روزنامه اعتماد نوشت: ناچار شدن دولت در خاموشیهای منظم برقی مایه نگرانی است .این یکی از نشانههای بارز همان اسب زین کردهای است که آقای پزشکیان تحویل گرفت و البته تنها ارثیه باقی مانده برای او نیست!ناترازیهای دیگری هم هست که دولت باید پنجه در پنجه آنها بیفکند و فشار بر مردم را به حداقل خود برساند.
کاش شخص رییسجمهور در تلویزیون ظاهرمیشد و جوانب مختلف موضوع را با مردم در میان میگذاشت. برخوردهای اخلاقی در جای خود درست و ستودنی هستند و در همین موضوع هم انصافا دولت کارشناسانه و اخلاقی رفتار کرد و بهجای آلوده کردن خطرناک هوا به صبر و آگاهی مردم توسل جست ولی این حق مردم است که از اوضاع کشور باخبر باشند و بدانند که دولت چهاردهم چه چیزی تحویل گرفته است؟
چه بسا براثر برخی از سوءتفاهمها، سوءاستفادهکنندگان هم از راه برسند و در مشوه کردن اذهان مردم موفق شوند.
شادی مکشوف شبکههای ماهوارهای انگلیسی و وهابی از سختیهایی که متوجه مردم میشود قابل فهم است ولی با انواع وسوسهکنندگان داخلی چه باید کرد که موقع را برای خالی کردن دل مردم مغتنم میشمارند و کنایهها و تمسخرها و سیاهنماییهایشان به اوج میرسد؟
جالب اینکه اقتدارگرایان که هماکنون طلبکار هم شدهاند از سویی و افراطیون مخالف و تواب از انقلابیگری از سوی دیگر دو تیغ یک قیچی شدهاند، همانها که از مسببان وضع موجودند و هر دو بخشی از مشکل کشورند. در شرایطی که قرار داریم و شاید در آینده سختتر هم بشود؛ آگاهی، همکاری و همدلی مردم از ضروریات است و بدون آن امکان عبور بدون خسارت ازگردنههای پیش روضعیف مینماید.
مردم ما کمبود برق را بارها حتی پیش از انقلاب در سطحی گسترده و هنگام جنگ تجربه کردهاند و عوارض منفی آن بر کسی پوشیده نیست. اگر موضوع به درستی مدیریت نشود امکان بازتابهای اجتماعی منفی آن دور ازانتظار نیست. متاسفانه میزان وابستگی به برق به شدت افزایش پیدا کرده است و هنگامی که برق نباشد خصوصا درآپارتمانها آب هم قطع میشود و پکیجآبگرمکنها هم از کار میافتد و بسیاری ازخانهها که با شوفاژکار میکنند در سرما فرو میروند.
این البته یکی از آثار خیانت و عهدشکنی آقای ترامپ درخروج از برجام است و جا دارد که مردم بیش از گذشته روشن شوند که ما با چه دشمنان نامتعارفی روبهرو هستیم و در داخل کدام جریانهای سیاسی زمینه برجامشکنی را فراهم کردند؟
برجام یک فرصت راهبردی و تاریخی بود که با وفاق و همدلی همه ارکان حاکمیت میتوانست غیرقابل بازگشت شود و برای همیشه با تحریمها خداحافظی کنیم.
به هر حال در شرایط کنونی هیچ راهی جز انتخابهای سخت و درست و تلاشهای مضاعف برای حفظ کیان کشور نداریم .دولت باید چالاک شود و قدر دقایق و ساعتها را بداند . مدیرانی که در این اوضاع مسوولیت قبول کردهاند نه تنها فرصت تنعم وگروهگرایی و سادهانگاری و خدای ناکرده مالاندوزی ندارند بلکه باید خود را چون رزمندگان جبهههای جنگ بدانند که با فداکاری و سختی و خلوص نیت گاهی چند شبانهروز نمیخوابیدند تا معبری برای رخنه دشمن ایجاد نشود.
دوران ریاستطلبی وروزمرگی نیست و همانطور که آقای رییسجمهور وعده دادند از هر مسوولی کار و تلاش و نتیجه طلب میشود و اینجاست که آقای پزشکیان باید از تعارفات بکاهد و مجدانه، قاطعیتهای گوناگون از خود نشان دهد.
در کنار تهدیدهای نظامی، ما درگیر یک جنگ اقتصادی تمامعیارهستیم و یک سهلانگاری و اشتباه و خود محوری میتواند رخنههای خسارتبار برای کشور ایجاد کند.هیچ مدیری مجبور به پذیرش مسوولیتهای سخت و طاقتفرسا نیست و اگر از آنان کارشاق و شبانهروزی خواسته شود انتظار زیادی صورت نگرفته است. مگر ندیدیم که یک اعلام نامسوولانه پیش از سهمیهبندی بنزین چه غائلهای ایجاد کرد و بعدها مقدمهای برای شورش بنزین شد؟
در هنگام جنگ یک فرمانده باید از کوچکترین تحرکات چشم فرو نبندد و برای جلوگیری از نفوذ و تهاجم نظمی آهنی درمیان افراد زیرمجموعه خود برقرار سازد. اینک هم دقیقا با چنین رویکردی باید به معرکه اقتصاد وارد شد و بینظمی و منفعتطلبی و راحتگزینی را به چشم تمرد نگاه کرد و عذر مدیران ناآشنا با شرایط خطیر کنونی را خواست.
ایران ما امروز نیازمند مدیران شجاع، کاربلد، قاطع و حتی از خود گذشته است.دولت نیازمند اختیارات لازم برای افزایش قدرت مانور خود است و هنگامش نیست که برای یک تصمیم ضروری انواع ذینفعان را راضی کند و فرصتهای طلایی را از دست بدهد.