خونخواهی شهدای کربلا

نبردحق و باطل را پایانی نیست، تا حق، حاکمییت مطلقه یابد.

نبردحق و باطل را پایانی نیست، تا حق، حاکمییت مطلقه یابد.

(کربلا)، حلقه ای از حلقات زنجیره مبارزه حق و باطل بود.

و خون شهیدان کربلا، هنوز بدون انتقال مانده است، تا آنکه مهدی علیه السلام قیام کند، و در رکابش یارانی جان برکف و شهادت طلب و قویدل و آهنین اراده و مومن و صبور و بصیر، به خوانخواهی آن مظلومان برخیزند.

چه توفیقی است جهاد در این راه، و در رکاب امام منتظر.

تعالیم زیارتنامه ها،تداوم این راه را می آموزد، و اوج پرشکوه این خط را عصر ان موعد نشان مدهد.

زائر، هم آرزومند است و هم خواستار، که آن روزگار درخشان را دریابد و خوانخواه شهیدان کربلا باشد.

در (زیارت عاشورا) زائر چنین می گوید:(خطاب به حسین و یاران شهیدش) ((و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی ظاهر ناطق بالحق منکم)) (مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا، ص 457.) از خدا می خواهم که خونخواهی شما را، در رکاب امام هدایتگر و آشکار و حقگویی از شما خاندان، روزی ام کند.

و در جای دیگر می طلبد:

((اللهم اجعلنا من الطالبین بثاره مع امام عدل تعز به الاسلام و اهله)) (مفاتیح الجنان، زیارت عاشورای غیر معروفه، ص 467.) خدایا ما را از خونخواهان حسین علیه السلام قرار بده، در رکاب پیشوای دادگری که عزت بخش اسلام و مسلمین باشد.و در (زیارت عاشورای) غیر معروفه، از آن پیشوا، که پرچمدار این خونخواهی مقدس است، با اسم و رسم، نام برده می شود:

((و ان یوفقنی للطلب بثارکم مع الامام المنتظر الهادی من آل محمد)).

(مفاتیح الجنان، ص 464).

این خونخواهی از کارهای مهم آن حضرت است.در ((دعای ندبه)) که نوعی نیایش عاشقانه و پرسوز و گدار و گفتگوی پر اشتیاق با مهدی علیه السلام است، خطاب به آن امام می خوانیم:

((این الطالب بذحول الانبیاء و ابناء الانبیاء، این الطالب بدم المقتول (مفاتیح الجنان، دعای ندبه، ص 535).کجاست، خونخواه پیامبران و پیامبرزادگان؟

کجاست خونخواه کشته دشت کربلا؟

او نه تنها خونخواه شهدای کربلا، بلکه همه خونهای به ناحق ریخته حق پویان و حق جویان تاریخ است و پیروانش نیز راهی این راهند و سربازان امام زمان (عج) به فرموده حضرت صادق علیه السلام، خدا ترس و شهادت طلبند و شعارشان:((یا لثارات الحسین)) است (= بیائید به طلب خون حسین) (بحارالانوار، ج 52، ص 308 (چاپ بیروت) ((این شعار شور آور، از ظهر عاشورا، از درون خاک خونین کربلا برخاست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد، شفق خونبار را بیاراست و فجر بیدار را بیاکندو در کوههای و هامونها و دشتها و جنگلها و نهرها و دریاها و در آبادیها و شهرها و روستاها و دهها، در همه جا و همه چیز بگسترد و همه جا و همه وقت، خونها را به جوش آورد و نهضتها را شکل داد.این شعار است که همه جا را کربلا کرده است و همه ماه را محرم و همه روز را عاشورا و همین شعار است که بر پرچم شورشیان دوران شورش بزرگ، شورش مهدی علیه السلام نیز نقش خواهد بست.)) (خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 410).

پس دوستداران او هم که در مقام زیارت می ایستند و او را به این صفت می ستایند و آرزومند جهاد در رکاب او برای خونخواهی سیدالشهدا و همه شهیدان مظلومند، باید در موضع و تعهد اجتماعی چنین باشند، یعنی خون آشنا و دشمن ستیز و حق طلب و پا در رکاب و سلاح برکف!....در رکاب مهدی علیه السلام حکومت عدل گستر حضرت مهدی علیه السلام زیباست.

درک آن دوران گرانقدر، سعادت است و آرزوی دیدار آن ایام، ارزشی والاست.

و...انتظار برای آن دوره، عبادت است، البته انتظاری تعهد آفرین و عمل زا و زمینه ساز.

در ((زیارت جامعه)) می خوانیم:

((معترف بکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم، مرتقب لدولتکم...)) (مفاتیح، زیارت جامعه، ص 548).

من شمارا به امامت می شناسم، به بازگشت شما را باور دارم، منتظر حکومت شما و چشم به راه دولت شمایم.

چشم انتظارتشکیل دولت مهدی علیه السلام بودن، از تلاش و جهاد برای زمینه سازی آن حکومت، جدا نیست.

هم باید زمینه چینی و تمهید مقدمات برای آن روزگار کرد.هم در عصر امام، باید در دولت او خدمت و فعالیت داشت.و هم در رکابش، حتی برای بذل جان آماده بود.انتظار ظهور آن حضرت، باید همراه با فراهم کردن اسباب و معدات و زمینه های لازم و یاریها و امکانات شایسته و بایسته است.

زائر، خطاب به امام زمان علیه السلام می گوید:((نصرتی معده لکم و مودتی خالصه لکم)).(مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان علیه السلام (آداب سرداب مطهر) ص 524).یاری ام، آماده برای شما و دوستی ام، خالص برای شماست.

و نیز:((و اجعلنی اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته).

(مفاتیح الجنان، ص 525).

خدایامرا از یاران و پیروان گوش به فرمان آن حضرت قرار بده.

درزیارت دیگری از آموزشهای حضرت رضا علیه السلام در باب زیارت امام غایب می گوئیم:

((خدایا!مارا در حزب آن حضرت قرار بده، از آنانکه فرمان او را می کنند، همراه او مقاومت دارند، با خیرخواهی برای وی، رضایت تو را می جویند، تا آنکه در قیامت، ما را در زمره یاران و پیروان و تقویت کنندگان حکومتش برانگیزی..)).(مفاتیح الجنان، باب زیارتهای حضرت ولی عصر علیه السلام، ص 542.) باز، در زیارتی دیگر، خطاب به آن امید دلها و منجی انسانها می گوییم:

((ای مولای من!اگر پیش از ظهورت مرگم فرا رسد، تو و پدران پاک و بزرگوارت را در پیشگاه خداوند وسیله و واسطه قرار می دهم تا هنگام ظهورت و تشکسل دولتت، مرا بار دیگر به دنیا برگرداند، تا به خواسته و آرمان خودم از راه طاعت تو برسم)).(مفاتیح الجنان، ص 527).

آرزوی بازگشت به دنیا در روزگار ظهور او، باید همراه با آماده سازی روح و اراده برای آن دوران باشد و زمینه سازی اجتماعی برای آمدن آن عدل گستر و حجت غایب پروردگار.

به اینگونه است که می بینم انتظار، با تنبلی و بی حوصلگی و بی تفاوتی و بیعاری سازگار نیست.

((...انتظار،یک بسیج عمومی است،.... همیشه آماده، از نظر قدرت های ایمانی و روحی، نیروهای بدنی و سلاحی، تمرینهای عملی و نظامی، پرورشهای اخلاقی و اجتماعی، سازماندهیهای سیاسی و مرامی.... و همواره در سنگر، سنگر مبارزه با تمایلات نفسانی، با سستیهای تکلیفی، بافتورهای موضعی، سنگر مبارزه با ذلت پذیری و استعمار زدگی، مبارزه با تطاول و ستم و انحراف، مبارزه با زیر بار کفر رفتن و برده دیگران شدن و سلطه یهود و نصاری و ملحدان را پذیرفتن و قدرتهای ناحق را تحمل کردن.این آمادگی عمومی و همیشگی، جوهر اصلی انتظار است...)) (خورشید مغرب، ص 366.تاءکید می شود فصل زیبا و پرمحتوا و سازنده ( (انتظار)) را از این کتاب (صفحات 330 تا 433) مطالعه کنید.

زائری که مشتاق حضور و جهاد در رکاب مهدی علیه السلام است، باید لیاقتهای مورد نیاز را از هم اکنون در خود فراهم آورد، وگرنه این شوق، به تنهایی او را به جایی نمی رساند.

زائر شهادت طلب شهادت، حد اعلای کمال انسان است.

و چه زیبا که در رکاب ((مهدی موعود)) باشد، و در راه احقاق حق و گسترش عدل بر گسترده زمین !در زیارتها، روی عنصر (شهادت طلبی) و آرزوی جهاد و شهادت، پیش روی امام زمان و در رکاب آن عزیز، تاءکید فراوان شده است.و این در پی آن خواسته ارزشمند زنده شدن و رجعت در روزگار امام عصر است.در این مورد هم به فقراتی از متون زیارتی اشاره می کنیم:در زیارتی خطاب به امام زمان علیه السلام آمده است:

((باگذشت زمانهاو عمرها، یقین من در باره تو بیشتر و عشقم افزونتر می شودو منتظر و چشم به راهم تا در پیش رویت جهاد کنم و جان و مال و ف رزندان و خانواده و هر چه را دارم، در اطاعت فرمانت فدا کنم:

((متوقعا و منتظراو لجهادی بین یدیک مترقبا فاءبذل نفسی و مالی و ولدی و اهلی و جمیع ما خولنی ربی بین یدیک)).

(مفاتیح الجنان،ص 527، زیارت آن حضرت در سرداب مقدس:(فان ادرکت ایامک الزاهره و اعلامک الباهره فیها فهااناذا، عبدک المتصرف بین امرک و نهیک، ارجو به الشهاده بین یدیک یامولای و الفوز لدیک).

و در ادامه، آرزو شهادت در رکابش به این صورت بیان شده است:

((اگر دوران درخشان حکومت و فرمانروایی تو را درک کردم، در آن هنگام، من بنده گوش به فرمان تو، به امر و نهی تو فعالیت می کنم و امید شهادت در رکاب تو و کامیابی نزد تو را دارم)).(مفاتیح الجنان، ص 527، زیارت آن حضرت در سرداب مقدس:(فان ادرکت ایامک الزاهره و اعلامک الباهره فیها فهااناذا، عبدک المتصرف بین امرک و نهیک، ارجو به الشهاده بین یدیک یامولای و الفوز لدیک).

در زیارت هر روزه آن حضرت آمده است:

((خدایا!مرااز یاران و پیروان و مدافعان او قرار بده، خدایا توفیق هادت مشتاقانه در پیش روی او را به من ارزانی دار، در صف و جمعی که در قرائت آنان را ستوده و گفته ای:صفی همچون بنیانی استوار...)) (واجعلنی من انصاره واشیاعه و الذابین عنه و اجعلنی من المستشهدین بین یدیه طائعا غیر مکره فی الصف الذی نعت اهله فی کتابک فقلت:( (صفا کانهم بنیان مرصوص)).(مفاتیح الجنان، ص 538).

در زیارت آن حضرت در روز جمعه آمده است:

((می خواهم که خداوند مرا از یاری کنندگان تو بر ضد دشمنانت قرار دهد، و در زمره هوادارنت، مرا از شهیدان در برابرت قرار دهد))(ان یجعلنی من الناصرین لک علی اعدائک و المستشهدین بین یدیک فی جمله اولیائک (مفاتیح الجنان، ص 59).

در دعای عهد، می خوانیم:

((خدایا، به هنگام ظهورش، مرا از قبر، برون آر، در حالی که کفن پوشیده و شمشیرآخته و نیزه برگرفته باشم و ندای آن دعوت گر در شهر و بیابان را ( (لبیک)) گفته باشم)).(اخرجنی من قبری موتزرا کفنی شاهرا سیفی مجردا قناتی ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر و البادی.(مفاتیح الجنان، دعای عهد، ص 540).

در فرازی دیگر،عاشقانه و شهادت طلبانه، در زیارت آن موعود امتها و ذخیره الهی برای نجات بشریت، می گوییم:

اللهم کما جعلت قلبی بذکره معمورا فاجعل سلاحی بنصرته مشهورا.و ان حال بینی و بین لقائه الموت - الذی جعلته علی عبادک حتما و اقتدرت به علی خلیقتک رغما - فابعثنی عند خروجه ظاهرا من حفرتی موتزرا کفنی حتی اجاهد بین یدیه فی الصف الذی اثنیت علی اهله فی کتابک فقلت:( (کانهم بنیان مرصوص)) (مفاتیح الجنان، ص 528) خدایا...

همچنانکه دلم را به یاد مهدی آباد کردی و مرا زنده دل ساختی، سلاح مرا نیز در راه یاری او آخته ساز.

اگر مرگ،که برای همه است و نشانه قدرت توست میان من و دیدارش جدایی انداخت، خدایا، هنگام ظهورش مرا زنده کن، تا سر از گور بردارم، و کفن خود را بر کمر بندم و در رکاب او پیکار کنم، در همان صفی که در قرآن آنان را ستوده ای:((صفی که اهل آن، همچون بنیانی پولادین اند)).

آری...این است حماسه و روح ((شهادت طلبی))، که ائمه ما، در متن زیارتنامه ها، به ما آموخته اند...

آیا با تخریب قبر، می توان الهام معنوی و روحی را از تربت سیدالشهدا گرفت؟آیا با حمله و هجوم به مزارات معصومین، می توان عقیده و ایمان به آنان را از مردم سلب کرد؟

تجربه و تاریخ نشان داده است که حکام ستمگر در این مورد، هرگز موفق نبوده اند.ا.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان