عصر ایران؛ مهدیه ملک شیخی- روز جهانی سالمندان هرساله مصادف با اول اکتبر (10مهر) گرامی داشته می شود و فرصتی برای توجه ویژه به جایگاه و نیازهای سالمندان در جامعه فراهم می آورد.
امروزه دغدغه اصلی پژوهشگران صرفاً توجه به افزایش طول عمر نیست، بلکه با نگاهی به آمار میتوان دریافت که اگر چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم فقط "زنده ماندن" بوده است، چالش قرن جدید "زندگی کردن با کیفیت برتر" است.
جامعه پیری شناسی آمریکا در سال 1955 نخستین شعار خود را " افزودن زندگی به تعداد سال ها و نه فقط افزودن تعداد سال ها به زندگی" نام نهاد که نشان از سالمندی موفق دارد.
معنای سالمندی
سالمندی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز شصتوپنجسالگی است. معیار تقسیم بندی سازمان ملل، نسبت جمعیت سال خورده 65ساله و بالاتر در کشورها است، بر مبنای این تقسیم بندی، کشورهای دارای جمعیت جوان کشورهایی هستند که نسبت سالخوردگان آنها زیر چهار درصد است. نسبت سالخوردگان کشورهای دارای جمعیت بزرگسال بین چهار تا شش درصد است و کشورهایی سالخورده شناخته میشوند که نسبت جمعیت سالمند آنها هفت درصد و یا بیشتر باشند.
جمعیت سالمندان در ایران و جهان
سرشماری های انجام شده در ایران حاکی از روند رو به رشد جمعیت سالمند است. جمعیت سالمند در ایران از پنج درصد در سال 1355 به ده درصد در سال 1398 رسیده است و طبق آمارها در سال 1403، جمعیت سالمندان ایران حدود 10میلیون نفر است.
پیشبینی می شود این رقم در سال 1420 به بیست درصد خواهد رسید. در آمریکا، این آمار به حدود 55 میلیون نفر رسیده و در ژاپن، جمعیت سالمند به بیش از 35 میلیون نفر افزایش یافته است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مسیر دو برابر شدن جمعیت سالمندی را در مدت زمان بیشتری پیمودهاند، اما ایران از دسته کشورهایی با بالاترین شیب و شتاب افزایش جمعیت سالمند در جهان است.
از سوی دیگر در ایران نیمی از تختهای بیمارستانی به سالمندان اختصاص یافته و بخش قابل توجه مراجعه کنندگان مطب پزشکان، سالمندان هستند.
حال تصور کنید با دوبرابر شدن جمعیت این قشر، در آیندهای نه چندان دور، چه تعداد تختهای بیمارستانی و امکاناتی از این دست در جهت بهبود حال سال مندان وجود دارد؟!
بدیهی است؛ توجه به جوانی جمعیت در کشور ایران به قیمت نادیده گرفتن سال مندی تمام شده و ما امروز نه با بحران سال مندی مواجهیم، بلکه بهتر است بگوییم؛ سالمندی رها شده است و به عبارت دیگر ما سالمندان را نمیبینیم.
جایگاه خانواده در حمایت از سالمندان
در گذشته سالمندان در جوامع شهری و روستایی در خانوادههای گسترده زندگی می کردند، اما اکنون خانواده هستهای متداول ترین شکل خانواده است. در این شرایط، سالمند جایگاه ویژه خود را از دست داده و به عنوان فرد غیرمولد در نظر گرفته می شود، ارتباطات وی کمتر و شبکه های اجتماعی وی کاهش یافته و ناتوانی و ازکارافتادگی نیز افزایش یافته است.
از آنجایی که مراقبت از افراد سال مند بار مالی سنگینی بر دوش خانواده قرار می دهد، جای خالی حمایت های دولت از سالمندان و خانواده های آنها بیشتر خودنمایی میکند.
عوامل بسیاری مانند کاهش تعداد فرزندان ، مهاجرت، طلاق و ... سبب می گردد تا سال مندان بزرگترین حامی خود یعنی خانواده را برای مراقبت های بهداشتی و روزمره از دست دهند.
پر واضح است؛ به موازات تغییر ساختار و کارکرد خانواده، چتر حمایتی خانواده از سال مندان در حال جمع شدن است. لذا باید نقش سازمان های دولتی و غیر دولتی در تدوین و اجرای سیاست های حمایتی از سال مندان و مراقبان آن ها تقویت شود.
وضعیت سال مندان در خانه و جامعه
درحال حاضر سالمندان در ایران بنا به دلایل گوناگون از قبیل خلاء قانونی در حمایت و ساماندهی سال مندان، فراهم نبودن زیر ساخت های تامین اجتماعی، هزینه های سرسام آور سلامت سال مندان، نبود پوشش فراگیر بیمه ای، کمبود نیروی انسانی متخصص و متناسب نبودن زیر ساخت های شهری، ناوگان حمل و نقل عمومی، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی متناسب با شرایط و نیازهای آنها، سال مندان بدون چتر حمایتی مناسب در نوعی بلاتکلیفی به سر می برند و درصورت نگهداری توسط خانواده، فشار ناشی از کمبودها و هزینه های بالا بر دوش خانواده های مراقب سنگینی می کند.
از سویی تعداد خانوارهای با سرپرست سال مند که فرزندی بزرگ سال در آنها حضور دارد، در مقایسه با گذشته افزایش داشته است. با این حال، به نظر نمی رسد که این هم سکنایی برای رفاه و آسایش بیشتر والدین سال مند بوده باشد. در واقع تغییرات در سبک زندگی سال مندان در ایران در چند دهه گذشته موجب وارد آمدن فشار مضاعف بر سال مندان شده است و آنها علیرغم کهولت سن هم چنان مسئولیت هایی مانند مدیریت خانوار و تأمین ملزومات اعضای آن را بر عهده دارند.
سیاست های رفاهی کشورهای سالمند
دولت ژاپن به عنوان یکی از پیرترین کشورهای جهان با آگاهی از این گذار جمعیتی طبیعی، برنامه ریزی های جامعی را در جهت بهبود شرایط سال مندان به مرحله اجرا گذاشته است، هرچند که بار مالی سنگینی بر دوش دولت می گذارد.ارتقای سطح ارائه خدمات عمومی و اجتماعی به افراد سال مند، برقراری بیمه های مختلف و نیز بالا بردن فرهنگ احترام به سالمندان از جمله این اقدامات محسوب می شود.
در سال های اخیر کشورهای در حال توسعه ( اندونزی) نیز با بهره گیری از بیمه های درمانی بلند مدت و مراقبت های رایگان پس از بازنشستگی توانسته اند، قدم های موثری در مسیر سال مندی فعال بردارند.
پیری و هزار درد
دیدگاه غالبی در بطن جامعه و حتی در میان برخی پزشکان وجود دارد که فرد سال مند تا شکایتی از درد و ناراحتی می کند، تجویزمان این خواهد بود که " پیری است و هزار درد" ، اقتضای سن سال خوردگی همین است.
از این رو هر لحظه سال مندی را مترادف با درد و بیماری برای آنها بازتعریف می کنیم. در حالی که سال مندان در کشورهای توسعه یافته طول و عرض زندگی باکیفیت تری را تجربه کرده و تا سال های طولانی پس از ورود به این گذار سنی هم چنان امیدوار در جامعه به نقش آفرینی می پردازند.
دغدغه سالمندان
مصداق "بازنشسته سالمندی که با حقوق بازنشستگی 11 میلیون تومانی، 70درصد هزینه آزمایشات خود را می پردازد" نشان از وضعیت نه چندان مطلوب سالمندان دارد.
به راستی چرا سهم سالمندان از مجموع قوانین کشور این قدر ناچیز است؟!
تنگناهای اقتصادی، مشکلات معیشتی، فقر و محرومیت های اجتماعی، بزرگ ترین موانع آسایش و امنیت در افراد سالمند است. این امر در سالمندان، زمینه ابتلا به بیماریها را افزایش میدهد و موجب کاهش کیفیت زندگی آنها میشود.
سیاست سالمندی سالم که بر پایه های سلامت، مشارکت و امنیت استوار است، با قوانین متمرکز ناکارآمد محقق نمی شود. امروزه طراحی مراقبت های خانواده محور و اجتماعی حلقه گمشده سیاستگذاری در این حوزه است.
در پایان باید گفت نتایج پیش بینی جمعیت نشان میدهد، با هر سناریویی، ایران در آینده با پدیده سالمندی جمعیت روبه رو خواهد شد و این امر اجتناب ناپذیر است، حتی چنانچه نرخ باروری نیز تکانی بخورد، جمعیت جوان حاضر (متولدین دهه شصت) تا سه یا چهار دهه دیگر وارد دوران سالمندی خواهند شد و این مهم نیازمند به کارگیری سیاست سالمندی سالم است.