ماهان شبکه ایرانیان

به بهانه سخنان تازهٔ سعید جلیلی

دولت سایه است یا تاریک‌خانۀ اشباح؟

سوال مهم این است که چه کسانی اعضای این دولت سایه‌اند؟ اگر دولت سایه چیزی شبیه یک حزب است، جامعه باید بداند چه کسانی اعضای این شبه‌حزب‌اند. الان مردم ایران اعضای "شورای راهبری دولت چهاردهم" را خوب یا بد می‌شناسند ولی هیچ یک از اعضای دولت سایۀ جناب جلیلی را نمی‌شناسند.

   عصر ایران؛ جمشید گیل - در روزهای اخیر سعید جلیلی به انتقادهای مطرح شده علیه "دولت سایه" پاسخ داده و جان کلامش هم این است که با قوت به کارمان ادامه خواهیم داد. یعنی سایۀ دولت سایه بر سر دولت پزشکیان هم خواهد بود.

  در سخنان آقای جلیلی چند نکتۀ قابل نقد وجود دارد که مختصرا به آن‌ها می‌پردازیم. مثلا ایشان گفته‌اند:

  «جالب است که کسانی که ادعای آزادی و اندیشه‌ورزی دارند و یا مدعی کثرت‌گرایی هستند ظرف این روزها با غوغاسالاری به دنبال این هستند که بتوانند به این "دولت سایه" که ما مطرح کردیم ایراد بگیرند... بارها تاکید کردیم که دولت سایه یک دکان نیست بلکه یک گفتمان است.»

  باید از جناب جلیلی پرسید که بالاخره "آزادی" و "کثرت‌گرایی" از نظر شما مطلوب است یا مذموم؟ یعنی فقط وقتی بحث فعالیت دولت سایه مطرح می‌شود به یاد ضرورت آزادی و کثرت‌گرایی می‌افتید؟

  اگر این امور ذاتا مطلوب‌اند پس چرا تکثر و آزادی فعالیت نهادها و سازمان‌های غیر دولتی را زمینه‌ساز انقلاب مخملی می‌دانید؟ آزادی و پلورالیسم خوب است منتها اگر شامل حال شما شود؟ اگر دیگران بخواهند از آزادی و کثرت‌گرایی بهره‌مند شوند، نتیجه‌اش انقلاب مخملی خواهد بود و لاغیر؟!

  نکتۀ دوم اینکه، سعید جلیلی از باب مذمت می‌گوید عده‌ای به دولت سایه ایراد و اشکال وارد کرده‌اند. انگار هیچ نقدی به دولت سایۀ ایشان وارد نیست. لابد از نظر خود جلیلی هیچ نقدی به این پدیدۀ نوظهور در فضای سیاسی ایران وارد نیست. ولی اگر دیگران با او موافق نباشند و نقدهایشان را علیه دولت سایه مطرح کنند، آیا این به معنای مخالفت دیگران با آزادی و کثرت‌گرایی است؟

  با این حال نکتۀ جالب‌تر در سخنان جناب جلیلی این ادعاست که «دولت سایه دکان نیست بلکه یک گفتمان است.» این حرف شبیه این است که مثلا در دهۀ 1370 ماشاءالله شمس‌الواعظین می‌گفت حلقۀ کیان یک گفتمان است.

  حلقۀ کیان نامی بود برای روشن‌فکران دینی فعال در مجلۀ کیان. آن‌ها هر چند وقت یکبار دور هم می‌نشستند و بحث و تبادل نظر می‌کردند و مقالات مٰؤٰثری هم در مجلۀ کیان می‌نوشتند. غرض اینکه، حلقۀ کیان عینیت داشت. نامی بود برای گردهمایی آن روشن‌فکران دینی.

  دولت سایه هم قاعدتا باید نامی باشد در توصیف یک پدیدۀ عینی. یعنی وصفی است برای یک تشکیلات خاص یا دست کم گردهمایی افرادی همسو به لحاظ سیاسی.

  فارغ از اینکه این دولت دکان است یا نه، قطعا "دولت سایه" گفتمان نیست بلکه یک پدیدۀ عینی است. تا حدی شبیه یک حزب. بنابراین معلوم نیست چرا سعید جلیلی از واژۀ گفتمان در توصیف ماهیت دولت سایه استفاده می‌کند.

  احتمالا دلیلش این است که او می‌خواهد شیک و امروزی و پرمغز حرف بزند. ولی گفتمان تقریبا به سلسله گفتارهایی گفته می‌شود که حول یک پارادایم یا اصولی مشخص شکل می‌گیرند و اتمسفر فکری خاصی پدید می‌آورند.   

  جلیلی می‌توانست بگوید دولت سایه یک مفهوم است که مصداقش ما هستیم که تشکیلات و نفرات آماده‌ای داریم برای تصاحب قوۀ مجریه در انتخابات بعدی.

   ولی سوال مهم این است که چه کسانی اعضای این دولت سایه‌اند؟ اگر دولت سایه چیزی شبیه یک حزب است، جامعه باید بداند چه کسانی اعضای این شبه‌حزب‌اند. الآن مردم ایران اعضای "شورای راهبری دولت چهاردهم" را، خوب یا بد، می‌شناسند ولی هیچ یک از اعضای دولت سایۀ جناب جلیلی را نمی‌شناسند.

  این مخفی‌کاری چه دلیل و ضرورتی دارد؟ دولت سایه است یا تاریک‌خانۀ اشباح؟ اگر تاریک‌خانۀ اشباح نیست، نام اعضای دولت سایه را اعلام کنید تا جامعه در انتخابات بعدی بداند چه کسانی حدود پانزده سال است زنبیل گذاشته‌اند برای تصدی دولت. دانستن حق مردم است. چرا مردم نباید بدانند اعضای دولت سایه کیستند؟

  این فراز از سخنان آقای جلیلی هم قابل توجه است:

«در هشت سال از دولت‌های یازدهم و دوازدهم ما بارها برنامه می‌دادیم و هر جایی که مشکل و انحرافی در مسیر دیدیم تذکر می‌دادیم که این راه و مسیر اشتباه است والبته بارها هم دولت را در حوزه‌های مختلف کمک می‌کردیم. ما ظرف سه سال گذشته و با روی کار آمدن دولت سیزدهم و تا زمان حیات شهید رئیسی با کمترین چالش در زمینه پیاده کردن اهداف و برنامه‌های خودمان برای کمک به حل مسائل مردم و حمایت از دولت در راستای انجام بهتر امور و خدمات‌رسانی شایسته به مردم مواجه بودیم.»

  حسن روحانی در سال 1392 برای ممانعت از ریاست جمهوری افرادی با تفکرات سیاسی سعید جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. بنابراین معلوم نیست چرا در دوران زمامداری روحانی، دولت سایه بارها به دولت روحانی برنامه داده؟

  این شبیه طنز سیاسی است که مثلا ترامپ بیاید بگوید در چهار سال گذشته من بارها به بایدن برنامه دادم! اگر قرار بود بایدن برنامه‌های ترامپ را اجرا کند، چه دلیلی داشت در انتخابات سال 2020 رقیب ترامپ شود؟!

سعید جلیلی ضمنا می‌گوید دولت سایه در آن هشت سالی که دولت در اختیار روحانی بود، بارها به دولت روحانی در حوزه‌های مختلف کمک کرده. چه خوب بود که آقای جلیلی مصداقا توضیح می‌داد که دولت سایه دقیقا در چه حوزه‌ای چه کمکی به دولت روحانی کرده.

   اگر نظر روحانی و ظریف و زنگنه را بپرسیم، احتمالا پاسخ آن‌ها چیزی جز این نخواهد بود که دولت سایه در حد توانش چوب لای چرخ دولت اعتدال می‌گذاشت. ولی اگر جناب جلیلی مدعی گره‌گشایی از کار دولت روحانی است، بهتر است مشخصا توضیح دهند این گره‌گشایی در کجاها صورت گرفته.

  و نهایتا، آقای جلیلی به کمک دولت سایه به "حل مسائل مردم" در دوران ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی اشاره کرده. با توجه به اعتقاد سعید جلیلی به گشت ارشاد و طرح نور، باید از ایشان پرسید آیا سخت‌گیری با زنان در زمینۀ پوشش نیز جزو کمک‌ها و رهنمودهای دولت سایه به دولت رئیسی بود؟

  به عبارت دیگر، دولت سایه در وقوع بحران ملی ناشی از مرگ مشکوک خانم مهسا امینی هم نقشی داشت؟ این سوال با توجه به نظرات مشاوران سعید جلیلی دربارۀ حجاب، مثلا آرای افراطی امیرحسین ثابتی و مریم اشرفی گودرزی، حقیقتا جای طرح دارد.

  آیا مشکلاتی که قاعدتا برای آن همه معترض دستگیر شده در نیمۀ دوم سال 1401 پدید آمد، از نظر دولت سایه جزو "مسائل مردم" نبود؟ دولت سایه در این زمینه هم در "حل مسائل مردم" فعالیتی داشته یا صرفا بر ضرورت فعالیت گشت ارشاد و اجرای طرح نور تاکید کرده است؟  

 

  

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان