همه باید ید واحده باشیم
علیرضا مجیدی، پژوهشگر مسائل خاورمیانه درباره تبعات این ترور و کلا عملیاتهای رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت گفت: «به نظر میرسد که نقطه اشتراک این است که هر اتفاقی تا الان افتاده و گذشته، مربوط به گذشته است؛ الان در نقطهای هستیم که باید متناسب با این لحظه تصمیم بگیریم. مهمترین مساله در حال حاضر این است که ما باید بتوانیم در این شرایط استثنایی ید واحده را تشکیل دهیم.» پژوهشگر مسائل خاورمیانه افزود: «در این شرایط استثنایی، درگیر شدن ما در داخل و به طور کل درگیر شدن بین نیروهای محور مقاومت و انتقاد و سرزنش یکدیگر اصلا به صلاح نیست و میتواند آسیب بسیاری وارد آورد. ما باید از این مقطع عبور کنیم و در عبور از این مقطع و شرایط حساس فقط باید سعی کنیم کل ایران در درجه اول و کل شبکه نیروهای مقاومت در درجه بعد ید واحده شوند.»
مجیدی با اشاره به اینکه اساسا از ابتدا گروههای مقاومت در شرایطی تشکیل شدند که چه از لحاظ تکنولوژی و چه از لحاظ سلاح در وضعیت پایینتری نسبت به رژیم صهیونیستی قرار داشتند، توضیح داد: «اما گروههای مقاومت به اقتضای امکاناتی که داشتند در سطح راهبردی میتوانستند محاسباتی داشته باشند که برنامهها و محاسبات طرف مقابل را برهم میزد.» وی تاکید کرد: «ما تمام این موقعیتها را قبلا تجربه کردیم؛ دهه 80 و 90 میلادی همین مقاومت اسلامی لبنان چنین وضعیت حساسی را تجربه کرد. باید توجه داشته باشیم رژیم صهیونیستی همواره از لحاظ تکنولوژی، ارتباطی و رصد و نوع سلاح از نیروهای محور مقاومت جلوتر بوده است، ولی محور مقاومت طرفی نبود که شکست کامل بخورد و در سطح راهبردی میتوانست برنامهریزیهایی علیه این رژیم انجام دهد تا برنامههای آن را مختل کند.»
همچنین مجیدی با بیان اینکه در دهه 80 میلادی حزبالله لبنان در شرایطی تاسیس شد که آقای نبیه بری جزو شورایی بود که تصمیم گرفته بودند با اسرائیل توافق کنند، ادامه داد: «در آن مقطع اسرائیل، لبنان را اشغال کرده بود و در همان شرایطی که در برخی مناطق مسلماننشین شیعه و سنی، لبنان پرچم سفید را در برابر اسرائیل بالا برده بود، حزبالله لبنان تاسیس شد. با تاسیس حزبالله، جنگ داخلی لبنان تمام شد و توافقنامه طائف به امضا رسید.»
پژوهشگر مسائل خاورمیانه تشریح کرد: «در مقطعی حزبالله و جنبش امل نیز با یکدیگر میجنگیدند که به آن جنگ برادری میگویند. ولی بعد شرایط به سمتی رفت که اول جنگ داخلی لبنان پایان یافت و سپس اسرائیل از جنوب لبنان اخراج شد؛ بعد ارتش جنوبی که مزدوران اسرائیل بودند، فرار کردند و جنوب لبنان یکدست شد. بعد هم ائتلافی شکل گرفت که سه دهه باقی ماند. این روند تا امروز ادامه پیدا کرده است.» به گفته مجیدی، شرایطی که حزبالله لبنان در زمان تاسیس این حزب داشت، شرایطی که حزبالله لبنان در سالهای 89-1988 تجربه کرد یا شرایطی که حزبالله در سال 2006 تجربه کرد از الان سختتر بود. در سال 2006 پساز ترور ناموفق شهید سیدحسن نصرالله تا سه روز رسانهها بیخبر بودند و نمیدانستند که چه خبر است. مجیدی در نهایت گفت شاید طرف اسرائیلی تفوق داشته باشد اما این تفوق به گونهای نیست که بتواند تبدیل به هژمون شود. این تفوق به این صورت است که حزبالله نمیتوانست عملیات هجومی داخل اسرائیل انجام دهد و آنجا را آزاد کند اما توان آن را داشت که خاک لبنان را با توجه به بافت جمعیتی آن آزاد کند. اساسا برنامهریزی و استراتژی یعنی اینکه شما مقدورات و داراییهای خود را بسنجید و متناسب با آن برنامهریزی کنید؛ نه بلندپروازی کنید و نه داراییهایتان را نادیده بگیرید.
تقویت انسجام درونی محور مقاومت
داود احمدزاده، کارشناس مسائل خاورمیانه نیز درباره ترور رهبر حزبالله لبنان گفت: «سیدحسن نصرالله یک شخصیت برجسته هم در لبنان، هم در محور مقاومت و هم در کل منطقه بود که رهبری محور مقاومت را علیه رژیم صهیونیستی بر عهده داشت. بنابراین شهادت ایشان میتواند از نظر تشکیلاتی و سازماندهی محور مقاومت، ضررهایی را به حزبالله و محور وارد کند.» وی باتوجه به کادرسازیهایی که حزبالله انجام داده، تشریح کرد: «رهبری محور مقاومت بهرغم شخصیت برجسته و بالای سیدحسن، منحصر به فرد نبوده و در این شرایط انتظار میرود شخص دیگری که لیاقت رهبری محور مقاومت را داشته باشد، این سمت را بر عهده بگیرد. در این بین محور مقاومت توانایی خود را برای احیای مجدد و مقاومت علیه اسرائیل نشان داده است.»
احمدزاده در پاسخ به اینکه بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، استراتژی محور مقاومت و حزبالله چه خواهد بود، گفت که در این رابطه نکته اساسی این است که اگر اسرائیل بخواهد به صورت زمینی به جنوب لبنان حمله کند، با توجه به تجربه تاریخی قبلی یعنی تجربه سال 1981 این اقدام تجاوزکارانه میتواند رویارویی مستقیم با نیروهای حزبالله را به دنبال داشته باشد. به گفته این کارشناس، توانمندیهای حزبالله در جنگهای زمینی و چریکی آشکار است و این جریان مقاومتی میتواند توانمندی خود را در مقابله با رژیم صهیونیستی نشان دهد.
وی ادامه داد: «از سوی دیگر شهادت سیدحسن نصرالله میتواند انسجام درونی محور مقاومت را بیش از گذشته تقویت کند. با توجه به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر پاسخ همه کشورهای مسلمان و بهخصوص محور مقاومت به شرارتهای اخیر رژیم صهیونیستی در حمله و ترور فرماندهان محور مقاومت میتوانیم شاهد تقویت برخی جبههها در منطقه باشیم. به عنوان مثال احتمالا شاهد ورود جدی حوثیهای یمن و نیروهای مقاومت عراق خواهیم بود که توانمندیهای خوبی دارند و میتوانند در این جنگ اثرگذاری خود را داشته باشند.»
معادله جدید در منطقه
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در این خصوص گفت: «به شهادت رسیدن محبوبترین شخصیت جهان اسلام توسط منفورترین رژیم منطقه، به یک معادله بسیار جدی تبدیل شده که بحث محبوبیت و منفوریت است. الان حزبالله لبنان و پیروان راه سید حسن نصرالله میتوانند از این مساله بیشترین بهرهبرداریها را بکنند.» وی افزود: «در حال حاضر این عملیات رژیم صهیونیستی علیه سیدحسن نصرالله، نیرو و پتانسیلی را در جهان ایجاد کرده که باید آن را به سمت تحقق خواستههای رهبر شهید حزبالله هدایت کرد. رژیم صهیونیستی و حامیان آن به دلیل جنایات یک سال گذشتهشان فعلا در شرایط انفعالی قرار دارند که این شرایط، زمینه را برای ضربه زدن به آنها فراهم میکند. هیچگاه در تاریخ ایجاد اسرائیل، این رژیم تا به این حد در معرض خطر خشم عمومی جهان نبوده و از این خشم باید به طور درست بهرهبرداری کرد.»
قنادباشی در پاسخ به اینکه بعد از شهادت سیدحسن نصرالله چگونه حزبالله لبنان میتواند دوباره بازدارندگی خود را ترمیم کند، توضیح داد: «تمامی افرادی که فرماندهی نظامی یا سیاسی را در حزبالله لبنان ایفا کردهاند یا میکنند، آموزشی جز تجربیات عملی ندیده بودند و به واسطه ذکاوت و توانمندیهای فکریشان توانسته بودند در مقام فرماندهی قرار بگیرند. بنابراین اکنون نیز در میان اعضای حزبالله هستند افرادی که بتوانند در این رده قرار بگیرند و حزبالله را به سمت مبارزه با رژیم صهیونیستی هدایت کنند.» این کارشناس گفت که اکنون ساختار فرهنگی و ایدئولوژیک حزبالله و انگیزههایی که میان آنها وجود دارد، سبب میشود که راه سیدحسن ادامه داشته باشد.