ناصر تقوایی ؛ یک استثنا در سینمای سانسوری ایران

ناصر تقوایی فقط با ۶ فیلم سینمایی، یک سریال تلویزیونی و چند فیلم مستند به جایگاه رفیعی در سینمای ایران رسیده است ولی آیا حق او در ۸۳ سالگی این بود؟

عصر ایران ؛ نهال موسوی - امروز 21 تیر سالروز تولد ناصر تقوایی فیلمساز برجسته سینمای ایران است، کارگردانی که شاید به نسبت سنی که دارد - 83 سال - فیلم‌های کمی ساخته است،  از «ای ایران» به این سو، که در سال 1368 ساخته شد، تنها یک فیلم دارد - کاغذ بی‌خط - و دیگر فیلمی نساخته است! 

تعداد فیلم‌ها و تولیدات ناصر تقوایی بسیار کم است، 6 فیلم سینمایی (آرامش در حضور دیگران، صادق کُرده، نفرین، ناخدا خورشید، ای ایران، کاغذ بی‌خط) و یک سریال بلند (دایی جان ناپلئون) و چند فیلم مستند، اما سبک خاص و دانش بالای او از سینما باعث شده است که همواره یکی از تاثیرگذارترین سینماگران ایرانی به شمار آید.

ناصر تقوایی

هوشنگ گلمکانی منتقد با سابقه سینمای ایران در یادداشتی به نکته‌ای قابل تامل اشاره کرده است، گلمکانی نوشته است: 

« ناصر تقوایی در مصاحبه‌ای گفته است که به دو نوع کلی از هنر قائل است؛ یکی هنر در سانسور و یکی هنر بدون سانسور (نقل به مضمون). از فیلمسازی که از همان نخستین فیلمش با سانسور درگیر بوده، چنین اظهارنظری چندان عجیب نیست. او حتی پس از آخرین فیلمش (کاغذ بی‌خط) چند بار با صراحت گفته که تا وقتی چنین وضعیتی (سانسور) برقرار است دیگر فیلم نخواهد ساخت. 

او پس از کاغذ بی‌خط ساخت دو فیلم دیگر (زنگی و رومی و چای تلخ) را شروع کرد که هر دو پس از فیلمبرداری صحنه‌هایی متوقف ماندند و البته نمی‌دانیم چقدر از دلایل این توقف به سانسور مربوط می‌شده، اما چند نوبت تکرار عزم تقوایی برای فیلم نساختن در شرایط سانسور به یاد همه مانده است.

این نوع یکدندگی در برابر پدیده مذموم سانسور البته خیلی‌ها را – به‌خصوص جوانان ناراضی که حتی دغدغه‌شان سینما و سانسور نیست -خوش می‌آید، اما در این لجاجت رویایی و فانتزیک نوعی عدم واقع‌بینی وجود دارد که حاصلش سکوت و بی‌عملی است. 

ناصر تقوایی

هیچ هنرمند و مخاطبی بدش نمی‌آید که سانسور از بیخ و بن برچیده شود. گفتن اینکه همه جا کم‌وبیش سانسور (حتی اگر نه لزوما از سوی حاکمیت، بلکه از سوی سرمایه، رسانه، افکار عمومی یا منابع دیگر قدرت) وجود دارد، در این اوضاع پر از سوءتفاهم و دوقطبی کنونی ممکن است به طرفداری از سانسور تعبیر شود که تعبیر خطرناکی است و می‌تواند منجر به به‌کار افتادن منجنیق‌های قلعه سنگباران شود. 

اما با دریغ و حسرت می‌توان گفت که هنرمند در شرایط دشوار سانسور هم  باید بتواند راهی برای عبور از موانع پیدا کند. در سرزمین‌هایی مثل اینجا، هیچ‌وقت آن شرایط کاملا آزاد مهیا نخواهد شد. 

در طول تاریخ، برخی هنرمندان کشورهای مختلف که آزرده از محدودیت‌ها و سانسور بوده‌اند مهاجرت را انتخاب کردند که هرچند تعدادی از آنان توانستند به شکلی فرایند آفرینندگی را ادامه بدهند، اما هیچ‌گاه آزادی مطلق (از همه جهات) را به دست نیاوردند. بنابراین حتی چنین پیشنهادی هم به تقوایی نمی‌کنیم.

ناصر تقوایی، سینماگر عزیز و ارجمند و توانای ما که همین معدود آثارش برای اعتبار بخشیدن به کارنامه چند سینماگر کفایت می‌کند، با سکوت و لجاجت رویاگونه‌اش متاسفانه دوستدارانش و گنجینه فرهنگ و سینمای این سرزمین را از چند اثر فاخر و ماندنی محروم کرده است. این هم می‌شود یکی از موارد فهرست طولانی حسرت‌های ما.»

ناصر تقوایی

بهرحال بعد از این همه سال فیلم نساختن استاد تقوایی ذکر و یاد خاطره‌ای از او خالی از لطف نیست، نقل است که روزی شاگردی از استاد پرسید که: «آقای تقوایی در همه جا از شما به عنوان یکی از اساتید سینمای ایران یاد می‌کنند امکانش هست به ما بگویید راز این موفقیت شما در چیست؟»

تقوایی در جواب گفته است : « فکر نکنید این جایگاه به خاطر فیلم‌ها و کارهایی که ساخته‌ام به دست آمده است، اتفاقا من با کارهایی که نساختم تقوایی شدم».

حال با توجه به آنچه استاد گفته و نکاتی هم که هوشنگ گلمکانی به آن اشاره کرده است واقعا نمی‌توان به سادگی درباره این فرایند سخن گفت، هرچه هست هر شخصی جوابگوی تصمیمات و عملکرد خویش است و تقوایی انتخابش این بوده است که به هر قیمتی و به هر شکلی فیلم نسازد.

کم نیستند هنرمندانی همسن و هم نسل ناصرتقوایی که بعد از هر فیلمی که در این یک دهه اخیر ساختند حتی طرفدران دوآتشه خودشان هم سرخورده شدند.

برای ناصر تقوایی عزیز بحث فقط فیلم ساختن و نساختن نیست، چه فیلمی ساختن و چگونه ساختن مهم است. به امید سلامتی و فیلم‌سازی استاد ناصر تقوایی همانگونه که خود دوست دارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر