سرویس جهان مشرق- احمد زارعان، کارشناس مسائل غرب آسیا، در گفتگو با مشرق به شرایط کنونی منطقه و تحولات سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد پرداخت. آقای زارعان به نگرانی کشورهای متأثر از دگرگونیهای سیاسی منطقه بهخصوص سوریه اشاره کرد و تهدیدات احتمالی این وضعیت برای دولتهای عراق و ترکیه را مورد بررسی قرار داد.
احمد زارعان با اشاره به سفر هیئت امنیتی عراق به سوریه اظهار کرد: این سفر با هدف کاهش تهدیدات امنیتی انجام شده است. ذکر این نکته ضروری است که ماهیت هیئت عراقی که به سوریه سفر کرده سیاسی نبوده؛ بلکه این هیئت ماهیتی امنیتی داشت و موضوعات موردبحث و تبادل نظر، مسائل و موضوعات امنیتی بوده است.
بهزعم ایشان یکی از سناریوهای آینده سوریه این است که همانطور که در سال 2014، بحران امنیتی داعش در داخل سوریه، در عراق سرریز شد و ادامه پیدا کرد احتمالاً تداوم بیثباتیها در سوریه، شرایط امنیتی کشورهای همسایه را هم تحتتأثیر قرار خواهد داد.
در ادامه گفتگو مشرق با احمد زارعان را میخوانید:
**با توجه به تعدد و پراکندگی بازیگرانی که در حال حاضر در سوریه نقشآفرینی میکنند، چه تصوری را باید از آینده سوریه داشته باشیم؟
بازیگران داخلی و خارجی متعددی که در سوریه نقشآفرینی میکنند، اهداف و منافع متفاوت یا متضادی نسبت به یکدیگر دارند. از این جهت سوریه از پتانسیل بالای بیثباتی برخوردار است و کشورهای منطقه هم از این جهت نگرانیهایی را احساس میکنند زیرا تداوم بحران امنیتی در سوریه باعث سرریز این بحران در کشورهای منطقه خواهد شد. کشورهایی مثل لبنان، اردن، عراق و حتی ترکیه از تداوم بحران امنیتی ناشی از بیثباتی سیاسی در سوریه، بهاحتمال زیاد آسیب خواهند دید.
یکی از سناریوهای آینده سوریه این است که همانطور که در سال 2014، بحران امنیتی داعش در داخل سوریه، در عراق سرریز شد و ادامه پیدا کرد احتمالا تداوم بیثباتیها در سوریه، شرایط امنیتی کشورهای همسایه را هم تحتتأثیر قرار خواهد داد. با توجه به تعدد بازیگران و منافع و اهداف متفاوت و متناقض آنها در سوریه، به نظر میرسد این کشور وارد یک دالان تاریک و شرایط سخت سیاسی و امنیتی شده و طبیعتاً در آینده میانمدت نمیتوان انتظار داشت سوریه به ثبات سیاسی و امنیتی برسد. کما اینکه ابومحمد جولانی اعلام کرده که بین 3 تا 4 سال زمان لازم است تا فرایند تدوین قانون اساسی، انتخابات و تشکیل دولت جدید اتفاق بیافتند.
اظهارنظرهای دیگری هم که تا الان داشتهاند، نشان میدهد شورشیها برای تکمیل فرایند سیاسی عجله ندارند! مدلهای مختلفی هم تا اینجا درباره آینده سوریه مطرح شده هست. ایجاد جنگ داخلی و تداوم بیثباتی شبیه آن چه در لیبی یا سودان در جریان است یکی از این سناریوهاست. در حال حاضر اختلافنظرهای جدی درباره اینکه آیا حکومت آینده یک حکومت تکساخت و متمرکز خواهد شد، یا نوعی حکومت فدرالی در سوریه مستقر خواهد بود، وجود دارد. این اختلاف نظرها چالشهای جدی در مسیر ساخت نظام سیاسی آینده ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه الان سوریه بهصورت غیررسمی تجزیه شده و یک بخش آن را رژیم صهیونیستی اشغال کرده و یک بخش آن تحت کنترل تروریستهای تحریرالشام وابسته به ترکیه است و یک بخش نیز در اختیار کردهای سوری تحت حمایت آمریکا قرار دارد.
این حوزههای نفوذ، فرایند دولتسازی در سوریه را با چالش مواجه خواهد کرد. تحلیل شما در مورد بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد نقش جوانان سوریه در آینده این کشور چیست؟ باتوجهبه بیانات رهبر معظم انقلاب که در سخنرانیهای اخیر به تحولات سوریه اشاراتی داشتند، باید گفت که ملت سوریه تسلط تروریستها بر سوریه را نمیپذیرد. مردم سوریه مردمانی بافرهنگ و باتمدن هستند و شاید به لحاظ اجتماعی و فرهنگی، جامعه سوریه پیشرفتهترین جامعه در بین جوامع عربی باشد. طبیعتاً مدلهای حکمرانی بر اساس الگوهای القاعده، داعش و امثال اینها و مدلهایی که حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی در آن رعایت نمیشود، مورد پذیرش جامعه سوریه نخواهد بود.
جامعه سوریه یکی از جوامعی است که در طول 76 سال گذشته در خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی قرار داشته و اندیشه مقاومت در بین مردم سوریه ریشهدار است و این موضوع حتی بین کسانی که طرفدار نظام بشار اسد نبودند، مشهود بود. گفتمان مقاومت در بین مردم سوریه طرفداران زیادی دارد، خصوصاً باتوجه به اینکه بخشهایی از جولان سوریه از سال 1967 تاکنون تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار داشته است و همچنین صهیونیستها حدود 500 کیلومتر مربع از خاک سوریه را طی چند هفته اخیر؛ پس از تسلط هیئت تحریر الشام، اشغال کردهاند. همچنین صهیونیستها با همراهی آمریکا طی چند هفته اخیر حدود 500 نقطه مهم و استراتژیک از جمله مراکز حیاتی دفاعی و امنیتی، تأسیسات راهبردی و مراکز علمی و فناوری این کشور را هدف قرار داده است.
طبیعتاً چنین جامعهای که اندیشه مقاومت در آن رسوخ کرده، نمیتواند در مقابل اشغالگری صهیونیستها و تجاوز رژیم صهیونیستی به حاکمیت سوریه و هدف قراردادن چندصد نقطه حیاتی که در واقع داراییهای استراتژیک این کشور محسوب میشدند سکوت کند. جامعه سوریه نمیتواند افراطگرایی تکفیری و اشغال خارجی را تحمل کند و قطعاً در مقابل چنین وضعیتی اقدام مؤثری انجام خواهند داد؛ کما اینکه دیدیم مردم در چند شهر سوریه نسبت به قتل و غارت و تجاوز و کشتار و همچنین توهین به مقدسات که توسط نیروهای جولانی رخ داده بود، اقدام به اعتراض کردند.
** تحولات این روزهای سوریه نشان میدهد که گروه جدید حاکم بر سوریه، در کمتر از یک ماه از روی کار آمدن با اعتراضات مردمی روبه روشده و برای سرکوب آنها به خشونت و استفاده از سلاح متوسل شده است. آیا این بی ثباتی تشدید میشود؟
به نظر میرسد هیئت تحریرالشام در مواجهه با اعتراضات مردمی در سوریه، سیاست مشت آهنین را اتخاذ خواهد کرد و به کشتار مردم و سرکوب اعتراضات مردم خواهد پرداخت. باتوجه به ماهیت گروههایی که هیئت تحریرالشام را تشکیل دادهاند و سابقه جنایاتهای آنها در گذشته، کاملاً قابلپیشبینی است که اقدامات سرکوبگرانهشان را تشدید خواهند کرد و طبیعتاً هرچقدر اینها از ابزار خشونت علیه معترضین بیشتر استفاده کنند، معترضین استعداد بیشتری برای مبارزه با اینها پیدا خواهند کرد؛ به همین دلیل میشود پیشبینی کرد که خشونت و بیثباتی در سوریه تشدید خواهد شد.
**پس از سقوط دولت بشار اسد، رژیم صهیونیستی مراکز مهم و استراژیک سوریه را منهدم کرد و اخیرا وزیر خارجه رژیم نیز این گروهکها را تروریست و بیثبات خوانده است، این رفتاهای رژیم نسبت به تحریرالشام، چه معنایی دارد؟
تاکنون رژیم صهیونیستی رویکرد توام با بیاعتمادی نسبت به گروههای مسلح تحت هدایت هیات تحریرالشام، داشته است. البته بهطورکلی، کشورهای منطقه و جهان و سازمانها و نهادهای بینالمللی رویکرد تردیدآمیز نسبت به تحریر الشام داشتهاند؛ زیرا اینها سابقه خوبی ندارند و این گروه با محوریت جبهه النصره تشکیل شده که شاخه سوری القاعده بهشمار میرود.
همین آقای جولانی یک زمانی از طرف ابوبکر بغدادی؛ سرکرده معدوم داعش، مأمور شد که شاخه داعش را در سوریه راهاندازی کند که بعدها با بغدادی دچار اختلافنظر شد و حتی با هم جنگیدند. وقتی تحریرالشام را تبارشناسی و ماهیتشناسی میکنیم، متوجه میشویم که اینها ماهیت تروریستی دارند و دست آنها به خون بیگناهان در عراق و سوریه و برخی مناطق دیگر آلوده است. بسیاری از اعضای آنها اصلاً ماهیت سوری ندارند و اصالتا اهل کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز یا برخی کشورهای عربی هستند. علاوه بر این، اعضای این گروه کماکان اعتقادات افراطی و تکفیریشان را حفظ کردهاند.
به همین دلیل اکثر کشورها و سازمانها و نهادهای بینالمللی، با تردید به این گروه نگاه میکنند. در واقع نسبت به اینکه این گروه آیا میتواند نماینده ملت متمدن سوریه باشد یا نه تردیدهای جدی وجود دارد و البته این تردید هم بهجا است. این نکته قابلتوجه است که نوع نگرانی رژیم صهیونیستی این نیست که ماهیت این گروهها، تروریستی هست یا خیر و آیا اینها میتوانند نماینده ملت متمدن سوریه باشند یا خیر.
جنس نگرانی رژیم صهیونیستی این است که امکان دارد گروههای تشکیل دهنده تحریرالشام در آینده از کنترل خارج شوند؛ وگرنه عملکرد هیئت تحریرالشام تا به اینجا به نفع صهیونیستها و در خدمت اهداف رژیم صهیونیستی بوده است. رژیم صهیونیستی نگران این است که این گروهها در آینده از کنترل سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی و منطقهای خارج شوند و اقداماتی ضد رژیم صهیونیستی انجام دهند.
به طور مثال القاعده که با حمایت و هدایت آمریکا و سرویس جاسوسی برخی کشورهای منطقه، علیه شوروی شکل گرفت، بعد از فروپاشی شوروی، این گروه از کنترل سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و کشورهای منطقه که از اینها حمایت میکردند خارج شد و جهت عملیاتهای خود را به سمت آمریکا تغییر داد.
** فراز و فرود ترکیه در تحولات آینده سوریه به چه صورت خواهد بود، آیا همچنان مدیریت گروههای مسلح حاکم بر دمشق در دستان اردوغان و فیدان باقی خواهد ماند؟
ترکیه یکی از جدیترین حامیان گروههای تروریستی در سوریه محسوب میشود و از ابتدای بحران سوریه در سال 2011، نقش مؤثری در ترانزیت تروریستها از سراسر جهان به سوریه داشت و البته در سازماندهی، تجهیز و تسلیح آنها نیز نقش مؤثری ایفا کرد.
ترکیه همچنین در حمایت مالی و سیاسی از آنها هم کم نگذاشت؛ بهنحویکه در طی مذاکرات روند آستانه، ترکیه بهعنوان حافظ منافع گروههای تروریستی و ضامن آتشبس از سوی آنها در مذاکرات حضور پیدا میکرد. وقتی تحولات یکی دوماه اخیر را بررسی میکنیم، مشاهده میکنیم که دست ترکیه در تحریک گروههای تروریستی و حرکت آنها از ادلب به سمت حلب، حماه، حمص و دمشق و اشغال این مناطق کاملاً واضح است؛ کما اینکه اردوغان اعتراف کرد که وقتی اسد دست دوستی ما را رد کرد، ما ناگزیر شدیم که از این گروهها حمایت کنیم.
بنابراین دست ترکیه در این حوادث کاملاً آشکار است و این کشور در شرایط کنونی، مهمترین بازیگر صحنهگردان تحولات داخلی سوریه است. ترکها برای خودشان اهدافی را در سوریه تعیین کردهاند که یکی از مهمترین آنها این است که بتوانند با در دست گرفتن کنترل حکومت مرکزی در سوریه، کردهای سوریه را سرکوب کنند و تشکیلات اداری و سیاسی که کردها در شمال این کشور ایجاد کردهاند را منحل کنند.
به نظر میرسد برای اینکه هیئت تحریرالشام بتواند حکومت سوریه را تحت کنترل خود داشته باشد، به حمایت بازیگران خارجی نیازمند است و تا وقتی به این حمایت نیاز داشته باشد، ترکیه هم نقش محوری و مؤثری در تحولات سوریه ایفا خواهد کرد. از آنجا که گروههای تروریستی با انقلاب مردمی روی کار نیامدهاند مشروعیت مردمی ندارند و ناگزیرند که به یک قدرت خارجی متکی شوند. گروههای تروریستی تا به اینجا مورد حمایت ترکیه قرار داشتهاند و در آینده نیز این حمایت تداوم پیدا خواهد کرد؛ در واقع تا زمانی که این وضعیت حاکم است این رابطه بین ترکیه و گروههای تروریستی وجود خواهد داشت و ترکیه نقش مهمی در تحولات داخلی سوریه ایفا خواهد کرد.
** در رفتار نیروهای حاکم بر دمشق و فرهنگ ملت این کشور تفاوتهای آشکاری وجود دارد، آیا این موضوع در رویکرد سیاسی و دیپلماتیک ایران تاثیر خواهد گذاشت؟
جمهوری اسلامی ایران سیاستهای روشنی را در رابطه با تحولات منطقه دارد. سیاست ایران نسبت به تحولات سوریه، حمایت از روندهای ملی و خواست و اراده ملت سوریه است و طبیعتاً از آنجایی که اشغال این کشور توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی یا بازیگران منطقهای دیگر، با اراده ملی مردم سوریه مغایر است، جمهوری اسلامی ایران نسبت به اشغال سوریه، توسط آمریکا، ترکیه، رژیم صهیونیستی یا هر کشور دیگر مخالف است. جمهوری اسلامی ایران از گفتگوهای ملی حمایت میکند، کما اینکه در ابتدای بحران امنیتی 2011 از آقای بشار اسد خواست که وارد گفتگوهای ملی بشود و اصلاحاتی را در ساختارهای سیاسی و اجتماعی سوریه ایجاد کند که البته منجر به اصلاح قانون اساسی سوریه در سال 2012 به توصیه ایران شد و هدف اصلی آن هم مشارکتدادن گروههای مخالف در ساختار سیاسی بود.
ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران از روندهای مذاکرات سوری - سوری حمایت میکرد و روند آستانه هم بر این نکته تصریح کرده که باید مذاکرات سوری - سوری ادامه پیدا کند. باتوجهبه شرایط کنونی، در مورد اینکه چه کسی در سوریه قدرت و حاکمیت را در دست بگیرد و حکومتش چگونه شکل بگیرد و چه نوع نظامی شکل بگیرد، بازهم جمهوری اسلامی رویکردش این است که در سوریه حکومتی روی کار بیاید که در آن اولاً خواست و اراده همه مردم تجلی پیدا کند و همه بازیگران داخلی سوریه، از اقوام و مذاهب و ادیان و گرایشهای سیاسی مختلف در تشکیل و اداره حکومت مشارکت کنند و حقوق اقلیتها نیز به رسمیت شناخته بشود. علاوه بر اینها بهرسمیتشناختن آزادیهای اساسی ازجمله احترام به مقدسات و حفظ جان و تضمین آزادی عقیدتی پیروان ادیان و مذاهب مختلف نیز یکی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی است.
در واقع رویکرد جمهوری اسلامی ایران این است که از یکسو، یک دولت ملی فراگیر و مشروع در سوریه روی کار بیاید و حقوق همه اقلیتها را رعایت کند و از سوی دیگر سوریه به محلی برای تقویت اشغالگری، تجاوزات و زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی تبدیل نشود. جمهوری اسلامی ایران با تحرکات و روندهای تجزیهطلبانه مخالفت جدی دارد و خواهان یک سوریه یکپارچه، مقتدر و قوی است که بتواند از تمامیت ارضی خود در مقابل اشغالگری اسرائیل و ایالات متحده دفاع کند. علاوه بر همه این مواردی که ذکر شد، ایران با هرگونه خشونت و کشتار و تسویهحسابهای سیاسی نیز مخالف است و خواهان حفظ حرمت پیروان مذاهب و ادیان توسط گروههایی است که اینروزها اداره حکومت را در اختیار دارند یا در آینده، اداره حکومت را در دست خواهند گرفت.
** تازهترین و البته مهمترین رفتار عراق با دولت جدید سوریه، اعزام یک هیئت امنیتی به دمشق بوده است؛ با توجه به تجربیات یک دهه گذشته عراق از بحرانهای امنیتی منطقه، آیا جنس رویکرد آن نسبت به کشورهای دیگه در قبال سوریه تفاوت دارد؟
عراقیها هم مثل سایر کشورها نسبت به تحولات امنیتی سوریه دغدغه جدی دارند. باتوجه به حوادث سال 2014 و سرریز بحران امنیتی از داخل سوریه به عراق، عراقیها تجربه تلخی از بحران امنیتی سوریه دارند. بنابراین طبیعی است عراقیها هم نسبت به تحولات سوریه حساس باشند. این نکته هم مهم است که دیدار هیئت امنیتی عراقی با سران تحریرالشام، به معنای این نیست که عراق با قدرتیابی گروههای تروریستی در سوریه موافق است و رویکرد عراق به لحاظ سیاسی با رویکرد کشورهایی مثل ترکیه و قطر متفاوت است.
عراقیها تلاش میکنند از طریق ارتباط دیپلماتیک با حاکمان جدید سوریه مسائل امنیتی خود را حل کنند. تعدادی از گروههایی که در سوریه به قدرت رسیدند، در بحران امنیتی عراق در سال 2014، نقش مخرب داشتند و طبیعتاً سفر هیئت امنیتی عراق به سوریه با هدف کاهش تهدیدات امنیتی انجام شده است. ذکر این نکته ضروری است که ماهیت هیئت عراقی که به سوریه سفر کرده سیاسی نبوده بلکه این هیات ماهیتی امنیتی داشت و موضوعات موردبحث و تبادل نظر، مسائل و موضوعات امنیتی بوده است.