این پرسش‌ها به ارزش سهام و اوراق قرضه در سطح جهان، ارزش کل بدهی‌ها و سهم اوراق قرضه دولت از کل بازار در کنار توجه به ارزش داراییهای مالی جهانی در برابر تولید ناخالص داخلی، ارزش وال‌استریت در برابر ارزش مین استریت (Main Street) و سهم نوظهورها از سهام پرداخته است. در این گزارش مایکل هارتنت، مدیرعامل و استراتژیست ارشد سرمایه‌گذاری در بخش تحقیقات جهانی بانک آمریکا و تیمش ابعاد و دامنه اوراق بهادار را در بازارهای جهانی تحلیل کردند. این تحلیل‌‌‌ها و داده‌‌‌ها ابزارهای مهمی برای درک بهتر تحولات اقتصادی و مالی جهانی هستند و می‌‌‌توانند به تصمیم‌گیری‌‌‌های بهتر در سطح بین‌المللی کمک کنند.
دولت‌‌‌ها می‌‌‌توانند از این اطلاعات برای تدوین سیاست‌‌‌های اقتصادی موثرتر استفاده کنند و سرمایه‌گذاران با تحلیل عمیق‌‌‌تر از بازارها، سبد سرمایه‌گذاری خود را بهینه‌‌‌سازی کنند. همچنین این داده‌‌‌ها به پیش‌بینی دقیق‌‌‌تر روندهای آینده اقتصادی کمک کرده و زمینه‌‌‌ساز همکاری‌‌‌های بین‌المللی و تقویت شفافیت و اعتماد در بازارهای مالی می‌‌‌شوند. بازارهای مالی از جهت ریسکی که به سرمایه‌گذاران تحمیل کرده و بازدهی و عایدی که نصیب سرمایه‌گذاران می‌کنند، با یکدیگر متفاوت هستند. از طرفی طی دهه‌‌‌ها، کارگزاران سهام هنگام معامله سهام، پول بیشتری به دست می‌‌‌آوردند که باعث تشویق تجارت و استراتژی سرمایه‌گذاری بیشتر شده است.
ارزش سهام اوراق قرضه در جهان
ارزش تمامی سهام و اوراق قرضه در جهان تا ژوئیه 2024، 255هزار میلیارد دلار گزارش شده؛ بالاترین رکوردی که تاکنون به ثبت رسیده است. در سال 2008، ارزش جهانی سهام و اوراق قرضه به پایین‌‌‌ترین سطح خود، معادل 104هزار میلیارد دلار رسید. از آن زمان تاکنون، شاهد افزایش 2.5برابری این مقدار بوده‌ایم. ارزش بازار اوراق قرضه در سراسر جهان بیش از ارزش سهام است، اما تفاوت بین این دو به‌مرور زمان کاهش یافته است. از سال 2008 تاکنون ارزش سهام جهانی چهاربرابر شده، این درحالی است که ارزش بازار اوراق قرضه تنها دوبرابر شده است. در سال 2024، ارزش بازار اوراق قرضه و سهام جهانی به ترتیب 130هزار میلیارد دلار و 125هزار میلیارد دلار گزارش شده است.
داراییهای مالی جهانی در برابر تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP)
ارزش داراییهای مالی جهانی در برابر تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) بهطور قابل‌توجهی بیشتر و از سال 1992 تاکنون چنین بوده است. در سال 2020، به دلیل محدودیت‌های اقتصادی و اقدامات حمایتی ناشی از بحران کووید، ارزش داراییهای مالی به اوج خود رسید و معادل 2.7برابر تولید ناخالص داخلی جهانی شد. پس از آن شاهد کاهش تدریجی این نسبت بوده‌ایم؛ به‌طوری که هم‌اکنون ارزش داراییهای مالی در سطح جهان، 233درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است.
ارزش کل بدهی‌ها در جهان
ارزش کل بدهیهای جهانی 313هزار میلیارد دلار است که معادل سه‌برابر تولید ناخالص داخلی جهانی است. به احتمال زیاد در صورتی که شرکت S&P رتبه‌بندی اعتباری برای کل دنیا انجام دهد، با رتبهBBB- مواجه خواهیم شد. این رتبه تنها یک‌پله بالاتر از اعتبار ضعیف CCC+ قرار دارد.
سهم اوراق قرضه دولت از کل
بیشتر بازار اوراق قرضه جهانی را اوراق قرضه دولتی تشکیل می‌دهد. با توجه به اینکه ایالات‌متحده بهطور متوسط هر 100روز، یک‌هزار میلیارد دلار به بدهیهای خود می‌افزاید، اوراق قرضه دولتی این کشور بهطور چشمگیری از سایر اوراق قرضه بیشتر است. طبق گزارش‌های منتشرشده، در سال 2008، اوراق قرضه دولتی ایالات‌متحده تنها 28درصد از کل بازار جهانی را تشکیل می‌‌‌داد. این در حالی است که اکنون این سهم به 44درصد افزایش یافته است. پس از آمریکا، چین با 14درصد و ژاپن با 12درصد به‌ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند.
رشد سرسام‌آور بدهی‌ها
بدهی شرکت‌ها به سرعت بدهیهای دولتی افزایش یافته، اما بدهی خانوارها به همین سرعت رشد نکرده است. درحال حاضر، بدهی خانوارها در سطح جهان رقمی معادل 59هزار میلیارد دلار گزارش شده است. این درحالی است که بدهیهای دولتی معادل 90هزار میلیارد دلار و بدهیهای شرکتی 163هزار میلیارد دلار است.
بازار جهانی در دست آمریکایی‌ها
عدم‌اطمینان یکی از ویژگی‌های اصلی بازار سهام است. زمانی که سفته‌بازان براساس پیش‌بینی‌های نامطمئن از تغییرات قیمت در آینده شرط‌بندی می‌کنند، قیمت‌ها افزایش و کاهش می‌یابد. در بیشتر موارد، این تغییرات قیمت نسبتا تدریجی است. اما گاهی اوقات، قیمت می‌تواند در عرض چند روز به طور نجومی افزایش یا کاهش یابد. اکنون آمریکا به میزان بی‌‌‌سابقه‌‌‌ای کنترل سهام جهانی را در دست دارد. در حال حاضر، 65درصد از ارزش کل بازار سهام جهانی را بازار آمریکا تشکیل می‌دهد. در مقابل، مجموع سهم اروپا و ژاپن از کل سهام جهانی از 40درصد در سال 2008، به کمتر از 20درصد کاهش یافته است.
ارزش وال‌استریت در برابر ارزش مین‌استریت (Main Street)
وال‌استریت شامل تمام داراییها غیر از املاک و مستغلات است. از جمله این داراییها می‌توان به سپرده‌‌‌های نقدی، وام‌‌‌ها، سرمایه‌گذاری‌‌‌های خصوصی، ذخایر صندوق‌های بازنشستگی و همچنین سهام و اوراق قرضه اشاره کرد. مین‌استریت به بخش‌‌‌های واقعی و عملیاتی اقتصاد اشاره دارد که مشاغل کوچک و متوسط، فعالیت‌‌‌های تجاری محلی و داراییهای غیرمالی مانند املاک و مستغلات را در بر می‌گیرد. به عبارت دیگر، مین‌استریت نمایانگر اقتصاد واقعی و فعالیت‌‌‌های اقتصادی غیرمالی است که در زندگی روزمره مردم و کسب‌وکارهای کوچک تاثیر دارد. ارزش کنونی وال‌استریت نزدیک به بالاترین مقدار تاریخی خود قرار داشته و معادل 6برابر تولید ناخالص داخلی گزارش شده است. از دهه 1990 این سهم افزایش پیدا کرده که نشان‌دهنده میزان بالای نابرابری ثروت است.
سهم نوظهورها از سهام
بازارهای نوظهور به کشورهای در حال توسعه‌‌‌ای مانند چین، هند، روسیه و مصر گفته می‌شود که رشد اقتصادی سریع و پتانسیل بالایی برای سرمایه‌گذاری دارند. این بازارها به طور معمول ریسک‌‌‌های بالاتری دارند، اما فرصت‌‌‌های سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند. در حال حاضر حدود یک‌‌‌پنجم سهام جهانی را سهام بازارهای نوظهور تشکیل می‌دهد. این میزان با سهم سایر داراییها در بازارهای نوظهور قابل مقایسه نخواهد بود.
