بر اساس سرمقاله اکونومیست، این پیام گرچه الهامبخش است، اما تا حد زیادی نادرست است. با اینکه المپیک و جامجهانی فوتبال مردان، مخاطبانی در سراسر جهان دارند، اما پرارزشترین رویدادهایهای ورزشی در برابر جهانیشدن مقاومت کردهاند. برای مثال، 98درصد از درآمد حق پخش لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) از داخل این کشور کسب میشود. در فوتبال اروپا نیز تنها لیگ برتر انگلستان است که بیشتر درآمد خود را از خارج از کشور به دست میآورد. اما به نظر میرسد ورزش اکنون در مسیر جهانیشدن قرار گرفته است. فناوری، نحوه پخش رویدادهای ورزشی و دنیای هواداری را دستخوش تحول کرده است. این شرایط فرصتی بزرگ برای کسبوکارها فراهم میکند، چرا که میلیاردها دلار در انتظار آنهایی است که بتوانند بازارهای خارجی را تصاحب کنند.
دو تغییر مهم به کمک جهانیشدن ورزش آمدهاند. اولین تحول مربوط به انقلاب طرف عرضه است. پخش رویدادهای ورزشی که قبلا در اختیار تلویزیونهای ملی و کانالهای کابلی بود، اکنون توسط سکوهای آنلاین بینالمللی نیز انجام میگیرد. برای مثال، نتفلیکس که قبلا مخاطب خارجی خود را با فیلمهای ترسناک کرهای و کمدیهای فرانسوی جذب میکرد، اکنون همان رویکرد را نسبت به رویدادهای ورزشی اتخاذ کرده است. انقلاب دوم در طرف تقاضا رخ داده است. بزرگترین مانع در مسیر اقبال خارجی به رویدادهای ورزشی آن بوده است که قبلا مخاطبان رویدادهایی را تماشا میکردند که کشور خودشان در آن حاضر باشد. اما وابستگی طرفداران به تیمها به تدریج جای خود را به علاقه به چهرههای ورزشی داده است. شبکههای اجتماعی به بهترین ورزشکاران امکان داده است که طرفداران شخصی خود در سطح جهان را افزایش دهند. برای نمونه، حضور ستارهها باعث گرایش جهانی به لیگ برتر انگلستان شده است، و حضور لیونل مسی در آمریکا، مخاطبان جدیدی را جذب لیگ فوتبال آمریکا کرده است.
حال سوال این است که برنده این معادله جدید کیست؟ از میان شرکتهای رسانهای، آنهایی که گستردهترین شبکه توزیع را در اختیار دارند، در بهترین موقعیت قرار دارند. دامنه نفوذ برای لیگهای ورزشی از همهچیز مهمتر است و آنها حاضرند قراردادهای کمسودتری با سکوهای آنلاینی که مخاطبانی در گستره بزرگتری دارند، منعقد کنند. در میان سازمانهای ورزشی، بزرگترین لیگها از گسترش شبکه توزیع، بیشترین نفع را خواهند برد، دقیقا همانطور که پخش آنلاین موسیقی، مخاطبان بیشتری را به سمت سوپراستارها هدایت کرده است. با توجه به تمرکز المپیک بر کشورها به جای چهرههای ورزشی، نشانههایی وجود دارد که حاکی از کاهش محبوبیت این رویداد است. همزمان با روند فزاینده اقبال طرفداران به سلبریتیهای بینالمللی به جای ستارههای محلی، انتقاداتی به این گرایش مطرح شده است.
باید برای این انتقادات آماده و نسبت به آنها بیاعتنا بود. این طرفداران هستند که انتخاب میکنند چه ورزشی را دنبال کنند، چه سبک موسیقی را گوش دهند و چه فیلمی را تماشا کنند. در عالم ورزش، رقابت مهمترین موضوعی است که اهمیت دارد. سازمانهای ورزشی که نگران از دست دادن مخاطبان خود هستند باید به این شعار المپیک توجه کنند: زمان سریعتر شدن و قویتر شدن فرارسیده است.