مردم خواهى و دگر دوستى ، انگیزه دیگر رقت قلب و گریه بر دیگرى است .
به عنوان مثال : اگر شما بشنوید که مردى همراه فرزندان ، جوانان ، کودکان شیرخوار، برادران ، بانوان و یارانش ، در بیابانى فرود آمده ، بدون هیچ گناهى در محاصره بیدادگران خون آشام قرار گرفته ، بیدادى بسان بیدادى که بر حسین علیه السلام رفت بر او مى رود؛ در این شرایط به طور قطع قلب شما بر او شعله ور و پاره پاره مى شود. بالاتر از این ، اگر بشنوید که فردى گناهکار یا حلالگر حرام خدا و یا حرامگر حلال خدا یا دشمن شخصى خودتان یا با فردى کافر، آنگونه وحشیانه و بیرحمانه رفتار شده است ، باز هم ترحم و رقت قلب شما بر او، برانگیخته خواهد شد و اشک دیدگانتان جارى .
حسین علیه السلام بى هیچ جرم و گناهى در برابر آن کوردلان مى فرمود:
((آیا کسى از شما را کشته ام که خون آن را مطالبه مى کنید؟ یا ثروتى از شما نابود ساخته ام که عوض و غرامت آن را از من مى طلبید؟ یا قانونى را تغییر داده ام ؟)) و آنان پاسخى نداشتند.
حسین عزیز! جانم فدایت باد! اگر اینگونه هم بود، باز هم در خور این رفتار وحشیانه اى که به تو روا داشتند، نبودى ، در حالى که براى تو هیچ جرم و گناهى نبود که کیفرش این اعمال ضد بشرى امویان باشد.
آرى ! بیایید تا از دیدگاه بشر دوستانه بر او گریه کنیم و کسى که از این دیدگاه بر او اشک نریزد، از جوانمردى بى بهره است .
منبع : تبیان