شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم

شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم

شعری از نادر بختیاری تقیم نگاه مخاطبان می گردد.
شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم

شب بود و من به مطبخ آن خانه آمدم 

مطبخ نه،سوی راز نهانخانه آمدم 

دیدم که نور می زند از دخمه ای برون 

دل خسته ام کشاند به دنبال رد خون 

خون در میان نور چه می کرد؟یا علی«ع »

خورشید در تنور چه می کرد؟یا علی «ع »


منبع : نادر بختیاری(کیهان 6/5/73).
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان