ماهان شبکه ایرانیان

دولت چهاردهم با مالیات چه می‌کند؟

در سال‌های اخیر ترکیب درآمدهای مالیاتی دولت به نفع بخش تولید در حال تغییر است.

به گزارش مشرق، در تمام کشورهای دنیا، فارغ از درجه آزادی، درجه پاسخگویی حکومت و رشد و توسعه اقتصادی کشورها، درآمدهای مالیاتی مهم‌ترین منبع درآمدی دولت است. در ایران به طور سنتی مالیات پس از درآمد حاصل از فروش نفت خام همواره بیشترین سهم را در ترکیب درآمدهای دولت به خود اختصاص داده است.

در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌های ظالمانه آمریکا و نوسان شدید درآمدهای نفتی، مالیات بار دیگر در کانون توجه سیاستگذاران و برنامه‌ریزان کشور قرار گرفته است. این وضعیت را می توان در آمار و ارقام بودجه دولت نیز مشاهده کرد، به‌طوری‌که سهم مالیات از بودجه عمومی از زیر 40 درصد طی سال‌های 136 تا 1401 به حول و حوش 53 درصد در بودجه 1403 رسیده و سهم درآمدهای نفتی از 33 تا 37 درصد طی سال‌های 1396 تا 1401 به 24 درصد در بودجه 1403 تقلیل یافته است.

حال مساله اصلی و پیش‌روی دولت چهاردهم این است؛ در شرایطی که اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگری به انواع محرک‌ها برای خروج از بحران رشد صفر دهه سوخته 90 نیاز دارد، بازبینی در سیاست‌های مالیاتی به منظور افزایش رشد اقتصادی و افزایش منابع مالی بودجه دولت، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

لازم به ذکر است در سال‌های اخیر دولت سیزدهم تلاش‌های گسترده و قابل تقدیری در تغییر ترکیب درآمدهای مالیاتی، کاهش 7 درصدی نرخ مالیات اشخاص حقوقی و شفاف‌سازی مالیاتی اصناف داشته است.

سیاست‌هایی که ادامه آنها ضروری بوده و همچنین نیاز است دولت چهاردهم به ایجاد و توسعه مالیات بر مجموع درآمد (PIT) نیز ورود کند.

50 سال با نظام مالیاتی ایران

در نظام مالیاتی ایران درآمدهای مالیاتی دولت شامل دو نوع مالیات‌های مستقیم و مالیات‌های غیرمستقیم است. مالیات‌های مستقیم شامل مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی، مالیات بر درآمد شرکت‌ها (اشخاص حقوقی)، مالیات بر ثروت است. مهم‌ترین جزء مالیات‌های غیرمستقیم نیز مالیات بر ارزش افزوده است. در این تقسیم‌بندی واردات، مالیات بر کالاهای خاص و ... جزء سایر مالیات‌ها در نظر گرفته شده‌اند.

نگاهی به ترکیب درآمدهای مالیاتی ایران نشان می‌دهد در سال 1402 ترکیب درآمدهای مالیاتی به این شکل بوده است. مالیات بر کالا و خدمات و ارزش افزوده با سهم 34.7 درصدی در رتبه اول، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی یا همان شرکت‌ها 34 درصد، مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی 15.3 درصد، مالیات بر واردات 13 درصد و درنهایت مالیات بر ثروت نیز 3.1 درصد. مقایسه این وضعیت با آنچه که در 53 سال اخیر یعنی از سال 1350 تاکنون، نشان می‌دهد در دهه 1350 مالیات غالب در ایران، مالیات بر واردات بوده است.

سهم این مالیات در آن سال‌ها تا 46 درصد نیز می‌رسید. این درحالی است که این مقدار درحال حاضر 13 درصد است. به نظر می‌رسد درآمدهای سرشار نفتی باعث شده بود در آن سال‌ها کشور با بیماری هلندی روبه‌رو شده و به تبع واردات انبوه، سهم این پایه مالیاتی در ترکیب درآمدهای مالیاتی کشور زیاد شده است.

دومین پایه بزرگ مالیاتی در دهه 1350، مالیات بر اشخاص حقوقی بوده که مقدار آن از 19 درصد سال 1350 به 43 درصد در سال 1357 رسیده است. در دهه 1350 سهم مالیات اشخاص حقیقی تفاوت چندانی با شرایط امروز نداشته و حول‌وحوش 12 تا 15 درصد بوده است.

سهم مالیات بر ثروت نیز در دهه 1350 حول‌وحوش 3.5 تا 4 درصد بوده و عملا این پایه مالیاتی نیز تغییرات چندانی پس از انقلاب اسلامی در ترکیب درآمدهای مالیاتی دولت به خود ندیده است.

در کنار مالیات بر واردات که تغییرات عمده‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بوده، مهم‌ترین تغییر در نظام مالیاتی ایران که از زمان تولید مالیات بر ارزش افزوده در اواخر دهه 1380 در ایران نیز رخ داده؛ افزایش سهم مالیات بر کالا و خدمات در ترکیب درآمدهای مالیاتی کشور است.

به عبارتی، با تولید مالیات بر ارزش افزوده در اواخر دهه 1380، عملا مالیات بر واردات که در دهه 50 سهم 46 درصدی نیز داشته، در دهه 60 به 30 درصد، دهه 1370 حدود 26 درصد، در دهه 80 به 29 درصد، در دهه 1390 به 16 درصد و در سه سال اخیر نیز این مقدار بین 10 تا 13 درصد رسیده است.

برخلاف آن، سهم 14 تا 16 درصدی مالیات بر کالا و خدمات در دهه 50 به 10 درصد تا دهه 1380 رسیده بود که این مقدار در دهه 90 به 33 تا 35 درصد رسیده است. به نظر می‌رسد در کنار تولید پرقدرت مالیات بر ارزش افزوده در ایران، سیاست‌های حمایتی دولت نیز منجر به کاهش سهم مالیات بر واردات از درآمدهای مالیاتی در کشور شده است.

به عبارتی، دولت‌ها در ایران برای جلوگیری از افزایش قیمت کالاهای وارداتی، به صورت مصنوعی نرخ‌های حقوق ورودی و نرخ ارز مبنای محاسبه کالاهای وارداتی را پایین نگه می‌دارند که این موضوع در کاهش درآمدهای مالیاتی از بخش مالیات بر واردات کالاهای خارجی تاثیر محسوسی گذاشته است.

به طور ویژه توجه داشته باشیم از زمانی که کشور تحریم شده و شاهد جهش‌های ارزی بوده‌ایم و همزمان با آن، سیاست‌های ارز ترجیحی اجرا شده، سهم مالیات بر واردات از درآمدهای مالیاتی دولت روند کاهشی را به خود دیده است، به‌طوری‌که سهم 19 تا 20 درصدی درآمد مالیاتی دولت از بخش مالیات بر واردات در دهه 90 به حدود 8 درصد در سال‌های 1399 و 1400 رسیده و این میزان در دو سال اخیر 11 تا 13 درصد بوده است.

گرچه مطالعه اثرگذاری این نوع سیستم حمایتی و اصابت آن بر گروه‌های هدف نیازمند مطالعه عمیق است اما به هر حال پرواضح است گروه‌های برخوردار و ثروتمندان عملا ذی‌نفع بزرگ این تخفیف مالیاتی هستند.

مقایسه ترکیب درآمدهای مالیاتی ایران با جهان

آنطور که گفته شد، در سال 1402 ترکیب درآمدهای مالیاتی کشور شامل مالیات بر کالا و خدمات و ارزش افزوده با سهم 34.7 درصدی در رتبه اول، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی یا همان شرکت‌ها 34 درصد، مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی 15.3 درصد، مالیات بر واردات 13 درصد و درنهایت مالیات بر ثروت نیز 3.1 درصد بوده است.

مقایسه این وضعیت با تجربه‌های جهانی نکات قابل تاملی دارد، به‌طوری‌که نگاهی به ترکیب درآمدهای مالیاتی در کشورهای OECD، کشورهای آمریکای لاتین، کشورهای آفریقایی و کشورهای آسیایی نشان می‌دهد سهم 34.7 درصدی مالیات کالا و خدمات در ایران درحالی است که این مقدار در کشورهای OECD به طور میانگین 28 درصد، در آمریکای لاتین 34 درصد، در آفریقا 32 درصد و در کشورهای آسیایی 21 درصد است.

سهم 34 درصدی مالیات شرکت‌ها در ایران درحالی است که این مقدار در کشورهای OECD حدود 12 درصد، در آمریکای لاتین 26 درصد، در آفریقا 12 و در کشورهای آسیایی 27 درصد است.

سهم مالیات 15.3 درصدی اشخاص حقیقی در ایران در کشورهای OECD حدود 32 درصد، در آمریکای لاتین 7 درصد، در آفریقا 17 و در کشورهای آسیایی 12 درصد است. سهم مالیات 3.1 درصدی مالیات بر ثروت در ایران 3.1 درصد، این میزان در کشورهای OECD حدود 8 درصد؛ در آمریکای لاتین 10 درصد؛ در آفریقا یک درصد و در کشورهای آسایی 3 درصد است.

تفاوت نرخ‌های مالیاتی ایران با دنیا

پس از ترکیب درآمدهای مالیاتی دومین مولفه اساسی نظام مالیاتی کشورها نرخ‌های مالیاتی هستند که البته این نرخ‌ها نیز می‌تواند ترکیب را بچیند. به عبارتی، این نرخ‌ها بر پایه‌های مالیاتی میزان مالیات قابل پرداخت توسط اشخاص را مشخص می‌کند.

بنابراین، نرخ‌های مالیاتی تاثیر قابل‌توجهی بر درآمدهای مالیاتی دولت دارند. نرخ‌های مالیاتی علاوه بر سرمایه‌گذاری خارجی تصمیمات سرمایه‌گذاری داخلی و همچنین تصمیمات مربوط به تمکین مالیاتی مودیان را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

به همین دلیل اطلاع از میزان نرخ‌های مالیاتی در کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهای منطقه و نحوه تعیین اندازه بهینه آن اهمیت زیادی برای سیاستگذاران دارد.

نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به دلیل ملاحظات مربوط به بازتوزیع درآمد، تقریبا در نظام‌های مالیاتی به‌صورت تصاعدی می‌باشد درحالی‌که نرخ مالیات بر درآمد شرکت‌ها به دلیل ملاحظات مربوط به جذب سرمایه‌گذاری و هزینه‌های تمکین غالبا ساده و تک‌نرخی است.

همچنین نرخ مالیات بر ارزش افزوده در اغلب کشورها تک‌نرخی است اما در برخی دیگر که سابقه طولانی در اجرای مالیات بر ارزش افزوده دارند نظام چندنرخی در حال اجرا می‌باشد.

شایان ذکر است به دلیل قوانین و مقررات بسیار متفاوت کشورها در بخش مالیات بر ثروت بررسی و مقایسه نرخ‌های مربوط امکان‌پذیر نیست.

نگاهی به نرخ‌های مالیاتی در نظام مالیاتی ایران نشان می‌دهد در کشورمان بالاترین نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی 35 درصد و پایین‌ترین آن 15 درصد است.

درخصوص مالیات شرکت‌ها نیز این مقدار در سال‌های گذشته و قبل از دولت سیزدهم حدود 25 درصد بود که طی دو سال کاهش، حالا این مقدار 18 درصد است. همچنین نرخ مالیات بر ارزش افزوده تا سال 1402 حدود 9 درصد بود که حالا به 10 درصد رسیده است.

لازم به ذکر است در ایران به دلیل فقدان نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی، منابع مختلف درآمدی به‌طور جداگانه و بعضا با نرخ‌های متفاوت مشمول مالیات هستند.

لذا برای مقایسه نرخ‌های مربوط از نرخ مالیات بر درآمد مشاغل (موضوع ماده 131 قانون مالیات‌های مستقیم) استفاده می‌شود. در اینجا برای مقایسه وضعیت ایران با کشورهای دیگر وضعیت نرخ‌های مالیاتی کشورهای عضو OECD مقایسه شده است.

در کشورهای عضو سازمان OECD نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به‌صورت تصاعدی بوده و تقریبا در بازه 15 الی 40 درصدی قرار دارد. این در حالی است که نرخ مالیات بر درآمد شرکت‌ها و مالیات بر ارزش افزوده در این کشورها به ترتیب حدودا 24 و 20 درصد است.

بالاترین نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی مربوط به سوئد با 57 درصد و کمترین نرخ نیز مربوط به کشورهای لیتوانی چک و مجارستان با 15 درصد است. متوسط کشورهای OECD در این سال برابر 40 درصد است.

دولت چهاردهم با مالیات چه می‌کند؟

چرا ترکیب درآمدهای مالیاتی باید اصلاح شود؟

به دلیل تاثیرات متقابل مالیات و فعالیت‌های اقتصادی نحوه اصلاح ساختار مالیات‌ها برای دستیابی به یک رشد اقتصادی حداکثر و پایدار از یک سو و افزایش سهم مالیات در ترکیب درآمدهای دولت از سوی دیگر از اهمیت زیادی برخوردار است.

به لحاظ نظری در بین تمام انواع مالیات‌ها مالیات بر شرکت‌ها به‌عنوان یکی از مالیات‌های محدودکننده رشد اقتصادی قلمداد می‌شود و بعد از آن به ترتیب مالیات بر درآمد شخصی و مالیات بر مصرف قرار دارند.

در این میان مالیات مکرر بر املاک مسکونی یا اموال غیرمنقول و مالیات‌های زیست‌محیطی به دلیل اینکه تاثیرات منفی اندکی بر رشد اقتصادی دارند مورد توجه سیاستگذاران می‌باشند؛ چراکه این مالیات‌ها علاوه‌بر اینکه سرمایه‌ها را از بخش غیرمولد دور می‌کند عملا به نفع رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری در بخش مولد نیز هست.

بر این اساس یک برنامه اصلاح درآمد خنثی که ترکیب مالیات‌ها را به نفع مالیات بر مصرف و مالیات مکرر بر املاک مسکونی تغییر دهد می‌تواند در میان‌مدت موجب افزایش رشد اقتصادی و احتمالا افزایش درآمدهای مالیاتی دولت شود.

گرچه در طول یک دهه اخیر به لطف گسترش مالیات بر ارزش افزوده اندکی از سهم مالیات بر شرکت‌ها در ترکیب درآمدهای مالیاتی کشور کاسته شده اما با این وجود سهم این مالیات از مالیات‌های مستقیم و کل مالیات‌ها هنوز بسیار بالاست.

هم‌اکنون سهم این مالیات از کل درآمد مالیاتی دولت حدود 34 درصد است. این در شرایطی است که سهم این مالیات در کشورهای عضو OECD حدود 12 درصد درآمدهای مالیاتی است. این کشورها با آگاهی از اثرات نامطلوب این مالیات بر رشد اقتصادی ساختار مالیاتی خود را در دو دهه اخیر به نفع تولید و رشد اقتصادی اصلاح کرده‌اند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان