ماهان شبکه ایرانیان

مردم در قاموس جلیلی/ چرا جلیلی دربارۀ آن ۶۰ درصد سکوت کرد؟

چرا حاضر نشد در جواب پزشکیان که با شجاعت به آن ۶۰ درصد اشاره کرد، سخنی راجع به این خیل عظیم مردم بگوید؟ دلیلش روشن است: جلیلی مثل علم‌الهدی، وقتی می‌گوید مردم، منظورش "مردم متدین" است.اکثریت مردم را هم از دایرۀ دیانت بیرون یا دست کم از دایرۀ "دینداران خودی" می‌دانند.

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در مناظرۀ دوم پزشکیان و جلیلی، مسعود پزشکیان صادقانه گفت 60 درصد مردم ما را قبول ندارند و رای ندادند. او همچنین به درستی گفت اگر جلیلی رئیس جمهور شود، این 60 درصد می‌شود 80 درصد.

  از 24ونیم میلیون رای دور اول انتخابات، تقریبا 10ونیم میلیون نفر به پزشکیان رای دادند. بیش از 1 میلیون نفر هم که رای باطله به صندوق ریختند. حدود 3ونیم میلیون نفر هم به قالیباف رای دادند که قاعدتا جلیلی را قبول نداشتند وگرنه به او رای می‌دادند.

  البته بخشی از رای‌دهندگان به قالیباف، در دور دوم به جلیلی رای می‌دهند اما اکثر تحلیل‌گران سیاسی معتقدند جلیلی حداکثر نیمی از آرای قالیباف را می‌تواند جذب کند. بنابراین با احتساب آرای پزشکیان و آرای باطله و نیمی از آرای قالیباف، باید گفت بیش از 13 میلیون نفر از 24 میلیون نفری که در دور اول انتخابات رای ندادند، سعید جلیلی را به عنوان رئیس جمهور قبول ندارند.

 در واقع حداقل نیمی از 40 درصد رای‌دهنده در دور اول انتخابات، مخالف ریاست جمهوری جلیلی‌اند. بنابراین اگر جلیلی به قدرت برسد و در پی بنا کردن اتوپیای خودش باشد، دقیقا 20 درصد دیگر نیز به آن 60 درصد اضافه می‌شوند.

  اما این نکته ظاهرا برای سعید جلیلی مهم نیست چراکه او تا به حال حاضر نشده هیچ حرفی دربارۀ آن 60 درصدی که رای ندادند، بر زبان بیاورد. دیشب پزشکیان و امروز رهبر انقلاب دربارۀ آن 60 درصد سخن گفتند ولی جلیلی راجع به آن "اکثریت چشمگیر" سکوت کرده است.

  سعید جلیلی مدام دربارۀ "مردم" حرف می‌زند و مدعی است که می‌خواهد برای مردم کار کند. اما 60 درصد مردم را نادیده می‌گیرد. اما چرا او حاضر نشد در جواب پزشکیان که صادقانه و باشجاعت به آن 60 درصد اشاره کرد، سخنی راجع به این خیل عظیم مردم بگوید؟

 دلیلش روشن است: جلیلی مثل استاد راهنمای رسالۀ دکتری‌اش، احمد علم‌الهدی، وقتی می‌گوید مردم، منظورش "مردم متدین" است. درک او نیز مثل علم‌الهدی و البته مرادش مصباح یزدی، از دیانت به قدری تنگ و قشری است که اکثریت مردم از دایرۀ دیانت یا دست کم از دایرۀ "دینداران خودی" بیرون می‌دانند.

  بنابراین "مردم متدین" در قاموس جلیلی و استاد و مرادش، یعنی اقلیتی از مردم. سعید جلیلی با اینکه در اقلیت است مشکلی ندارد. با او قدرت گرفتن "اکثریت" مشکل دارد. مهم این است که اکثریت مردم به سمت صندوق‌ها نیایند و رأیشان در نحوۀ حکمرانی و سیاست‌گذاری نافذ واقع نشود.

 مادامی که اوضاع چنین باشد، سعید جلیلی و همفکرانش مدام می‌توانند از "مردم" دم بزنند ولی مراد و منظورشان از وازۀ مردم، اقلیتی از مردم باشد. اقلیتی که به دو دسته تقسیم می‌شوند. اکثرشان رأی ایدئولوژیک می‌دهند و قلیلی از آن‌ها نیز حاشیه‌نشینانی که با انگیزه‌های اقتصادی رای می‌دهند.

 البته بدشانسی سعید جلیلی در این انتخابات این است که پزشکیان رقیب اوست. اگر فردی غیر از پزشکیان رقیب اصلی جلیلی در دور اول انتخابات بود، احتمالا جلیلی در جذب رای اقشار محروم توفیق بیشتری می‌یافت. هر چند که پس از وقایع آبان 98، بسیاری از مستضعفین قید رای دادن را زدند و اعراض آن‌ها از صندوق‌های رای در سه انتخابات قبلی کاملا احساس شد.

 به هر حال "مردم" در قاموس بنیادگرایان وطنی، یعنی انسان‌هایی که اولا غالبا محروم‌اند، ثانیا صاحبِ نظر نیستند و صرفا درگیر معاش و معیشت خود هستند. این ویژگی دوم، که البته با ویژگی اول پیوند عمیقی دارد، نهایتا مهم‌تر از ویژگی اول است.

  رفیق آقای جلیلی، حاج سعید قاسمی، که گاهی سعید جلیلی را هم بر ترک موتورش می‌نشاند و به مناطق محروم کشور می‌رفت تا به مستضعفین و محرومان خدمت کند ( و کار بسیار خوبی هم می‌کرد)، مادامی که مردمِ مخدوم او نظری دربارۀ انقلاب سال 57 و نظریۀ ولایت فقیه و دموکراسی و لیبرالیسم و غرب و آزادی نداشته باشند، آن‌ها را "مردم" می‌داند و چنین مردمی به نزدش عزیز و محبوب و شایستۀ خدمت‌اند.

مردم در قاموس جلیلی/ چرا جلیلی دربارۀ آن 60 درصد سکوت کرد؟

  ولی اگر مردم صاحبِ نظر شوند و از اطاعت محض سر باز زنند و از درِ انتقاد و اعتراض درآیند، دیگر "مردم" نیستند؛ بلکه فریب‌خورده‌هایی هستند که به دام بوق‌های استکباری و استعماری افتاده‌اند.

  مردم در قاموس جلیلیست‌ها کسانی‌اند که حرفی برای گفتن ندارند و صرفا باید به آن‌ها گونی برنج و حلب روغن رساند و خانه‌ای برایشان ساخت (ولو از جنس مسکن مهر).

  اگر فیلم "جدایی نادر از سیمین" را به یاد بیاوریم، باید گفت که راضیه و حجت (با بازی ساره بیات و شهاب حسینی) از نظر سعید جلیلی و سعید قاسمی مصداق "مردم"اند ولی سیمین و نادر چنین نیستند؛ چراکه جلیلیست‌ها سبک زندگی نادر و سیمین را قبول ندارند.

  آن دیالوگ مشهور فیلم "جدایی..."، در واقع حاوی انتقاد اصغر فرهادی از افراطیونی مثل سعید جلیلی و همفکران اوست. آن‌جا که در دادسرا، نادر (پیمان معادی) به حجت (شهاب حسینی) می‌گوید: چرا فکر می‌کنید خدا و پیغمبر فقط مال شماست؟

  اگر چنین تفکری وجود نداشت، اکثریت مردم برای سعید جلیلی غیرخودی نبودند. سکوت جلیلی دربارۀ رای ندادن اکثریت مردم، حتی پس از اظهار نظر پزشکیان دربارۀ این رویداد مهم، دلیلش این بود که برای جلیلی اهمیتی ندارد که این اکثریت چه نظری دارند؛ چون نظراتشان هر چه باشد، در خدمت تقویت بنیادگرایی مذهبی مقبول جناب جلیلی و رفقایش نیست. و اساسا مردم را چه به اظهار نظر؟ مردم باید زندگی‌شان را بکنند و حرف زیادی نزنند. اگر هم نظری انتقادی دارند، نظرشان معطوف به نحوۀ تأمین معیشت خودشان از سوی دولت باشد و بس.

  مطابق این نگرش، مردم نباید وارد معقولات شوند و اجتهاد کنند و ان قلت بیاورند و به "مسائل اساسی" بپردازند. مردم تا وقتی "مردم"اند که اهل نظر نباشند. یا اگر اهل نظرند، مخالف نباشند. یا اگر اهل نظر و مخالف‌اند، سیاسی نباشند. یا اگر اهل نظر و مخالف و سیاسی‌اند، اهل عمل نباشند!

  صاحبان چنین نگرشی، عملا مردم را فاقد حق "نقادی و اعتراض سیاسی" می‌دانند. خصائص مذکور قبلا در اقشار محروم و مستضعف وجود داشت و همین موجب می‌شد که مثلا احمدی‌نژاد پیروز انتخابات سال 84 شود ‌و ابراهیم رئیسی در سال 1396 حدود 16 میلیون رای بیاورد.

  اما پس از وقایع آبان 98، چنانکه گفتیم، بسیاری از محرومان و مستضعفین "سیاسی" شدند و به همین دلیل در چهار انتخابات اخیر، یعنی از اسفند 98 تا 8 تیر امسال، دیگر به اندازۀ قبل رای ندادند. باید دید که آیا سعید جلیلی توانسته بخش قابل توجهی از این طبقات و اقشار محروم را مجاب کند که در دور دوم این انتخابات به او رای بدهند و او را پیروز انتخابات کنند؟ امری که در "شرایط عادی" بعید به نظر می‌رسد.

 به هر حال نگاه سعید جلیلی به مردم، ناقض حقوق بسیاری از مردم ایران است چراکه او آن‌ها را غیرخودی می‌داند و به همین دلیل حتی حاضر نیست دربارۀ آن 60 درصد سخنی بگوید و در مقام دلجویی از آن‌ها و ترغیب شان به رای دادن در دور دوم انتخابات برآید.

 سعید جلیلی معتقد نیست ایران برای همۀ ایرانیان است. حتی اگر با اکراه چنین نظری را بپذیرد، قطعا به هیچ وجه با این ایده موافقت نخواهد کرد که همۀ ایرانیان واجد حقوق برابرند. آپارتاید اعتقادی در اعماق نگرش جلیلی و همفکرانش جا خوش کرده و مادامی که جلیلی همین جلیلیِ فعلی باشد، به هیچ وجه زدوده نخواهد شد.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان