عصر ایران - در فروردین امسال بود که نوشتیم در تابلوهای شهری با موضوع «تهران، شهر نور» با مضامین ساده و همه پسند مذهبی و عرفانی در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان از شخصیتهای مختلف یک مورد توجهها را به صورت خاص جلب کرده و آن تصویر و سخنان آیتالله سید محمد مهدی میرباقری است که نه در ردیف آقای بهجت و آقا مجتبی طهرانی است نه طبعا امام خمینی و رهبری و نه روحانیون کمتر سیاسی مانند قرائتی و انصاریان.
در آن نوشته آوردیم به صورت کاملا زیر پوستی و نامحسوس نام و تصویر و دیدگاههای سید محمد مهدی میرباقری معرفی شده است. او که سال 1392 از کاندیداتوری سعید جلیلی و در سال 1396 از ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی حمایت کرد و تا قبل از آن که نماینده خبرگان شود هیج منصب حکومتی نداشت از جانب حامیان برای جانشینی مرحوم رییسی پیشنهاد شد و نپذیرفت. در فاصله مرحله اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری اما به صحنه آمد و از کاندیداتوری سعید جلیلی حمایت کرد و برخی رسانه ها هم این تیتر را بر پیشانی خبر خود نشاندند: حمایت مصباح یزدی جدید از سعید جلیلی.
چنانچه اشاره شد این حمایت در حالی بود که خود قبلتر برای کاندیداتوری دعوت شده و با رد این درخواست بر استراتژی «حمایت و پشتیبانی از کاندیدایی در جهت روی کار آمدن دولت انقلابی با تکیه بر الگوی سیاستورزی ابراهیم رئیسی» تأکید ورزیده بود.
حالا سه ماه بعد از آن انتخابات و شکست کاندیدای مورد حمایت و تبلیغ او و در فضای پر تنش خاورمیانه آقای میرباقری دو نوبت در یک برنامه تلویزیونی (جریان) با موضوع "بلا و ابتلا؛ سرنوشت جبهه حق" حاضر شده تا «طرح بزرگ خدا» را توضیح دهد که به گفتۀ او همانا «جنگ مؤمنان با کافران» است.
آنچه سخنان او را این بار با دیگر گویندگان در صدا و سیما متفاوت میکرد صراحت در به کارگیری کلمۀ «جنگ» و البته به معنی مثبت آن بود و نه پرهیز از آن یا توقف بر اصطلاحات مقاومت و دفاع. به گونهای که صریح و آشکار مدام از جنگ کافران با مؤمنان میگفت و اصرار داشت آیاتی از قرآن را با جنگ جاری در منطقه انطباق دهد.
در حالی که درست دو سال قبل در مهر 1401 و در همین تلویزیون و در برنامهای دیگر گفته بود "ما جنگطلب نیستیم ولی مجبوریم دفاع همهجانبه داشته باشیم و این درگیریها حتما به پیروزی جبهه حق منجر خواهد شد. منتها اگر ظرفیتهای تاریخی و تمدنی خود را نشناسیم مغلوب میشویم." در آنجا البته مراد او از درگیری اعتراضات داخلی بود چرا که جنگ غزه یک سال بعد درگرفت. در برنامههای اخیر اما جان کلام او در یک جمله این بود: درگیری ما با تمدن غرب اجتنابناپذیر است و این طرح خداست و اگر پا پس بکشیم قوم دیگری این کار را انجام میدهد و در عین حال وعدۀ پیروزی قطعی هم در درگیری آخرالزمانی مورد نظر نداد.
توصیف ایدیولوژیک او از تعبیر «خالص سازی» که حتی کیهان هم به صورت مثبت به کار نمیبرد و به تأسی از اصلاحطلبان علیه دولت پزشکیان استفاده میکند قابل تأمل بود.
عبارات زیر جملاتی از دو برنامه 16 و 23 مهر در شبکه اول سیماست که از دیگر شبکهها سیاسیتر اسـت:
" - خدا یک طرح بزرگ برای مردم جهان دارد و آن عبارت از جنگ میان کافران و مؤمنان است که از آغاز خلقت تا پایان جهان ادامه دارد.
- پیروزی نهایی در این جنگ برای مؤمنان است و این پیروزی هم قطعی است.
- جنگ میان کافران و مؤمنان برای خالصسازی است تا صف مؤمنان از کافران جدا شود. مقصد این جنگ قرب خداست.
- برای رسیدن به مقصد قرب الهی حتی اگر نصف مردم جهان کشته شوند، میارزد؛ لذا کشته شدن 42 هزار نفر از مردم غزه در قبال آن مقصد بزرگ اهمیت ندارد البته کشته شدن شکست نیست؛ بلکه احدی الحسنیین است و در هر حال، پیروزی است. به ویژه آن که کسانی که کشته شوند، نمیمیرند؛ بلکه زندهاند.
- ما میخواهیم با تشکیل جبهۀ متحد پیروان ادیان الهی و مسلمانان نظم جهانی جدیدی را در منطقۀ خاورمیانه پدید بیاوریم و آن محوریت داشته باشد.
- کما این که این منطقۀ در گذشته هم محور جهان بوده است. در اینجا انبیای ظهور کردند و ظهور آخرالزمانی در این منطقه رخ میدهد.
-نظمی که ما میخواهیم ایجاد کنیم، امامت - امت است که معنوی است. این نظم با تضعیف آمریکا، انتقال قدرت به آسیا و تقویت جبهه مقاومت محقق میشود و آن تا حد زیادی محقق شده است. در مقابل، نظم دولت - ملت است که مادی است و آمریکا و اسرائیل میخواهند ایجاد کنند.
- نظم جهانی آمریکایی در حال فروپاشی است و نظم آخرالزمانی به طور قطع پیروز خواهد شد.
-البته ما ممکن است، شکست بخوریم، اما طرح خدا شکست نمیخورد. ما اگر عقبنشینی کنیم، خدا به جای ما قوم دیگری خواهد آورد که پیروزی به دست آنان حاصل خواهد شد.
-الان در مقابل آمریکا، هیچ طرحی جز طرح اتحاد مسلمانان از افغانستان تا یمن و از ایران تا فلسطین وجود ندارد. ما باید برای عبور از این اقتصاد محاصره کریدورهای جدید ایجاد کنیم و جغرافیای جدیدی شکل بدهیم و اتحاد منطقهای جدید پدید آوریم. ما باید پای این طرح بیایستیم و اقتصادش را هم بسازیم.
- ما الان در وضعیتی مثل جنگ خندق هستیم که حضرت محمد که در آن جنگ با تکیه بر نصرت خدا فتح جهان را دید و آن آغاز فتوحات دیگر بود.
-ما با تکیه بر نصرت خدا قادر به فتح جهان هستیم و ما اکنون در آغاز فتوحات قرار داریم و این فتح قطعی است.
-وقتی نصرت خدا بیاید، کثرت نیروهای دشمن هیچ اهمیتی ندارد و قلت نیروهای مؤمن بر کثرت نیروهای دشمن غلبه خواهند یافت. کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة.
-ما اکنون نزدیک قلهایم. اگر یک قدم دیگر برداریم، پیروزیم و دشمن باید کل منطقه را رها کند و برود؛ لذا دشمن آمده است تا ما را از قله برگرداند؛ چون او احساس کرده است که دارد همه چیز را از دست میدهد. ما یک مسیری را رفتهایم و به قله نزدیک شدیم و جای پا پس کشیدن نیست.
-الان ما در شرایط میان مرگ و زندگی قرار داریم و در این شرایط است که نصرت خدا میرسد. خدا نصرتش را در همین شرایط نصیب مؤمنان میکند.
-ما هیچ چارهای جز ایجاد این نظم نداریم و گرنه نابود خواهیم شد؛ چون ما در نظم جهانی آمریکایی جایی نداریم. ما اگر در برابر آمریکا و اسرائیل کوتاه بیاییم، منافعمان را به رسمیت نخواهند شناخت."
چنان که پیش بینی میشد سخنان او بدون واکنش نماند و خصوصا مدعای قریب الوقوع بودن و این که جهان در آستانۀ جنگ جهانی سومی قرار دارد که منجر به برپایی قیامت میشود. نقد برخی دیگر به خاطر آن است که آیات قرآن را بر زمان حاضر و جنگ غزه تطبیق داده و جالب این که خود میداند این دیدگاه را خیلی ها قبول ندارند و از این رو به علمای دینی توصیه کرده این مدعا را در منابر برای مردم جا بیندازند.
پخش این سخنان از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حالی انجام شد که مقامات رسمی بر طرح صلح و در عین حال آمادگی برای مقابله با هر سناریو و خدای ناکرده تحمیل جنگ تأکید دارند و در هیچ سطح رسمی مشابه ادبیات آقای میرباقری را شاهد نیستیم بلکه به عکس شاهد سفرهای منطقهای آقای عباس عراقچی وزیر خارجه حتی به کشورهایی چون مصر و اردن برای کاهش تنش و جلوگیری از شعلهورشدن جنگ هستیم.