ماهان شبکه ایرانیان

فرهنگ عاشورا(۹)

از زمانهاى بسیار مناسب و با فضیلت براى زیارت امام حسین «ع »،روز عاشوراست،چه به صورت حضورى و رفتن به دیدار مرقد سید الشهدا«ع »در کربلا و چه خواندن زیارتنامه از دور

از مقدس ترین و با فضیلت ‏ترین زیارتهایى که در فرهنگ دینى و روایات اسلامى بیان‏ شده است، زیارت قبر سید الشهدا«ع‏»در کربلاست.
فرهنگ عاشورا(9)

از زمانهاى بسیار مناسب و با فضیلت براى زیارت امام حسین «ع »،روز عاشوراست،چه به صورت حضورى و رفتن به دیدار مرقد سید الشهدا«ع »در کربلا و چه خواندن زیارتنامه از دور. امام صادق «ع »فرمود:«من زار الحسین «ع »یوم عاشورا وجبت له الجنة ».[40] کسى که حسین «ع »را روز عاشورا زیارت کند،بهشت براى او واجب است.درحدیث دیگرى زیارت آن روز، مانند به خون خویش غلتیدن پیش روى آن حضرت به شمار آمده است:«من زار قبر الحسین یوم عاشورا کان کمن تشحط بدمه بین یدیه »[1].
متن زیارتنامه اى هم که از سوى ائمه دستور به خواندن آن داده شده به «زیارت عاشورا»شهرت یافته است و خواندن همه وقت و همه روز آن،آثار و برکات زیادى دارد.
این زیارت را امام باقر«ع »به علقمة بن محمد حضرمى آموخته که هر گاه خواست از دور وبا اشاره آن امام را زیارت کند،پس از دو رکعت نماز زیارت،چنین بخواند:«السلام علیک یا ابا عبد الله،السلام علیک یابن رسول الله...»[2] تا آخر،که در کتب زیارت آمده است.این زیارت،تجدید عهد همه روزه پیرو حسین بن على «ع »با مولاى خویش است که همراه با«تولى »و«تبرى »است و خط فکرى و سیاسى زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام واهل بیت،ترسیم مى کند و اعلام همبستگى و سلم و صلح با موافقان راه حسین «ع »و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است.«زیارت عاشورا»ولایت خون و برائت شمشیر است و تسلیم دل و یارى در صحنه است،تا عشق درونى به جهاد بیرونى بیانجامد و نفرت قلبى به برائت على برسد.زیارت عاشورا، منشور«تولى »و«تبرى »نسبت به جریان حق و باطل در همه جا و همه زمانهاست.

زیارت کربلا

از مقدسترین و با فضیلت ترین زیارتهایى که در فرهنگ دینى و روایات اسلامى بیان شده است، زیارت قبر سید الشهدا«ع »در کربلاست و براى زیارت هیچ امامى،حتى زیارت قبر رسول خدا«ص »به این اندازه سفارش و دستور نیست.در احادیث،گاهى زیارت امام حسین «ع »از زیارت کعبه هم برتر و بالاتر به حساب آمده و براى زیارت آن حضرت،پاداشى برابر دهها و صدها حج و عمره بیان شده است و لحن روایات،بگونه اى است که آن را براى یک شیعه در حد یک «فریضه »مى شمارد و ترک آن را ناپسند مى داند وهیچ عذر و بهانه و خوف و خطر را مانع از آن به حساب نمى آورد و ترک آن را جفامى داند.از امام صادق «ع »روایت است:«زیارة الحسین بن على واجبه على کل من یقر للحسین بالامامة من الله عز و جل »[3] زیارت حسین بن على «ع »،بر هر کس که او را ازسوى خداوند،«امام »مى داند واجب است.
میان عقیده به امامت و دیدار امام(چه در حال حیات و چه پس از مرگ)نوعى ملازمه است و در روایات،به این نکته اهمیت داده شده است.زیارت خائفانه سید الشهدا هم ارج بیشتر و ثواب افزونترى دارد.این،هم نشانه تاثیر اجتماعى «زیارت »و هم میزان عشق وفداکارى «زائر»است.امام صادق «ع »به «ابن بکیر»که سخن از خوف و هراس در راه زیارت سید الشهدا مى گفت،فرمود:آیا دوست ندارى که خداوند،تو را در راه ما ترسان ببیند؟...[4] و در حدیثى که زراره از امام باقر«ع »در باره زیارت خائفانه آن حضرت مى پرسد،حضرت پاسخ مى دهد:خداوند،از هراس قیامت،ایمنش مى دارد.[5] امام صادق «ع »نیز به «محمد بن مسلم »که با خوف و هراس به زیارت سید الشهدا مى رفت،فرمود:هر چه مساله دشوارتر و پر مخاطره تر باشد،پاداش زیارت هم به اندازه آن است وهر کس خائفانه قبر آن حضرت را زیارت کند، خداوند،هراس او را در روز قیامت،ایمن مى سازد:«ما کان من هذا اشد فالثواب فیه على قدر الخوف و من خاف فى اتیانه آمن الله روعته یوم یقوم الناس لرب العالمین...»[6] در حدیث مفصلى،امام صادق «ع »به ثوابهاى آن اشاره کرده،مى فرماید:کسى که هنگام زیارت آن حضرت، دچار ستم سلطانى شود و او رادر آنجا بکشند،با اولین قطره خونش،همه گناهانش بخشوده مى شود و هر که در این راه به زندان افتد،در مقابل هر روزى که زندانى و اندوهگین گردد،در قیامت برایش یک شادى است،و اگر در راه زیارت،کتک بخورد،براى هر ضربه اى یک حورى بهشتى است و در برابر هر درد و رنجى که بر جسمش وارد مى شود،یک «حسنه »براى اوست.[7] ومى فرماید:«من اتى قبر الحسین عارفا بحقه غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تاخر».[8] هر که عارفانه قبر سید الشهدا را زیارت کند،خداوند گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد.
آرى...براى رسیدن به کربلا،باید اراده اى آهنین،قلبى شجاع،عشقى سوزان داشت ودر این سفر،باید رهتوشه اى از صبر و یقین،پاپوشى از«توکل »،سلاحى از«ایمان »ومرکبى از«جان »داشت تا به منزل رسید،چرا که راه کربلا،از«صحراى عشق »و«میدان فداکارى »و پیچ و خم خوف و خطر مى گذرد.پاداشهاى زیارت کربلا نیز شگفت است.ازقبیل:پاداش نبرد در رکاب پیامبر و امام عدل،اجر شهیدان بدر،ثواب حج و عمره مکرر،پاداش آزاد کردن هزار بنده و آماده کردن هزار اسب براى مجاهدان راه خدا و...[9] البته تفاوت اجر و ثواب،به معرفت زائر و کیفیت زیارت و شرایط اجتماعى هم بستگى دارد.
کربلا،از یک سو،سمبل مظلومیت اهل بیت و امامان شیعه است،از سویى دیگر مظهردفاع بزرگ آل على و عترت پیامبر از اسلام و قرآن.توجه و روى آوردن به مزارسید الشهدا،در واقع تکرار همه روزه و همواره حق و یادآورى مظلومیت است.اگر کعبه وحج و نماز و جهادى هم باقى مانده است،به برکت شهید عاشوراست که احیاگر دین شد واسلام،تا همیشه مدیون «ثار الله »است.خصومت دشمنان اسلام نیز با حسین «ع »و مرقداو،از همینجاست.زیارت آن حضرت، همیشه با سختى و هراس و موانع،رو به رو بوده است.شوق زیارت کربلا،از آغاز در دل شیعیان حق طلب و انسانهاى آزاده و فضیلت خواه بوده است.شیفتگان سید الشهدا در این راه حاضر به بذل جان و مال و دست و پابوده اند و«راه بسته کربلا»همیشه چون حسرتى بر دل شیعه بوده است،چه در دوره امویان و عباسیان،چه در عصر حکومت بعثیان و در تاریخ معاصر،و آرزوى «باز شدن راه کربلا»همواره چون مشعلى در دل عاشقان حسین «ع »روشن بوده و تلخیهاى هجران را بااین «امید»تحمل مى کرده اند.زائر حسین «ع »،عاشقى از خود گذشته است و زیارت کربلا،عبادتى خدایى و ملکوتى.
[10] هر گاه خواستى حسین «ع »را زیارت کنى،با حالتى اندوهگین و پر رنج،خاک آلوده و پژمرده، گرسنه و تشنه زیارت کن...(در حدیث دیگرى است که:)چون حسین بن على اینگونه به شهادت رسید.[11] به قول حافظ:
نیازمند بلا،گو رخ از غبار مشوى
که کیمیاى مراد است،خاک کوى نیاز
غبار راه زیارت کربلا،خود،طراوت و پاکى است و این آشفتگى و افسردگى،نشاطروح عاشق است.
از شیشه غبار غم نمى باید شست
و ز دل،رقم «الم »نمى باید شست
پایى که به راه عشق شد خاک آلود
با آب حیات هم نمى باید شست[12]

زیارت ناحیه مقدسه

زیارتنامه اى است که به امام زمان «ع »نسبت داده شده و شیخ طوسى با سندهاى خودآن را روایت کرده است.به این صورت که در سال 252 هجرى از ناحیه مقدس حضرت حجت «عج »این روایت به دست شیخ محمد بن غالب اصفهانى صادر شده است. متن زیارت،خطاب به سید الشهدا و شهداى کربلاست و نام یکایک آنان،اغلب با ذکر اوصاف و خصوصیاتشان و نیز اسامى قاتلان آن شهدا در آن آمده است.آغاز زیارت،اینگونه است:«السلام علیک یا اول قتیل من نسل خیر سلیل...».متن زیارت،در کتاب اقبال سید بن طاووس،ص 573 و نیز در بحار الانوار،ج 98،ص 269 نقل شده است.زیارت رجبیه نیزمشتمل بر اسماء شهداست که در بحار(ج 98،ص 340)ذکر شده است.در این زیارت،به برخى حوادث پس از شهادت امام حسین «ع »و اوضاع کربلا و اهل بیت و ذو الجناح وسراسیمه شدن عترت پیغمبر در آن صحرا نیز اشاره شده است.[13]

زیارتنامه

متنى که هنگام زیارت مرقد پاک امام حسین «ع »و هر یک از امامان معصوم و ذریه پاک پیامبر و شهداى اهل بیت خوانده مى شود،دعایى که به عنوان تشرف باطنى براى ائمه و امامزادگان مى خوانند و حاوى سلام و درود زائر نسبت به مدفون در آن مرقدهاست.
از آنجا که «زائر»را ادب و معرفت شرط است،پس سخنى که هنگام زیارت بر زبان مى آورد،باید والا و عارفانه و مؤدبانه باشد.هر زائر مى تواند از پیش خود و به زبان خود،جملاتى و نیایش و دعایى را به عنوان زیارتنامه بخواند،ولى در منابع ما،متونى به نام «زیارتنامه »نقل شده که سند آنها به ائمه مى رسد و به عنوان «زیارتهاى ماثوره »شناخته مى شود.علماى دین،کتب متعددى بصورت مجموعه هاى زیارات،تدوین کرده اند،که آمیخته اى است از زیارتهاى مستند و منقول از معصومین و زیاراتى که انشاى علماى بزرگ است.در این میان،آنچه از ائمه نقل شده،بسیار است،همچون زیارتهاى:امین الله،جامعه کبیره،وارث،عاشورا و زیارت اربعین.کتابهاى دعا و زیارات نیز بسیار است،همچون:مصباح المتهجد،مفاتیح الجنان،مزار،بحار الانوار(جلد زیارات) .
دقت در مضامین و محتواهاى زیارتنامه ها بسیار مفید است.مفاهیم کلى که در زیارات دیده مى شود،بسیار است،از جمله:محبت،مودت،موالات،اطاعت،صلوات،سلام،عهد،شفاعت،توسل، وفا،دعوت،نصرت،تسلیم،تصدیق،صبر،تولى و تبرى،مواسات،نماز،زکات،زیارت،تبلیغ،وراثت، مساعدت،معاونت،سعادت،رضا،خونخواهى،جنگ و صلح،امر به معروف و نهى از منکر،تقرب به خدا،برائت از دشمنان،ولایت،فوز،نصیحت،جهاد،فدا شدن و...دهها عناوین و مفاهیم کلى که از مطالعه فقرات زیارتنامه ها برمى آید.اوصافى که در زیارتنامه ها آمده،برخى کلى و قابل انطباق بر همه ائمه و معصومین است،و برخى هم به تناسب وضعیت زندگى و شهادت امام خاص یا امامزاده و شهید بخصوصى به کار رفته است.محورهاى کلى مفاهیمى که در زیارتنامه ها آمده است،مى تواند اینگونه فهرست شود:
-مسائل اعتقادى،توحید،نبوت،صفات خدا...
-شناخت ائمه،اوصاف،فضایل و مقاماتشان.
-تاریخ زندگى و عملکرد اولیاء دین و مظلومیتهایشان.
-پیوندهاى «ولایى »بین زائر و پیشوا و همسویى در فکر و موضع و عمل و اقدام.-افشاگرى بر ضد ستمگران حاکم و جنایتهایشان نسبت به طرفداران «حق »وطالبان «عدل ».
-تولى و تبرى،شفاعت،توسل،دعا و...معارفى از این قبیل.
-طرح آرمانهاى والا و خواسته هاى متعالى و نیازهاى برتر.
-و برخى موضوعات دیگر.در واقع،یک سرى معارف دینى و ارزشهاى مکتبى و فضایل رفتارى در قالب فقرات زیارتنامه،از طریق ائمه به شیعیان و زائران آموخته شده است.زیارتنامه ها، نوعى اعلام مواضع اعتقادى،اخلاقى وسیاسى است که توسط زائر،در مقدسترین مکانها،با زبانى رسا ابراز مى شود.
«سلام »ها و«لعن »ها،محور عمده دیگرى در زیارتنامه هاست،بخصوص آنچه به شهداى عاشورا مربوط مى شود.سلام به امام و پیامبر و شهید مورد زیارت،و لعنت به دشمنان،ظالمان، غاصبان،شریکان جور،همدستان ظالم،راضیان به ستم،زمینه سازان ظلم.
«حب و بغض »،جلوه دیگرى از اصل مهم «تولى »و«تبرى »است که با عبارات مختلف در زیارتنامه ها آمده است،از ساده ترین شکل آن که حالت قلبى است،تاشدیدترین صورت برونى آن که با عنوان «حرب »و«سلم »مطرح شده است.«بیعت »،عنصر دیگرى در زیارتنامه هاست. پیمان و میثاق زائر با امام و شهدا.«جهاد»،محتواى زنده دیگرى در راستاى عملکرد اولیاء خدا. مثلا در مورد پیامبر خدا،امیر المؤمنین،حمزه سید الشهدا،امام حسن،امام حسین،شهداى احد،شهداى کربلا و...تعبیر«جهاد»به کاررفته است،با خطابهایى چون:«جاهدت فى سبیل الله، جاهدت فى الله حق جهاده،جاهدت الملحدین...»و«شهادت »،از جلوه هاى بسیار روشن فرهنگ عاشوراست که درزیارتنامه ها دیده مى شود.
فرهنگ شهادت و نیز شهادت طلبى،در جا به جاى زیارتهاى ماثوره دیده مى شود.
کشته شدن در راه خدا و بر منهاج رسول الله و دین حق و سعادتمند شدن در سایه شهادت،و طرح جدى این مسائل،معارضه با تبلیغات دشمنانى است که شهداى کربلا وسید الشهدا را یاغى بر خلیفه و خارجى معرفى مى کردند.در زیارتى که امام هادى «ع »
آموزش داده است،مى خوانیم:«اشهد انک و من قتل معک شهداء احیاء».درزیارتنامه هاى متعدد و نیز ادعیه گوناگون،از خواسته هاى زائر،توفیق قیام و خونخواهى در رکاب «قائم »علیه السلام است.این القاء فرهنگ شهادت طلبى در جان و اندیشه شیعه است:«و ان یرزقنى طلب ثارکم مع امام هدى ظاهر...»(زیارت عاشورا)و در زیارت جامعه،اعلام حمایت و نصرت نسبت به امام زمان «عج »است:«نصرتى معدة لکم ومودتى خالصة لکم ».
در زیارت شهداى کربلا،تعبیراتى از این قبیل دیده مى شود:اصفیاء،اولیاء،اوداء،انصار،و نشان دهنده ارزشگذارى به صفاتى چون برگزیدگى،ولایت،مودت و نصرت درقاموس کربلاست. همچنین،تقرب به خدا و رسول و ائمه،با برائت از دشمنان خداحاصل مى شود.این نیز جهتگیرى خاص اجتماعى-مکتبى زائر را مى رساند.[14]

زیارت وارث

یکى از زیارتهاى سید الشهدا«ع »که آن حضرت را بعنوان وارث آدم،نوح،ابراهیم،موسى،عیسى، محمد،على،فاطمه زهرا،خدیجه کبرى خطاب مى کند.زیارت وارث ازامام ادق «ع »روایت شده است.[15] و همراه آداب خاصى است و فضیلت بسیار دارد.
«زیارت وارث به زائر مى آموزد که اسلام امامت،رسالت تاریخى ادیان توحیدى را بردوش دارد و به همین دلیل،خاتم الادیان و پیامبرش خاتم الانبیاء است و در اینجاست که معناى امامت را مى یابد.زائر در این زیارت،رسالت همه پیامبران بزرگ تاریخ را بر دوش امام حسین «ع »مى یابد و چنین مى فهمد که گویى عاشورا نقطه اوج نبرد همه توحیدتاریخى با همه شرک تاریخى است »[16].

زیارت وداع

در زیارت سید الشهدا«ع »،مستحب است پس از تمام شدن آن،زایر بالاى سر قبرسید الشهدا«ع »رفته زیارت وداع بخواند.متن آن و آدابش در کتب دعا و روایات آمده است[17] و متون مختلف و متنوعى دارد و از جمله محتویات آن خداحافظى با قبر امام و دعابراى توفیق زیارت مجدد است و اینکه آخرین بار نباشد:«اللهم لا تجعله آخر العهد منا ومنه...»،«اللهم صل على محمد و آل محمد و لا تجعله آخر العهد من زیارتى ابن رسولک و ارزقنى زیارته ابدا ما ابقیتنى...»

زین العابدین «علیه السلام »

پیشواى چهارم شیعه،حضرت سجاد،امام على بن الحسین،زین العابدین «ع »،فرزندسید الشهدا«ع »که در حادثه کربلا حضور داشت و بعلت بیمارى در خیمه بسترى بود وهمراه با اهل بیت،پس از شهادت امام حسین «ع »به اسیرى رفت و با حالتى دشوار وغمبار،که غل و زنجیر به دست و گردن آن حضرت بسته بودند،به کوفه و از آنجا به شام برده شد.در کاخ یزید هم خطبه بسیار مهمى ایراد کرد که چهره یزید افشا شد و مردم شام نسبت به ماهیت حادثه کربلا آگاه شدند.امام سجاد«ع »در سال 38 هجرى در مدینه به دنیاآمد.در حادثه کربلا حدود 24 سال داشت،پس از شهادت پدر نیز مدت 35 سال امامت کرد.مادرش شهربانو دختر یزدگرد بود.در حادثه کربلا آن حضرت ازدواج کرده و داراى فرزند بود و فرزند خردسالش امام باقر«ع »هم در کربلا بود.[18]نقش عمده آن حضرت در نهضت عاشورا،پیام رسانى خون شهیدان کربلا و حفظدستاوردهاى آن انقلاب خونین و اهداف پدر،از تباه شدن و تحریف گشتن بود.این رسالت،در قالب ایراد خطبه ها توسط آن حضرت و عمه اش زینب «ع »انجام گرفت.
سخنان امام سجاد در بارگاه یزید،چنان او را به خشم آورد که دستور کشتنش را داد، اماحضرت زینب،جان خود را سپر بلا قرار داد و نگذاشت.در دفن اجساد شهداى اهل بیت در کربلا،به یارى طایفه بنى اسد آمد و پس از خاکسپارى پیکر سید الشهدا«ع »روى قبر آن حضرت نوشت:«هذا قبر الحسین بن على بن ابى طالب،الذى قتلوه عطشانا غریبا»[19].
پس از عاشورا،حضرت سجاد«ع »دوران بسیار سخت و خفقان بارى را با خلفاى اموى سپرى کرد.ولید بن عبد الملک و هشام بن عبد الملک،از خلفاى معاصر او بودند.
داستان زیارت آن حضرت و بوسیدنش حجر الاسود را و شعرهاى بلند فرزدق در ستایش او(هذا الذى تعرف البطحاء وطاته...)معروف است.«صحیفه سجادیه »مجموعه اى ازدعاهاى آن حضرت است که اینک در دست ما بعنوان گنجینه اى از معارف دینى موجوداست.آن حضرت در سال 95 هجرى با دسیسه ولید بن عبد الملک به شهادت رسید و دربقیع،مدفون شد.براى آشنایى با زندگى،شخصیت و فضایل بیشمارش باید به کتابهاى مستقل و مفصلتر مراجعه کرد.[20]

زینب «علیها السلام »

زینب کبرى سلام الله علیها،پیامبر خون شهداى کربلا و همراه حسین «ع »در نهضت خونین عاشورا.حضرت زینب،دختر امیر المؤمنین و فاطمه زهرا«ع »در سال پنجم هجرى،روز 5 جمادى الاولى در مدینه،پس از امام حسین «ع »به دنیا آمد.از القاب اوست:عقیله بنى هاشم، عقیله طالبیین،موثقه،عارفه،عالمه،محدثه،فاضله،کامله،عابده آل على.زینب را مخفف «زین اب »دانسته اند،یعنى زینت پدر.
امام حسین «ع »هنگام دیدار،به احترامش از جا برمى خاست.زینب کبرى،از جدش رسول خدا و پدرش امیر المؤمنین و مادرش فاطمه زهرا«ع »حدیث روایت کرده است.[21]این بانوى بزرگ، داراى قوت قلب،فصاحت زبان،شجاعت،زهد و ورع،عفاف وشهامت فوق العاده بود.[22]شوهرش، عبد الله بن جعفر(پسر عموى خودش)بود.از این ازدواج،دو پسر حضرت زینب به نامهاى محمد و عون،در کربلا به شهادت رسیدند.
وقتى امام حسین «ع »پس از امتناع از بیعت با یزید،از مدینه به قصد مکه خارج شد،زینب نیز با این دو فرزند،همراه برادر گشت.در طول نهضت عاشورا،نقش فداکاریهاى عظیم زینب، بسیار بود.سرپرست کاروان اسیران اهل بیت و مراقبت کننده از امام زین العابدین «ع »و افشاگر ستمگرى هاى حکام اموى با خطبه هاى آتشین بود.زینب،هم دختر شهید بود،هم خواهر شهید،هم مادر شهید،هم عمه شهید.پس از عاشورا و در سفراسارت،در کوفه و دمشق، خطابه هاى آتشینى ایراد کرد و رمز بقاى حماسه کربلا وبیدارى مردم گشت.پس از بازگشت به مدینه نیز،در مجالس ذکرى که براى شهداى کربلاداشت،به سخنورى و افشاگرى مى پرداخت.وى به «قهرمان صبر»شهرت یافت.
در سال 63 و به نقلى 65 هجرى درگذشت.قبرش در زینبیه(در سوریه کنونى)است.
برخى نیز معتقدند مدفن او در مصر است.در کتاب «خیرات الحسان »آمده است:درمدینه قحطى پیش آمد.زینب همراه شوهرش عبد الله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زمینى داشتند.زینب در همانجا در سال 65 هجرى در گذشت و در همان مکان دفن شد.[23]

صبح ازل طلیعه ایام زینب است
پاینده تا به شام ابد نام زینب است
در راه دین لباس شهامت چو دوختند
زیبنده آن لباس بر اندام زینب است


بارزترین بعد زندگى حضرت زینب،همان پاسدارى از فرهنگ عاشورا بود که باخطابه هایش، پیام خون حسین «ع »را به جهانیان رساند.در این زمینه،نوشته ها وسروده هاى بسیارى است،از جمله این شعر:

 

سر نى در نینوا مى ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا مى ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا مى ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا مى ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمى ترین فریاد،در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا مى ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر،استخوان اشگ سرخ
در گلوى چشمها مى ماند اگر زینب نبود
ذو الجناح داد خواهى،بى سوار و بى لگام
در بیابانها رها مى ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ،سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها مى ماند اگر زینب نبود[24]


خود زینب نیز از فصاحت و ادب برخوردار بود.در هنگام دیدن سر بریده برادر،خطاب به او چنین سرود:«یا هلالا لما استتم کمالا...»بعدها هم در سوگ حسین «ع »
اشعارى سرود،با این مطلع:«على الطف السلام و ساکنیه...»:سلام بر کربلا و برآرمیدگان آن دشت،که روح خدا در آن قبه ها و بارگاههاست.جانهاى افلاکى و پاکى که در زمین خاکى، مقدس و متعالى شدند،آرامگاه جوانمردانى که خدا را پرستیدند و در آن دشتها وهامونها خفتند.سرانجام،گورهاى خاموششان را قبه هایى افراشته در برخواهد گرفت،وبارگاهى خواهد شد،داراى صحنهاى گسترده و باز...

زینبین

دو زینب.اصطلاحا به حضرت زینب و حضرت ام کلثوم،دختران امیر المؤمنین «ع »
گفته مى شود که در کربلا حضور داشتند.این کلمه از باب تغلیب یک اسم بر دیگرى است، آنگونه که به امام حسن و امام حسین هم «حسنین »گفته مى شود.

زینبیه

جایى که به حضرت زینب «ع »منسوب باشد.آنگونه که به جاى منسوب به امام حسین «ع »، «حسینیه »گفته مى شود.مکانهایى که با این عنوان و به یاد حضرت زینب درشهرهاى مختلف مى سازند و براى برپایى محفلهاى عزادارى یا مجالس دینى براى بانوان،و گاهى هم به عنوان دار الایتام مورد استفاده قرار مى گیرد،از آن جهت که آن بانوى قهرمان،پس از عاشورا یتیمان ابا عبد الله الحسین «ع »را در سفر اسارت سرپرستى ونگهدارى مى کرد.مرقد زینب کبرى «ع »نیز که در شام قرار دارد به همین نام «زینبیه »
شهرت دارد که تا دمشق مقدارى فاصله دارد و زیارتگاه عاشقان عترت پیامبر«ص »است.
البته در مورد مدفن حضرت زینب،اقوال دیگرى نیز وجود دارد.

 


1- کامل الزیارات،ص 174،المزار،شیخ مفید،ص 52.
2- همان(کامل الزیارات).
3- همان،ص 176،بحار الانوار،ج 98،ص 291.
4- وسائل الشیعه،ج 10،ص 346،امالى صدوق،ص 123.در«مزار»شیخ مفید،ص 26 چنین است(از امام باقر«ع »):مروا شیعتنا بزیارة قبر الحسین بن على «ع »فان اتیانه مفترض على کل مؤمن یقر للحسین علیه السلام بالامامة من الله عز و جل.
5- همان،345،بحار الانوار،ج 98،ص 11.
6- کامل الزیارات،ص 125،وسائل الشیعه،ج 10،ص 356.
7- وسائل الشیعه،ج 10،ص 357،بحار الانوار،ج 98،ص 11،کامل الزیارات،ص 127.
8- کامل الزیارات،ص 124(نقل به تلخیص).
9- امالى صدوق،ص 197.
10- در منابعى همچون:کامل الزیارات،وسائل الشیعه،بحار الانوار،ثواب الاعمال و...احادیثش آمده است.
11- وسائل الشیعه،ج 10،ص 414.
12- بحار الانوار،ج 98،ص 142.
13- مشفقى دهلوى.
14- براى تحقیق پیرامون سند این زیارت و صحت آن،ر.ک:«انصار الحسین »،ص 146 تا 162.در ضمن،در ج 45،بحار الانوار،ص 65 نیز این زیارت آمده است.
15- براى مطالعه در تحلیل محتوایى زیارتنامه ها،ر.ک:مقالات زیارت در مجله «پیام انقلاب ». سال 1365.از شماره 172 تا 181 به قلم نگارنده.
16- مفاتیح الجنان،ص 427 به نقل از مصباح المتهجد،شیخ طوسى.
17- چشمه خورشید(مجموعه مقالات کنگره امام خمینى و فرهنگ عاشورا)،ج 1،ص 97، مقاله «ادبیات عاشورا».
18- بحار الانوار،ج 45،ص 40.
19- اعیان الشیعه،ج 1،ص 635.
20- حیاة الامام زین العابدین،ص 166.
21- از جمله «الامام زین العابدین »،عبد الرزاق المقرم،«حیاة الامام زین العابدین »،باقر شریف القرشى،«سیرة الائمة الاثنى عشر»هاشم معروف الحسنى،«بحار الانوار»ج 46،«زندگانى زینالعابدین »سید جعفر شهیدى و....
22- الحسین فى طریقه الى الشهاده،ص 65.
23- درباره مقامات معنوى زینب و ویژگیهایش،ر.ک:«الخصائص الزینبیه »از سید نور الدینجزایرى.
24- درباره زندگینامه حضرت زینب،از جمله ر.ک:«بطلة کربلا»عایشه بنت الشاطى،که با نام «زینب،بانوى قهرمان کربلا»به قلم حبیب الله چایچیان و مهدى آیت الله زاده ترجمه شده است.


منبع : فرهنگ عاشورا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی