ماهان شبکه ایرانیان

فحشاء از دیدگاه آیات و روایات

 وَ اللَّاتِی یأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکوهُنَّ فِی الْبُیوتِ حَتَّی یتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا.

فحشاء از دیدگاه آیات و روایات

 وَ اللَّاتِی یأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکوهُنَّ فِی الْبُیوتِ حَتَّی یتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا.

وَ الَّذانِ یأْتِیانِها مِنْکمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ کانَ تَوَّاباً رَحِیماً.

و از زنان شما [امت اسلام] کسانی که مرتکب عمل زشت زنا [و یا مساحقه] می‌شوند چهار نفر مرد از خودتان را بر آنان برای شهادت دادن بخواهید پس اگر به ارتکاب آن گواهی دادند آن زشت‌کاران را در خانه‌ها [به عنوان حبس ابد] نگاه دارید تا مرگ آنان را فرا گیرد یا خدا برای نجاتشان راهی قرار دهد.

و از شما مسلمانان آن مرد و زنی که مرتکب گناه زشت [زنای محصنه یا دو مردی که آلوده به لواط] می‌شوند آنان را با اجرای حدود خدا بیازارید و اگر توبه کنند و مفاسد خود را در سایهٔ آن توبه اصلاح نمایند از آنان دست بردارید زیرا خداوند همواره بسیار توبه‌پذیر و مهربان است.

شرح و توضیح

در این دو آیه شریفه مسائل بسیار مهم و نکات قابل توجهی گنجانیده شده که تا جائی که لازم باشد به توضیح آن می‌پردازم.

1- مفسران شیعه و اهل سنت از این که مراد از فاحشه در آیه شریفه چه گناهی است اختلاف نظر دارند و هر یک برای نظر خود دلیلی از دو آیه یا روایت اقامه کرده‌اند، گروهی می‌گویند منظور از فاحشه در دو آیه زنای غیر محصنه است، گروهی می‌گویند مقصود مطلق زناست چه محصنه چه غیر محصنه، عده‌ای می‌گویند آیه اول دلالت بر زنا و مساحقه دارد، و آیه دوم دلالت بر لواط و تفخیذ می‌کند، جمعی معتقدند آیهٔ اول دلالت بر زنای محصنه و غیر محصنه و مساحقه دارد و آیهٔ دوم بر لواط و تفخیذ دلالت می‌کند.

به نظر می‌رسد از کلمهٔ فاحشه که بر هر کار زشتی دلالت دارد و ضمیر یأْتِیانِها در آیهٔ دوم نیز به آن برمی‌گردد بتوان استفاده کرد که فاحشه در آیه اوّل دلالت بر زنا و مساحقه می‌کند و در آیهٔ دوم دلالت بر زنای محصنه و لواط و تفخیذ دارد، و اگر کسی بگوید از حبس ابد در خانه و از جمله فَآذُوهُما حد زنا فهمیده می‌شود، باید گفت از آیهٔ اول از طریق حکم حبس ابد و از جملهٔ مِنْ نِسائِکمْ به دست می‌آید که منظور از فاحشه زناست، اما از آیهٔ دوم فقط زنا فهمیده نمی‌شود، زیرا جملهٔ فَآذُوهُما مجمل است و این اجمال را روایات توضیح می‌دهد که شامل حدّ با تازیانه و سنگسار و قتل است، حدّ برای زنای غیر محصنه، سنگسار برای زنای محصنه و قتل برای لواط و تعزیر برای تفخیذ.

بنابراین اگر لغت فاحشه را منصرف به هر چهار گناه زنا، مساحقه، لواط، و تفخیذ بدانیم مناسب‌تر است و جمله فَآذُوهُما را با توجه به روایات، منصرف به همه حدود از قبیل تازیانه، سنگسار، قتل و تعزیر بدانیم بهتر است.

2- فکر می‌کنم آثار زیان‌بار زنا و مساحقه و هم‌جنسگرائی مردان بر کسی پوشیده نباشد، از نظر باطنی و معنوی هر گناهی بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت آتش و عذابی است که فردای قیامت گناهکار را فرا می‌گیرد:

فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ «1»

از نگاه قرآن و روایات ماهیت جریمه و عذاب با جرم یکی است، و ذات گناه همان عذاب و آتش است، چیزی که هست در دنیا بخاطر عنایت و رحمت حق به بندگانش قابل لمس نیست، ولی هنگامی که گناهکار وارد جهان آخرت شود به عذاب دوزخ که همان گناهان اوست می‌افتد، و راهی برای نجات از آن ندارد.

این نوع گناهان از نظر ظاهری و خانوادگی و اجتماعی کلنگی است که ساختمان اخلاق خانوادگی را تخریب می‌کند و نظام خانواده را متلاشی می‌نماید، و جامعه را جامعه‌ای فاسد، شهوت‌ران، بی‌حیا، بی‌عفت، بی‌ادب، چشم‌چران می‌کند، و بویژه شیوع آن‌ها نسل را به نابودی تهدید می‌کند.

جوانی که به عمل بسیار زشت لواط عادت کند، و دو مردی که در چرخهٔ هم‌جنس‌بازی قرار گیرند از تشکیل خانواده و گرفتن همسر گریزان می‌شوند و از این راه به همهٔ حقوق عاطفی و غریزی زن لطمهٔ جبران ناپذیر می‌زنند و از همهٔ این‌ها سنگین‌تر، دچار شدن هم‌جنس بازان به بیماری‌های خطرناک و گاهی غیر قابل جبران چنان که در گذشته و امروز نشان داده شده امری اجتناب ناپذیر است.

زنان بی‌شوهر و زنان شوهردار به هر علتی اگر دچار مساحقه و به عبارت دیگر هم‌جنس بازی شوند و به آن عادت نمایند، به نظام خانواده و شوهرداری و فرزنددار شدن لطمه می‌زنند، و از این طریق به شیوع بی‌حیائی و بی‌عفتی و فساد دامن زده و چه بسا به امراض مهلک دچار گردند.

زنا که از زشت‌ترین گناهان است، جامعه را با هر نوع خطر و فساد روبرو می‌نماید، و به تولید حرام‌زاده کمک می‌نماید، و چه بسا که مردان و زنان زناکار نوزاد به وجود آمده را در گوشه‌ای رها کرده و او را از همهٔ حقوق محروم نمایند، و نهایتاً مشکلاتی به دیگر مشکلات جامعه بیفزایند، و علاوه بر این هر یک از مرد و زن زناکار گرفتار بیمار سفلیس و سوزاک و بدتر از آن دو بیماری دچار ایدز شوند و آن را ظالمانه و بی‌رحمانه به دیگران حتی به همسر خود انتقال دهند و از این طریق بی‌گناهی را دچار رنج فراوان و محرومیت نموده به کام مرگ اندازند!!

روایات دربارهٔ فحشاء

از حضرت صادق (ع) در کتاب شریف کافی روایت شده:

«حرمة الدبر اعظم من حرمة الفرج، ان الله اهلک امة بحرمة الدبر و لم یهلک احداً بحرمة الفرج:» «2»

حرمت لواط از حرمت زنا سنگین‌تر است، خداوند امتی را به لواط هلاک کرد و احدی را به زنا نابود نکرد.

امام صادق (ع) از رسول خدا روایت می‌کند که آن حضرت فرمود:

«من جامع غلاما جاء جنبا یوم القیامة لا ینقیه ماء الدنیا و غضب الله علیه و لعنه و اعد له جهنم و ساءت مصیرا ثم قالان الذکر لیرکب الذکر فیهتز العرش لذلک و ان الرجل لیؤتی فی حقبه فیحسبه الله علی جسر جهنم حتی یفرغ من حساب الخلائق ثم یؤمر به الی جهنم فیعذب بطبقاتها طبقة طبقة حتی یرد الی اسفل‌ها و لا یخرج منها:» «3»

کسی که با نوجوانی، یا جوانی لواط کند، روز قیامت جنب وارد می‌شود، چرا که آب دنیا او را پاک نمی‌کند، خداوند بر او غضب می‌کند و وی را لعنت می‌نماید، و دوزخ را برای او آماده می‌سازد، و دوزخ بد جایگاهی است، سپس فرمود: چون مردی با مردی لواط کند عرش به علت این کار به لرزه می‌آید، و مردی که حاضر شود با او لواط کنند، خدا او را روی پل دوزخ حبس می‌کند تا از حساب خلایق فارغ شود، آنگاه فرمان می‌رسد او را به دوزخ در اندازند، پس در طبقه طبقه جهنم عذاب شود تا به پائین‌ترین مکان دوزخ واردش کنند و از آنجا نجات پیدا نکند.

میمون البان می‌گوید نزد حضرت صادق (ع) بودم آیاتی از سورهٔ هود دربارهٔ قوم لوط قرائت شد تا به این جمله رسید «وَ أَمْطَرْنا عَلَیها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّک وَ ما هِی مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ» حضرت فرمود: کسی که در حال پافشاری بر لواط بمیرد، نمی‌میرد مگر این که خداوند او را به سنگی از همان سنگ‌ها هدف قرار می‌دهد که مرگش با آن خواهد بود، و احدی مرگ او را به این صورت نمی‌بیند.

از حضرت صادق دربارهٔ حدّ مساحقه یعنی اکتفا زن به زن سؤال شد، حضرت فرمود: حدّش حدّ زناست، سپس فرمود:

«انه اذا کان یوم القیامة یؤتی بهن قد البسن مقطعات من نار و قنعنّ بمقانع من نار و سرولن من النار و ادخل فی اجوا فهن الی رؤوسهن اعمدة من نار و قذف بهن فی النار، ایتها المرءة ان اول من عمل هذا العمل قوم لوط فاستغنی الرجال بالرجال فبقی النساء بغیر رجال ففعلن کما فعل رجالهن:» «4»

چون روز قیامت شود، زنان مساحقهکننده را می‌آورند در حالی که لباس‌هائی کوتاه از آتش بر آنان می‌پوشانند، و مقنعه‌هائی از آتش بر سرشان می‌کنند، و شلوارهائی از آتش بر آنان قرار می‌دهند، و ستون‌هائی از آتش در شکم تا سرشان فرو می‌نمایند و آنان را به آتش در می‌اندازند، ای زن سؤالکننده بر تو معلوم باد اول کسانی که به عمل مساحقه روی آوردند قوم لوط بودند، چرا که در آن قوم مردان به مردان اکتفا کردند، و زنان از شوهران محروم شدند، آنان هم چون مردانشان که روی به لواط آوردند به مساحقه روی کردند!!

از حضرت صادق (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود:

«ان اشد الناس عذاباً یوم القیامة رجل اقر نطفته فی رحم یحرم علیه.» «5»

سخت‌ترین عذاب در قیامت عذاب مردی است که با زن نامحرم زنا کرده است.

حضرت صادق (ع) از پدر بزرگوارش امام باقر (ع) روایت می‌کند که آن حضرت فرمود:

«للزانی ست خصال ثلاث فی الدنیا و ثلاث فی الآخرة اما آلتی فی الدنیا فیذهب بنور الوجه و یورث الفقر و یعجل الفناء و اما آلتی فی الآخرة فسخط الرب و سوء الحساب و الخلود فی النار.» «6»

شش پی آمد برای زناکار مسلّم است سه پی‌آمد در دنیا و سه پی‌آمد در آخرت، اما سه پی‌آمد دنیا عبارت است از بر باد رفتن آبرو، و تهیدست شدن، و شتاب شدن در مرگ وی، و اما سه پی‌آمد آخرت خشم پروردگار، سختی در حساب‌رسی، جاوید شدن در آتش دوزخ.

زندیقی از حضرت صادق (ع) پرسید علت حرمت زنا چیست؟ فرمود:

«لما فیه من الفساد، و ذهاب المواریث و انقطاع الانساب لا تعلم المرءة فی الزنا من احبلها و لا المولود یعلم من ابوه، و لا ارحام موصولة و لا قرابة معروفة:» «7»

زنا علت و مایهٔ فساد و از میان رفتن ارث و میراث و قطع نسل است، زن زناکار در زنا نمی‌داند چه کسی او را حامله کرده، و فرزند نمی‌داند پدرش کیست، در زنا رحمی وجود ندارد تا صلهٔ ارحام بجا آورده شود، در زنا خویشاوندی معلوم و روشن نیست.

از حضرت رضا (ع) روایت شده:

«حرم الزنا لما فیه من الفساد من قتل الانفس و ذهاب الانساب و ترک التربیة للاطفال و فساد المواریث و ما اشبه ذلک من وجوه الفساد:» «8»

زنا به علت این مفاسد حرام شده است: قتل نفس، نابودی اصل و نسب، ترک تربیت اطفال، تباه شدن ارث و میراث و مانند این مفاسد!

از حضرت باقر (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود در کتاب رسول خدا یافتم:

«اذا ظهر الزنا من بعدی کثر موت الفجأة:» «9»

چون پس از من زنا آشکار شود، مرگ ناگهانی زیاد گردد.

از رسول خدا روایت شده:

«من فجر بأمرءة و لها بعل انفجر من فرجهما من صدید واد مسیرة خمسمأة عام یتأذی اهل النار من نتن ریحهما و کانا من اشد الناس عذاباً:» «10»

هر کس با زن شوهرداری زنا کند، رودی از چرکابه به طول پانصد سال راه از شرمگاه هر دو جاری گردد، به طوری که دوزخیان از بوی بد آن دو آزار بکشند و عذاب آنان از همه دوزخیان سخت‌تر باشد.

4- برای اثبات فحشا نزد قاضی باید چهار مرد مسلمان به دلخواه خودشان زمان ارتکاب فحشاء و ساعت آن و چگونگی عمل را که با چشم خود مشاهده کرده‌اند شهادت دهند تا حدّ ثابت گردد و در این زمینه قاضی حق ندارد به علم خود عمل کند.

اینجا باید پرسید کدام مرد و زن مسلمان حاضرند زنا را در برابر چشم چهار مرد مسلمان انجام دهند، یا کدام دو زن حاضرند عمل زشت مساحقه را در برابر تماشای چهار مرد مرتکب شوند، یا کدام دو مرد حاضرند عمل بسیار زشت لواط را در برابر مردم عملی سازند؟ تا شاهدانی به وجود آیند و نزد قاضی به این اعمال شهادت دهند، راستی اسلام برای آبروی مردم چقدر ارزش قائل است که اثبات فحشا را تعلیق به امر نشدنی کرده است، معمولًا گناهکاران مسلمان تا جائی که بتوانند گناه خود را پنهان انجام می‌دهند و از بیان آن خودداری می‌کنند، مگر این که خود گناهکاران با شرایطی خاص نزد قاضی بر ضد خود شهادت دهند که آن هم الزامی بر شهادت ضد خود ندارند، بهتر است مردم دنبال گناهی نروند و اگر خدای ناخواسته دچار معصیت شوند به توبه جدّی و حقیقی روی آورند که اگر توبه کنند و به گناه بازنگردند یقیناً خداوند مهربان توبه آنان را می‌پذیرد و عفو و مغفرتش را شامل حال آنان می‌نماید، و اگر اصرار بر گناه ورزند و معصیت و زشتی را تا زمانی که مرگ را ببینند و آثار آن را لمس نمایند، و حقایق عالم بعد برای آنان آشکار گردد بدانند که توبه در آن لحظه مقبول نخواهد بود، و با مرگ در آن حال به عذاب ابد دچار خواهند شد.

در آیهٔ مربوط به توبه حضرت آدم یعنی آیهٔ 37 سورهٔ بقره به طور مشروح دربارهٔ توبه و شئون آن بحث شد.

5- نگاه داشتن زنی که مرتکب زنا شده تا وقت مرگ حکمی موقت بوده، پس از این حکم آیه بیانکننده حدّ زنا که صد تازیانه است نازل شد و حکم حبس از میان رفت، البته حبس برای این بوده که زن را به زشتی عملش توجه دهند و او را بیدار نمایند، و به صلاح و تربیت آراسته کنند و به پاکی اخلاق و عمل بازگردانند.

6- اگر چهار مرد مسلمان فحشای مرد و زنی را دیدند، یا شاهد مساحقه و لواط بودند، شهادت دادن بر آنان واجب شرعی نیست، آنان می‌توانند از شهادت استنکاف ورزند و آبروی گناهکار را حفظ کنند و او را از حدّ بیان شده برای گناه نجات دهند، این که شهادت چهار مرد واجب و الزامی نیست از جمله فان شهدوا استفاده می‌شود.

7- چنانچه اینگونه گناهکاران به زشت‌ترین گناه یعنی زنا، مساحقه، لواط دچار شده‌اند و گناهشان از روی جهل و ندانستن حکم بوده، یا در هیجان مقدمات کار خدا و زشتی گناه و عذاب را از یاد برده و بی‌توجه شده‌اند و پس از فرو نشستن هیجان و برطرف شدن پردهٔ جهل توبه کردند و آن چنان به اصلاح خویش پرداختند که راه ارتکاب دوباره را به روی خود بستند احدی نباید متعرض آنان شود زیرا توبه آنان مقبول و مورد رحمت خداوند می‌باشند، مگر این که توبه نکنند و گناه را تا پایان عمر ادامه دهند که در این حال توبه‌ای برای آنان نیست و مستحق عذاب الیم هستند در این زمینه به دو آیهٔ بعد به دقت بنگرید.

 پی نوشت ها:

 

______________________________
(1)- بقره 244.

(2)- کتب اربعه ج 5 ص 1433.

(3)- کتب اربعه ج 5 ص 1433.

(4)- کتب اربعه ج 5 ص 1437.

(5)- کتب اربعه ج 5 ص 1432.

(6)- کتب اربعه ج 5 ص 1432.

(7)- بحار ج 103 ص 368.

(8)- بحار ج 79 ص 24.

(9)- کافی ج 2 ص 374.

(10)- بحار 76 ص 366.

 

مطالب فوق برگرفته شده از:

کتاب: تفسیر حکیم جلد هشتم 

نوشتهاستاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی