از همان ابتدا که اسم علی دایی به عنوان یکی از گزینههای هدایت سپاهان مطرح شد، خیلیها میدانستند که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد و شهریار به فوتبال برنمیگردد، با این حال خیلی زود یکی از سایتهای خبری هم تکذیب خود دایی را منتشر کرد تا موضوع جنبه رسمی و قطعی پیدا کند. به این ترتیب بار دیگر روشن شد شهریار قصد ادامه کار در حوزه تخصصیاش را ندارد و دوری 66 ماههاش از دنیای فوتبال همچنان ادامه خواهد داشت. بهترین گلزن تاریخ فوتبال ملی ایران، روز 12 اردیبهشت 1398 و در شرایطی که تنها دو هفته تا پایان لیگ هجدهم زمان باقی مانده بود، از هدایت سایپا برکنار شد. در آن زمان بسیاری اخراج دایی را یک تصمیم «غیرفنی» تلقی کردند، چرا که تکلیف سایپا در رده هفتم جدول کاملا مشخص بود و در دو بازی پایانی قرار نبود هیچ اتفاقی برای این تیم رخ بدهد. روشن بود که شهریار به خاطر اختلافاتش با مدیران وقت باشگاه از کار برکنار شده، وگرنه آن رتبه و نتایج برای تیمی که امروز در دسته اول فوتبال ایران حضور دارد، چندان هم ضعیف و نامناسب به نظر نمیرسید.
شاید زمانی که دایی از سایپا برکنار شد، کمتر کسی میتوانست تصور کند جدایی او از فوتبال تا این حد به درازا بکشد، اما جنس آن تصمیم در کنار سایر اتفاقاتی که طی این مدت در حوزههای ورزشی و اجتماعی رخ داد، اساسا روی جایگاه شهریار تاثیر عمیق گذاشت و او را بهطور کامل از این عرصه منفک کرد. آن اوایل شایعه ممنوعالکاری دایی بهطور پررنگ در محافل خبری و شبکههای اجتماعی به گوش میرسید، اما کمی بعد خود دایی موضوع را تکذیب کرد و گفت: «خودم نمیخواهم کار کنم.» از قضا در این مدت پیشنهادهای وسوسهانگیزی هم به دست او رسیده، اما تغییری در تصمیمش به وجود نیاورده است. خود دایی چندی قبل مدعی شد هم بین دو نیمفصل گذشته و هم در آغاز فصل جدید از باشگاه پرسپولیس پیشنهاد داشته تا جای یحیی گلمحمدی و بعد هم اوسمار ویرا را بگیرد، اما آنها را نپذیرفته است. به این ترتیب روشن است که پیشنهاد احتمالی سپاهان به او نیز به جایی نخواهد رسید.
شاید هر جای دیگر دنیا بود، مسوولان تلاش میکردند از کاراکتری که حتی نیمی از اعتبار ملی و بینالمللی علی دایی را دارد، نهایت استفاده را در فوتبال ببرند، اما میدانید و میدانیم که داستان اینجا فرق دارد. دایی نامهربانانه از فوتبال رانده شد، اما اتفاقا پی برد که بیرون از مجادلات زرد و زار این حوزه، از ارج و قرب بیشتری نزد مردم کشورش برخوردار است. به این ترتیب طی پنج سال گذشته از رهاترین نسخه شهریار رونمایی شد؛ اسطورهای در جایگاه والا که کاری به اوت و کرنر و پنالتی ندارد، مسائل شخصی و تجاریاش را پیش میبرد و هر از گاهی هم که لب از لب باز میکند، مخاطبانش به وجد میآیند. شاید خواستند او را از سکه بیندازند، اما منزلتش صد چندان شد و حالا دلش رضا نمیدهد این موقعیت را از دست بدهد.