علاّمه طباطبائی رحمهالله میفرماید: مراد از تسبیح همان «سبحان اللّه» گفتن ما است بنابراین تسبیح و سبحان اللّه از یک ریشه میباشند.
سبحان اللّه منزّه دانستن خدا از هر صفت عدمی و سلبی میباشد امّا اللّه اکبر منزّه دانستن خدا است از هر وصفی که ما برایش ذکر کنیم چه وجودی و چه عدمی، برای این که هر صفتی که ما برای خدا ذکر کنیم محدود است و شامل مفاهیم دیگر نمیشود در حالی که خداوند به هیچ حدّی محدود نمیگردد.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
تسبیح از اسمای خدا و دعوی أهل بهشت است[1].
علاّمه طباطبائی رحمهالله میفرماید: مراد از تسبیح همان «سبحان اللّه» گفتن ما است بنابراین تسبیح و سبحان اللّه از یک ریشه میباشند.
تسبیح در لغت دارای دو معنا است: یکی دور ساختن و در آیات قرآن و روایات به معنی دور شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است:
«عن هشام الجوالیقی قال سألتُ ابا عبداللّه علیهالسلام عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سُبْحانَ اللّهِ ما یعنی بِه؟ قال تَنْزیهُهُ».
از امام صادق پرسیدم که مراد از سبحان اللّه چیست؟ فرمود: منزّه دانستن خداوند مراد است[2].
و دیگر به معنای حرکت سریع در آب و شنا کردن است. (از مادّه سبح و سباحت) ولی هر دو معنی را میتوان به یک اصل باز گرداند و آن حرکت سریع است، خواه در مسیر عبادت و بندگی و تنزیه و تقدیس خداوند از هر عیب و نقص باشد و یا حرکت سریع در آب یا هوا یا روی زمین، چرا که حرکت از یک سو انسان را به چیزی نزدیک میکند و از چیز دیگری دور میسازد، در آن جا که به معنای تنزیه از عیب و نقص است جنبه دور ساختن مورد توجّه میباشد و در آن جا که به معنای شنا کردن و شکافتن آب و هوا است جنبه حرکت مورد توجّه است.
[1] تفسیر العیاشی : 2/120 ، حدیث 9 ؛ بحارالانوار : 90/183 ، حدیث 22 .
[2] التوحید ؛ صدوق 305 ، باب 45 ، حدیث 3 .