احمد عربانی: حسن حبیبی برای گُل‌آقا مطلب می‌فرستاد و با نام مستعار چاپ می شد

سال ۶۹ - ۷۰ مگر می‌توانستی درباره وزرا حرف بزنی، باید وضو می‌گرفتی درباره آنها صحبت کنی. ما کاریکاتور آنها را می‌کشیدیم که (مثلا) نفتی شده ...

احمد عربانی کاریکاتوریست پس از سال ها افشا کرد حسن حبیبی معاون اول وقت رئیس جمهوری، برای مجله "گل آقا" مطلب می فرستاد و به نام مستعار منتشر می شدند.

به گزارش عصرایران، احمد عربانی در گفتگو با "فردا رسانه" توضیح داد: "حبیبی پایه قضیه بود، برای ما شعر یا مطلب می‌فرستاد و با اسم مستعار مستقیم می‌رفت برای چاپ، برای من حتی سکه فرستاد، یعنی ناراحت نمی‌شد".

او درباره ارتباط کیومرث صابری فومنی (با اسم مستعار گل آقا و مدیر مجله گل آقا) با آیت الله خامنه ای  هم گفت: آقای صابری با همه اینها (دولتی‌ها) رفیق بود، حتی با رهبری {آیت الله خامنه ای} ؛ چون در زمان رئیس جمهوریِ رهبری، مشاور هنری ایشان بود. هر از چند گاهی مجله را می‌برد پیش ایشان و می‌آمد نقطه نظرات‌شان را  برای ما تعریف می‌کرد. هر چیزی که یک‌خورده سوز داشت آقای صابری زود می‌رفت پیش رهبری. صابری می‌گفت رهبری گفته از حوزه فلان برای من نامه نوشتند، خانواده‌های شهدا نامه دادند و … .

مجله طنز و کاریکاتور "گل آقا " بین سال های 1369 تا 1381 منتشر شد. در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، اکثر اوقات ، کاریکاتور چهره حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهوری به عنوان نماد دولت، به قلم عربانی در صفحه اول مجله دیده می شد.

عربانی در این مصاحبه به جزئیات دیگری از فعالیت های خود و گل آقا پرداخت. متن مصاحبه که توسط محبوبه محمدی انجام شده به این شرح است:

- گل آقا چطور پا گرفت؟

شروع کار هفته‌نامه گل‌آقا اول آبان ماه 1369 بود اما قبل از انتشار آن،  سه ماه تمام هفته‌ای دو جلسه داشتیم و دور هم جمع می شدیم تا تصمیم بگیریم چه کاری انجام دهیم، خط مشی چگونه باشد، چه چیزی بنویسیم و چه چیزی ننویسیم. البته آقای صابری (صاحب امتیاز و مدیرمسئول گل‌آقا) می‌گفت از یک سال قبل هم با آقای فرجیان (مرتضی) صحبت کردیم که این مجله را در بیاوریم یا در نیاوریم و با احتیاط قدم بردارند. حساب‌شان هم درست بود.

جلد مجله گل آقا با کاریکاتوری از حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهوری به قلم احمد عربانی - فروردین 1372

مجله گل آقا

- اما گل‌آقا بالاخره منتشر شد؟

بالاخره مجله با ناباوری منتشر شد و طوفانی هم به پا شد، من هم شدم کاریکاتوریست وزرا به‌خصوص کاراکتر آقای حبیبی خدابیامرز. مجله هفتگی برای سوژه‌های سیاسی بود. صرفا، سیاسی اجتماعی فکر می‌کرد و مطلب، شعر و کاریکاتور می‌گذاشت.

- استقبال از گل‌آقا چطور بود؟

اصلا شما نمی‌دانید طوفانی به پا شد، توی شهر از دست هم می‌قاپیدند. باور نمی کردند، مثلا عکس وزیر نفت را به هم نشان می‌دادند که آیا این وزیر نفت است؟ سال 69 - 70 مگر می‌توانستی درباره وزرا حرف بزنی، باید وضو می‌گرفتی درباره آنها صحبت کنی. ما کاریکاتور آنها را می‌کشیدیم که (مثلا) نفتی شده، یا آن آقای وزیر پست و تلگراف که اسمش یادم رفته. سوژه‌هایمان الحق بامزه بود و نویسنده‌ها مطالب کوتاه می‌نوشتند. اصلا (تیراژ) مجله شد 120هزار در هفته، نه درماه! مثلا من صبح می‌رفتم کانون همان اول (خیابان) وزرا یک دکه بود که گل‌آقا می‌آورد این هوا (با دستش اندازه یک متر ارتفاع را نشان می‌دهد)، عصری که از آنجا رد می‌شدم می‌دیدم این قدر شده (اندازه ده مجله روی هم را نشان می‌دهد). سال اول این جور، بعد سال دوم بیشتر و سال سوم همین طور.

