(مستشهد966 ه.ق)
گفتار استاد:
«شیخ زین الدین معروف به شهید ثانی،از اعاظم فقهای شیعه است.مردی جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است. اهل جبل عامل است.جد ششم اوصالح نامی است که شاگرد علامه حلی بوده است.ظاهرا اصلا اهل طوس بوده است،از این رو شهید ثانی،گاهی «الطوسی الشامی »امضاء می کرده است. (1)
شهید ثانی در سال 911 متولد شده و در966 شهید شده است.مسافرت متعددی کرده و اساتید فراوانی دیده است.به مصر و دمشق و حجاز و بیت المقدس وعراق و استانبول مسافرت کرده و از هر خرمنی خوشه هایی چیده است.تنهااساتید سنی او را دوازده تن نوشته اند.به همین جهت مردی جامع بوده است.
علاوه بر فقه و اصول،از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم،آگاهی داشته است.
فوق العاده زاهد و متقی بوده است.شاگردانش در احوالش نوشته اند که در ایام تدریس شبها به هیزم کشی برای اعاشه خاندانش می رفت و صبح به تدریس می نشست.مدتی در بعلبک به پنج مذهب(جعفری،حنفی،شافعی،مالکی وحنبلی) تدریس می کرده است.شهید تالیفات متعددی دارد.معروف ترین تالیف او در فقه،شرح لمعه شهید اول،و دیگر«مسالک الافهام »است که شرح شرایع محقق حلی است.شهید ثانی نزد محقق کرکی(قبل از آنکه به ایران بیاید)تحصیل کرده است. شهید ثانی به ایران نیامد.صاحب معالم که از معاریف علماءشیعه است،فرزند شهید ثانی است.» (2)
فقیه عالیقدر و دانشمند بزرگوار شیعه،زین الدین بن نور الدین شیخ علی بن احمد عاملی جبعی،معروف به «شهید ثانی »در سیزدهم شوال 911 ه.ق،در یک خانواده علم و فقاهت زاده شده و همزمان با حیات پدر بزرگوارش،نور الدین علی بن احمد،تحصیلات مقدماتی را نزد او گذراند.سپس به قریه «میس »رفت و نزد شیخ علی بن عبد العالی میسی(م 938 ه.ق) تحصیلات خود را ادامه داد و کتابهای «شرائع الاحکام »محقق حلی،و«ارشاد»علامه حلی،و کتاب «قواعد»علامه را نزد او خواند.
او یکی از اعیان و مفاخر فقهای نامدار شیعه،و یکی از اکابر متبحرین در علوم اسلامی و یکی از استوانه های فقهی و اجتهادی در طول ادوار فقه اسلامی می باشد که ازنظر آثار و برکات وجودی کم نظیر می باشد.او در قرن دهم هجری می زیسته و با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر فقه آل محمد(ص)را به نقاط مختلف جهان بسط و انتشارداده است.
سفرهای علمی:
او به منظور ادامه تحصیلات علمی،مسافرتهای متعددی به نقاط مختلف جهان اسلام آغاز نمود،یعنی آنگاه که چندی در«میس »اقامت گزید،به «کرک نوح »رفت ونحو و اصول فقه را نزد سید جعفر کرکی،نویسنده کتاب «المحجة البیضاء»فرا گرفت،ودر سال 934 ه.ق مجددا به «جبع »بازگشت و تا سال 937 ه.ق در آنجا سرگرم مطالعه و تحقیق و مذاکرات علمی شد.در همین سال به «دمشق »مسافرت کرد و قریب یک سال و اندی در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد و نزد شیخ محمد بن مکی حکیم وفیلسوف بزرگوار،پاره ای از کتب طب و حکمت و هیات را قرائت نمود و در محضردرس شیخ احمد جابر شرکت جست و کتاب «شاطبیه »را که در علم قرائت و تجویداست،بر او خواند.
او به سال 938 ه.ق دوباره به «جبع »بازگشت،ولی نتوانست توقف خود را که موجب توقف علمی او می شد،چندان ادامه دهد،لذا مجددا آهنگ دمشق نمود تا ازآنجا به مصر برود.البته مدتی کوتاه در دمشق درنگ کرد و کتاب «صحیح مسلم »و«صحیح بخاری »را در مدرسه «سلیمیه »نزد«شمس الدین طولون »قرائت کرد و سپس در نیمه ربیع الاول 942 ه.ق به صوب مصر حرکت نمود.مدت مسافرت او از دمشق به مصر،حدود یک ماه به طول انجامید و در میان راه کرامات و خوارق عاداتی از وی مشاهده شد که شاگردش ابن العودی آنها را بازگو کرده است.در مصر نزد شانزده استادبرجسته و دانشمند به اندوختن ذخایر علمی در علوم عربی،اصول فقه،هندسه،معانی،بیان،عروض،منطق،تفسیر و سایر علوم دیگر سرگرم شد.
شاگردش «ابن العودی »تمام اساتید او را در«بغیة المرید»نام می برد که از آن جمله است شیخ ابو الحسن بکری،نویسنده کتاب «الانوار فی مولد النبی »و مجلسی ازاین کتاب در«بحار الانوار»مطالبی نقل کرده است.شهید ثانی در شوال 944 ه.ق به زیارت خانه خدا و نیز زیارت قبر شریف پیامبر اکرم(ص)و ائمه بقیع موفق شد.درصفر 944 ه.ق بار دیگر به موطن خود«جبع »مراجعت کرد.در ربیع الاول 946 ه.ق به زیارت ائمه هدی(ع)در عراق مشرف شد و در پنجم شعبان همان سال به «جبع »بازگشت و چند سالی در آنجا ماند.در ذیحجه 948 ه.ق مسافرت به «بیت المقدس »رادر پیش گرفت و وارد این شهر شد و در محضر شیخ شمس الدین بن ابی اللطیف مقدسی،قسمتی از صحیح مسلم و بخاری را قرائت نمود و از این استاد اجازه روایت رااخذ کرد.پس از آن به موطن خود مراجعت نمود و در آنجا مشغول تحقیق و مطالعه وتدریس گشت.
پس از آن به صوب روم شرقی عزم سفر کرد و در هفدهم ربیع الاول 949 ه.ق از طریق دمشق و حلب وارد قسطنطنیه گردید.این دانشمند بلند همت و سخت کوش به گوشه ای پناهنده گشت و در طی مدت هیجده روز دست اندر کار نگارش رساله ای شد که راجع به ده علم بود.ده مبحث جالب آن را در آن رساله تحریر کرد و آن را نزدقاضی عسکر محمد بن محمد بن قاضی زاده رومی که خود از دانشمندان برجسته آن دیار به شمار می رفت،فرستاد.پس از ملاقات او با شهید ثانی، میان آن دو در مسائل مختلف مباحثات و مذاکرات علمی صورت گرفت و نوشته های شهید ثانی و نیزمذاکرات علمی او، قاضی رومی را بر آن داشت که صورت برنامه ای که حاوی وظائف مدارسی بود در اختیار او قرار داده و به او پیشنهاد کرد که در انتخاب مدرسه دلخواه خود مختار است و می تواند افاضات علمی و تدریسی خود را در هر مدرسه ای که مطابق سلیقه اوست اجرا نماید،و در ضمن با اصرار از او درخواست می کرد که در شام یا حلب به انجام وظیفه تدریس بپردازد. شهید ثانی پس از استخاره،اقامت در«مدرسه نوریه »واقع در بعلبک را انتخاب کرد و از سوی قاضی مزبور،اداره امور این مدرسه به وی،واگذار شد.
مدت توقف شهید ثانی در قسطنطنیه چهار ماه به طول انجامید و طبق معمول که لحظه ای را به هدر نمی داد،در طول این مدت کوتاه با سید عبد الرحیم عباسی،نویسنده کتاب «معاهد التنصیص »آشنایی پیدا کرد و با او مجالست و آمد و شد آغاز نمود و ازمحضرش از لحاظ علمی استفاضه می کرد.
در یازدهم رجب از طریق عراق به جبع بازگشت و در مسیر بازگشت خود به زیارت مراقد ائمه اطهار(ع)تشرف حاصل نمود و این مراجعت با نیمه صفر953 ه.ق همزمان بود.او سر انجام در بعلبک اقامت گزید.
شهرت علمی:
او پس از اقامت در بعلبک،در سایه شهرت علمی،مرجعیت یافت و دانشمندان فرزانه و فضلای آن دیار،از دور دست ترین بلاد برای استفاضه علمی به محضر او روی می آوردند و از برکات علمی و اخلاقی او بهره کافی می گرفتند.وی در این شهر، تدریس جامعی را آغاز کرد،به این معنی که چون نسبت به مذاهب پنج گانه جعفری، حنفی،شافعی،مالکی و حنبلی از لحاظ آگاهی علمی کاملا محیط و مسلط بود،براساس تمام این مذاهب پنجگانه تدریس می نمود و در حقیقت فقه مقارن و عقائدتطبیقی را تدریس می کرد و چنانکه سلف صالح او،یعنی شیخ طوسی(قدس سره)برای نخستین بار کتابی در زمینه فقه تطبیقی و حقوق تطبیقی اسلام تالیف کرده بود،شهید ثانی برای نخستین بار تدریس فقه تطبیقی را در شهر بعلبک بنیاد نهاد.توده مردم نیز بر حسب مذهب خود،پاسخ استفتاآت خویش را از محضر او دریافت می کردند.
اقامت دائمی در موطن اصلی:
شهید ثانی پس از اقامت پنج ساله پر بار و ثمر بخش خود در بعلبک،به موطن اصلی خود«جبع »بازگشت و در آنجا به تدریس و تالیف آثار فقهی و علمی مشغول گردید.
یکی از نکته های جالب در مورد آثار علمی او این است که او در نگارش مطالب علمی و فقهی بسیار زبردست و موفق بوده و آثار پر برکتی از خود به یادگار گذاشته است.
در امل الآمل آمده است که شهید ثانی پس از شهادت،دو هزار مجلد کتاب ازخود به جای گذاشت که دویست عدد آن به خط خود شهید بزرگوار بوده و تعدادی ازآن از آثار علمی او و مقداری نیز از مؤلفات دیگران بوده است.
عظمت شخصیت او:
شیخ حسین بن عبد الصمد حارثی،پدر شیخ بهایی می گوید:«روزی بر شهیدثانی وارد شدم و او را متفکر یافتم.او در خویشتن فرو رفته بود.علت این حالت را از اوجویا شدم،به من گفت:«برادرم!چنین می پندارم که من دومین شهید باشم، زیرا درعالم رؤیا سید مرتضی علم الهدی را دیدم که مجلس ضیافتی تشکیل داده و علماء ودانشمندان امامیه و شیعه در آن شرکت داشتند.وقتی من وارد مجلس شدم،سید مرتضی از جا برخاست و به من تهنیت گفت و دستور داد که در کنار استاد«شهید اول »بنشینم.»
در رساله «مسائل السید بدر الدین الحسن الحسینی »که سید مذکور از شیخ حسین بن عبد الصمد پدر شیخ بهائی در این رساله پرسشهایی را مطرح کرده،چنین آمده است:
سؤال:استاد و مولای ما درباره داستانی که از شهید ثانی نقل می شود،چه عقیده ای دارد؟که شهید ثانی از نقطه ای از استانبول(قسطنطنیه)عبور می کرد،شما نیزهمراه او بودید.شهید ثانی به شما گفت:قریبا شخص عالیقدری در این نقطه کشته می شود.آیا این قضیه درست است؟
جواب:آری.
بدین سان چنین پیش بینی صورت گرفت و من مخاطب او در این پیش بینی بودم و به ما نیز چنین گزارش دادند که استاد در همان نقطه به شهادت رسید و این حادثه را ازطریق مکاشفه نفسانی بر خویش،پیش بینی و آینده نگری کرده بود.
در پایان این جواب،پدر شیخ بهایی نام خویش و تاریخ جواب را چنین یادداشت می کند:
شیخ حسین بن عبد الصمد حارثی،هیجدهم ذیحجه سال 983،مکة المشرفة.
در کتاب «مقامات »سید نعمت الله جزائری نیز همین موضوع قید شده است.
کار و تلاش:
شهید ثانی با داشتن چنین مقام و شخصیت برجسته علمی و فقهی،در تامین پاره ای از ضروریات معاش شخصا تلاش می کرد.نوشته اند:وقتی هوا تاریک می شد وشب فرا می رسید،الاغی را که مرکب سواری او بود از خانه بیرون می آورد و به خارج شهر می راند و هیزم فراهم می آورد و بار بر آن می نمود و بدین وسیله سوخت منزل رابرای خانواده اش فراهم می ساخت.
از برکات وجودی این شخصیت بزرگوار،با این فضائل روحی و معنوی،فرزندبرومندی همچون علامه بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر،ابو منصور جمال الدین حسن(صاحب معالم)به ثمر رسید که آثار گرانبهایی در اصول فقه و سایر علوم اسلامی به دنیای شیعه ارمغان آورد.
کتاب «معالم الدین فی الاصول »ابو منصور حسن،جایگزین کتاب اصول فقه فشرده «مختصر ابن حاجب »گشت و چند قرن است که به عنوان کتاب درسی طلاب علوم دینی در حوزه علمی شیعه مورد استفاده قرار می گیرد و مانند کتاب پدر، یعنی «الروضة البهیه »همچنان جاویدان و پایدار است و در پایگاههای حضرت ولی عصر(عج)عطش علمی شاگردان مکتب امیر المؤمنین علی(ع)را فرو می نشاند و قلب آنان را با آبشخورهای پر فیض خود سیراب می سازد.اثر گرانبهای دیگر فرزند چنان پدری،کتاب «منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان »است که کمتردانشمندی می تواند از آن احساس بی نیازی کند.
از نوادگان فاضل او،شیخ محمد بن حسن می باشد.
مرحوم خوانساری صاحب روضات الجنات،درباره شهید ثانی چنین می گوید:
«تا کنون در جمع دانشمندان بزرگ و برجسته شیعه کسی را به یاد ندارم که از لحاظشکوه شخصیت،سعه صدر،خوش فهمی،حسن سلیقه،داشتن نظم و برنامه تحصیلی،کثرت اساتید،ظرافت طبع،معنویت سخن و پختگی و بی نقص بودن آثار علمی به پای او برسد،بلکه این استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهی و قرب منزلت،چنان می نمایاند که تالی تلو معصوم(ع)است و بلافاصله در رده پس از معصومان(ع)قراردارد.» (3)
شهید ثانی به هنگام میزبانی از واردین بی اختیار می گشت و در پذیرایی ازمیهمانان و تامین حوائج متقاضیان در حد ایثار و فداکاری می کوشید.
اساتید شهید ثانی:
از مجموع بحثها و مدارک تاریخی دیگری که در زندگی این شهید عالیقدر دردست داریم،به این نتیجه می رسیم که شهید ثانی با مسافرتهای متعدد خود،در صددیافتن اساتیدی بود که بتواند بیشترین بهره های علمی را از محضر آنان به دست آورد.
اگر چه نمی توانیم نام تمام اساتید او را بر شماریم،ولی به خاطر مزید اطلاع از آن اساتیدی نام می بریم که اسامی آنان در مدارک تاریخی ضبط شده است و شهید ثانی ازمحضر آنان مستفیض گشته است و می نمایاند که شهید از درس اکثر اساتید برجسته درتمام مذاهب پنجگانه اسلامی استفاده شایان کرده است.اینک تعدادی از آنان:
1-پدر او،احمد عاملی جبعی(م 925 ه.ق)در میس
2-شیخ علی بن عبد العالی میسی(م 938 ه.ق)در میس
3-شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف،در دمشق
4-سید حسن بن جعفر کرکی،در کرک نوح
5-شیخ احمد بن جابر،در دمشق
6-شمس الدین طولون دمشقی حنفی،در دمشق
7-شیخ ابو الحسن بکری
8-شیخ شمس الدین ابو اللطیف مقدسی،در بیت المقدس
9-سید عبد الرحیم عباسی،در قسطنطنیه
10-ملا حسن جرجانی
11-ملا محمد استر آبادی
12-ملا محمد علی گیلانی
13-شهاب الدین بن نجار حنبلی
14-زین الدین حری مالکی
15-شیخ ناصر الدین طلاوی کفعمی
و استادان دیگری که در طی سفرهای علمی خود با آنان آشنا شده بود و به وسیله آنها اندوخته های علمی خود را لحظه به لحظه فزاینده تر نموده است.
تالیفات و آثار علمی شهید ثانی:
آثار علمی این دانشمند پاک نهاد به دهها کتاب و رساله علمی می رسد و علی رغم اشتغالات دیگر تدریسی،حدود هفتاد اثر علمی از خود به جای گذاشت که ما به برخی از آنها دست یافته و یا با نام پاره ای از آنها ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف آگاهی یافته ایم.
