رخدادهای شگفت انگیز در آسمان و زمین بعد از شهادت امام حسین در منابع اهل سنت
رخداد عاشورا و شهادت امام حسین (ع) در رأس مهم ترین حوادث تاریخ بشریت قرار دارد. عظمت این حادثه را می توان با تحلیل زمینه ها، چرایی، چگونگی وقوع، پیامدها و آثار آن بررسی کرد. یکی از نشانه های عظمت این حادثه، رخدادهای شگفتی است که غالب آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (ع) به وقوع پیوست. بعضی از این رخدادها، مربوط به اجزای نظام هستی همچون خورشید، ماه، ستارگان و زمین است. و بخشی دیگر به انبیاء و فرشتگان، و بخشی هم به جنیان و حیوانات اختصاص داشته، و برخی نیز مربوط به انسان هاست. دراین نوشتار، با بررسی روایات اهل سنت، به برخی از رخدادها و حوادث شگفت انگیز در آسمان و زمین، اشاره خواهد شد.
البته بعضی از مورخان متعصب اهل سنت ـ همچون ابن کثیر ـ این گونه روایات را ساخته و پرداخته شیعه و از مجعولات آنان دانسته اند. بنابراین، در این مقاله، تمامی احادیث و رخدادها را از منابع اهل سنت ذکر خواهیم کرد تا گواهی باشد بر ظلم و جنایت آشکار حکومت بنی امیه در قتل و شهادت فرزند پیامبر که در عصر معاصر وهابیت و مفتیان آل سعود، در ادامه راه جنایتکاران بنی امیه سعی در برعکس نشان دادن این حادثه داشته و دارند.
رؤیای ام سلمه، همسر پیامبر
یکی از رخدادهای عجیبِ پس از شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا، بروز کسوف (گرفتگی خورشید) است، که موجب تیرگی عجیب آسمان و حتی رؤیت ستارگان شد.
ترمذی، از دانشمندان اهل سنت و صاحب کتب مشهور حدیثی "سنن ترمذی"، چنین نقل می کند:
دَخَلتُ عَلی امِّ سَلمی وهِی تَبکی، فَقُلتُ: مَا یبکیک؟ قالَت: رَأَیتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله- تَعنی فِی المَنامِ- وعَلی رَأسِهِ ولِحیتِهِ التُّرابُ. فَقُلتُ: مالَک یا رَسولَ اللَّهِ؟ قالَ: «شَهِدتُ قَتلَ الحُسَینِ آنِفاً»[1]
سنن الترمذی - به نقل از سَلمی، دختر امّ سلمه-: نزد امّ سلمی (امّ سلمه) رفتم، در حالی که می گریست. گفتم: چرا می گریی؟ گفت: پیامبر خدا را در خواب دیدم که بر سر و رویش غبار نشسته بود. پرسیدم: ای پیامبر خدا! چرا این گونه ای؟ فرمود: «اندکی پیش، شاهد کشته شدن حسین بودم».
خون شدن تربت امام حسین
یکی دیگر از وقایع، خون شدن خاک کربلا اهدایی پیامبر به ام سلمه، همسر خویش می باشد که سال ها قبل از ظهادت امام حسین، ضمن پیشگویی شهادت نوه و فرزند خویش، به ام سلمه، توصیه های را نیز می فرمایند.
خوارزمی، دانشمند و مورخ اهل سنت، واقعه خون شدن خاک کربلا را، اینگونه نقل می کند:
إنَّ سَلمَی المَدَنِیةَ، قالَت: دَفَعَ رَسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إلی امِّ سَلَمَةَ قارورَةً فیها رَملٌ مِنَ الطَّفِّ، وقالَ لَها: إذا تَحَوَّلَ هذا دَماً عَبیطاً فَعِندَ ذلِک یقتَلُ الحُسَینُ. قالَت سَلمی: فَارتَفَعَت واعِیةٌ مِن حُجرَةِ امِّ سَلَمَةَ، فَکنتُ أوَّلَ مَن أتاها، فَقُلتُ لَها: ما دَهاک یا امَّ المُؤمِنینَ؟ قالَت: رَأَیتُ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی المَنامِ وَالتُّرابُ عَلی رَأسِهِ، فَقُلتُ: ما لَک؟ قالَ: «وَثَبَ النّاسُ عَلَی ابنی فَقَتَلوهُ، وقَد شَهِدتُهُ قَتیلًا السّاعَةَ». فَاقشَعَرَّ جِلدی، وَانتَبَهتُ وقُمتُ إلَی القارورَةِ، فَوَجَدتُها تَفورُ دَماً، قالَت سَلمی: ورَأَیتُها مَوضوعَةً بَینَ یدَیها.[2]
مقتل الحسین علیه السلام، خوارزمی: پیامبر خدا(ص) شیشه ای به امّ سلمه داده بود که خاک صحرای طَف (کربلا) در آن بود. به او فرموده بود: «هر گاه این خاک، [هم رنگ ] خون تازه شد، هنگام کشته شدن حسین است». [شبی ] فریادی از اتاق امّ سلمه بلند شد و من، نخستین کسی بودم که پیش او رفتم. به او گفتم:چرا ناراحتی، ای مادر مؤمنان؟ گفت: پیامبر خدا را در خواب دیدم که بر سرش خاک نشسته است. گفتم: چرا این گونه ای؟ فرمود: «مردم بر پسرم هجوم بردند و او را کشتند. هم اکنون، شاهد شهادتش بودم». من لرزیدم و بیدار شدم و چون به سوی شیشه رفتم، دیدم که خون از آن می جوشد.
خورشیدگرفتگی
یکی دیگر از وقایع، مساله خورشیدگرفتگی می باشد که بیهقی، مولف مشهور کتاب حدیثی "سنن الکبری"، واقعه خورشیدگرفتگی را چنین، نقل می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِی علیه السلام کسَفَتِ الشَّمسُ کسفَةً بَدَتِ الکواکبُ نِصفَ النَّهارِ، حَتّی ظَنَنّا أنَّها هِی[3]
السنن الکبری- به نقل از ابو قبیل-: هنگامی که حسین علیه السلام کشته شد، خورشید چنان گرفت که در میانه روز، ستارگان، هویدا شدند، تا آن جا که پنداشتیم [خورشیدْ گرفتگی ] قیامت است.
همچنین، ابن عساکر، مولف چیره دست تاریخ اسلام، و نویسنده اهل سنت کتاب "تاریخ دمشق"، واقعه سیاه شدن آسمان در روز عاشورا، را چنین، توصیف می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام اسوَدَّتِ السَّماءُ، وظَهَرَتِ الکواکبُ نَهاراً، حَتّی رَأَیتُ الجَوزاءَ عِندَ العَصرِ، وسَقَطَ التُّرابُ الأَحمَرُ.[4]
تاریخ دمشق: هنگامی که حسین علیه السلام شهید شد، آسمان، سیاه گشت و در روز، ستاره ها پیدا شدند و حتّی ستاره جوزا را در عصر دیدم، و خاک سرخ بارید.
سرخ شدن آسمان
قرطبی، مفسر بزرگ اهل سنت درکتاب خویش،" تفسیر القرطبی"، واقعه سرخ شدن آسمان بعد از شهادت امام حسین را چنین نقل می کنند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام احمَرَّ لَهُ آفاقُ السَّماءِ أربَعَةَ أشهُرٍ. قالَ یزیدُ: وَاحمِرارُها بُکاؤُها.[5]
تفسیر القُرطُبی- به نقل از یزید بن ابی زیاد-: هنگامی که حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام کشته شد، کرانه های آسمان برای او تا چهار ماه، سرخ گشتند، و سرخی آسمان، گریه آن است.
همچنین، طبرانی، دیگر عالم اهل سنت، در کتاب "المعجم الکبیر"، سرخ شدن آسمان، را این گونه روایت می کند:
حَدَّثَتنی جَدَّتی امُّ حَکیمٍ قالَت: قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِی علیه السلام وأنَا یومَئِذٍ جُوَیرِیةٌ، فَمَکثَتِ السَّماءُ أیاماً مِثلَ العَلَقَةِ.[6]
المعجم الکبیر- به نقل از علی بن مُسْهِر-: مادر بزرگم، امّ حکیم، برایم گفت: حسین بن علی علیه السلام هنگامی شهید شد که من دختری خردسال بودم. آسمان، چندین روز، مانند خونِ سرخ بود.
خون باریدن از آسمان
واقعه دیگری که، بعد از شهادت امام حسین توسط حکومت بنی امیه، در منابع تاریخی اهل سنت، ذکر شده است، واقعه باریدن خون از آسمان است که حتی در منابع تاریخی مسیحیان، نیز ذکر شده است. (مراجعه کنید به: روزی که آسمان در انگلیس خون گریه کرد)
واقدی، تراجم نگار اهل سنت، در کتاب "الطبقات الکبری"، واقعه خون باریدن از آسمان را چنین، نقل می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِی علیه السلام مَطَرَتِ السَّماءُ دَماً، فَأَصبَحَت خِیامُنا وکلُّ شَی ءٍ مِنّا مُلِئَ دَماً.[7]
الطبقات الکبری- به نقل از نَضره ازْدی: هنگامی که حسین بن علی علیه السلام شهید شد، بارانِ خون از آسمان بارید و خیمه ها و همه چیزمان، پر از خون شد.
همچنین ابن عدیم حلبی، مولف کتارب "تاریخ حلب"، نیز این واقعه را اینگونه، روایت می کند:
لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام احمَرَّتِ السَّماءُ مِن أقطارِها، ثُمَّ لَم تَزُل حَتّی تَقَطَّرَت، فَقَطَرَت دَماً.[8]
بُغْیة الطلب فی تاریخ حلب- به نقل از ابراهیم نَخَعی-: هنگامی که حسین علیه السلام کشته شد، [همه ] کرانه های آسمان، قرمز شد. سپس این گونه ماند، تا بارید و خون بارید.
خون تازه در زیر سنگ ها
واقعه دیگر که از منابع حدیثی اهل سنت، ذکر میشود، وجود خون در هنگام برداشتن سنگ ها بعد از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین، می باشد که علاوه بر ذکر آن در منابع شیعه در کتب حدیثی اهل سنت، نیز ذکر شده است.
طبرانی، در کتاب حدیثی المعجم الکبیر، این واقعه را چنین توصیف می کند:
ما رُفِعَ بِالشّامِ حَجَرٌ یومَ قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِی علیه السلام إلّاعَن دَمٍ.[9]
المعجم الکبیر- به نقل از ابن شهاب زُهری -: روز کشته شدن حسین بن علی علیه السلام، هیچ سنگی را در شام بر نداشتند، مگر آن که در زیرش، خون بود.
و نیز نشانه ها و حوادث خارق العاده دیگر که از ذکر آن صرفنظر میشود.
پاسخ بر شبهه شعور موجودات و اجزای هستی
به نظر می رسد اگر آیاتی همچون: انْ مِنْ شیء إلّا یسبِّح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم[10] و نیز: یسبّح لله ما فی السماوات والارض[11] را بدون هرگونه توجیه و تأویلی معنا کنیم، چنان که اجزای هستی، تسبیح گوی حق می تواند باشد و همین، حکایت از گونه ای شعور درآنها دارد، همین ها می توانند بر شهادت شخصیتی چون ابی عبدالله (ع) گریان باشند. اما گریه هرچیز متناسب با هموست: ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم / با شما نامحرمان ما خامُشیم.
اما این که گریه اجزای نظام هستی ـ بر اساس روایات یاد شده ـ اختصاص به امام حسین (ع) و حضرت یحیی (ع) داشته، نیز نشانه ای دیگر از عظمت شهادت امام حسین است. چرا که حتی شهادت حضرت یحیی نیز تأثیری همچون شهادت ابی عبدالله بر اجزای نظام هستی نداشته است.
إنَّ الحُسَینَ علیه السلام بَکی لِقَتلِهِ السَّماءُ وَالأَرضُ وَاحمَرَّتا، ولَم تَبکیا عَلی أحَدٍ قَطُّ، إلّاعَلی یحیی بنِ زَکرِیا وَالحُسَینِ بنِ عَلِی علیهما السلام.[12]
کامل الزیارات- به نقل از ابوبصیر، از امام صادق(ع)-: آسمان و زمین، بر شهادت حسین علیه السلام گریستند و سرخ شدند. این دو، بر کس دیگری جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی علیه السلام، نگریسته اند.
ابن عساکر، تاریخ نویس مشهور اهل سنت، نیز شباهت حضرت یحی و امام حسین را چنین نقل می کند:
لَم تَبک السَّماءُ عَلی أحَدٍ بَعدَ یحیی بنِ زَکرِیا علیه السلام إلَّا الحُسَینِ بنِ عَلِی.[13]
تاریخ دمشق: آسمان پس از یحیی بن زکریا علیه السلام، بر کسی جز حسین بن علی علیه السلام نَگِریست.
رجعت امام حسین، رخداد شگفت انگیر در عصر ظهور
و اما در عصر ظهور، رخدادهای شگفت انگیز عاشورا، امتداد پیدا خواهد کرد و بار دیگر و بعد از قیام قائم آل محمد، حضرت مهدی، موعود ادیان و آخرین ذخیره الهی از نسل امام حسین برای نجات بشریت، امام حسین و برخی از ائمه، بار دیگر، به دنیا رجعت و بازگشت خواهند نمود تا مجازات الهی کافران خالص، از همین دنیا، آغاز شود. این بار، عاشورای دیگر، رقم خواهد خورد، لکن در عصر ظهور، جبهه حق، بر جبهه باطل، پیروز خواهد شد.
در روایتی، رجعت امام حسین و امیرالمؤمنین علیهما السلام با قیام حضرت مهدی (عج) بیان شده است. جابر از امام باقر(ع) نقل می کند که امام حسین(ع) در روز عاشورا، قبل از شهادتش، خطاب به اصحاب و یارانش در کربلا، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود در عصر ظهور و هنگام حکومت جهانی امام عصر، سخن گفت:
قَالَ الْحُسَینُ لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ أَنْ یقْتَلَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِی یا بُنَی إِنَّک سَتُسَاقُ إِلَی الْعِرَاقِ وَ هِی أَرْضٌ قَدِ الْتَقَی بِهَا النَّبِیونَ وَ أَوْصِیاءُ النَّبِیینَ وَ هِی أَرْضٌ تُدْعَی عموراء وَ إِنَّک تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یسْتَشْهَدُ مَعَک جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِک لَا یجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ وَ تَلَا قُلْنا یا نارُ کونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلی إِبْراهِیمَ یکونُ الْحَرْبُ بَرْداً وَ سَلَاماً عَلَیک وَ عَلَیهِمْ فَأَبْشِرُوا فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَرِدُ عَلَی نَبِینَا قَالَ ثُمَّ أَمْکثُ مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَکونُ أَوَّلَ مَنْ ینْشَقُّ الْأَرْضُ عَنْهُ فَأَخْرُجُ خَرْجَةً یوَافِقُ ذَلِک خَرْجَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قِیامَ قَائِمِنَا.[14]
بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز می گردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته می شود و ناگهان از قبر خارج می شوم، در حالی که امیر المؤمنین نیز از قبرش خارج شده و آن هنگامی است که مهدی ما قیام نموده است.
نکته پایانی
درباره حوادث خارق العاده ای (مانند: باریدن خون از آسمان) که وقوع آنها پس از شهادت امام حسین علیه السلام گزارش شده است، چند نکته قابل توجّه است:
1. تحقّق این امور، استحاله عقلی ندارد (مُحال عقلی نیست). بنا بر این، وقوع آنها بر پایه ادلّه نقلی معتبر از کتب حدیث اهل سنت، قابل اثبات است. علاوه بر اینکه، در منابع حدیثی شیعه نیز، فراوان، ذکر شده است.
2. و این گونه حوادث خارق العاده ای به قدری فراوان اند که هر پژوهشگر منصفی، می تواند با تأمّل در این گزارش ها، اجمالًا به وقوعشان بعد از شهادت امام حسین، اطمینان پیدا کند.
3. تمامی احادیث فوق و ذکر شده از منابع حدیثی اهل سنت، ذکر شده است. و از ذکر انبوه احادیث در منابع حدیثی شیعه خودداری شد. حال سوال این است: وهابیت و مفتیان حکومت آل سعود، چگونه، خلافت معاویه و فرزندش یزید را بر مسند مسلمین و جانشینی پیامبر توجیه می کنند؟ و یزید را بر مدار حق، و فرزند پیامبر را بر مسیر دیگر قرار داده اند؟
پی نوشت ها:
[1] سنن الترمذی، ج 5، ص 657
[2] مقتل الحسین، ج 2، ص 96
[3] السنن الکبری، ج 3، ص 468
[4] تاریخ دمشق، ج 14، ص 226
[5] تفسیر القرطبی، ج 16، ص 141
[6] المعجم الکبیر، ج 3، ص 113
[7] الطبقات الکبری، ج 1، ص 505
[8] بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج 6، ص 2637
[9] المعجم الکبیر، ج 3، ص 113
[10] سوره اسراء، آیه 44
[11] سوره جمعه، آیه 1
[12] کامل الزیارات، ص 181
[13] تاریخ دمشق، ج 14، ص 225
[14] بحارالانوار، ج 53، ص 61
م.فیروزآبادی