حضرت سیّدالشهدا(ع) همواره مورد توجّه ویژه رسول خاتم(ص) بوده است. پیامبر اسلام(ص) ارتباط ویژهای با نوه خود برقرار میکردند و هرگاه این کودک خردسال را مشاهده میکردند، او را در آغوش گرفته و بسیار میبوسیدند.
در این رابطه روایات زیادی وجود دارد. به عنوان نمونه ابن قولویه[1] در کتاب «کامل الزیارات» از امام باقر(ع) اینگونه نقل میکند:
«کانَ رَسُولُ الله(ص) إِذا دَخَلَ الحُسَیْنُ(ع) إجْتَذَبَهُ إِلَیْه»
هرگاه سیّدالشهداء(ع) نزد رسول خاتم(ص) میآمد، حضرت تمام آغوش خود را میگشود. نکته مهم این است که حضرت در هر مکانی، چه در منزل خود، چه در منزل دختر گرامیشان، چه در مسجد و حتّی در محراب، با مشاهده فرزند خود، غرق در شادی شده و او را در بغل میگرفت.
از واژة «إجتذبه» در روایت قبل به معنی «او را به سمت خود جذب میکرد» فهمیده میشود اباعبدالله(ع) به راحتی در آغوش پیامبر(ص) نمیآمد؛ بلکه پیامبر(ص) باید نرمش و ملاطفت مینمود تا او را در آغوش بگیرد.
در ادامه روایت آمده است: «ثُمَّ یَقُول لأ میرالمُؤمنینَ(ع) أمْسِکْه» هرگاه حضرت با نرمش نمیتوانست فرزند را بغل کند، به پدر گرامیشان امام علی(ع) میفرمودند که فرزندت را نگه دار و آن را نزد من بیاور. امام علی(ع) که همواره مطیع مولای خود بودند، بلافاصله فرمان پیامبر(ص) را اجرا میکردند و امام حسین(ع) را نزد حضرت میآوردند.
«ثُمَّ یَقَعُ عَلَیهِ فَیُقَبِّلَهُ وَیَبْکی»[2]
زمانی که پیامبر(ص) امام حسین(ع) را از دست پدرشان میگرفت، روی زمین میخواباند، سپس دو دست مبارکشان را شبیه حالت سجده بالای سر فرزندش میگذاشت و ایشان را زیر سینهشان قرار میداد. در این حالت ابتدا سر فرزندش را میبوسید، سپس دستها، صورت و لب مبارکشان را میبوسید.
------------------------------------------------------------------------
[1]. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه قمی مشهور به ابن قُوْلَوَیْه (357 ه.ق)محدّث و فقیه بزرگ امامی در شهر قم به دنیا آمد. ابن قولویه از مشایخ بسیاری بهره برده که از آن میان میتوان احمد بن ادریس قمی، علی ابن بابویه قمی، محمد بن یعقوب کلینی، ابوعمرو کشّی و همچنین پدرش محمد و برادرش علی را نام برد. ابنقولویه در بغداد درگذشت و در کاظمین خاک شد. افندی قبرش را در قم میداند. از بازماندگان وی تنها پسرش ابواحمد عبدالعزیز را میشناسیم که از راویان حدیث بودهاست. ابن قولویه دارای تألیفاتی در حدیث و فقه بوده که مشهورترین آنها کتاب «کامل الزیارات» است که در سال 1316ش در نجف اشرف به کوشش عبدالحسین امینی به چاپ رسیدهاست.
[2]. کامل الزیارات: 70، حدیث4؛ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ کَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَیْنُ(ع) اجْتَذَبَهُ(جذبه) إِلَیْهِ ثُمَّ یَقُولُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) أَمْسِکْهُ ثُمَّ یَقَعُ عَلَیْهِ فَیُقَبِّلُهُ وَ یَبْکِی فَیَقُولُ یَا أَبَهْ لِمَ تَبْکِی فَیَقُولُ یَا بُنَیَّ أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّیُوفِ مِنْکَ وَ أَبْکِی قَالَ یَا أَبَهْ وَ أُقْتَلُ قَالَ إِی وَ الله وَ أَبُوکَ وَ أَخُوکَ وَ أَنْتَ قَالَ یَا أَبَهْ فَمَصَارِعُنَا شَتَّى قَالَ نَعَمْ یَا بُنَیَّ قَالَ فَمَنْ یَزُورُنَا مِنْ أُمَّتِکَ قَالَ لَا یَزُورُنِی وَ یَزُورُ أَبَاکَ وَ أَخَاکَ وَ أَنْتَ إِلَّا الصِّدِّیقُونَ مِنْ أُمَّتِی.
برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان