عصر ایران؛ محمد حسن گودری- پرفسور "یاسایوکی ماتسوناگا" استاد دانشگاه توکیو معتقد است:نامزدی بایدن و نامزدی هریس مثل تفاوت شب و روز یا آسمان و زمین دیده میشود.
او در توضیح سخن خود می گوید: آقای بایدن، به رغم خاستگاه و طبقه کارگری از جمعیت مردان سفیدپوست میآید و نسبت به بسیاری از مسائل سیاسی که بسیاری از اقلیتها و بخشهای مهاجران اخیر آمریکا با آنها عمیقاً مرتبط بودند، نسبتا احساسی نداشت. آمدن خانم هریس اما محیط گفت و گو و مناظره های سیاسی را به کلی تغییر داده و به شدت به بدنه سیاسی حزب دموکرات آمریکا انرژی داده است.
این سخنان در حالی بیان می شود که طی دو هفته اخیر صحنه سیاسی آمریکا شاهد دو اتفاق بزرگ بوده است.اولی ترور ناموفق دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه و دومی کنارکشیدن جو بایدن از ادامه رقابتهای انتخاباتی که منجر به نامزد شدن معاون وی- کامالا هریس - از حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر( آبان) شده است.
بسیاری عقیده دارند این اتفاقات در کنار احتمال ریاست جمهوری مجدد دونالد ترامپ و مسائلی که در حال حاضر در عرصه بینالملل وجود دارد، انتخابات امسال را از انتخابات پیشین متمایز کرده است.
پروفسور یاسویوکی ماتسوناگا (Yasuyuki Matsunaga) استاد دانشگاه توکیو در رشته روابط بینالملل و کارشناس مسائل خاورمیانه مقالات و تحقیقات بسیاری در زمینه مسائل خاورمیانه از جمله ایران انجام داده و از جمله آنها می توان به (The Middle East in International Relations) و (Iran’s Strategic Culture and the Hegemony Question) اشاره کرد.
در گفت و گو با وی پرسش هایی دربارۀ تاثیرات اتفاقات اخیر در صحنه سیاست داخلی آمریکا و تاثیرات آن بر روابط بینالملل و رابطه بین ایران و آمریکا مطرخ کرده ایم و او پاسخ داده است:
در طول دو هفته گذشته شاهد دو تحول عمده در سیاست داخلی ایالات متحده بودهایم. ترور ناموفق دونالد ترامپ و کنارهگیری جو بایدن از کمپین انتخابات ریاست جمهوری. فکر میکنید این اتفاقات چه تاثیری بر انتخابات نوامبر در آمریکا خواهد داشت؟
من مطمئن هستم که در سطح شخصی، سوء قصد به جان دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا حادثه ای تاثیرگذار برای وی بود. اما از نظر سیاسی، رویداد مهمتر و تاثیرگذارتر مناظره بین آقای بایدن و آقای ترامپ در 27 ژوئن بود که منجر به کنارهگیری نهایی آقای بایدن در 21 جولای از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شد.
اکنون همه میدانیم که کناره گیری آقای بایدن منجر به حمایت او از خانم کامالا هریس شد، و در نتیجه خانم کامالا هریس در عرض چند روز توانست نامزدی حزب دموکرات را برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی دست آورد. این در حالی است که تقریبا نیمی از کل رای دهندگان در ایالات متحده اکنون به دلیل احتمال ریاست جمهوری کامالا هریس بسیار هیجان زده هستند.
من فکر نمیکنم که ترور ترامپ، رای کسی را برای انتخابات نوامبر تغییر دهد. آن 25 روز بین مناظره جنجالی و کناره گیری آقای بایدن یک دوره بسیار پرتنش برای حامیان حزب دموکرات در سیاست ایالات متحده بود.
به نظر میرسد که کامالا هریس نامزد نهایی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. به نظر شما نوع نگاه او به مسائل داخلی و خارجی چه تفاوتها و شباهتهایی با جو بایدن دارد؟
معاون رئیسجمهور هریس کیفیت واقعاً منحصر به فردی را برای رقابتهای ریاست جمهوری به ارمغان میآورد. پیشینه خانوادگی او از فرزند والدین مهاجران نسل اول که جامائیکایی و هندی بودند، میآید. او در ایالت کالیفرنیا بزرگ شد، که شبیه هیچ ایالتی در آمریکا نیست. در دانشگاه هاوارد در واشنگتن دی سی درس خواند و به کالیفرنیا بازگشت تا به عنوان دادستان کار کند و بعد به سِمَت دادستان منطقه سانفرانسیسکو و بعد دادستان ایالت کالیفرنیا انتخاب و در نهایت به عنوان سناتور از کالیفرنیا برگزیده شد.
او نه تنها اولین زن آمریکایی - جنوب آسیایی بلکه دومین زن آفریقایی-آمریکایی بود که برای سنای ایالات متحده انتخاب شد و خدمت کرد. البته خانم هریس اولین زن معاون رئیسجمهور آمریکا است که باعث شد همسرش، آقای داگلاس امهاف اولین «آقای دوم» (همسر معاون رئیسجمهور) در تاریخ آمریکا بشود. او دائماً رکورد میشکند و بسیاری از مردم واقعاً هیجان زده هستند که او ممکن است اولین رئیس جمهور زن آمریکا شود.
علاوه بر اینها، پیشینه اقلیتی و حساسیت خاص او به عنوان یک سیاستمدار، هریس را به یک نامزد ریاست جمهوری کاملاً منحصر به فرد تبدیل میکند. این دقیقاً دلیلی است که اکنون بسیاری از مردم آمریکایی هیجان زده هستند.
نامزدی بایدن و نامزدی هریس مثل تفاوت شب و روز یا آسمان و زمین دیده میشود. آقای بایدن، علیرغم پیشینه طبقه کارگری خود، از جمعیت مردان سفیدپوست میآید و نسبت به بسیاری از مسائل سیاسی که بسیاری از اقلیتها و بخشهای مهاجران اخیر آمریکا با آنها عمیقاً مرتبط بودند، نسبتا احساسی نداشت. آمدن خانم هریس محیط گفتگو و مناظرهای سیاسی را به کلی تغییر داده و به شدت بدنه سیاسی حزب دموکرات آمریکا انرژی داده است.
از نظر سیاست خارجی، این درست است، هریس سابقه زیادی در برخورد مستقیم با مسائل سیاست خارجی یا رهبران سیاسی کشورهای دیگر ندارد. با این وجود، او نشان داده که حساسیتهای ویژهاش بهعنوان نسل جوانتر از سیاستمداران پیشرو آمریکایی که گاهی با محرومین و مستضعفین جهان، مثلا مردم بیچاره غزه که در نه ماه گذشته گرفتار درگیریهای خشونتبار و ویرانگر غیرقابل تصوری شدهاند همدردی میکنند، میتواند نقطه قوتی برای او باشد.
به نظر شما در حال حاضر بزرگترین چالش روابط خارجی ایالات متحده چیست؟
چالشها خیلی زیاد هستند. از رقابت استراتژیک با چین در سراسر اقیانوس آرام و مدیریت جنگها در اوکراین و غزه و سایر نقاط خاورمیانه تا هماهنگی با سیاست تغییرات جهانی اقلیمی را شامل میشوند. موضوع بزرگ و حساس مهاجرت به آمریکا شامل ابعادی در حوزه سیاست خارجی، سیاست توسعه آمریکای لاتین، سیاست بینالمللی مواد مخدر و جرایم سازمان یافته و جنبههای مختلفی از سیاست داخلی (نژادی و فرهنگی و اقتصادی) است.
در منطقه آسیای غرب و خاورمیانه، مسائل حساستر شامل روابط آمریکا با اسرائیل، روابط آمریکا با عربستان سعودی، روابط آمریکا با ترکیه و به طور واضح روابط آمریکا با جمهوری اسلامی ایران است.
به نظر شما در صورت پیروزی مجدد دونالد ترامپ، چه چیزی در سیاست خارجی ایالات متحده تغییر خواهد کرد؟
مانند آقای اوباما، آقای ترامپ فاقد سابقه طولانی در برخورد با مسائل سیاست خارجی و امنیت ملی و دفاعی، به ویژه در شیوههای تثبیت شده به صورت تخصصی است. به بیان دیگر، رفتار او در این زمینه عمدتا غیرقابل پیشبینی است، زیرا به روشهای برخورد روسای جمهور قبلی آمریکا با مسائل مشابه سیاست خارجی اهمیتی نمیدهد.
این بدان معنی است که از یک سو امکان این وجود دارد که وی یک تصمیم مثبت و غیرمنتظره بگیرد و از سوی دیگر به همان اندازه ممکن است که یک تصمیم کاملاً فاجعهبار و بیسابقه بگیرد. به نظر من تصمیم خروج یکجانبه آمریکا از برجام و ترور سردار قاسم سلیمانی نمونهای از رفتار دوم بود.
به عنوان مثال، من میتوانم فرض کنم که اگر ترامپ دوباره رئیس جمهور آمریکا شد به جای اینکه به دنبال گسترش توافق ابراهیم که شامل به یک توافق بین عربستان سعودی و اسرائیل باشد، ممکن است که به عنوان یک سیاستمدار تاجر مسلک بخواهد یک توافق سه جانبه بین آمریکا، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران انجام شود. این در صورتی است که (آمریکا و عربستان سعودی) به این نتیجه برسند که داشتن روابط اقتصادی خوب به جای روابط خصومت آمیز با ایران، منطبق بر منافع ملی خودشان است. به نظر من رفتار ترامپ تا این حد غیرقابل پیش بینی است.
اگر کامالا هریس پیروز شود، آیا سیاست خارجی ایالات متحده همان روند فعلی را دنبال خواهد کرد یا شاهد تغییراتی در آن خواهیم بود؟
خانم کامالا هریس هم فاقد سابقه و تجربیات در حوزه سیاست خارجی است. با این حال، در مورد ایشان، از آنجا که او اولین رئیس جمهور زن در تاریخ آمریکا خواهد بود، میبایست نه تنها از نظر سیاسی و در کوتاه مدت، بلکه در ایجاد الگوهایی برای روسای جمهور زن آینده نیز بسیار محتاط باشد. بنابراین، من انتظار دارم که رئیس جمهور هریس در زمینه روابط خارجی و سیاست امنیت ملی، تا اندازه زیادی به مسیرهای ثابت شده در تصمیم گیری خود ادامه خواهد داد.
در ایران شاهد انتخاب نامزد اصلاح طلبان یعنی مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور بودیم. این انتخاب چه تأثیری بر روابط تهران و واشنگتن خواهد داشت و آیا می توان به بازگشت آمریکا به برجام یا توافق دیگری برای کاهش تنش بین ایران و آمریکا امیدوار بود؟
بسیار جالب خواهد بود که اگر خانم هریس رئیس جمهور آمریکا شود. از این نظر که چه در ایران و چه در آمریکا، روسای جمهوری که در این زمینه بحث میکنند و حتی اصرار دارند که از حقوق برابر اقلیتها و اقشار تحت ستم قبلی جامعه حمایت کنند، بر سر کار خواهند آمد. (من اینجا اضافه میکنم که نخست وزیر جدید بریتانیا نیز سابقه جالبی به عنوان وکیل حقوق بشر دارد).
من واقعاً امیدوار هستم که ویژگیهای شخصی سران کشورها منجر به یک نتیجه مثبت در عرصه بینالملل شود. در عین حال، من به عنوان یک کارشناس علوم سیاسی باید انتظار واقع بینانهتری داشته باشم که روابط بینالملل به طور کلی و روابط بین دو کشور خاص تا حد زیادی توسط عوامل ساختاری و سیر تاریخی تعیین میشود.
در این زمینه، به نظر من، متاسفانه نمیتوان چشم انداز روابط دوجانبه جمهوری اسلامی ایران و آمریکا را چندان باشکوه دانست. امید من این است که رئیس جمهور پزشکیان، از یک سو مسیر رئیس جمهور پیشین خود را در زمینه از سرگیری روابط مثبت با کشورهای همسایه به ویژه کشورهای عربی خلیج فارس و از سوی دیگر گسترش روابط حسنه با کشورهای اروپایی و ژاپن پیگیری و حفظ کند.
من معتقدم روابط مثبت و سودمند بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تنها میتواند ناشی از روابط حسنه کلی جمهوری اسلامی با جهان شامل اروپا و ژاپن باشد. میدانم که ایران اخیراً سیاست نگاه به شرق را دنبال کرده است. من خود مخالف سیاست نگاه به شرق توسط جمهوری اسلامی ایران نیستم، اما از آنجا که خودم نظریه زوال جهان غرب را قبول ندارم، برای من منطقی نیست که سیاست نگاه به شرق توسط جمهوری اسلامی لزوماً باید با کاهش روابط با کشورهای اروپایی و ژاپن همراه باشد.
انتظار ندارم که آمریکا دوست داشته باشد به شدت در سطح بین المللی منزوی شود. بنابراین، اگر جمهوری اسلامی ایران تقریبا با همه کشورها در جهان روابط خوبی داشته باشد، انتظار دارم که آمریکاییها نیز علاقهمند به داشتن روابط خوب با ایران باشند. امیدوارم در دوره رئیس جمهورهای جدید در جمهوری اسلامی ایران و آمریکا شاهد چندین گام ملموس از طرفین باشم تا همه ما در جهان از روابط بهتر بین این دو کشور محترم بهرهمند شویم.