گفتند شما نحس هستید و بیان کردند «قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ مردم آن دیار گفتند ما (امر) شما را به فال بد گرفتهایم؛ به یقین اگر از این کار دست برندارید سنگسارتان مىکنیم و عذابى دردناک از ما به شما خواهد رسید» در دوران پهلوی میگفتند که طلبهها را سوار ماشینتان نکنید که نحس هستند و باعث میشود که ماشینتان خراب شود آنقدر تبلیغ سوء کرده بودند که مردم باور کرده بودند.
زمان و مکان ذاتا نحس نیستند/ متزمن و متمکن آنها را نحس میکنند
این مرجع تقلید ادامه داد: همان طور که صبر را خرافات و نحس میدانستند اما انبیا آمدند و گفتند که نحس حق است اما نه زمان نحس است و نه زمین، آن متمکن و متزمن هستند که نحس هستند بعد آن زمان و زمین را هم منشأ سعد و نحس میکنند وگرنه ظرف نحوستی ندارد؛ زمان و مکان ظرف حادثه هستند اگر متزمن نحس بود زمین را نحس میکند و اگر متمکن نحس بود مکان را نحس میکند.
وی با تأکید بر این که زمان و مکان نمیتوانند ذاتا نحس باشند عنوان کرد: در شب 19 و 21 ماه مبارک رمضان آن حادثه تلخ اتفاق افتاد و حضرت علی(ع) شهید شد ولی نزول قرآن این شبها را شبهای قدر کرد و آن حادثه تلخ نتوانست نزول قرآن را تحتالشعاع خود قرار بدهد.
کسانی که مرتکب گناه میشوند نحس هستند
آیتاللهالعظمی جوادی آملی بیان کرد: فرستادگان حضرت عیسی(ع) به این مشرکان گفتند: «قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ؛ فرستادگان ما گفتند: شومى شما با خود شماست. آن حقگریزى و باطلگرایى که در درونتان ریشه دارد، مایه شومى شماست. آیا اگر حق را براى شما یادآورى کنند آن را انکار مىکنید و آن را به فال بد مى گیرید و تهدید مىکنید ؟! شما مردمى هستید که بىاندازه مرتکب گناه شدهاید، و همین موجب حقناپذیرى شما شده است» خوبی نحس نیست حسن نحس نیست حقیقت و واقعیت نحس نیست. نحسی از خود شماست، باطل، کذب، دروغ نحس است و افرادی که مرتکب این اعمال میشوند نحس هستند.