گاه مردم فاسد می شوند و کیفر دنیوى آنها چنین حکومتهایى است؛ همان گونه که على(علیه السلام) در وصیّت نامه خود درباره کسانى که نهى از منکر را ترک مى کنند فرمود: «اگر چنین کنید بَدان بر شما مسلّط مى شوند، سپس هر قدر دعا مى کنید، مستجاب نمى شود».
کسی که به ذات پاک پروردگار و عدالت او ایمان دارد، معتقد است که اساس این عالم، بر عدالت بنا شده، و ظلم و ستم بر خلاف طبیعت جهان آفرینش است، پس چرا گروهى از جبّاران بر صحنه جهان ظاهر شده و بر انسان ها ظلم روا می دارند؟ چرا با توجّه به عدل پروردگار، به این گروه امکان فعّالیت داده شده است؟
این امر علل مختلفى مى تواند داشته باشد، که در ادامه به آن ها می پردازیم؛
مردم فاسد می شوند!
گاه مردم فاسد می شوند و کیفر دنیوى آنها چنین حکومتهایى است؛ همان گونه که على(علیه السلام) در وصیّت نامه خود درباره کسانى که نهى از منکر را ترک مى کنند فرمود:
در عصر پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در جنگ هایى همچون جنگ «احزاب»، زمانى نصرت الهى فرا رسید که لشکر اسلام در شدیدترین فشارها قرار داشت و تا به آن مرحله رسیده بود که قرآن مى فرماید: « از شدّت ترس و ناراحتى جانها به لب رسیده بود... و مؤمنان در آزمون سختى قرار گرفته بودند و شدیداً به لرزه در آمده بودند»( سوره احزاب/ 10-11)
«اگر چنین کنید بَدان بر شما مسلّط مى شوند، سپس هر قدر دعا مى کنید، مستجاب نمى شود».
ستمگران هم خوبی هایی دارند!
گاه افراد ظالم و ستمگر داراى کارهاى نیکى هستند که به خاطر همان نیکى ها، مدّتى به آنها مهلت داده مى شود. همان گونه که در حدیثى نقل شده است که: «موسى(علیه السلام) به پیشگاه خداوند عرضه داشت، فرعون را چهارصد سال مهلت دادى در حالى که او ادّعاى خدایى مى کند و پیامبر و آیاتت را تکذیب مى نماید! خطاب آمد که او مردى خوش اخلاق و سهل الحجاب است (یعنى مردم به آسانى مى توانند به او دسترسى پیدا کنند) من دوست داشتم که پاداش این صفات خوب را به او بدهم»
خداوند مهلت اندیشه می دهد!
دلیل سوم همان فرمایش امام علی در نهج البلاغه است که مى فرماید: «خداوند هرگز ستمگران دنیا را درهم نشکسته، مگر بعد از آنکه به آنان مهلت داده و نعمت فراوان بخشیده (تا فرصت فکر و اندیشه را داشته باشند و شکر نعمت هاى الهى را بجا آورند، ولى غالباً به جاى شکرِ نعمت، مغرور شدند و بر ظلم خود افزودند!)»
خداوند مهلت گناه می دهد!
دلیل چهارم این است که برخى از آنان به هیچ وجه قابل هدایت نیستند؛ خداوند به آنها مهلت مى دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین تر شود و مجازاتشان شدیدتر گردد. درست مانند کسى که از درختى بالا رود، هر چه بالاتر رود، سقوط او دردناکتر و شکننده تر است. قرآن مى فرماید: «آنها که کافر شدند (و راه طغیان پیش گرفتند) تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم به سودشان است. ما به آنان مهلت مى دهیم فقط براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند و براى آنها عذاب خوارکننده اى (آماده شده) است».( سوره آل عمران/ 178)
سختی ها آزمون است!
امام علی علیه السلام، به سؤالات ناخواسته اى که در ذهن یارانشان، از پیروزى هاى بنى امیّه پدید می آید، این گونه پاسخ می گوید که: «هرگز استخوان شکسته هیچ امّتى را ترمیم نکرده، مگر بعد از تحمّل مشکلات و آزمون ها.» این سخن امام، وجوب وحدت در دین و تفرقه نداشتن در آراء را گوشزد مى کند.
«موسى(علیه السلام) به پیشگاه خداوند عرضه داشت، فرعون را چهارصد سال مهلت دادى در حالى که او ادّعاى خدایى مى کند و پیامبر و آیاتت را تکذیب مى نماید! خطاب آمد که او مردى خوش اخلاق و سهل الحجاب است (یعنى مردم به آسانى مى توانند به او دسترسى پیدا کنند) من دوست داشتم که پاداش این صفات خوب را به او بدهم»
هر جمعیّتى که برای یارى دین از انبیا تبعیّت کرده اند و یا براى رسیدن به دنیا از پادشاهشان پیروى کرده اند به مقصود نرسیده اند، مگر پس از سپرى کردن دوران ضعف و ناتوانى، و حمایت کردن از یکدیگر، و گرفتار شدن به دشواریهاى طاقت فرسایى که موجب آمادگى توسّل بدرگاه خداوند متعال شده است و دلهاى آنها را به هم نزدیک و اراده آنها را براى رسیدن به پیروزى آماده کرده است.
کجاست چشم بینا و گوش شنوا؟!
در عصر پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در جنگ هایى همچون جنگ «احزاب»، زمانى نصرت الهى فرا رسید که لشکر اسلام در شدیدترین فشارها قرار داشت و تا به آن مرحله رسیده بود که قرآن مى فرماید: « از شدّت ترس و ناراحتى جانها به لب رسیده بود... و مؤمنان در آزمون سختى قرار گرفته بودند و شدیداً به لرزه در آمده بودند»( سوره احزاب/ 10-11)
البته این وقایع براى آنها که چشم باز و گوش شنوا و قلب دانا دارند باعث عبرت است، لذا مولای متقیان علیه السلام، مى فرماید: «ولى نه هر کس که مغز دارد اندیشمند است، و نه هر صاحب گوشى شنوا، و نه هر صاحب چشمى بینا.»
کلام پایانی
صفحات تاریخ بشر پر از درس هاى عبرت است. دوران کوتاه عمر ما نیز، اگر درست بنگریم! مملوّ از این درس ها است؛ بلکه در و دیوار عالم هستى را عبرت ها پوشانده است...ولى افسوس! آنان که باید ببینند و بشنوند و بخوانند و عبرت گیرند، اندکند و به همین دلیل، در راههاى خطا گام مى نهند و به سرنوشت هاى شوم و ناگوار، در دنیا و آخرت، مبتلا مى گردند.
منابع:
- نهج البلاغه، نامه 47؛ خطبه 88.
- بحارالانوار، ج 13، ص 129.
- ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، ص 644.
فرآوری: حامد رفیعی
منبع : پایگاه تبیان