گرفتن حق امتیاز میزبانی و برگزاری مسابقه تیم ملی در امارات عملاً به نفع ما شد.
به گزارش خبرورزشی، در سالهای اخیر فیفا و AFC کم در حق فوتبال ما لطف نکردند! بزرگترین لطف آنها منجر به ورود بانوان به ورزشگاهها شد و البته تکانی که مسئولان به خود دادند تا ورزشگاهها را به استانداردهای امروز نزدیک کنند. لطف بزرگ دیگر آنها این بود که مسابقات رسمی را برگزار کردند تا فوتبال در ایران نمیرد! سالهاست فدراسیون فوتبال ما دیگر توانایی برگزاری یک بازی دوستانه معمولی را هم ندارد و اگر مسابقات رسمی نبود، ما عملا چیزی به نام تیم ملی نداشتیم.
اما شاید آخرین لطف آنها به ما، گرفتن حق میزبانی باشد! چه برای تیمهای باشگاهی و چه برای تیم ملی! تصور کنید همین مسابقه با قطر قرار بود در ورزشگاه امام رضا مشهد برگزار شود و آن وقت چه پیامدهایی که برای ما نداشت رجوع کنید به خاطره قبلی بازی با سوریه در این ورزشگاه! اما این لطف بزرگ فیفا و ای اف سی مستقیم باعث پیروزی 4-1 تیم ملی ما هم شد. میپرسید چرا؟ یا چطور ممکن است که یک اتفاق بیرونی تاثیری در نتیجه درون زمین داشته باشد؟
اول - به خاطر زمین چمن! ما در کل ایران یک ورزشگاه صاف و یک دست با چمن استاندارد و نرمال نداریم و به طور طبیعی بازیکنان نمیتوانند در چمنهایی که ما داریم، فوتبالی روان و خوب به نمایش بگذارند. بازیکنان به لطف این تصمیم AFC توانستند در یک زمین استاندارد بازی کنند و ما تماشاگران هم توانستیم یک بازی تماشایی و پرگل ببینیم. شک نکنید اگر این بازی در ورزشگاههای ما بود، از اول تا آخر مثل لیگ برتر بزن زیرش بود و در نهایت یک تساوی بدون گل!
دوم - به خاطر جو ورزشگاه! شک نکنید اگر بازی در ایران بود به خاطر همه آنچه که میدانیم، بازیکنان نمیتوانستند کاری بکنند. پس از همان اواسط نیمه اول صدای «هو» تماشاگر بلند و شعار «حیا کن رها کن» همه چیز را به هم میریخت. به قول امیر قلعه نویی که بعد از بازی گفت: «تماشاگران واقعی اینجا در ورزشگاه بودند» ایران پر شده از تماشاگر نما و تمام تماشاگران واقعی از کشور رفتهاند!
سوم - همه میدانیم که میزبانی در ایران چه دردسرهایی دارد. از ترافیک خیابانها و کیفیت هتلها و نداشتن زمین تمرینی برای مهمان تا چمنی که بازیکنان حریف با آن شوخی میکنند و آبروریزی میشود! همان مسئله ورود بانوان را در نظر بگیرید، در چنین بازیهایی با چه شرایطی میآیند و به طور طبیعی این اتفاقات باعث جلب توجه بازیکنان میشود و آنها تمرکزی روی بازی ندارند. در دبی این مشکلات نبود و آنها هم روی بازی تمرکز کردند.
چهارم - تمرکز مربیان در ایران روی حاشیه! همه میدانیم که در ایران تمام توان و انرژی مربیان صرف امور حاشیهای میشود و آنها وقتی برای کار فنی و نگاه به مسابقه و بازیخوانی ندارند. برگزاری مسابقه در دبی عملاً باعث از بین رفتن حواشی شد و دیدیم که مربیان هم کاری جز تمرکز روی مسابقه نداشتند و نتیجه به نفع ما شد!
در حقیقت ایرانیها میتوانند خوب بازی کنند، زیاد گل بزنند و خوب ببرند به شرطی که توان و تمرکز خود را روی خود فوتبال بگذارند و البته امکانات و زیرساختهای اولیه برای فوتبال هم وجود داشته باشد. اما بازیهایی که در داخل کشور برگزار میشود امکان این موارد وجود ندارد...