تالیفات شهید ثانی که از«روض الجنان »آغاز می شود و به «الروضة البهیه »ازلحاظ تاریخ تالیف پایان می گیرد،واقعا همچون روضه و بوستانی است که هرپژوهشگر دانشهای دینی را با مناظر دل انگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خود رادر میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویه ای از این بوستان و آبشخورهای آن سیراب گردد و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تالیفات استنشاق نماید.
آثار شناخته شده این عالم بزرگوار و فقیه عالیقدر را بر حسب ترتیب موضوعی در زیر یاد می کنیم:
الف- کتب و رسالات فقهی:
1-روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان،که ظاهرا نخستین اثر علمی این بزرگوار است که به تاریخ جمعه 25 ذی القعده 949 تالیف کرده است.
2-مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام که تاریخ پایان کتاب دیات آن 2ربیع الاول 964 است. (4)
3-الفوائد العملیة فی شرح النفلیة
4-المقاصد العلیة فی شرح الالفیة،در19 ربیع الاول 950
5-نتایج الافکار فی حکم المقیمین فی الاسفار،در دوشنبه 27 رمضان 950
6-رسالة فی ارث الزوجة من العقار،در956
7-رسالة فی احکام الحیوة،در سه شنبه 25 ذی الحجه 956
8-رسالة فی وجوب صلوة الجمعه
9-رسالة فی الحث علی صلوة الجمعه،این رساله،به جز رساله قبلی می باشد.
10-رسالة فی تحریم طلاق الحائض الحامل المدخول بها،الحاضر زوجها
11-رسالة فی حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها
12-رسالة فی تحقیق النیة
13-مناسک الحج الکبیر
14-مناسک الحج الصغیر
15-رسالة فی عدم جواز تقلید المیت
16-الفتاوی المختصره،غالبا در مسائل مربوط به عبادات است.
17-رسالة فی انفعال ماء البئر
18-رسالة فیما اذا احدث المجنب حدثا صغیرا فی اثناء الغسل
19-رسالة فیما اذا تیقن الحدث و الطهارة و شک فی السابق منهما
20-المسائل النجفیه(که هنگام بازگشت از استانبول(قسطنطنیه)به نجف،به آنها پاسخ نوشته است.)
21-مسائل جبل عامل،که پس از مراجعت از مکه در جبل عامل پاسخ آنها رانگاشته است.
22-رسالة فی عدم قبول الصلوة الا بالولایة
23-الرسالة الاسطنبولیة فی الواجبات العینیه که هم در فقه و واجبات علمی وهم در مسائل اعتقادی است،در 12 صفر 952 ه.ق
24-الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة،که آن را در مدت 6 ماه و6 روز،یا15 ماه تالیف کرده است.
25-حاشیة المختصر النافع 26-حاشیة ارشاد الاذهان
27-حاشیه قواعد الاحکام
28-حاشیه شرایع الاسلام
ب-کتب درایه:
29-البدایة فی علم الدرایة.شهید ثانی در این علم شاید نخستین دانشمند شیعی باشد که دست اندر کار تالیف مهم در این رشته باشد.
30-شرح البدایة فی علم الدرایة
ج-کتب اصول فقه:
تمهید القواعد الاصولیة لتفریع الاحکام الشرعیه.این کتاب دارای 100 قاعده اصولی و 100 قاعده ادبی است که در اول محرم 958 ه.ق تالیف کرده است.
د-کتب مربوط به حدیث:
32-غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین
33-شرح حدیث «الدنیا مزرعة الآخرة »
34-کتاب فی الاحادیث.مرحوم شیخ حر عاملی گوید:حدود هزار حدیث به خط شهید ثانی دیدم که از«مشیخه »حسن بن محبوب انتخاب کرده بود.
ه-کتب ادعیه:
35-رسالة فی الادعیه
36-رسالة فی آداب الجمعه
و-کلام:
37-حقائق الایمان یا تحقیق الاسلام و الایمان.در شب دوشنبه،هشتم ذی القعده 954 ه.ق
ز-تفسیر:
38-رسالة فی شرح بسمله
ح-نحو:
39-منظومة فی النحو
40-شرح المنظومة فی النحو
ط-اخلاق و عرفان دینی:
41-منار القاصدین فی اسرار معالم الدین،در تعلیم و تربیت و اخلاق و عرفان
42-منیة المرید فی آداب المفید و المستفید،در آداب تعلیم و تعلم که کتابی فوق العاده مفید را در امر آموزش و تربیت می باشد که صحیح ترین و کامل ترین ترجمه آن توسط دانشمند محترم،جناب آقای دکتر سید محمد باقر حجتی انجام پذیرفته است.
43-مسکن الفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد(آرام بخش دل به هنگام از دست دادن دوستان و فرزندان)که این کتاب را پس از حادثه از دست دادن چند فرزند،پیش از شیخ حسن صاحب کتاب معالم الاصول در تسلی خاطر خویش و دیگران،در روزجمعه اول رجب 954 ه.ق نگاشته است.
44-تلخیص مسکن الفؤاد
45-کشف الریبة عن احکام الغیبة
46-التنبیهات العلیه علی وظائف الصلوة الغیبیة،یا«اسرار الصلوة »که در اسرارعرفانی و نکات و آداب درونی و باطنی نماز می باشد و با استمداد از احادیث در9 ذی الحجه 951 تحریر شده است.
اینها برخی از آثار و تالیفات مرحوم شهید ثانی بوده که بر آن اطلاع یافته شد. (5)
ماجرای شهادت او:
برای هر فرد با وجدانی سخت دردناک است که ببیند جان شخصیتهای پرارزش علمی،قربانی غرضهای آلوده و منافع ناچیز دنیوی افراد مغرضی گردد.شهید ثانی نیزمانند همه شهدای فضیلت،قربانی مطامع دنیوی فردی فرومایه گشت. فردی که تصفیه حساب خصوصی او باعث شد،چنین دانشمند با فضیلتی کشته شود.
دو نفر از مردم «جبع »برای مرافعه و محاکمه به شهید ثانی مراجعه کردند.او نیزطبق موازین دینی و ضوابط شرعی،دعوی را فیصله داد.طبیعی است در مرافعات،هردو طرف منتفع نیستند،نتیجه به نفع یکی از طرفین و به ضرر دیگری فیصله یافت.
شخص محکوم از این داوری به خشم آمد و نزد قاضی «صیدا»رفت و از او سعایت کرد که شهید ثانی رافضی و شیعه است. قاضی جریان را به سلطان سلیم اطلاع داد.ازطرف او برای دستگیر کردن شهید،شخصی مامور شد در پی گیری این ماموریت اووارد جبع شد،از مردم شهر سراغ شهید را می گرفت،به او گفتند که در شهر نیست.
شهید ثانی اصولا به علت محیط ناسالم و جو آلوده مردم زمان،غالبا عزلت اختیار می کرد و فقط برای اقامه نماز صبح به مسجد می رفت و اکثر اوقات با حالتی آمیخته به بیم و هراس به سر می برد و خویشتن را از منافقان پنهان می کرد و غالبا به تنهایی سرگرم تحقیق و مطالعه و تالیف بود.همزمان با ورود مامور کذایی،استاد درانگورستان خود سرگرم تالیف کتاب بوده است.این مامور موفق به دستگیری او نشد،چون به خاطر شهید گذشت که به سفر حج برود.مقدمات سفر مکه را آماده ساخت ودر محملی که با روپوش بود نشست تا کسی او را نبیند و نشناسد.
قاضی صیدا به سلطان روم(عثمانی)نامه ای نوشت که در بلاد شام(سوریه)مردی عالم زندگی می کند که بدعت گزار و بیرون از مذاهب چهارگانه اهل سنت ودست اندر کار نشر و تبلیغ عقائد خود می باشد.سلطان سلیم شخصی به نام «رستم پاشا»را که وزیر او بود،برای دستگیری شهید مامور ساخت و گفت باید او را زنده دستگیر کنی تا با دانشمندان استانبول(قسطنطنیه)مباحثه کند و از عقائد او تفتیش شودتا سرانجام از مذهب و آئین او مطلع گردند.رستم پاشا به جبع آمد و از شهید پرس وجو کرد.به او گفتند که به سفر حج رفته است.این مامور در اثناء راه مکه به شهید ثانی رسید و او را دستگیر کرد.شهید ثانی به او گفت:به من مهلت ده تا سفر حج را به انجام رسانم و من فرار نمی کنم و مناسک حج را زیر نظر و مراقبت تو انجام می دهم.پس ازانجام مناسک به هر صورتی که دلخواه توست با من عمل کن.
رستم پاشا راضی شد که شهید ثانی مراسم حج را برگزار کند و پس از پایان مراسم حج،شهید را به روم(عثمانی)برد.آنگاه که او را وارد کشور عثمانی نمود،درراه به شخصی برخوردند.آن شخص از مامور سؤال کرد که این مرد کیست؟گفت ازدانشمندان شیعه امامیه است که بر حسب ماموریت او را نزد سلطان می برم.آن شخص گفت:تو درباره این مرد در اثناء راه کوتاهی کرده و او را آزار رسانده ای،ممکن است درحضور سلطان از تو شکایت کند و دوستان و یاران او نیز به حمایت و دفاع از وی برخیزند و برای تو موجبات ناراحتی و احیانا قتل فراهم کنند.صلاح در این است که درهمین جا سرش را از بدن جدا کنی و سربریده او را نزد سلطان ببری.این مرد فرومایه و پست فطرت در کنار دریا استاد بزرگوار را شهید کرد. آنگاه سر بریده او را حضورسلطان آورد.سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبیخ قرار داد و به وی گفت:
من تو را مامور ساخته بودم که او را زنده بیاوری،بنابراین به چه مجوزی او را کشتی؟
سید عبد الرحیم عباسی که با شهید ثانی سابقه دوستی و آشنایی داشت،با دیدن سر بریده شهید ثانی سخت متاثر گردید و سعی کرد تا سلطان را وادارد که این مرد پلیدرا به قصاص خود برساند.بالاخره مساعی او مؤثر واقع شد و رستم پاشا به جرم این جرم بزرگ،محکوم به مرگ گردید.
مؤلف کتاب لؤلؤة البحرین می نویسد:«در بعضی از کتب و منابع معتبر راجع به کیفیت دستگیری و شهادت شهید ثانی دیدم که به دستور سلطان سلیم پادشاه روم(ترکیه فعلی)در مکه در خود مسجد الحرام پس از اقامه نماز عصر دستگیر شد و دریکی از خانه های مکه تحت نظر به سر برد.سپس او را از راه دریا به قسطنطنیه بردند ودر آن شهر او را شهید کردند و شهادت او در سال 966 ه.ق رخ داده است.
مدت سه روز جسد او بر روی زمین ماند و کسی او را دفن نکرد.سرانجام جسد شریف او را به دریا افکندند.خدای متعال غریق رحمتش فرماید و با امامان معصوم(ع)محشور فرماید که در تحقق آرمانشان،خویشتن را قربانی ساخت و طعمه ماهیان دریا گردید.» (6)
پی نوشتها:
1- برخی در مورد کلام استاد شهید مطهری،جایی که می فرماید:«ظاهرا اهل طوس بوده است،از این روگاهی الطوسی الشامی امضاء می کرده است »گفته اند که اصل آن «الطوسی الشامی »بوده است.«طلوسه »روستایی از جبل عامل می باشد، گویا در اعیان الشیعه،ج 7،ص 143 و ریحانة الادب،ج 3،ص 28 آمده است.با مراجعه ای که به آدرس اخیر داشتیم،چنین مطلبی نبود.جهت حفظ امانت مطلب استاد به همان صورت اصلی نقل گردید.مشاهیر دانشمندان اسلام،قمی،ج 3، صفحات 370 تا 380.
2- آشنایی با علوم اسلامی،ص 303.
3- روضات الجنات،ج 3،ص 387- 352،کد معرفی 306.
4- در حق این کتاب گفته اند:
لو لا کتاب مسالک الافهام ما اتضحت طریق شرائع الاسلام کلا و لا کشف الحجاب مؤلف عن مشکلات غوامض الاحکام
5- این مقاله ارزنده از پیشگفتار ترجمه شرح منیة المرید شهید ثانی که به قلم استاد متتبع و توانا،برادر گرامی جناب آقای دکتر سید محمد باقر حجتی تنظیم یافته بود.با کسب اجازه از معظم له،نقل گردید.خداوندمتعال به او جزای خیر عنایت فرماید.قابل ذکر است که ترجمه استاد،کامل ترین و صحیح ترین ترجمه منیة المرید می باشد که به نام «آداب تعلیم و تعلم در اسلام »از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و انتشاریافته است.
6- معجم رجال الحدیث،ج 7،ص 372 تا377.