سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور و ابهامات باقیمانده دو ماه بعد از حادثه

متخصصان راندن بالگرد به لب مرز را اولین خطای بزرگ در حفظ امنیت مقامات می‌دانند. از این رو مسئولان مربوطه باید پاسخ دهند آیا درباره بالگرد حامل رئیس‌جمهور فقید و همراهانش این نکته رعایت شده یا نه و اگر پاسخ منفی است چرا و آیا به این موضوع رسیدگی شده یا نه.

برخی شایعات که «هم‌میهن» نمی‌تواند مستقلاً تایید یا رد کند حکایت ازآن دارد که بالگرد رئیس‌جمهور فاقد اسکورت بوده است. این درحالی است که براساس پروتکل‌های امنیتی مربوطه یکی دو بالگرد اسکورت باید بالگرد حامل رئیس‌جمهوری را همراهی می‌کردند. با این حال برخی متخصصین این حوزه می‌گویند دو بالگرد حامل همراهان رئیس‌جمهوری در واقع همان بالگردهای اسکورت محسوب می‌شده و به همین منظور در نظر گرفته شده بود.
 
روزنامه هم میهن نوشت:
 
نزدیک به دو ماه از سانحه سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور فقید می‌گذرد؛ اتفاقی که فضای سیاسی کشور را کاملاً تحت تأثیر قرار داد و تغییرات گسترده‌ای را در پی داشت.
 
جنبه‌های سیاسی و تبعات آن نباید اصل سانحه در 30 اردیبهشت 1403 خورشیدی را به‌عنوان یکی از مهمترین سوانح تاریخ معاصر تحت‌الشعاع قرار دهد. از این رو جا دارد به خود حادثه پرداخته شود که برای بررسی ابعاد و علل آن هم هیئتی عالی‌رتبه تشکیل شده و تاکنون دو گزارش هم ارائه کرده است.
 
در دومین گزارش هیئت عالی بررسی ابعاد و علل سانحه بالگرد رئیس‌جمهوری به نکات قابل توجهی اشاره شده از جمله به گزارش هواشناسی 30 اردیبهشت مبنی بر مساعد بودن هوا و متناسب بودن آن با شرایط پرواز با دید تا مقصد اول و دوم تا ساعت 8:50 صبح روز حادثه.
 
با این حال در این گزارش تصریح شده هوای مسیر برگشت با توجه به دریافت آخرین اسناد دریافتی و اظهارات خلبانان و سرنشینان دو بالگرد دیگر نیاز به بررسی بیشتر دارد. براساس این گزارش بالگرد حادثه‌دیده نقص مؤثر در وقوع حادثه نداشته است. همچنین در آن آمده با توجه به بررسی‌های انجام‌شده وقوع انفجار ناشی از خراب‌کاری در جریان پرواز و لحظات قبل از برخورد به دامنه ارتفاعات منتفی است. اقدامات مرتبط با جنگ الکترونیک نیز بر روی بالگرد سانحه‌دیده مشاهده نشده است.
 
نکته قابل تأمل اما آن است که براساس همین گزارش پیاده‌سازی مکالمات ضبط‌شده بین خلبانان گروه پروازی حاکی از آن است که از آخرین تماس با خلبانان بالگرد سانحه‌دیده تا زمان وقوع حادثه و پاسخ ‌ندادن آن‌ها تنها 69 ثانیه طول کشیده و در این مدت هم هیچ‌گونه اعلامی مبنی بر وضعیت اضطراری ضبط نشده است. به بیان دیگر مشخص نیست در این 69 ثانیه چه اتفاقی رخ داده که حتی اعلام وضعیت اضطراری هم نشده یا فرصتی برای آن نبوده است.
 
از این رو گزاف نیست اگر گفته شود به تمام ابهامات پاسخ داده نشده و هنوز درباره سانحه اما و اگرهایی وجود دارد. تا جایی‌که برخی افراد هم مواردی را مطرح کردند. از جمله یکی از فعالین ستاد سعید جلیلی که اگرچه فاقد جایگاه رسمی است و موقعیت او هم تضعیف شده ولی اظهارات او به هر حال بازتاب دارد؛ هرچند بلافاصله بعد از اظهارنظر او قوه قضائیه واکنش نشان داد و رائفی‌پور را با عنوان اتهامی «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به دادستانی تهران احضار کرد.
 
19 تیرماه هم اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود درباره آخرین وضعیت این پرونده گفت:«همانطور که قبلاً اعلام شد پس از حادثه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و همراهان‌شان پرونده‌ای تشکیل شده است و هیئتی در این خصوص مأموریت یافته که همه جوانب را از لحاظ فنی و… بررسی کند و گزارشات لازم را بدهد. تا این لحظه هنوز هیئت گزارشی را برای قوه قضائیه ارسال نکرده و به محض اینکه گزارش هیئت واصل و اقدامات قضائی شروع شود، اطلاع‌رسانی لازم انجام می‌شود.»
 
از این پاسخ می‌توان چنین برداشت کرد که با وجود گذشت دو ماه بعد از وقوع این سانحه برای عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، هنوز این پرونده به نتیجه متقن یا قابل انتشاری نرسیده است.
 
با توجه به اهمیت سانحه بالگرد، «هم‌میهن» در گفت‌وگو با افرادی که در حوزه حفاظت از شخصیت‌های درجه اول کشور سابقه، اطلاعات یا فعالیت‌هایی داشته‌اند این رخداد را بررسی کرده که از مجموع این صحبت‌ها می‌توان به این نکات اشاره کرد:

دشواری‌های سفرهای استانی مقامات

واضح است که درباره مقامات درجه یک امنیتی همچون رئیس‌جمهوری یا رئیس‌مجلس باید نکات خاص رعایت شود. از جمله اینکه بالگرد حامل این مقامات هرگز نباید بدون رعایت پروتکل‌های امنیتی در نقطه صفر مرزی فرود آید.
 
آنچه از مجموع اظهارنظرها می‌توان دریافت این است که معمولاً در چنین سفرهایی بالگرد حامل مقامات درجه یک با حفظ فاصله 10 تا 15 کیلومتری از مرز فرود آمده و مقام مربوطه ادامه مسیر را با خودرو پیموده است. متخصصان راندن بالگرد به لب مرز را اولین خطای بزرگ در حفظ امنیت مقامات می‌دانند. از این رو مسئولان مربوطه باید پاسخ دهند آیا درباره بالگرد حامل رئیس‌جمهوری فقید و همراهانش این نکته رعایت شده یا نه و اگر پاسخ منفی است چرا و آیا به این موضوع رسیدگی شده یا نه.
 
گزارش‌های هواشناسی هم موضوع مهمی در پرواز بالگرد حامل مقامات است. در واقع اگر تردیدی درباره مساعد بودن شرایط هوایی وجود داشته باشد استفاده از بالگرد باید کنار گذاشته شده و مسیر به صورت زمینی پیموده شود. درباره سانحه 30 اردیبهشت گفته می‌شود یک روز قبل از حادثه، هواشناسی برای این منطقه هشدار نارنجی صادر کرده است.

بالگرد رئیس‌جمهوری اسکورت داشته است؟

از طرف دیگر برخی شایعات که «هم‌میهن» نمی‌تواند مستقلاً تایید یا رد کند حکایت ازآن دارد که بالگرد رئیس‌جمهور فاقد اسکورت بوده است. این درحالی است که براساس پروتکل‌های امنیتی مربوطه یکی دو بالگرد اسکورت باید بالگرد حامل رئیس‌جمهوری را همراهی می‌کردند. با این حال برخی متخصصین این حوزه می‌گویند دو بالگرد حامل همراهان رئیس‌جمهوری در واقع همان بالگردهای اسکورت محسوب می‌شده و به همین منظور در نظر گرفته شده بود.
 
از طرف دیگر براساس پروتکل‌های مربوطه بالگرد حامل مقامات درجه یک باید از مسیری حرکت کند که اگر دچار حادثه شد امکان فرود راحت‌تر یا حتی امدادرسانی وجود داشته باشد (مثلاً بر فراز بزرگراه) حال آنکه به نظر می‌رسد بالگرد حامل مرحوم رئیسی مسیر کوتاه‌تر اما سخت‌تر (‌بر فراز و کوه و جنگل) را انتخاب کرده است. از سوی دیگر فعالان حوزه حفاظت از مقامات تاکید می‌کنند مسئولیت حفاظت از رئیس‌جمهوری علاوه بر سپاه حفاظت انصارالمهدی با دفتر رئیس‌جمهوری و آشیانه جمهوری اسلامی است و این دومی وظیفه جابه‌جایی مقامات کشوری و لشکری اعم از رهبری، رؤسای‌جمهور و هیئت دولت را چه در داخل و چه در اقصی نقاط جهان بر عهده دارد.

خطرات سفر مقامات با بالگرد

«هم‌میهن» همچنین درباره نکات حائز اهمیت در حفظ امنیت مقامات ارشد با یکی از فعالان سابق حوزه حفاظت از مقامات گفت‌وگویی داشته که البته نخواسته نام او فاش شود و می‌گوید:«وقتی افراد سوار بالگرد می‌شوند دیگر هیچ کاری از دست‌شان برنمی‌آید حتی خود خلبان. وقتی بالگرد دچار سانحه می‌شود،‌ سرنشینانی که کمربند خود را بسته‌اند زنده زنده می‌سوزند و آنها که کمربند نبسته‌اند حتما از درِ بالگرد به بیرون پرتاب می‌شوند. موضوعی که در سانحه هوایی رئیس‌جمهوری فقید هم شاهد آن بودیم.»
 
او درباره خطرات استفاده از بالگردهای دوموتوره هم می‌گوید:«درباره این بالگردها خطر خاموشی یک موتور در حالت پرواز وجود دارد. شنیده‌ها حاکی از آن است که در ماجرای زلزله رودبار چنین اتفاقی برای بالگرد حامل رئیس‌جمهور وقت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی پیش آمده بود. ظاهراً قرار بوده ایشان به سمت آبیک برود،‌ اما کنار اتوبان نرسیده به قزوین موتور بالگرد خاموش می‌شود و خلبان سعی می‌کند بالگرد را روی زمین بنشاند. از آنجا که بالگرد اصطلاحا عمود پرواز است یعنی به صورت عمودی ارتفاع می‌گیرد یا فرود می‌آید و از طرف دیگر چرخ هم ندارد بالگرد را روی زمین اسکی می‌کند تا زمانی‌که حرکت آن متوقف می‌شود.»
 
این منبع مطلع همچنین تاکید می‌کند «ارتفاع بالگرد در زمان پرواز چیزی حدود 10 متر است. برای حرکت این وسیله لازم است دور موتور آن به میزان مشخصی برسد اما اگر دور موتور به حد نصاب لازم نرسد یا باید بالگرد فرود بیاید یا اینکه قطعاً دچار حادثه می‌شود. از طرف دیگر شرایط آب و هوایی برای پرواز بالگرد بسیار مهم است چنان که اگر هوا کمی ابری باشد بهتر آن است برای پیش‌گیری از حادثه، پرواز صورت نگیرد.»

انتقاد از حرف‌ناشنوی مقامات

او اما بر قدرت وتوی مقامات در مسیر سفر هم تاکید و از این موضوع به دلایل خطراتی که برای مقامات و دردسرهایی که برای تیم حفاظت به دنبال دارد، شِکوه می‌کند:«موضوع بسیار مهمی که وجود دارد آن است که مقاماتی که سوار بالگرد می‌شوند گاهی اصول و پروتکل‌های امنیتی را وتو می‌کنند.
 
به‌عنوان مثال مقامی که در بالگرد حضور دارد می‌گوید با مسئولیت من در هوای ابری حرکت کن! حالا اگر اتفاقی برای مقام مذکور به دلیل همین دستور و زیرپا گذاشتن اصول حفاظتی و امنیتی رخ دهد آنکه باید پاسخ دهد افرادی هستند که به دستور او عمل کرده‌اند. مثلاً این اصل که مقامات را تنها باید تا فاصله مشخصی از مرز مانند 20 کیلومتری آن برد، موضوعی است که گاهی رعایت نمی‌شود و اگر مقام حاضر در بالگرد دستور حرکت دهد، اعضای تیم پرواز و... چاره‌ای ندارند جز اینکه مسیر را ادامه دهند.
 
حتی مواردی بوده که مقام مربوطه با خلبان درگیر شده و گفته است: وقتی می‌گویم باید بروی تو باید حرکت کنی. تجربه شخصی من این بود که هر وقت می‌گفتند نباش با وجود مسئولیت مهمی که عهده داشتم اما چاره‌ای نداشتم جز اینکه واقعاً حضور نداشته باشم. در واقع و بسیاری موارد مقامات از محافظان حرف‌شنوی ندارند.»
 
او پرواز بالگرد حامل مقامات در منطقه کوهستانی و بر فراز کوه‌ها را اشتباهی مهلک می‌داند و می‌گوید: «حتی اگر پرواز از مسیر دیگر و به‌ویژه با دور شدن از مرز باعث طولانی‌تر شدن مسیر ‌شود باید این کار صورت گیرد. به‌ویژه پرواز در نزدیکی جاده باعث می‌شود در صورت لزوم فرود و ‌امدادرسانی سریع‌تر و در دسترس‌تر باشد.
 
درواقع پرواز در ارتفاع بالا در منطقه کوهستانی ریسک زیادی دارد و به منزله پذیرفتن مرگ است. البته ممکن است گاهی این مسیر انتخاب شود و حادثه‌ای هم رخ ندهد اما اگر یکی از مقامات یا مثلاً سران قوا داخل بالگرد باشد و این ریسک را بپذیرد تیم حفاظتی باید جسارت مخالفت با او را داشته باشند. آنها باید بگویند که نمی‌گذاریم با این شرایط از بالگرد استفاده کنید. البته من سال‌هاست که چنین کسی را ندیده‌ام زیرا جایگاه‌شان برایشان مهم است.»
 
او می‌گوید: «از طرف دیگر بالگرد حامل مقامات رنگ متمایزی دارد و امکان هدف قرار دادن آن وجود دارد حتی پرواز در شهر هم برای بالگرد حامل مقامات خطرناک است، به‌ویژه که بالگرد شیشه ضدگلوله ندارد و در طول مسیر ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. به همین دلیل هم رعایت دقیق پروتکل‌های حفاظتی از سوی تیم مربوطه و صد البته که عدم مقاومت در قبال آن از جانب مقامی که در بال‌گرد حضور دارد،‌ امری است بسیار مهم و بی‌توجهی به آن می‌تواند به قیمت جان سرنشینان بالگرد تمام شود.» او حدس می‌زند مرحوم رئیسی هم احتمالاً در این سفر ریسک و مخاطره این نوع پرواز را پذیرفته بوده است.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر