روزنامه هم میهن نوشت: آقای پزشکیان در دوره تبلیغات انتخاباتی خود یک وعده را چندبار تکرار کرد. وعدهای که باید آن را «مادر وعدهها» دانست که اگر به همین یک وعده ملتزم شود، انتظار دیگری نخواهیم داشت.
پزشکیان چند بار گفت در زندگیاش دروغ نگفته و نخواهد گفت. نمیدانیم که مردم تا چه اندازه آن را باور کردند؛ چون التزام به چنین اخلاق و تعهدی اگر نگوییم ناممکن، بسیار سخت است. این ادعا و وعدهای بزرگ در سیاست بهویژه در ایران است. بزرگتر از آنچه که به تصور درآید.
ولی پزشکیان گفت و آن را وعده داد، آن هم در جامعهای که در سال گذشته در فاصله کوتاهی 4مقام رسمی دولت پیشین استفاده از سوخت مازوت را تکذیب میکردند و امسال معلوم شده که واقعیت نداشته است. هرچند همان پارسال هم همه میدانستند که واقعیت چیست. دروغ گناه کبیره است که موجب سلب اعتماد مردم میشود.
خوشبختانه آقای پزشکیان دیروز هم بر الزام و تعهد خود به رعایت این «مادر وعدهها» تاکید کرد و گفت: «برای نجات کشور از مشکلات پیشرو و تسریع مسیر پیشرفت راهی جز این نداریم که همه دستبهدست هم دهیم و از همه ظرفیتها بهره بگیریم. به مردم قول میدهم که در این مسیر صادقانه با آنها سخن بگویم و به آنان اطمینان میدهم که همانگونه که تاکنون هیچگاه دروغ نگفتهایم، پس از این نیز هرگز از من دروغ نخواهند شنید. بهدنبال آن نیستم کارهایی انجام دهم که برای دوره بعدی ریاستجمهوری رای جمع کنم، لذا با آرامش و انگیزه بالا بهدنبال انجام کار درست هستم.»
ما اطمینان داریم که آقای رئیسجمهور حداکثر کوشش خود را برای انجام این وعده بنیادین انجام خواهد داد؛ ولی چند نکته مهم درباره آن وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. اولین آنها دروغهایی است که احتمالاً افراد دیگری در دولت بگویند.
ایشان نمیتوان بگوید که من نگفتهام و از خود سلب مسئولیت کند. آقای پزشکیان باید صریحاً اعلام کند که خط قرمز او دروغ است. هر مسئولی که در خصوص وظایف مرتبط با اختیاراتش دروغ بگوید، بدون تردید عزل خواهد شد. ایشان باید مسئولیت این را هم بپذیرد و سازوکاری برای رسیدگی به دروغهای احتمالی مقامات دولتی تعیین کند و باید در این مورد هم پاسخگو بود. دومین نکته در تعریف دروغ است. اشتباه با دروغ فرق میکند. کسی که مرتکب اشتباه میشود، باید بلافاصله آن را اصلاح کند تا مردم بدانند دروغ نگفته، بلکه مرتکب اشتباه شده است. درحالیکه دروغگو را باید رسوا کرد.
نوع دیگر از دروغ هم هست. هنگامی که بخش کوچکی از حقیقت را میگویند و بخش اصلی را نادیده میگیرند. یا راست و دروغ را قاطی میکنند. نمونه آن گزارش رسمی از فرزندآوری است که واقعاً باعث تأسف است. درحالیکه فرزندآوری با سرعت روبهنزول است، میگویند فرزندآوری کودکان چهارم و پنجم افزایش یافته است. این حقیقت کوچکی از شکست کامل فرزندآوری است که با اتلاف بودجه ملت و هزینههای هزاران میلیاردی به دست میآید.
نوع دیگری از دروغ، آمارسازی است. بهجای آنکه رقم خام را بگویند درصد یا نسبت را میگویند، یا برعکس. ترفندهای آماری و عددسازیهای بهظاهر علمی و آماری که در معرض نقد قرار نمیگیرند از بدترین دروغهایی است که متاسفانه سیاستمداران از آن استقبال میکنند. دروغ را برای فریب دادن دیگران میگویند، آمارسازی بدترین نوع فریب دادن مردم است. پرهیز از دروغگویی دولتمردان برای جلب اعتماد مردم از نان شب ضروریتر است.
آقای روحانی دیروز به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: «شرایط دولت چهاردهم از سال92 سختتر است.» این حرف دقیقی است. در سال92 مردم امید زیادی داشتند به همین دلیل 73درصد در انتخابات شرکت کردند و این سرمایه بزرگی برای حکومت و دولت و روحانی بود. ولی در تیر امسال در دور اول 40درصد بیشتر نیامدند و در دور دوم هم این رقم به 50درصد رسید، زیرا که تعدادی از مردم دیدند چه تهدید بزرگی در کنار گوش این میهن خوابیده است، لذا رای دادند؛ ولی همچنان بسیاری حتی برای رفع این تهدید هم کوششی نکردند چون چنان ناامید بودند که ادامه همان خطر را به رفع این تهدید ترجیح میدادند.
اکنون این دولت صدروزه شده است. آغازش با ترور هنیه بود که خارج از اراده دولت بود، پس از آن هم مشکلات خارجی پیاپی رخ داد. در نتیجه گزاره روحانی تایید میشود. ولی اگر پزشکیان و دولتش بتوانند با پرهیز از دروغ از هر نوعش و از سوی هر کسی به پیش بروند، باید اطمینان داشت که مردم حمایت خواهند کرد. کافی است بساط انواع دروغ از دامن سیاستورزی و حکمرانی برچیده شود.
ما نیز به تبعیت از داریوش هخامنشی دعا میکنیم که؛ خداوندا این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ محفوظ بدار. به نظر میرسد که دروغ بدترین این سه بلاست.