احمد عربانی کاریکاتوریست

احمد عربانی کاریکاتوریست

- آیا سوژه‌های‌تان در جذب مردم تاثیر داشت؟

البته سوژه‌ها الحق سوژه بود و نویسنده‌ها مطالب کوتاه و حسابی می‌نوشتند. مثلا من یک سوژه کشیده بودم برای مجلس چهارم؛ یک خیابان مستقیم دوطرفه وارد مجلس می‌شد که از این طرف نماینده‌ها صاف با موتور گازی و ژیان می‌رفتند داخل مجلس  و از آن طرف با بنز درمی‎آمدند.  مردم خیلی استقبال می کردند.

- وزیران دولت از گل‌آقا نارحت نمی‌شدند؟

حبیبی پایه قضیه بود، برای ما شعر یا مطلب می‌فرستاد و با اسم مستعار مستقیم می‌رفت برای چاپ، برای من حتی سکه فرستاد، یعنی ناراحت نمی‌شد، توی این وزرا همه راضی بودند به جز یک نفر، وزیر کار (کمالی)، این می‌گفت من صورتم را حرام می‌کنم، بکشید حرامه؛ عقیده‌اش این بود که ما می‌رویم جهنم. حالا ما چه کار می‌کردیم؟ مثلا من کابینه را می‌کشیدم که همه وزرا دارند حرف می‌زنند اما او را می‌کشیدم که این جوری خوابیده (صورتش را روی دست می‌گذارد و حالت خوابیدن را نشان میدهد) که صورتش را نکشم حرام نشود.

آقای صابری با همه اینها (دولتی‌ها) رفیق بود، حتی با رهبری { آیت الله خامنه ای} ؛ چون در زمان رئیس جمهوریِ رهبری، مشاور هنری ایشان بود. هر از چند گاهی مجله را می‌برد پیش ایشان و می‌آمد نقطه نظرات‌شان را  برای ما تعریف می‌کرد. هر چیزی که یک‌خورده سوز داشت آقای صابری زود می‌رفت پیش رهبری. صابری می‌گفت رهبری گفته از حوزه فلان برای من نامه نوشتند، خانواده‌های شهدا نامه دادند و … .

 

گل آقا

- درباره آقای فرجیان هم برای ما صحبت کنید.

آقای فرجیان سال 74 فوت شد. آقای فرجیان نخ تسبیح بچه‌ها بود. از (مجله) توفیق همه ما را می‌شناخت. اصلا او ما را (به گل‌آقا) دعوت کرد. آقای صابری نمی‌آمد (با ما) جیک تو جیک شود. فرجیان رئیس جلسه بود با ما درگیر بود، شوخ و شنگ بود. آقای صابری زیاد نه. بامزه بود. متلک می‌انداخت ولی در جمع مثل این (فرجیان) نبود. وقتی ایشان فوت شد یک خورده مکدر شدیم. ایشان همه‌کاره آنجا بود. منم یواش یواش دیگر بیرون آمدم. بقیه بچه‌ها هم همین طور و کم‌کم کادر (کادر گل‌آقا) از سال 75 به بعد عوض شد.

- بعد از آن چه شد؟

بعد، موضوع مهمی که اتفاق افتاد انتخاب آقای خاتمی (به عنوان رئیس جمهور) بود. آقای خاتمی که آمد آزادی مطبوعات، رسانه‌ها و مجله‌ها شد. گل‌آقا پس رفت؛ چون باید از آنها (مطبوعات دوره خاتمی) تندتر می‌شد. خیلی تند بودند. هیچی نبود که ننویسند. از منم دعوت کرده بودند که بیا کاریکاتور بکش. یک ندایی به من گفت این موقته. نرفتم. چون خیلی تند بودند. می‌نوشتند دیگر. فقط فحش چارواداری نبود؛ نزدیک آن هم بود. من دیگه رفتم سراغ روزنامه‌های ورزشی. سیاسی را یک مدت کنار گذاشتم. حالا گل‌آقا یا باید از آنها تندتر می‌شد که مشتری‌اش را از دست ندهد یا باید می‌بست. همان موقع باید می‌بست. من هم به آنها گفتم. این شروع آن (تعطیلی گل‌آقا) بود. آقای صابری گاهی مرا دعوت می‌‎کرد و با همان لهجه شمالی می‌گفت آقا احمد از وقتی تو رفتی ما همین‌طور داریم پایین می‌رویم، افتادیم سراشیبی داریم می‌رویم. وقتی من از آنجا بیرون آمدم خیلی‌ها فکر می‌کردند گل‌آقا تعطیل شده، بعدها مردم به من گفتند. برای من مجله خوش‌خاطره‌ای بود که چندین سال همکاری داشتم.

گل آقا

- گل‌آقا مشکلی بابت مسائل مالی داشت؟

حمایت مالی داشت اما دیگر جواب نمی‌داد. ساختمانش هم در میدان آرژانتین بود. هنوز هم هست. خانه‌اش (صابری) فرشته بود و خودش از نظر مالی نیازی نداشت ولی وقتی مردم مجله را نخرند روی دست باد می‌کند و فایده‌ای ندارد.

- تا اینکه بالاخره هفته‌نامه گل آقا تعطیل شد.

رفته رفته سال 80 شد و سوژه‌ها بی‌نمک شدند و (صابری) دیگر تصمیم گرفت که تعطیلش کند. کلا دوران خوبی بود که حرف‌های ناگفته‌ای را که دل‌مان می‌خواست می‌زدیم و می‌کشیدیم تا چاپ شود و مردم توجه کنند.

- چرا اصلا گل‌آقا افول کرد؟

کلا گل آقا باید دیگر می‌بست، حتی دیرشد، باید می‌بست. صابری یک نفر بود، یک گروه صد نفره بودند که برای گل آقا کار می‌کردند ولی همه همیشه می‌گویند گل‌آقا و فکر می‌کنند که فقط صابری بود. صابری سرمقاله می‌نوشت و (کارها را) کنترل می‌کرد. خدا رحمتش کند.

- ماهنامه گل‌آقا چرا منتشر شد؟

علت به‌وجود آمدن ماهنامه گل آقا به خاطر این بود که شورای تحریریه و خود آقای صابری به این فکر افتادند که مجله هفتگی (برای) سوژه‌های سیاسی است صرفا؛ سیاسی اجتماعی فکر می‌کند، مطلب، شعر و کاریکاتور می‌گذارد. کلی مطلب غیر از اینها پیدا شده بود که در کازیه‌ها و کشوها بود. به این فکر افتادند که نشریه دیگری هم منتشر کنیم که سیاسی نباشد. فکاهی و طنز‌آمیز باشد و در ضمن حالت دانشگاهی هم داشته باشد و تاریخچه باشد؛ چون نویسندگان بزرگی آنجا (در گل‌آقا) بودند، منوچهر احترامی و … که مطالب غیر‌سیاسی جالبی هم می‌نوشتند.

 

گل آقا

با این حساب ماهنامه گل‌‎آقا با تایید شورا و تاکید آقای صابری و آقای فرجیان قرار شد منتشر شود. پس ماهنامه گل‌آقا تنها مجله‌ای شد که سوژه‌های صرفا فکاهی و طنزآمیز غیرسیاسی داشت، حالا گاهی سیاسی هم روی جلد آن کار می‌‎شد اما خیلی کم بود ولی کلا به این صورت بود و سالنامه گل‌آقا هم بود که سالی یک بار منتشر می‌شد که خیلی علمی و طنز‌آمیز بود و گنجینه خوبی بود.

همه با هم تعطیل شد (هفته‌نامه، ماهنامه، سالنامه). آقای صابری مریض شد، ولی بعد از فوت ایشان دخترش تلاش کرد چند شماره به قطع روزنامه دربیاورد و ما هم همکاری کردیم. ماهنامه بعد از تعطیلی هفته‌نامه باز چند شماره منتشر شد. ببینید کلا دوران خوبی بود که حرف‌های ناگفته‌ای را که دلمان می‌خواست می‌زدیم و می‌کشیدیم تا چاپ شود و مردم آن را ببیند اما دیگر زمان تغییر کرد و باید گل‌آقا هم تغییر می‌کرد اما تعطیل کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر