ماهان شبکه ایرانیان

نظم دقیق در هستی

طاووسی در یک تخم کوچکاولین راه شناخت خدا راه حس است که مستقیماً نمی توان از این راه خداوند را شناخت اما می توان به واسطه آن مقدماتی را برای راه عقلی به دست آورد

نظم دقیق در هستی

طاووسی در یک تخم کوچک

اولین راه شناخت خدا راه حس است که مستقیماً نمی توان از این راه خداوند را شناخت اما می توان به واسطه آن مقدماتی را برای راه عقلی به دست آورد. اولین برهانی که اقامه می شود برهان نظم است که برای عامه مردم فهمش راحت تر و آسان تر خواهد بود. در این برهان علم، قدرت و شعور ناظم به اثبات می رسد.

مقدمه اول یا مقدمه کلی که به اصطلاح کبرای برهان است اصل علیت است که یکی از بدیهی ترین اصول عقلی است و به این معنا است که هر معلولی علتی می خواهد و هر نظمی ناظمی می خواهد.
اما مقدمه دوم که عالم دارای نظم است باید ثابت بشود. برای اثباتش هم راه ، راه علم و تجربه و حواس است. بیاییم عالم را مطالعه بکنیم، وجود خودمان و نظام خارج از خودمان را مطالعه بکنیم ، قرآن نیزفراوان به این راه دعوت کرده :
" أفلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الأرض کیف سطحت " ، " و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم أفلا تبصرون ".
در زمین نشانه های این ناظم فراوان و آیات الهی در وجود انسان هم زیاد است. می توانید از طریق انفسی یعنی با مطالعه خود پی به وجود خدا ببرید و نیز می توانید با مطالعه آفاقی خارج از وجود خود پی به خالق ببرید.
اولین راه شناخت خدا راه حس است که مستقیماً نمی توان از این راه خداوند را شناخت اما می توان به واسطه آن مقدماتی را برای راه عقلی به دست آورد

نظمی دقیق در هستی
تصور نمی کنم نیاز باشد که نمونه هایی از نظم موجود در این عالم مطرح شود. همین اختلاف شب و روز که در آیات قرآن فراوان اشاره شده مثل رفت و آمد شب و روز خود آیه و نشانه ای است چرا که ذره ای تخلف نمی کنند. دقیقاً همان ثانیه و صدم ثانیه ای که خورشید باید در یک نقطه باشد هست بطوری که یک لحظه و یک ثانیه تأخیر ندارد و یک ثانیه هم جلو نمی افتد. مداری که باید دور بزند در همان مدار دور می زند. مدارش را شبها عوض نمی کند مثلاً ماه در یک مدار خاصی که گرد زمین می گردد اگر زمانی این مدار نصف بشود دیگر زندگی بر روی زمین امکان ندارد.
جزر و مدها به خاطر جاذبه ماه است . حال اگر فاصله نصف بشود در آن صورت همه دریا در حالت مد بالا می آید و تا قله های کوه را می گیرد. در حالت جزر هم سیلهایی راه می افتد که همه چیز را همراه خودش می شورد و می برد.
همین طور اگر فاصله زمین و خورشید عوض بشود مثلا خورشید به زمین نزدیک بشود یا زمین به خورشید نزدیک تر بشود یا حرکت زمین کندتر بشود تغییراتی جدی رخ می دهد. زمین الان با سرعت خاصی دور خودش و دور خورشید می چرخد. اگر این سرعت یک مقدار کم بشود مثلاً سرعت زمین نصف بشود طول شب و روز دو برابر می شود مثلاً شب های زمستان که 16 ساعت است 32 ساعت و روزهای تابستان که باز 16 ساعت است 32 ساعت می شود. روز 32 ساعت یعنی سوختن همه چیز که بر روی زمین است و در نتیجه هیچ موجود زنده ای بر روی زمین باقی نمی ماند. شب 32 ساعتی یعنی منجمد شدن هر چه بر روی زمین است.
پس فقط با نصف شدن فاصله زمین و خورشید و نصف شدن حرکت زمین نتیجه این می شود که حیات از روی زمین نابود می شود. آیا انسان با دیدن این همه حرکت و نظم ، این همه دقت ها و ظرافت ها می تواند بگوید این جهان ناظمی ندارد.
آیا جایی سراغ داریم که نظم در آنجا نباشد؟
بحث ما اثبات همین صغری است که آیا نظمی وجود دارد یا ندارد؟ آیا جایی سراغ داریم که نظم در آنجا نباشد؟
یک دانه گندم را در نظر بگیرید. این دانه گندم را به هر شکلی که زیر خاک قرار بدهید وقتی جوانه می زند به سمت بالا می آید اگر سنگی در مسیرش قرار بدهید سنگ را دور می زند و از کنار سنگ بالا می رود تا به نور خورشید برسد و بتواند به حیاتش ادامه بدهد و به آن کمالی که برای آن کمال آفریده شده برسد. این نظم و این حرکت و این راه یافتگی را که البته برهان دیگری است می توان تحت عنوان برهان هدایت نام برد. همین می تواند از مقدمات آن برهان باشد و می توان گفت که این نظم موجود و این دقت ها و ظرافت ها در عالم ، قبل از اینکه کودکی به دنیا بیاید غذای آماده در یک ظرف سربسته و دربسته که نه فاسد می شود نه می ریزد ، اگر بچه بمکد به اندازه ای که لازم دارد نه زیاد می آید که بچه را خفه بکند نه کم می آید که خسته اش بکند و نتواند .
آیا می شود انسان اینها را ببیند و بگوید تصادفی این طور شده؟ امکان ندارد.
در اینجا یکی دو تا از آیات و روایات را تبرکاً می آوریم.
اولین برهانی که برای شناخت خداوند اقامه می شود برهان نظم است. در عالم ، نظم آنقدر زیاد است که اگر بخواهیم به گوشه هایی از این نظم اشاره بکنیم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.آنچه که مسلم است این همه نظم در عالم نشانه این است که ناظم و مدبری دارد
" إنّ فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابة و تصریف الریاح و السحاب المسخر بین السماء و الارض لآیات لقوم یعقلون " آفرینش آسمان ها و زمین ، رفت و آمد شب و روز کشتیهایی که در دریاها حرکت می کنند و فرو نمی روند و منهدم نمی شوند و آن چیزهایی که باعث سود رسانی به مردم می شود، آبی که خداوند از آسمان نازل کرده در نتیجه زمین مرده را زنده کرده و جانوران فراوانی را در زمین پراکنده کرده ، بادهایی که می وزد ، ابرهایی که بین آسمان و زمین در تسخیر خداوند متعال هستند و بر زمین می بارند، همه اینها آیاتی هستند برای کسانی که اهل تعقل باشند. آیات خر سوره مبارکه آل عمران :
" إن فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض " هم باز دلالت بر این مسئله دارد.
سوال شخصی از امام صادق علیه السلام
شخصی خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید و گفت من را به پروردگارم راهنمائی کن تا بدانم چه کسی معبود من است. امام (علیه السلام) فرمود بنشین ، در آنجا بچه کوچکی بود که با تخم مرغی بازی می کرد امام (علیه السلام) به او گفت این یک دژ پوشیده شده است . یک پوسته غلیظ و سفتی دارد. زیر این پوسته سفت یک پوسته نازک هست و زیر آن پوسته نازک یک آب طلایی رنگی است که در کنار آن آب طلایی رنگ یک آب نقره ای رنگ هست بطوری که این دو با هم قاطی نمی شوند و هر کدام سر جای خودشان هستند.
این تخم مرغ ظاهر و باطنش همین است اما شما در آن ، طاووس نمی بینید. ولی همین دژ بسته بعد از مدتی جوجه ای از آن بیرون می آید که دیگر نه در آن آب طلایی رنگ که زرده تخم مرغ باشد نه آب نقره ای رنگ که سفیدیش باشد ، می بینید. در هیچ کدام از اینها انسان طاووس با آن رنگ های عجیب و غریبی که دارد نمی بینید . آیا می شود گفت اینها همه بی خود است؟
الان که نگاه می کنیم نمی دانیم نر یا ماده است؟ این رنگ ها از کجا آمده؟ سپس امام (علیه السلام) فرمود آیا فکر می کنی این همه تدبیر و این همه نظمی که در این تخم به کار رفته ناظمی و مدبری دارد یا نه؟ کمی فکر کرد و با همین مثال ساده که امام علیه السلام بیان فرمودند اسلام آورد .
خلاصه اینکه اولین برهانی که برای شناخت خداوند اقامه می شود برهان نظم است. در عالم ، نظم آنقدر زیاد است که اگر بخواهیم به گوشه هایی از این نظم اشاره بکنیم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.آنچه که مسلم است این همه نظم در عالم نشانه این است که ناظم و مدبری دارد.
منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود

فرآوری: دکتر جعفری 


منبع : رادیو معارف
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی