اشاره: پیشوای دهم
رقیه ندیری
«بیشتر مورخان عقیده دارند که امام هادی(ع) در سال 212 هـ .ق به دنیا آمد و برخی دیگر سال تولد او را 214 می دانند. درباره جزئیات ماه و روز میلاد نیز اختلاف نظر وجود دارد؛ به گونه ای که ما را با 4 تاریخ مختلف روبه رو کرده است؛ 27 ذیحجه، 23 رجب، 3 رجب، روز ولادت او را دقیقاً ذکر نکرده اند و فقط به استناد دعای أللّهُمَّ اِنّی أَسْئَلُکَ بِالْمَوْلُودَینِ فِی رَجَب، «محمد بن علی الثانی و علی بن محمد المنتجب»، میلاد او را در ماه رجب می دانند».
پدر بزرگوار آن حضرت، امام جواد(ع) و مادرش سمانه، زنی پرهیزکار و فاضل از اهالی مغرب بود که در کسوت کنیز، به مدینه آمد و امام جواد او را خریداری کرد.
دوران امامت پیشوای دهم(ع)، همزمان با حکومت شش نفر از حاکمان عباسی به نام های معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز بود.
برخی از شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر عصر امامت امام هادی(ع) با دوره های پیشین همگون است و برخی صرفاً از ویژگی های این دوره به شمار می رود.
رو به ضعف نهادن دستگاه خلافت
جدا از فساد و کم رنگ شدن ارزش ها در دستگاه حکومت عباسی، روی آوردن دولت به نیروی نظامی وابسته باعث شد که ارتباط فکری و عقیدتی درباریان، روزبه روز کمتر شود و مسیر نگاه ها به سمت کسانی باشد که معتصم از آنها برای اداره کشور یاری می جست و شمارشان از چهار هزار نفر تجاوز نمی کرد؛ ولی این گروه اندک بعدها به ارتش بزرگ و قدرتمند تبدیل شد؛ تا آنجا که خلیفه بدون حمایت آنها قادر به انجام هیچ کاری نبود. به همین دلیل در دوران 33 سال امامت امام هادی(ع)، شش نفر از خلیفگان بر مسند خلافت نشستند و پس از چند صباحی به دست همین ترکان عزل و یا کشته شدند.
گسترش فساد و عیاشی در دستگاه خلافت
هزینه های هنگفت، اسراف کاری ها و عیاشی های دستگاه خلافت به قدری زیاد بود که غنایم به دست آمده از فتوحات و مالیات ها و غارت ها، جواب گوی آن نبود؛ برای مثال، متوکل، روستایی از طلا و نقره و جواهرات گران بها ساخته بود که روزی بسیاری از وسایل روستا را به اطرافیان خود بخشید.
قهر طبیعت و بروز رخدادهای غیرمنتظره
در سال 232 هـ .ق بر اثر بارش باران و جاری شدن سیل در موصل، حدود صدهزار نفر جان خود را از دست دادند.
ـ در شب پنج شنبه اول جمادی الاخر سال 241 هـ .ق، سیارات شکسته و شکافته شدند و شهاب های آسمانی فرود آمدند و نیز در همین سال چارپایان بر اثر ابتلای به بیماری از بین رفتند.
ـ در سال 242 هـ .ق در دامغان و نیشابور، زمین لرزه هایی پی در پی و شدید روی داد و بیش از چهل وپنج هزار نفر به کام مرگ رفتند.
ـ به فاصله چند روز بعد، زلزله شدید دیگری در همین ناحیه روی داد که حدود دویست هزار نفر را به هلاکت رسانید.
ـ قحطی و خشکسالی و کم آبی همه جا را فرا گرفت؛ برای مثال در مکه قیمت هر مشک آب به هشتاد درهم رسید و در برخی نقاط به جای باران، خون می بارید.
