سایر جوامع حدیث اهل سنت

غیر از نامبردگان کسانی از صحاح ششگانه یا از افواه مشایخ حدیث احادیثی التقاط و جمع آوری نموده و جوامعی ترتیب داده اند که از آن جمله: طیالسی صاحب مسند است که احمد بن عبد الرحمن البناء مشهور بساعاتی مسند او را مرتب نموده و ترتیب المسند بنام (منحة المعبود) ضمن دو جلد در قاهره چاپ شده است و حافظ دارمی ابو محمد عبد الله بن عبد الرحمن متوفی ۲۵۵ ه صاحب سن ...

غیر از نامبردگان کسانی از صحاح ششگانه یا از افواه مشایخ حدیث احادیثی التقاط و جمع آوری نموده و جوامعی ترتیب داده اند که از آن جمله: طیالسی صاحب مسند است که احمد بن عبد الرحمن البناء مشهور بساعاتی مسند او را مرتب نموده و ترتیب المسند بنام (منحة المعبود) ضمن دو جلد در قاهره چاپ شده است و حافظ دارمی ابو محمد عبد الله بن عبد الرحمن متوفی 255 ه صاحب سنن دارمی (1) که از بخاری و مسلم و ترمذی و نسائی و ابی داود روایت می کند.و ابو عوانه اسفرائینی، یعقوب بن اسحق (316 ه) صاحب مسند (2).و حافظ دار قطنی متوفی 385 ه صاحب سنن دار قطنی است که هر یک سنن یا مسندی ترتیب دادند (3).

دیگر از کتب جوامع حدیث سنن بیهقی (ابی بکر احمد بن حسین خسروجردی) متوفی 458 است که از 74 کتاب جمع آوری نموده و جمعی آنرا اختصار نموده اند از آن جمله ابن عبد الحق دمشقی متوفی 744 و حافظ شمس الدین ذهبی متوفی 748 و شیخ عبد الوهاب شعرانی متوفی 974اند.دیگر از جوامع، جامع المسانید تألیف شیخ ابو الفرج (ابن جوزی) متوفی 597 است که شیخ ابو العباس (محب الدین الطبری متوفی 694 ه آنرا مرتب نموده نیز کتاب (المنتقی) تألیف ابن تیمیه مجد الدین عبد السلام بن عبد الله حرانی (م 652 ه) استکه فقط بجمع احادیث احکام پرداخته و احادیث اخلاقی و تفسیری و فضائل را ذکر نکرده.

بر این کتاب شوکانی، محمد بن علی بن محمد یمنی (1250 ه) شرحی بنام (نیل الاوطار) نوشته که در قاهره ضمن 8 جلد بچاپ رسیده.

چنانکه جمعی بتدوین احادیثی که در صحیحین نیامده بود همت گماشتند.از گروه اخیر، حافظ ابو عبد الله معروف به (حاکم نیشابوری) است که مستدرکی بر صحیحین نگاشت (4) و ابن حبان نیز صحیحی بعنوان مستدرک نوشت که دارای ترتیبی مخترع می باشدزیرا نه بترتیب ابواب است و نه بحسب مسانید (رک: تدریب الراوی ص 54) .

در این کتب هرگونه خبری که از پیغمبر رسیده ثبت شده و حتی در مسند ابن حنبل به مناسبتهائی که بین روایات مختلفه است و دسته بندی احادیث احکام نیز توجهی نشده بلکه کلیه احادیثی که یک تن از یاران پیغمبر از آنجناب نقل کرده است در یکجا گردآوری شده و هکذا (5).

و اما در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) گرچه احادیث بمناسبت ابواب فقه مرتب و مبوب گردیده معذلک احادیث شارحه قرآن و بعبارت دیگر، تفاسیر روائی با روایات احکام، و اخبار مغازی (جنگهای پیغمبر) و سیره و حالات امم ماضیه، در ضمن کتاب و احیانا در یک باب ذکر شده و اولین کسی که بتفکیک تفسیر از سایر اخبار پرداخت و احادیث تفسیر را در یکجا جمع نمود اسحق بن راهویه متوفی 238 ه است که اخبار مزبور را برحسب ترتیب قرآن مدون و مرتب ساخت از آن پس دیگران مانند ابن جریر طبری () ، در جمع آوری اخبار تفسیر بروش مزبور سلوک نمودند.

باری چنانکه گفتیم کتب ششگانه مزبور نزد اهل سنت مقبولیت تمام پیدا کرده و بالخصوص نسبت به صحیح بخاری و مسلم عطف توجه بیشتری مبذول گردید.

چنانکه جمعی مستدرک و متمم بر اندو (صحیحین) نگاشته.و جماعتی نیز بشرح ایندو کتاب پرداخته اند که اشهر شروح مزبور: شرح ابن حجر عسقلانی () و شرح قسطلانی () و شرح کرمانی () موسوم به (الکواکب الدراری) () بر صحیح بخاری و شرح نووی () بر صحیح مسلم است ().

در خاتمه مناسب است نام کتب مهم اهل سنت را با قضاوتی که ابن حزم نسبت بمرتبه هر یک نموده (گرچه ذهبی و دیگران با وی موافق نیستند) بازگو کنیم در (سیر اعلام النبلاء ذهبی) آمده که ابن حزم فرموده: شایسته ترین کتاب حدیث که در خور بزرگداشت است صحیح بخاری و مسلم و صحیح ابن سکن ابی علی سعید بن عثمان بغدادی متوفای 353 و منتقی ابن جارود 7*و منتقی قاسم بن اصبغ است و در مرتبه بعدی کتاب ابی داود و کتاب نسائی و مصنف قاسم بن اصبغ و مصنف ابی جعفر طحاوی و مسند بزاز احمد بن عمرو متوفای سال 292 در مکه و مسند ابن ابی شیبه 8*و مسند علی بن مدینی و مسند ابن ابی غرزه و مانند آن است که فقط کلام رسولخدا را ثبت نموده اند سپس کتبی است که علاوه بر کلام نبوی شامل اقوال دیگران نیز می باشد چون مصنف عبد الرزاق و مصنف ابی بکر بن ابی شیبه مصنف بقی بن مخلد و کتاب محمد بن نصر بن همام مروزی و کتاب ابن منذر که نام بردیم و در مرتبه نازلتر مصنف حماد بن سلمه و موطأ مالک بن انس و موطأ ابن ابی ذئب و موطأ وهب و مصنف وکیع و مصنف محمد بن یوسف فریابی و مصنف سعید بن منصور و مسائل احمد و فقه ابی عبید و فقه ابی ثور است.

این بود خلاصه تاریخ حدیث و تدوین مجامع روائی اهل سنت و جماعت و اما اجمال سیر تدوین حدیث در شیعه.

پی نوشت ها:

1 سنن دارمی ضمن دو جلد بسال 1349 ه در دمشق چاپ شده.

2 مسند ابی عوانه با تعلیقات و تصحیح استاد محمد عبد الحمید شیخ حدیث (الجامعة النظامیة) حیدر آباد دکن و سید حبیب الله قادری در پنج مجلد در دائرة المعارف العثمانیه چاپ شده .

3 سایر مجامع مهم حدیث را ذیل توضیحات درباره صحاح ست نام بردیم.ضمنا اساس کتب مسانید و کتب سنن را در فهرست ابن ندیم و ترجمه آن (ص 412 تا 423 به بینید

4 حاکم (محمد بن عبد الله) معروف بابن البیع متوفی سال 405 از مشایخ و حفاظ حدیث است .وی تمایل بتشیع داشته و حتی جمعی ویرا شیعه دانسته اند.

حاکم از طرف سامانیان قضاوت نیشابور داشته و در کثرت مشایخ منفرد بوده گویند از دو هزار شیخ استماع حدیث کرد.

واعتنی الحافظ ابو عبد الله الحاکم فی المستدرک بضبط الزائد علیهما فما هو علی شرطهما او شرط احدهما او صحیح و ان لم یوجد شرط احدهما معبرا عن الاول بقوله: هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین او علی شرط البخاری او مسلم و عن الثانی بقوله: هذا حدیث صحیح الاسناد و ربما اورد فیه ما هو فی الصحیحین (تدریب الراوی ص 51) .

مستدرک وی شامل احادیثی است که واجد شرائط بخاری و مسلم می باشد یا شرط یکی از این دو که در صحیحین فوت شده.طی همین احادیث مقدار زیادی از فضائل خاندان عصمت. (مانند حدیث من کنت مولاه و حدیث طائر مشوی و غیرهما) بنظر می رسد.و از اینجاست که جمعی ویرا به تشیع نسبت داده اند فوت حاکم در 403 یا 405 اتفاق افتاد (ریحانة الادب ص 287، ابن خلکان، الکنی و الالقاب، روضات الجنات) .

5 قسطلانی در ارشاد الساری از ابن اثیر چنین نقل می کند: ثم تلاهم کثیر من الائمة فی التصنیف علی حسب ما سنح له فمنهم من رتب علی المسانید کالامام و منهم من رتب علی العلل .بان یجمع فی کل متن طرقه و اختلاف الروایة فیه و منهم من رتب علی الابواب الفقهیة.. .و من اقتصر علی المتن فقط کالبغوی فی مصابیحه و اللؤلؤی فی مشکاته الخ...

6 محمد بن جریر طبری مفسر و محدث و مورخ شهیر بسال 224 ه در آمل مازندران متولد و در سال 310 در بغداد در گذشت وی دائی ابو بکر خوارزمی و ادیب و نویسنده مشهور) است.

طبری در بیشتر علوم اسلامی و مخصوصا در فقه و حدیث و تاریخ، تبحر داشته ابتدا در فقه پیرو مذهب شافعی بوده ولی اخیرا خود روش مستقلی در فقه ابتکار و پیروانی در این مذهب پیدا نمود.

و چون طی کتابی که در اختلاف فقهاء نگاشته بود نامی از ابن حنبل نبرد، پیروان ابن حنبل که در این زمان در بغداد زیاد بودند، کمر عداوت وی را بر میان بستند.

ولی طبری نیز از عقیده خود (که ابن حنبل تنها محدث بوده و فقیه نیست)، منصرف نگردید .و شاید همین انزوا و بر کناری از اجتماع خود توفیقی برای نوشتن کتابهای مهم و بسیار مفید وی (تفسیر کبیر و تاریخ الامم و الملوک) بوده است.

7 این شرح موسوم به (فتح الباری فی شرح صحیح البخاری) است که مؤلف آن، شهاب الدین احمد بن علی (بن حجر عسقلانی) شافعی مصری است.وی حافظ زمان خود و در علم الحدیث و فن رجال بی نظیر بوده.در حدیث، شرح صحیح البخاری و در رجال، (الاصابة فی معرفة الصحابة) و (تقریب التهذیب) و (تهذیب التهذیب) و (لسان المیزان) و (الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة) و (طبقات المدلسین) که هر یک در زمینه خود از کتب ممتعه فن است نگاشت.

فتح الباری در هیجده جلد بسال 1383 ه در قاهره (توسط مکتبة المصطفی البابی الحلبی) بچاپ رسیده.

وفات ابن حجر بسال 852 یا 3 هجری در قاهره بوده (ریحانة الادب ج 5، ص 306، الکنی و الالقاب قمی ج 1) .

8 قسطلانی، شهاب الدین احمد بن محمد بن ابی بکر شافعی مصری است که در عصر خود اعلم علمای مصر بوده قرآن را حفظ داشته و در حدیث و قرائت و وعظ بی نظیر بوده است. شرح وی بر صحیح بخاری بنام (ارشاد الساری بشرح صحیح البخاری) موسوم و بهترین شروح آن کتاب بشمار می رود.قسطلانی معاصر سیوطی و وفاتش در سال 923 در سن 72 سالگی واقع شد.

گویند روز وفاتش مصادف با ورود سلطان سلیم عثمانی بمصر و تملک آن دیار بوده (ریحانة الادب ج 3 ص 298) .

9 شمس الدین محمد بن یوسف کرمانی بغدادی از دانشمندان جامع قرن هشتم است که تحصیلاتش را در کرمان و سپس در شیراز نزد قاضی عضد ایجی تکمیل نمود و آنگاه ببغداد توطن گزید و برای اخذ حدیث و دیگر علوم بمصر و شام نیز مسافرت کرد وفاتش در 786 در بغداد اتفاق افتاد.

10 این شرح بانضمام متن (صحیح بخاری در 27 جلد) تدوین شده که ضمن 12 جلد در المطبعة البهیة المصریه بسال 1388 ه چاپ شده.

11 نووی (منسوب به نواشهر کوچکی در نواحی دمشق است که بقول معروف منزل حضرت ایوب پیغمبر بوده) نامش یحیی بن شرف الدین و ملقب به محیی الدین، و شافعی مذهب بوده وی از بزرگان علم و مشاهیر زهاد زمان خود و حافظ حدیث بوده.

شرح وی بر صحیح مسلم بهترین شروح این کتاب بشمار رفته و موسوم است به (المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن حجاج) وفاتش در 676 یا 677 هجری در 45 یا 46 سالگی اتفاق افتاد. (ریحانة الادب ج 4 ص 252) .

12 این شرح با متن صحیح مسلم در 18 جلد (9 مجلد) در مطبعه حجازی قاهره چاپ شده.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان