عصر ایران- در حالی که خبرهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که انتصاب خانم حمیده زرآبادی به عنوان اولین استاندار زن در ایران قطعی شده (هر چند هنوز مشخص نیست که برای کدام استان در نظر گرفته شده) یادداشت یکی از فعالان رسانهای در استان بوشهر از این منظر قابل توجه است که مطالبه انتخاب یک زن به عنوان استاندار گسترده شده است:
راضیه عقیلیمهر: چندی پیش خانم فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت در گفتوگو با ایرنا عنوان کرد دولت در تلاش است حضور زنان در سمت استان را محقق کند و اگر اینگونه نشد به طور حتم انتصاب زنان در سطح معاون استاندار را شاهد خواهیم بود.
این خبر نوید بخش اتفاقهای خوب برای حضور بانوان در سمت های تصمیمگیری کلان است. هر چند رسیدن حداکثری بانوان به سطح استاندارد در عرصه های مدیریت کشور در مقایسه با آقایان، راهی طولانی در پی خواهد داشت. اما دولت چهاردهم با معرفی وزیر زن و همراهی مجلس شورای اسلامی برای این انتصاب در کابینه و به دنبال آن افزایش حضور بانوان در سمت های معاون و مشاور و مدیریتی در دولت چهاردهم انگیزه و مطالبه بانوان با ادامه این مسیر در دیگر دولت ها و در آینده ای برای مشارکت حداکثری در عرصه های مدیریتی افزایش خواهد یافت. اما در این کارزار سهم استان بوشهر برای بسترسازی و جذب بانوان در پست های مدیریتی کلان استان نخست در دولت چهاردهم چگونه پیش خواهد رفت تا این روند را در دولت های آینده پی گیری کنیم.
از ورودی ساختمان اصلی استانداری بوشهر که میگذرید، تصویر استانداران ادوار مختلف را می بینید که مشخصا همه از آقایان محترمی هستند که در زمان مدیریتی خود چه فعالانه و چه منفعلانه نقش آفرینی کردند و رفتند. اما آنچه قابل تأمل است جای تصویر یک بانو روی دیوار سکانداری استان است. اگر یک بانو به عنوان استاندار انتخاب شود واکنش جامعه چگونه خواهد بود؟ وضعیت مدیریتی استان به چه شکل پیش خواهد رفت؟ آیا در استان بوشهر بانوان خواهان حضور در جایگاه استانداری استان بوشهر هستند؟ ظرفیت سیاسی و اجتماعی استان برای پذیرش یک بانو در سمت استاندار چقدر اهمیت دارد؟ آیا این پذیرش محدود به استان است یا به حضور حداکثری بانوان در کل کشور در سمت مدیریت کلان از جمله استاندار وابسته است؟
نکته قابل توجه این است که رسانه های استان بوشهر چقدر توانستهاند در معرفی بانوان برای حضور در عرصه های مدیریتی کلان استان از جمله استانداری موثر واقع شوند؟ در این دو ماه گذشته که موج رای زنی های گسترده برای معرفی گزینه های مقبول در جایگاه استانداری بوشهر از سوی شخصیت های برجسته و رسانه های استان اتفاق افتاده است تنها نام یک زن به چشم خورد که با توجه به سابقه مدیریتی ایشان به عنوان گزینه معرفی شده برای سمت استانداری در رسانهها و کانالهای اطلاع رسانی منعکس شد و چندی بعد که گمانهزنیهای قطعی روی گزینههای دیگری از سوی رسانهها منتشر شد نام این بانوی محترم در ردیف یک گزینه احتمالی واهی فراموش شد و همچنان نام آقایان پرچمدار معرفی این سکان مدیریتی قوت گرفت.
در خبرهای استانی آمده رئیس بنیاد نخبگان استان بوشهر دکتر آزاده میروکیلی عنوان کرده است با توجه به جامعه آماری نخبگان استان که 400 نفر است. 54 درصد از نخبگان استان بوشهر بانوان هستند و اکثر بانوانی که در طرح های بنیاد نخبگان شرکت کرده اند در سطوح بالایی قرار دارند.
این خبر نشان از رشد و بالندگی فردی و اجتماعی بانوان استان بوشهر است و ظرفیتی ارزشمند را برای جامعه سیاسی استان یادآور میشود تا حضور و مشارکت حداکثری این قشر را در جایگاه های مختلف مدیریتی فراموش نکنند و کمک کنند تا زنان هم در کنار مردان قدرت بگیرند. در این بحبوبه از رسانهها انتظار بیشتری میرود تا برای دفاع از حقوق زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی فعالانه قلم بزنند و حمایت کنند. زیرا بانوان ثابت کردهاند در کنار نقشی که در صورت همسری و مادری در این دو جایگاه ایفا میکنند میتوانند سهم به سزایی در تحقق و توسعه استانی برعهده داشته باشند.
در گزارش اخیر بخش زنان سازمان ملل -که چندی پیش در روزنامه هممیهن به چاپ رسید- آمده است «موانعی بر سر راه رهبری سیاسی زنان در سطح جهانی وجود دارد؛ هنجارهای مضر و خشونت مبتنی بر جنسیت مانع از حقوق سیاسی زنان می شود و کلیشه ها در رسانه ها این ایده را تداوم میبخشد که زنان کمتر از مردان می توانند رهبرانی توانمند باشند. رسانههای جمعی دسترسیِ گستردهای برای افزایش و فرهنگسازی و بالا بردن مطالبهگری در زنان دارند. زنان با حفظ ارزش ها و فرهنگ جامعه خود و با حفظ حجاب و پوشش تعریف شده می توانند به درجات مدیریتی عالی برسند.»
این یادآوری لازم است که 17 هزار زن ایثارگر در جایگاه رفیع شهید، جانباز، رزمنده و آزاده در ایران، ثابت میکند بانوی ایرانی در دوران دفاع مقدس و به طور کلی در طول تاریخ و جریان های انقلابی و سیاسی دوشادوش مردان نقش آفرینی کرده است. با تاکید بر اینکه مسئولیت خود را در جایگاه همسر و مادر نیز ایفاد کرده است. اما سیاست های اعمال شده از محل کم توجهی و کجسلیقگیها، پیکان قانون گذاران را به سمت دیگری هدایت کرده است تا یک شکاف جنسیتی بزرگ میان زنان برای حضور و مشارکت در جایگاه های مدیریتی و تصمیم گیری کلان کشور ایجاد شود که از پس مطلق نگری و عدم باورپذیری نسبت به توانمندی بانوان شکل گرفته است و تحولات و مطالبات زنان جامعه امروز در ورای تابوها و سنت های بی اساس پنهان بماند.
خانم شهیندخت مولاوری در کانال مجازی خودش از سهم مدیریتی زنان در ابتدای دوره مسئولیت حسن روحانی نوشته بود سهمی که در آن فقط 5 درصد بوده اما در پایان دولت یازدهم به 12 درصد و در پایان سال 99 به 26 درصد رسیده است. یعنی بیش از 5 برابر سال 92 پیشرفت حاصل شده است. این خبر همان نوید بالندگی و تحولات پیش روی جامعه زنان است که با ادامه درست این جریان شاهد توسعه حقوقی و اجتماعی با محوریت موضوعی زنان خواهیم بود.
تاکید برای حضور بانوان توانمند در سمت های مدیریتی یک تفکر انتقادی نسبت به سیاست های فعلی نیست. بلکه یک رویداد واقعی است برای پذیرش و باور مطالبات نیمی از جمعیت انسانی که در تمام رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاثیرگذاریشان را ثابت کرده اند اما در زمان حقخواهی در برخی موارد با سکوت و انتقاد جامعه روبرو شدند.