ـ وقوع حوادث هول انگیز از قبیل ساطع شدن نور از طرف قلزم و ادامه آن تا سرزمین فارس که راه نفس کشیدن را بر مردم گرفته بود یا صدای هول انگیزی که در ناحیه تنّیس شنیده می شد و تا مدتی ادامه داشت؛ بی تردید وقوع این حوادث در این دوره نمی توانست بدون ارتباط با اعمال مردم و ستمگری ها و جنایات حکام و زمام داران آنان باشد.
ـ بروز آشوب ها و فتنه ها در قلمرو اسلامی
به عنوان نمونه شورش های بغداد، آندلس، فارس، طبرستان و شهرهای ماوراءالنهر و دمشق نیز گسترش نهضت های علویان مثل نهضت محمد بن قاسم، یحیی بن حسین، حسین بن زید بن محمد، حسین بن محمد بن حمزه و اسماعیل بن یوسف بن ابراهیم.
تأثیر امام در حیطه فرهنگی
1. مبارزه با گروه های منحرف عقیدتی مثل غُلات، صوفیه، واقفیه، مجسمیه و باورمندان به رؤیت.
2. تحریر رساله کلامی: از جمله تلاش های علمی ـ فرهنگی امام در گستره اعتقادات، نوشتن رساله کلامی است که آن را به انگیزه پاسخ گویی به مشکلات اعتقادی اهالی اهواز نوشت.
3. مناظره های علمی و اعتقادی
4. رفع شبهه های دینی
5. مبارزه با خرافه پرستی و خرافه گرایی
6. پاسخ گویی به مسائل گوناگون
7. تربیت شاگردان و تقویت نیروهای ارتشی مثل عبدالعظیم حسنی، فضل بن شاذان، حسین بن سعید اهوازی، ابن السّکیت و...
8. تحکیم فرهنگ زیارت
9. بسترسازی برای درونی کردن فرهنگ انتظار در جامعه از طریق معرفی وکلای خود به مردم تا آنها با واسطه با امام زمان خود ارتباط برقرار کنند.
10. مبارزات سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی امام هادی(ع): مانند مبارزه با فقیهان درباری و زیر سؤال بردن مشروعیت حکومت، نفوذ عاطفی بر برخی از درباریان و تقویت پایگاه های مردمی
در کل نقش به سزای امام هادی(ع) در آن جامعة از هم گسیخته و فلاکت بار، مانند پادزهری بود که دردها را التیام می داد و از بار رنج و محنت مردم می کاست و آنها را به جامعه فردا امیدوار می کرد.
1. باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام هادی(ع)، ترجمه: محمدرضا عطایی، نشر کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، چ 1، 1371، ص 23.
2. برداشتی آزاد از علی رفیعی، تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت امام هادی(ع)، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1373.
چراغ راه:ابن شهر آشوب
«امام هادی(ع) خوش خوترین و راست گوترینِ افراد بود. کسی که او را از نزدیک می دید، ملیح ترینِ افراد را دیده بود و اگر از دور می شنید، اوصاف کامل ترین فرد را شنیده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودی، هیبت و شکوه او تو را فرا می گرفت و هرگاه اراده سخن می کردی عظمتش بر تو مستولی می شد. وی از دودمان رسالت و امامت و حامل وصایت و خلافت بود. شاخساری دلگشا از درخت پرشاخ و برگ نبوت و میوه سر سبد درخت رسالت بود».[1]
قطب راوندی
«امام علی بن محمد الهادی ویژگی های امامت، کمالِ فضل و دانش و خصلت های نیکو در او جمع بود و تمام خلق وخوی او همچون اخلاق پدرانش خارق العاده بوده است. همه شب بی وقفه رو به قبله می ایستاد، جامه ای پشمینه در بر و سجاده ای در برابر داشت».[2]
ابن حجر
«علی هادی وارث دانش و سخاوت پدرش بوده است».[3]
آقابزرگ تهرانی
«امام هادی(ع) از همه برادرانش بالاتر و وارث دانش و بخشش پدرانش بوده است. به خاطر وجود شرایط کامل امامت، یعنی علم، عدالت، کفایت، و سلامت حواس و اعضای بدن، امامت به او انتقال یافت. اوصاف امام تا آنجا بود که در اندیشه عمل کسی به او نمی رسید و نسبش قرشی عربی بود و علاوه بر آن از دودمان بنی هاشم بود».[4]
گفتار مجری
بخشی از حرز امام هادی(ع)
«به نام خداوند بخشنده مهربان
هیچ نیرو و توانی نیست جز از خداوند والای بزرگ. ای آفریدگار فرشتگان و روح، انبیاء و مرسلین. و غالب بر تمام موجودات آسمان ها و زمین و آفریدگار و مالک همه چیز! ما را از ترس دشمن بازدار. و هر که از جن و انس به ما سوء قصد کند، چشم و دل هاشان را کور کن و میان ما و او مانع و حافظ و مدافعی قرار ده. همانا تو پروردگار مایی و هیچ نیرو و توانی جز نیرو و توان خداوند نیست. بر او توکل و بازگشت داریم. او قادر و تواناست».[5]
قطب راوندی در کتاب نورالابصار نقل می کند: در وجود مقدس حضرت هادی(ع) ویژگی های اخلاقی پسندیده می درخشید؛ امامت، کمال و دانش و فضیلت و سرشت و اخلاق نیک، از خصوصیات این امام است. شباهنگام به وقت سحر، رخسار به سمت قبله داشت. او در راز و نیاز خود لحظه ای فرو نمی ماند. تن پوشش لباده ای از پشم و سجاده اش حصیری بیش نبود».[6]
یکی از مشکلاتی که امام در عصر خود با آن مواجه بود، وجود افرادی بود که در حق ایشان غلو کرده و آن حضرت را تا سر حد خدایی بالا می بردند و خود را باب یا پیامبر ایشان معرفی می نمودند و تبلیغات بسیاری را در بین شیعه به انجام می رساندند. مردم درمانده شده، از امام می پرسیدند: با اینها باید چه کنیم؟ امام آنان را لعنت می کرد و از ایشان بیزاری می جست. آنان کسانی بودند که تمام محرمات الهی را حلال و واجبات را از پیروان خود ساقط می کردند تا بدین وسیله افراد را به خود جلب کنند. امام، شیعیان و دیگر مسلمانان را از این غلات برحذر می داشت و دستور می داد با آنها قطع رابطه کنند.[7]
نام امام دهم شیعیان علی و کنیه اش ابوالحسن است. مشهورترین القاب وی، هادی و نقی است گاهی او را نجیب، مرتضی، عالم، فقیه، ناصح، امین، موتمن، طبیب و متوکل می گفتند.
مورخان و راویان اخبار مذهبی نوشته اند که: امام هادی نخست لقب متوکل را داشت. چون این لقب نام جعفر متوکل علی الله، خلیفه عباسی بود، به یارانش سپرد که وی را با آن لقب یاد نکنند تا مبادا این موضوع عباسیان را تحریک کند.
سمانه مغربیه، بانوی ارجمندی بود که شایستگی همسری جوادالائمه و افتخار مادری امام هادی(ع) را یافت. او زنی متمایز از دیگران بود و با ازدواج با امام جواد(ع) و قرار گرفتن در معرض جاذبه های درخشان امامت تا آنجا پیش رفت که امام هادی(ع) درباره اش فرمودند: «مادرم دانای جایگاه من و اهل بهشت است. او چنان است که شیطان از او می گریزد و فریب حیله گران دنیاپرست در او کارگر نیست. خدا پاسدار و نگهبان اوست و او در شمار مادران راست گو و درست کردار است».[8]
زلال قلم
سال 212 هجری است و «صریا»، دهکده ای کوچک در حوالی مدینه، نیمه ذیحجه را نفس می کشد؛ درحالی که کوچه ها، دیوارهای کاهگلی، درها و دریچه ها از صدای سایش بال ملائکه متراکم اند، زمین آبستن معجزه است و سمانه، همسر بخشش و جود، نوزادی عزیز را به انتظار نشسته است.
ناگهان اتاق سمانه نورٌ علی نور می شود و صدای سلام خداوند در کائنات می پیچد، آسمانیان به چشم روشنی می ایند و زمینیان بی آنکه بدانند چرا، میهمان شادی و شعف می شوند. نوزاد سمانه دست به دست می چرخد و علی، هادی، امین، نجیب، موتمن و طیب بر سر زبان ها می افتد.
کودک صریا، همچون پدرانش عشق را در زمین می پراکند تا ایمان به بار بنشیند.
کودک صریا، ادامه عطوفت را به چشم های وحشت آلود خاک تعارف می کند، مهربانی را صله می دهد و دین و دانش را وقف اندیشه های نیازمند می کند.
کودک صریا، از همان ابتدا آفتاب می شود و می تابد.
کودک صریا، نوزاد دامان پاک سمانه، میوه قلب جوادالائمه قد می کشد تا خاک را به افلاک برساند و ستون دهم آسمان به دوش باشد و هرچه ابر و بارانِ برکت را به خشکسالی زمین بیاورد.
شعر
ای روایت دهم
از آب و آسمان
واژه ها مدیون تواند
و با تو غریبی می کنند هنوز
شاعران در پیله تکرار مضامین مانده اند
و تو ناسروده ترین غزل مثنوی غربتی
بی آنکه نهایت انزوا باشی
و راه های راست
رد گام هایت را
به فراموشی سپرده باشند
کلام، وامدار توست
تو منطق فلسفه نابی
و بلاغت همزاد پدرانت
هدایت در مدار شما چرخ می خورد
اما امان از این واژه های گریزپا
کوتاه و گویا
1. سلام بر جایگاه های معرفت خدا و مواضع برکت خدا و معادن حکمت خدا و رازداران خداوند.
[بخشی از زیارت جامعه کبیره]
2. گواهی می دهم ارواح شما و نور شما و سرشت شما یکی است پاک و پاکیزه است.
[بخشی از زیارت جامعه کبیره]
3. خداوند صلوات بر شما و دوستی شما را که به آن مخصوصمان فرمود موجب پاکیزگی خلقت ما و طهارت جان های ما و تزکیه ما و کفاره گناهانمان قرار داد.
[بخشی از زیارت جامعه کبیره]
4. خداوند به سبب شما ای امامان بزرگوار اندوه را می برد و سختی را برطرف می سازد و نزد شماست آنچه فرستادگانش و فرشتگانش فرود آورده اند.
[بخشی از زیارت جامعه کبیره]
5. پروردگارا دل هامان را بعد از آنکه هدایتمان فرمودی نلغزان و از نزد خود به ما رحمتی ببخش که تو بسیار بخشنده ای.
[بخشی از زیارت جامعه کبیره]
آورده اند که ...
پاسخ یک پرسش
یکی از اهالی مدائن نامه ای به امام هادی(ع) نوشت و پرسید حکومت متوکل چه قدر طول می کشد؟ حضرت در پاسخ نوشتند: هفت سال زراعت خوبی می کنید و آنچه را درو کردید می خورید و کمی از آنها را با خوشه هایش ذخیره می کنید و پس از آن هفت سال دچار خشکسالی می شوید که ذخیره چند ساله خود را می خورید و فقط محصول کمی برایتان باقی می ماند. پس از این سال ها یک سال باران فراوانی نصیبتان می شود که سال پربرکتی است و مردم در آن عصاره و محصولات مختلفی برداشت می کنند. راوی می گوید: در اولین روزهای سال پانزدهم بود که متوکل کشته شد.[9]
پرندگان، ساکت!
قصر متوکل را طوری ساخته بودند که همیشه از نور آفتاب روشن بود و در هر طرف پنجره ای بود که نور از آن به داخل می تابید و درون قصر پر بود از انواع پرندگان خوش آواز. در روزهایی که متوکل دیدار عمومی داشت و اصطلاحاً به آن «یوم السلام» می گفتند، مجلس او پر از جمعیت می شد. پرندگان نیز همگی به صلا در می آمدند به طوری که افراد نمی فهمیدند چه می گویند. اما هر بار که امام هادی وارد می شدند پرندگان ساکت می ماندند و پس از خروج ایشان دوباره آواز می خواندند.[10]
کنیه
متوکل، نویسنده ای مسیحی داشت که احترام بسیاری برای او می گذاشت و به خاطر علاقه اش او را با کنیه ابونوح صدا می زد. عده ای از درباریان گفتند: نباید کافر را با کنیه اش صدا زد. متوکل از فقها استمداد کرد؛ اما نتیجه ای نگرفت. سؤال را نزد امام هادی (ع) فرستاد. امام در پاسخ چنین نوشت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. تَبَّتْ یدا اَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ» با این پاسخ، جایز بودن این عمل و وقوع آن در قرآن را متذکر شد.[11]
نظر شما چیه؟
1. ویژگی های منحصر به فرد امام هادی(ع) را بیان کنید.
2. شرایط زندگی آن امام را تشریح کنید.
3. غلات و واقفیه چه فرقه هایی بودند و سیاست امام درباره آنها چگونه بود؟
4. نقش امام هادی(ع) در مبارزات علیه حکومت عباسی چگونه بود؟
5. چند نمونه از قیام های دوران امام هادی(ع) را برشمارید.
6. ایا خود امام در این قیام ها نقش کلیدی داشتند و قیام ها از طرف ایشان هدایت می شدند؟
7. چرا به سه امام بعد از امام رضا(ع) ابن الرضا می گویند؟
کتابستان
1. تحلیلی از زندگانی امام هادی (ع)، تألیف باقر شریف قرشی، ترجمه محمدرضا عطایی، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1371، مؤلف در فصل اول کتاب به تاریخ ولادت و رشد آن بزرگوار و به دیدگاه مؤلفان درباره وی پرداخته است. و در فصل دوم مظاهر شخصیت و حضور عینی امام را در جامعه بررسی کرده. فصل سوم با عنوان علوم و معارف آن حضرت، که بیانگر بخشی از روایات امام (ع) است به موضوعات مختلفی رسیدگی کرده و در ضمن به سند متن و شرح های زیارت جامعه نیز اشاره نموده است. در فصل بعد به گزارش اصحاب و راویان امام پرداخته و از 177 راوی یاد کرده است.
مؤلف در فصل های دیگر، زندگانی امام را در سامرا، اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دوران امامت را نقد و بررسی می کند در ضمن اشاراتی گویا به حرکت های ستم ستیزانه تشیع و نقش شعر و شاعری در آن زمان، گزارش تحلیلی جریان های فکری انحرافی و موضع امام (ع) در مقابل آنها نیز از فصول خواندنی کتاب است.
2. چهره های درخشان سامرا حضرت امام هادی و امام عسکری(ع)، تألیف حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی، انتشارات مکتب الحسین، اردیبهشت 1386، کتاب در 9 بخش تنظیم شده است. نگاهی کوتاه به زندگانی امام هادی، نگاهی کوتاه به زندگانی امام حسن عسکری، نگاهی کوتاه به زندگانی حضرت امام مهدی عجل الله، نگاهی به فضایل بانوی بزرگوار حضرت نرجس، کراماتی از آستانه سامرا، نگاهی کوتاه به کارنامه سیاه ستمگران در هتک حرمت بارگاه امامان، نگاهی کوتاه به تاریخچه سامرا از گذشته تاکنون. آخرین بخش ادب زائر در آستانه مقدسه سامرا.
3. امام هادی و نهضت علویان، محمدرسول دریائی، نشر: رسالت قلم، 15 خرداد 1361، مهم ترین فصل های کتاب: ویژگی های سیاسی امام، مکاتب فکری معاصر با امام، شعر در خدمت مبارزه سیاسی و بیداری جاذبه اجتماعی و نفوذ سیاسی امام، ویژگی های سیاسی و تاکتیکی متوکل، تضاد سیاسی درون دربار، تحلیل و موضع منفی گرایانه امام در مقابل حوادث و رویدادها و موضع امام در تمهید مقدمات غیبت حضرت مهدی عجل الله.
4. خورشید هدایت سیری در زندگی امام هادی(ع)، جواد ترابی، نشر: بیت الاحزان قم، چاپ اول 1386. این کتاب جهت بهره گیری عموم طبقات جامعه در نظر گرفته شده لذا سعی نویسنده بر این بوده که با قلمی ساده گوشه هایی از زندگی امام هادی(ع) را به رشته تحریر درآورد و از نقل برخی اصطلاحات یا جریانات تخصصی پرهیز کند. کتاب در پنج بخش ولادت تا امامت، امام هادی و بنی عباس، معجزات امام هادی، در محضر امام هادی و شهادت امام هادی ارائه شده است.
5. فرهنگ جامع سخنان امام هادی، همراه با متن عربی کتاب موسوعه کلمات الامام الهادی تألیف گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، محمود شریفی، سیدحسین سجادی تبار و علی غلامی ترجمه: علی مؤیدی ناشر: نشر معروف قم، چاپ اول، دی 1384.
کتاب در چهار فصل تدوین شده که عبارتند از: 1. عقاید، 2. احکام، 3. اخلاق، 4. دعاها و زیارت ها.
6. صحیفه امام هادی(ع)، تألیف جواد قیومی اصفهانی، چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاریخ انتشار 1381. مؤلف در این مجموعه ادعیه و کلام آن حضرت در توحید خدای بزرگ، تسبیح و مناجات امام را با استفاده از منابع و مصادر مختلف جمع آوری و تحت عنوان صحیفه امام هادی تهیه و تنظیم نموده است.
7. مشکات هدایت، پژوهش در زندگانی امام هادی ابوالفضل هادی منش ناشر و تهیه کننده مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما چاپ اول 1383. مجموعه حاضر ره آوردی است از نگاهی تحلیلی به رویدادهای مهم زندگانی امام هادی(ع)، ابتدا به رخدادهای آغازین زندگانی و بیان ویژگی های برجسته اخلاقی ایشان، دریچه ای گشوده است. سپس با بررسی شرایط فرهنگی و سیاسی حاکم بر آن روزگار و مبارزات فرهنگی و سیاسی امام فضای فرهنگی و سیاسی دوران امامت ایشان را ترسیم کرده است.
همچنین در واپسین صفحه ها با بیان پیشنهادهای راهبردی و معرفی برخی راه کارها گامی چند برای تولید برنامه های مفیدتر و سازنده تر برداشته است.
پی نوشتها
[1]. باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام هادی (ع)، ترجمه: محمدرضا عطائی، ترجمه و نشر: کنگره جهانی حضرت رضا (ع)، 1371، ص 39.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 40.
[4]. همان، ص 41.
[5]. نک: همان، ص 28.
[6]. محمد رسولی دریانی، امام هادی و نهضت علویان، رسالت قلم، خرداد 1361، صص77 و 78.
[7]. جواد قیومی اصفهانی، صحیفه امام هادی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1381، چ 1، ص 32.
[8]. ابوالفضل هادی منش، مشکلات هدایت پژوهی در زندگانی امام هادی(ع)، مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، 1383، چ 1، ص 7.
[9]. نک: جواد ترابی، خورشید هدایت، سیری در زندگی امام هادی(ع)، قم، بیت الاحزان، 1386، چ 1، صص 52 و 53.
[10]. همان، ص 53.
[11]. جواد قیومی اصفهانی، صحیفه امام هادی (ع)، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1381، چ 1، ص 19.