ماهان شبکه ایرانیان

زندگی ات را لذت بخش کن!

حضرت علی علیه السلام، در مقایسه‌ی انواع زیبایی‌ها، زینت باطن را بر زینت ظاهر ترجیح داده می فرمایند: «زینت باطن‌ها، زیباتر از زینت ظاهر است»؛ یا فرموده اند: «زینت به زیبایی و نیکویی صواب و حقیقت است، نه به نیکویی لباس

زندگی ات را لذت بخش کن!


حضرت علی علیه السلام، در مقایسه‌ی انواع زیبایی‌ها، زینت باطن را بر زینت ظاهر ترجیح داده می فرمایند: «زینت باطن‌ها، زیباتر از زینت ظاهر است»؛ یا فرموده اند: «زینت به زیبایی و نیکویی صواب و حقیقت است، نه به نیکویی لباس.»

زیبایی چیست؟
درباره چیستی زیبایی، سخنان و نظرات فراوان وجود دارد. این مسأله همواره حالتی معما گونه داشته است، چرا که اشیایی که زیبا دانسته می‌شوند چنان متنوع هستند که به سختی می‌‌توان یک کیفیت واحد که جملگی در آن مشترک باشند را تعیین کرد. یک شعر زیباست ، یک پرنده زیباست، چنان که یک ترانه، یک رفتارو یک انسان، نیز زیبا هستند. بعضی از فیلسوفان، مشخصاً افلاطون، بر این عقیده استوار بوده‌اند که «زیبایی» آن کیفیتی است که تمام این اشیاء آن را دارا هستند و به مدد آن زیبا دانسته می‌‌شوند. میتوان گفت مشخصه های اصلی زیبایی عبارتند از:
1- ملازم با لذّت است یا اصولاً همان انبساط روانی؛
2- ملازم با مطلوبیت است، یعنی چیز زیبا برای شخص مُدرِک، مطلوبیت و ارزش می‌نماید؛
3- شگفت‌انگیزی به ارمغان می‌آورد.
زیبایی ها دو دسته اند!
قرآن کریم، ایمان سرآمد همه آراستگی‌های باطنی است؛ یعنی ایمان، مایه زینت و آراستگی روح آدمی است: «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ اْلإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ...»( حجرات/7) حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام هنگام برشمردن نشانه‌های پرهیزگاران می‌فرماید: از نشانه‌های پرهیزگاران (این است که)... در دین‌داری نیرومندند، نرم‌خو و دور اندیش هستند و ایمانی سرشار از یقین دارند. در دانش اندوزی حریص بوده و با داشتن دانش، بردبارند. در توانگری نیز میانه رو بوده و در عبادت، فروتن و در تهی دستی، آراسته (هستند).
هر کس که در این فصل از نهج البلاغه دقت کند، در مى‌یابد و مى‌پذیرد که معاویه، درست مى‌گوید که: «کسى جز على راه فصاحت را براى قریش ایجاد و هموار نکرد. اگر تمام فصحاى عرب در یک مجلس فراهم آیند و این خطبه، خوانده شود، جاى آن دارد که همگى به سجده بیفتند».
ایمان به روح انسان، زیبایی می‌بخشد و در نقطه مقابل، کفر، شرک و معصیت الهی، مایه زشتی و برهم زدن آراستگی روح آدمی است. با توجه به آیات و روایات، زیبایی وآراستگی به دو دسته تقسیم می‌شود: زیبایی ظاهر و زیبایی باطن.
زیبایی به لباس نیست!
امیر کلام و هنر حضرت علی علیه السلام، در مقایسه‌ی انواع زیبایی‌ها، زینت باطن را بر زینت ظاهر ترجیح داده می فرمایند: «زینت باطن‌ها، زیباتر از زینت ظاهر است»؛ یا فرموده اند: «زینت به زیبایی و نیکویی صواب و حقیقت است، نه به نیکویی لباس.»
امام علی علیه السلام، بر این مبنا، زیبایی مرد را حلم، وقار، حُسن خلق و رفتار و کردار، عبادت خاشعانه، صدق و راستی معرفی کرده است. بنابراین زیبایی در مکتب علوی به زینت‌های صوری و حسی محدود نمی‌گردد و زیبایی‌های معقول و فرا حسی را نیز در بر می‌گیرد.
اخلاق زیبا
والاترین زیبایی از نگاه پیشوایان ما حسن اخلاق است، که اثرات مادی و معنوی فراوانی در زندگی انسان دارد. و نه تنها محبوبیت نزد مردم را افزایش می دهد بلکه رضایت خداوند را در پی خواهد داشت؛ امام على علیه السلام در اشاره ای دقیق و لطیف تأثیرعادت به رفتار زیبا را اینگونه شرح می دهند: «عَوِّدْ نَفْسَکَ الْجَمیلَ فَبِاعْتیادِکَ اِیّاهُ یَعودُ لَذیذا؛ خودت را به کارهاى زیبا عادت بده که اگر به آنها عادت کنى، برایت لذت بخش مى شوند.» و هم چنین می فرمایند : «فى سَعَةِ الاَْخْلاقِ کُنوزُ الاَْرْزاقِ؛ گنج هاى روزى در وسعت اخلاق نهفته است.»
ایمان به روح انسان، زیبایی می‌بخشد و در نقطه مقابل، کفر، شرک و معصیت الهی، مایه زشتی و برهم زدن آراستگی روح آدمی است. با توجه به آیات و روایات، زیبایی وآراستگی به دو دسته تقسیم می‌شود: زیبایی ظاهر و زیبایی باطن.
کلام زیبا
گفتار و نوشتار و ادبیات زیبا، همراه با ضوابط فصاحت و بلاغت، یکی دیگر از مصادیق زیبایی است، که امیر بیان و پیشوای بلاغت، سرچشمه‌ی آن است. آن حضرت در این باره می‌فرماید: «زیباترین و بهترین سخن آن است که نظام نیکو آن را آراسته باشد و خواص و عوام مردم آن را بفهمند.»
زیباترین کلامی که در برابرش به سجده می افتند
ابن ابی‌الحدید، شارح نهج‌البلاغه در وصف یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه، می گوید: کسى که مى‌خواهد به وعظ و نصیحت و بیم دادن و هراسان ساختن، به قصد بیدارى و تنبیه بپردازد، کسى که مى‌خواهد دلهاى سنگین را به لرزه در بیاورد و چهره واقعى دنیا را نشان بدهد، ‌باید در این خطبه دقت کند و به پیروى از چنین‌ خطبه فصیح و شیوایى سخن بگوید. هر کس که در این فصل از نهج البلاغه دقت کند، در مى‌یابد و مى‌پذیرد که معاویه، درست مى‌گوید که: «کسى جز على راه فصاحت را براى قریش ایجاد و هموار نکرد. اگر تمام فصحاى عرب در یک مجلس فراهم آیند و این خطبه، خوانده شود، جاى آن دارد که همگى به سجده بیفتند».
کلام آخر
بدیهی است که در پایان هر سخنی درباره زیبایی، چنین سوالاتی پیش بیاید که؛ آیا ممکن است یک چیز غیراخلاقی زیبا باشد؟ به عبارت دیگر ممکن است خیر و زیبایی در دو راه متفاوت در حرکت باشند؟ نبودن خیر و زیبایی در روابط فردی و اجتماعی، حاصلش خستگی و دلزدگی است؛ امام على علیه السلام فرمودند: «مَنْ ساءَ خُلْقُهُ مَلَّهُ اَهْلُهُ؛ هر کس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته مى شوند.»
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 193؛ حکمت 65
- تحف العقول، ص 214.
- شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلی، ذیل خطبه 212، ج 3، ص 51؛ ج20، ص266، ح92
- کافى، ج 8 ، ص 23.

فرآوری: حامد رفیعی 


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان