کیفرخواست علیه قاتلی که به‌خاطر وام دست به جنایت فجیع زد

مردی که به خاطر اختلاف در دریافت وام مرتکب قتل و جنایت بر میت شده است، در آینده نزدیک محاکمه می‌شود.

 

به گزارش سایت جنایی، با کشف جسد سوخته‌ای در یکی از خیابان‌های قلهک در روز 30 دی سال 1402، بازپرس کشیک قتل در جریان قرار گرفت و پس از حضور بازپرس محسن اختیاری در محل، پرونده اولیه تشکیل شد. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که مقتول مرد میانسالی است که پس از قتل، جسدش به محل کشف انتقال یافته و به آتش کشیده شده است.

 

با شروع تحقیقات جنایی به دستور بازپرس اختیاری خیلی زود هویت مقتول کشف شد، چون زن جوانی با مراجعه به مراجع قضایی و پلیسی شکایتی در رابطه با ناپدید شدن برادرش مطرح کرد که منجر به برملا شدن راز جسد سوخته شد. با توجه به مشخصات جسد سوخته و مرد ناپدیدشده مشخص شد او اکبر نام دارد. خانواده‌ مرد ناپدیدشده هم جسد را در پزشکی قانونی دیدند و او را شناسایی کردند. به این ترتیب، هویت جسد مجهول‌الهویه‌ای که قاتل یا قاتلان برای از بین بردن آثار جرم و مخفی نگه داشتن هویتش او را سوزانده بودند، کشف شد.

 

در پی به دست آمدن هویت مقتول، کارآگاهان دریافتند اکبر با زن میانسالی در رابطه بوده است. بنابراین، کارآگاهان سراغ زن میانسال رفتند که فهیمه نام داشت. به این ترتیب، او سرنخ اصلی را به تیم تحقیقات جنایی داد و گفت: از مدتی قبل اکبر را می‌شناسم. او بدهی داشت، به همین خاطر برای پرداخت بدهی‌اش نیاز به وام داشت. من هم مردی به نام پرویز را به او معرفی کردم تا برای دریافت وام به او کمک کند. غیر از این چیز دیگری نمی‌دانم و فقط می‌دانم آخرین بار هم با او قرار داشت.

 

با این اظهارات فهیمه، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شد و پرویز را دستگیر کردند. مردی که در مظان اتهام قرار داشت در رابطه با قتل گفت: قرار بود من ضامن وام اکبر شدم و در ازای آن قرار شد وام را با هم نصف کنیم و نصف مبلغ را او بردارد و نصف دیگر مبلغ را من بردارم، تا مشکل مالی هر دوی ما برطرف شود. اما زمانی که اکبر وام را گرفت سهم مرا نداد و بعد هم هرچه به او زنگ زدم جوابم را نداد. سر همین مساله با هم اختلاف پیدا کردیم و وقتی او را پیدا کردم دعوایمان شد. او با چاقو به من حمله کرد و من چاقو را از اکبر گرفتم و بعد هم ضربه‌ای به او زدم. اما اکبر دست‌بردار نبود و مدام با همان حال که خونریزی داشت مرا کتک می‌زد. من هم با طنابی که داخل خودرو بود، اکبر را خفه کردم.

 

این متهم ادامه داد: بعد از آن قتل، جسد را به خرابه‌ای در قلهک بردم و آتش زدم.

 

با اعتراف پرویز که مرد میانسالی بود، او در بازسازی صحنه قتل حاضر شد. در ادامه نیز دو پسر و یک دختر مقتول با حضور در دادسرای امور جنایی تهران خواهان قصاص شدند. در نهایت، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، کیفرخواست پرویز را به اتهام مباشرت در قتل عمدی صادر کرد تا این مرد میانسال در آینده نزدیک پای میز محاکمه برود.