همچنین طبق اعلام این سازمان اکثر این افراد از پرداخت مالیات درآمد سال 1400 امتناع کردهاند. علت این موضوع را میتوان در روش نامناسب و غیرکارشناسی سازمان امور مالیاتی در شناسایی این افراد و اخذ مالیات از آنها دید. این در حالی است که سایر کشورها سازوکار مشخص را برای درآمدزایی کاربران در شبکههای اجتماعی و در عین حال اخذ مالیات از آنها در نظر گرفتهاند، اما در ایران نه تنها با فیلترینگ شبکههای اجتماعی امکان درآمدزایی برای کاربران محدود و سخت شده، بلکه دولت نیز با اجرای سیاستهای نادرست و متناقض از دریافت مالیات و کسب درآمد محروم شده است.
چرا اینفلوئنسرها هنوز مالیات نپرداختهاند؟
موضوع مالیات بر درآمد اینفلوئنسرها در زمان بررسی لایحه بودجه سال 1400 وارد نظام مالیاتی ایران شد. طبق این مصوبه، درآمدهای کاربران دارای بیش از 500 هزار دنبال کننده در رسانههای کاربر محور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد شدند. بر این اساس، مقرر شد تا رصد اینفلوئنسرها و بلاگرها در دستور کار قرار بگیرد و با این اوصاف انتظار میرفت که سازمان امور مالیاتی فهرستی از مؤدیان مشمول تهیه و در سایت خود منتشر کند تا در ادامه مؤدیان مالیاتی اظهارنامه مالیاتی مربوطه را تکمیل و مبلغ مورد نظر را پرداخت کنند. آخرین گزارش این سازمان درباره وضعیت اخذ مالیات از اینفلوئنسرها بیانگر این است که در سال گذشته 628 بلاگر و اینفلوئنسر شناسایی شدند که برای حدود 300 نفر از این افراد اظهارنامه برآوردی تنظیم شده است. همچنین از 551 کاربر و فعال مجازی با بیش از نیممیلیون دنبالکننده، 123 اینفلوئنسر که درآمد 2.3 هزار میلیارد تومانی در سال 1400 داشتند، شناسایی شدند. از این تعداد که برای آنها در مجموع 17 میلیارد تومان سهم مالیات تشخیص داده شد، فقط 23 نفر از آنها پرداخت این مالیات را پذیرفتند و بقیه شانه خالی کردهاند. با این حال، در این مدت مشخص نشده است که سازمان مالیاتی موفق به دریافت مالیات از اینفلوئنسرها شده یا خیر. پیگیریهای خبرنگار «دنیای اقتصاد» از این سازمان نیز تاکنون بیپاسخ مانده است. این وضعیت در شرایطی رخ داده است که از آن زمان تاکنون همواره کارشناسان انتقاداتی به روش مالیاتستانی این سازمان از اینفلوئنسرها مطرح کردهاند؛ از جمله اینکه تعداد فالوور ملاک مناسبی برای ارزیابی درآمدزایی صفحات شبکههای اجتماعی نیست و اساسا مالیاتستانی از تولیدکنندگان محتوای فعال در یک شبکه اجتماعی فیلتر شده تناقضی آشکار با موفقیت فیلترینگ اینستاگرام است. حتی محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم هم در آن زمان از این موضوع انتقاد و این سوال را مطرح کرد که چگونه یک دولت از فعالیت در یک شبکه اجتماعی که خودش آن را بدون طی شدن رویه معمول قانونی مسدود کرده است، مالیاتستانی میکند؟
البته مسوولان سازمان امور مالیاتی در سال 1400 توضیحاتی نسبت به این انتقادات مطرح کردند و به گفته آنها بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم معافیتها و هزینههای قابل قبول مالیاتی نیز در فرآیند اخذ مالیات از اینفلوئنسرها در نظر گرفته شده است. محمد مسیحی، معاون وقت درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی در گفتوگو با «ایسنا» در آن سال مطرح کرده بود که رسیدگی به مالیات اینفلوئنسرها آستانه خاصی ندارد و رسیدگی مالیاتی برای کاربران دارای کمتر از 500 هزار دنبالکننده هم که از محل تبلیغات درآمد داشته باشند، اعمال میشود. همین اظهارنظر نشان میدهد که حتی مبنای داشتن 500 هزار دنبالکننده برای مالیاتستانی از اینفلوئنسرها که در مصوبه لایحه بودجه سال 1400 ذکر شده بود هم زیر سوال است و کاربران دارای کمتر از 500 هزار دنبالکننده هم هدف سازمان امور مالیاتی قرار میگیرند؛ آن هم در شرایطی که امروزه به خوبی برای همه آشکار است که خرید و فروش دنبالکننده غیرواقعی در شبکههای اجتماعی به روشی رایج تبدیل شده است.
در مجموع، اینکه تاکنون سازمان امور مالیاتی گزارش شفاف و دقیقی از چگونگی شناسایی اینفلوئنسرها و میزان مالیات پرداختی این افراد منتشر نکرده است، درستی انتقادات به این موضوع و عدم تمکین اینفلوئنسرها را تایید میکند. در حالیکه آخرین وضعیت مالیاتستانی از اینفلوئنسرها و صفحات مجازی پرکاربر مبهم است، گزارشها بیانگر رشد درآمدزایی این صفحات در یک سال اخیر است. بر اساس جدیدترین گزارش یکی از پلتفرمهای فعال در حوزه تبلیغات آنلاین، درآمد تقریبی صفحات پرمخاطب و اینفلوئنسرهای ایرانی شبکههای اجتماعی از طریق تبلیغات در سال 1402 حدود 6هزار میلیارد تومان اعلام شده است. این در حالی است که این رقم در سال 1401 کمتر از 2 هزار میلیارد تومان بوده است. یافتههای این گزارش نشان میدهد که بیشترین درآمد صفحات و اینفلوئنسرهای ایرانی شبکههای اجتماعی از انتشار محتوا در موضوعات مرتبط با «خانواده و سبک زندگی»، «اخبار» و «سرگرمی و اوقات فراغت» بوده است. توزیع درآمد این صفحات بیانگر صدرنشینی اینفلوئنسرهای حوزه خانوده و سبک زندگی با سهم 20.9 درصد و حوزههای مالی، اقتصادی و اخبار، سرگرمی و اوقات فراغت و عمومی به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند که سهم هر یک از این صفحات 18.1، 11.5 و 8.5 درصد درآمد از محل تبلیغات است.
رویه مالیاتستانی در جهان
اینفلوئنسرها در سایر کشورها مانند سایر افراد شاغل متناسب با درآمدشان ملزم به پرداخت مالیات هستند و هر یک از کشورها متناسب با قوانین مالیاتی خود سازوکار مشخصی برای اخذ مالیات از اینفلوئنسرها مبتنی بر درآمد آنها تعیین کردهاند. دولت اندونزی یکی از کشورهای بررسی شده در گزارش سایت captureaccounting که در زمینه فعالیت اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا پژوهش میکند، است. اینفلوئنسرها در این کشور بدون در نظرگرفتن موقعیت شغلی آنها، ملزم به ارسال اظهارنامه مالیاتی هستند. این افراد باید با نرخ 5 درصد مالیات بر درآمد بپردازند. این در حالی است که اینفلوئنسرها در آمریکا بر اساس موقعیت مکانی مالیات میپردازند. اگر آنها در ایالتی از آمریکا زندگی میکنند که نرخ مالیات در آن بالاست؛ باید مالیات بر درآمد بالایی بپردازند. مالیات این افراد در کانادا نیز به این صورت است که اگر اینفلوئنسری شهروند کانادا باشد و در آن زندگی کند، باید به دولت کانادا مالیات بدهد. البته این افراد اگر شهروند کانادا باشند و در ایالاتمتحده زندگی کنند، فقط باید مالیات مرتبط با آمریکا را بپردازند. استرالیاییها نیز فقط باید بر درآمد استرالیایی خود مالیات بپردازند؛ به این معنی که اگر یک اینفلوئنسر در کشورهای دیگر فالوور داشته باشد، از آن درآمد، مالیاتی نخواهد پرداخت. اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی در بریتانیا نیز بر اساس وضعیت اقامت خود مالیات میپردازند؛ اگر یک اینفلوئنسر مقیم بریتانیا باشد، از درآمد جهانی خود مالیات میپردازد. اگر اینفلوئنسر نیز غیرمقیم باشد، فقط بر درآمد خود از منابع داخل بریتانیا مشمول مالیات میشود. بررسیهای وضعیت سایر شرکتها در مالیاتستانی از اینفلوئنسرها نشان میدهد که درآمد این افراد ملاک اخذ مالیات از آنهاست بدون اینکه تعداد فالوور صفحاتشان را در شبکههای اجتماعی ملاک قرار بدهند.
با این همه اما این وضعیت در ایران به دلیل عدم شفافیت در نظام مالیاتی تاکنون واضح نیست و محل انتقاد است. حتی به نظر میرسد که اینفلوئنسرها برای اعتراض نسبت به این وضعیت از پرداخت مالیات امتناع میکنند. از سوی دیگر، در تمام دنیا تولیدکنندگان محتوای پر بازدید درآمد بالایی کسب میکنند و هر پلتفرم سبک خاصی برای کسب درآمد کاربرانشان دارد. این در حالی است که در ایران با فیلترینگ شبکههای اجتماعی بینالمللی امکان درآمدزایی کاربران ایرانی در آنها محدود یا سخت شده است. علاوه بر این، در شرایطی که سیاستگذاران، شهروندان را به مهاجرت و فعالیت در پیامرسانهای داخلی تشویق میکنند، نه حجم ترافیک مصرفی مشخصی برای اقتصاد محتوا مشخص شده و نه به آمارهای اعلام شده میتوان اتکا کرد. در مقابل آمار جهانی نشان میدهد که وضعیت درآمدزایی تولیدکنندگان محتوا از اپلیکیشنهای غیربازی در سال 2023 به میزان 11 در رشد کرده و پیشبینی میشود در سال جاری میلادی درآمدزایی از کاربران در اپلیکیشنهای اجتماعی 150درصد رشد کند و به 1.3میلیارد دلار برسد.