سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آتشبیاری عطریانفر در معرکه اختلافانگیزی بین قوا
محمد عطریانفر، از دستگیرشدگان فتنه 88 و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتگویی با خبرآنلاین، درباره مهمترین اولویت کشور بیان کرد: مهمترین اولویتهای کشور مسائل اقتصادی، ایجاد امنیت روانی، تنظیم مبادلات بینالمللی ایران با کشورهای منطقه و جهان و ایجاد امیدواری برای نسلهای آینده است.
او با اشاره به تلاشها برای اجرای قانون عفاف و حجاب گفت: اینها اولویت ما نیست اما روندهایی است که از ناحیه مجلسی که با دولت همراه نیست، بر سر راه مسائل اولیه کشور ایجاد دستانداز میکنند.
عطریانفر تصریح میکند: علت اصرار برای اجرای این قانون ایجاد دستانداز برای دولت است![1]
*آقای عطریانفر بعنوان یک رجل سیاسی کارکاشته که به زیر و بم سیاست آشنا هستند طبعا میدانند که اظهار چنین حرفهایی موجب کاهش قوت سیاستورزی و رواج بیاعتمادی بین سیاسیون کشور میشود! چه اینکه مجلس با رأی اعتماد تام به کابینه دکتر پزشکیان، جلوگیری از ایجاد فضای تند سیاسی علیه ضعفهای دولت و ایجاد آرامش در قبال لایحه دولت برای بودجه سال 1404؛ نشان داد که نه تنها قصد ایجاد دستانداز ندارد بلکه هدف همراهی دارد.
اکنون و پس از این رفتارها؛ هنگامیکه فردی مثل عطریانفر به صحنه میآید و میگوید قصد مجلس ایجاد دستانداز است؛ طبعا فضا کدر میشود و نقار و چند دستگی و اختلاف شکل میگیرد.
اینکه چرا عطریانفر دست به چنین بدخواهی آشکاری زده است، بماند.
لکن در حیث قانون باید به آقای عطریانفر یادآوری کرد که قانون، لازمالاجرا و راههای اصلاح آن هم مشخص است.
نگاه سیاسی و انتفاعی و جناحی داشتن به قانون؛ صرفا پای نهادن دوباره در مسیر کژیهای سال 88 است که عاقبت آن به اعتراف پشت تریبون دادگاه و از جایگاه مجرم انجامید.
***
روایت عضو کمیسیون بودجه از بیقانونی بانکها
مجلس قانون میگذارد، بانکها اجرا نمیکنند!
بهروز محبی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه در مصاحبه با ایلنا پیرامون مشکل مردم در تأمین وثیقه برای وامهای بانکی گفته است: یکی از مشکلات جدی ما در سالهای اخیر همین تامین وثیقه برای وامها بود؛ یعنی ما در بودجه میآوردیم یک ضامن برای وام ازدواج کافی است اما متاسفانه گاهی بانکها به هیچعنوان به کمتر از 3 ضامن رضایت نمیدهند.
وی درباره جایگزینی یارانه به جای وثیقه و اینکه گفته شده قسط وام ازدواج 2ونیم میلیون تومان است اما یارانه 300 هزار تومان و این وثیقه چه طور قرار است بازپرداخت وام را پوشش دهد نیز تصریح کرد: بخشی –از این وثیقه را- هم گفتیم سفته بپذیرند اما بانکها اجرا نمیکنند.
این نماینده مجلس همچنین میافزاید: باید کمک کنیم افراد برای دریافت وام از وثایقی مانند طلا و خودرو و املاک استفاده کنند.[2]
*مدت مدیدی است که دلسوزان و مسئولان کشور در قبال بسیاری از مشکلات اقتصادی به یک مانع مشترک میرسند و آن "دیوار بلند بانکها" است.
بانکهایی که نه با تصمیمات مالی دولت همراهی میکنند، نه وامهای راضیکننده به عموم مردم میدهند، نه اهل اجرای قوانین مجلس هستند و نه مالیات خود را میدهند.
ضمن اینکه با دور شدن از رسالتهای اصیل خود، به بنگاهداری و درآمدزایی مشاع رو آورده و عملا به یک فعال مایشاء بازار تبدیل شدهاند که البته قدرت زیادی هم دارد!
کار به جایی رسیده که حتی گفته میشود بخش زیادی از قیمت گران مسکن که این روزها تبدیل به یکی از اصلیترین دغدغههای مردم ایران شده است نیز به ملکبازی و ملکداری برخی بانکها و اینکه آنها نمیخواهند قیمت مسکن پایین بیاید، برمیگردد.[3]
دقت شود که در این فرایند که عملا شبیه به داستانهای "شعبان بیمُخ" است و هر چقدر هم که مجلس قوانین خوب بگذراند و تصویب کند لکن تا وقتی خبری از اقتدار دولت در برخورد با بانکها نباشد؛ هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و وضعیت تغییر نمیکند.
گفتنیست، وزیر اقتصاد دولت پزشکیان اخیرا مواضع مهمی را در تعیین تکلیف برخی فعالیتهای نامجاز بانکی اتخاذ کرد که باید منتظر ماند و میزان تحقق این وعدههای مهم را سنجید.[4]
آیا این وعدهها محقق میشوند و مردم اثر آنها را لمس خواهند کرد یا اینکه قضایای دولت سابق تکرار میشود و همه چیز در حد حرف باقی میماند؟!
***
مسجدجامعی، رئیسجمهور را مخاطب قرار داد
هشدار به پزشکیان درباره تجزیه ایران
احمد مسجدجامعی، از فعالان اصلاحطلب و عضو سابق شورای شهر تهران طی یادداشتی در روزنامه شرق به انتقاد از برخی اظهارات و مواضع رئیسجمهور پزشکیان درباره لزوم انتخاب مدیران برخی شهرها از اقوام همان شهرها پرداخت.
مسجدجامعی در این باره نوشته است: جای خوشبختی است که رئیسجمهور محترم به ایده وفاق ملی پایبند هستند و در پی لوازم آن اما بایستی از تجربههای ملی خودمان نیز بهره ببریم. در اوایل انقلاب طرحی ارائه شد که انتخاب مسئولان محلی از بین اهالی همان منطقه صورت گیرد و چنین شد اما چندان بر پایداری ملی نیفزود و گاهی به ضد خود تبدیل شد.
او میافزاید: اینکه در کشور از همه ظرفیتهای این سو و آن سو بهره بگیریم، امری مسلم، واضح و حتی ضروری است. ولی باید مراقب بود که این کار اندک اندک زمینهساز تفرقه و شکاف میان ایرانیان نشود و اصلا همین تعبیر ایرانیان یا ملت ایران یا مردم ایران، چه اشکالی دارد که این همه از قوم و قومیت سخن میگوییم، چون همان اقوام هم اگر نیک بنگریم چندان یکدست نیستند. اگر فرضا مسئولان اداری، مالی، سیاسی و فرهنگی لایق را از نقاط مختلف برای مناطق گوناگون کشور انتخاب کنیم، آیا این بهتر است یا آنکه خود را مقید کنیم به انتخاب آنها در محل تولد یا سکونتشان؟ به قول قدما مسقطالرأس آنها و در این صورت آیا واقعا آنها را محدود نکردهایم؟
مسجدجامعی تصریح میکند: چه اشکالی دارد که استاندار پایتخت از آذربایجان یا خوزستان یا کردستان یا بلوچستان باشد؟ اگر این روال را پیش بگیریم، لابد پس از مدتی بایستی در کارت ملی هم عنوان جدیدی بیفزاییم. زمانی در آمارگیری ادوار پیشین از مسقطالرأس و دین و مذهب هم سؤال میشد، اما به دلایل منطقی آن را حذف کردند. اگر این شیوه را ادامه دهیم، عملا که فدراسیونی از ایران درست کردهایم که در این آشفتهبازار منطقهای در واقع میتواند قدم نخست برای تجزیه ایران باشد.
او گفته است: در حالی که در همه امور نگاه به امر ملی، اولویت دارد، از ستارخان بیاموزیم. ستارخان چند ماه کوچه به کوچه و خیابان به خیابان با عوامل خونریز استبداد همچون صمدخان مراغهای جنگید و نه تنها مشروطه را به آذربایجان برگرداند بلکه با سپاهی به تهران آمد و مشروطه را دوباره برقرار کرد. یعنی آن پهلوان به ایران در تمامیت آن و به تهران به عنوان مرکز ایران پایبند بود.
این فعال اصلاحطلب همچنین مینویسد: به هر حال ادبیات و عمل دولتمردان هرچه بلندمرتبهتر بایستی در همان چارچوب امر ملی، آشتی ملی، وفاق ملی و تقویت مبانی ملی ایران باشد و لازمه آن مشارکت واقعی و حداکثری همه ایرانیان در هر کجای کشور و با هر زبان و هر آداب و رسوم در اداره امور از بالاترین سطوح تا سطوح میانی و پس از آن است. ایران بسیار مهم است، مراقب ایران باشیم.[5]
*نکته مورد اشاره مسجدجامعی کاملا صحیح است و اساسا به نظر میرسد دکتر پزشکیان باید در سخنان و اقوال خود پیرامون اقوام؛ یک تجدید نظر اساسی داشته باشد.
ایران برای همه است و نخبگان و مدیران لایق و بهترینها هم اختصاصی به قومیتها ندارند.
بدانیم که اساسا این مطالبه برخی فعالان استانی و قومی هم غلط است که مدیران استانها باید لزوما برخاسته از همان استان یا قوم باشند. زیرا کارآمدی ریشه قومیتی یا استانی ندارد.
شایسته است رئیسجمهور محترم، بعنوان شخص دوم مملکت پرچمدار این عقلانیت و این نگاه درست باشند و فیالجمله به آنچه که دوست خودشان یعنی آقای مسجدجامعی گفته است، پایبندی عقلانی نشان دهند.
***
1_ khabaronline.ir/xmXnV
2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1566669
3_mshrgh.ir/1669883
4_mshrgh.ir/1662577
5_https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-952251