ماهان شبکه ایرانیان

نشریه نشنال دیفنس بررسی کرد:

آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

«نشنال دیفنس» ضعف‌ها و کمبودهای راهبرد بازدارندگی ایالات متحده را در برابر تهاجم نظامی چین به تایوان، مورد بررسی قرار داده و برنامه‌های لازم را برای اصلاح و تقویت راهبرد آمریکا پیشنهاد داده است.

به گزارش سرویس جهان مشرق، نشریه‌ی تحلیلی «National Defense»، از رسانه‌های وابسته به «انجمن ملی صنایع دفاعی» ایالات متحده، در مقاله‌ای(به تاریخ 27 دسامبر)، به موضوع مهم مناقشه‌ی نظامی احتمالی ایالات متحده و جمهوری خلق چین در آینده‌ای نزدیک پرداخت.

در این مقاله، ضعف‌ها و کمبودهای راهبرد بازدارندگی ایالات متحده در برابر تهاجم نظامی چین به تایوان، مورد بررسی اجمالی قرار گرفته و برنامه‌های و طرح‌های لازم برای اصلاح و تقویت راهبرد آمریکا پیشنهاد شده است.


انتشار این مقاله، صرفا از باب اطلاع‌رسانی است و تمام محتوای آن الزاما مورد تایید مشرق نیست.


آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

رئیس جمهور شی جین پینگ در سال 2023 در کمیسیون امنیت ملی حزب کمونیست چین سخنرانی کرد. به گزارش خبرگزاری دولتی شینهوا، او گفت:

"پیچیدگی و دشواری مسائل امنیت ملی که اکنون با آن روبرو هستیم، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ما باید به ریشه‌ها بپردازیم و به بدترین سناریو فکر کنیم و آماده باشیم که آزمون‌های بزرگ را در تندبادهای شدید و دریاهای خشن و حتی دریاهای خطرناک و طوفانی را پشت‌سر بگذاریم.

به همان اندازه که استراتژی دولت بایدن برای "بازدارندگی یکپارچه" تلاش کرد چین را از رفتار تهاجمی‌تر خود در منطقه هند و اقیانوس آرام باز دارد، سوال مهم این است که اگر بازدارندگی شکست بخورد چه اتفاقی می افتد؟

آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

در این رابطه، اگر جنگی بزرگ در شرف آغاز بود، محدود بودن استراتژی در توانایی خود برای رسیدگی به این موضوع و مسایل مرتبط با آن، اثبات می شد. در حالی که داشتن نیروهای بیشتر در هند و اقیانوس آرام و تقویت این نیروها، جنگ با چین را تا حدودی آسان‌تر می کند، چندین جنبه دیگر از جنگ قدرت بزرگ وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد، به ویژه اگر بازدارندگی یکپارچه شکست بخورد: آماده سازی برای جنگ قدرت بزرگ؛ ایجاد یک وطن مقاوم برای درگیری پایدار؛ کاهش نفوذ جهانی چین؛ و آماده سازی برای یک چین پس از شی جینپینگ.

در مورد آماده سازی، بخش قابل توجهی از استراتژی دفاعی فعلی در رابطه با متوقف‌کردن تجاوز نظامی چین، بر جلوگیری از حمله‌ی میان-تنگه‌ای به تایوان متمرکز است. در حالی که این ممکن است تمرکز اصلی برنامه ریزی باشد، هر گونه درگیری با پکن در مورد تایوان، احتمالا به یک جنگ قدرت بزرگ با پیامدهای جهانی تبدیل خواهد شد.

شش عنصر کلیدی وجود دارد که باید برای بهبود توانایی ایالات متحده برای غالب شدن در یک درگیری با جمهوری خلق چین مورد توجه قرار گیرد: بازنگری در ساختار غیرنظامی-نظامی؛ رشد نیروی نظامی؛ بسیج جمعی نیروهای ذخیره؛ رفع شکاف موشکی؛ تسلیح تایوان قبل از درگیری؛ و ایجاد زیرساخت‌های نگهداری برای اسیران جنگی دشمن.

آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

یکی از درس‌های اصلی جنگ‌های افغانستان و عراق این است که نقشه‌های اولیه جنگ — در حالی که برای یک دشمن سازمان یافته به صورت متعارف کافی بود — برای شورش‌هایی که ایالات متحده(در جدول زمانی که مخالفان ما انتخاب کردند، با آن‌ها مواجه می شد) ناکافی بود. در نهایت، هر دو درگیری در ابتدا به اشتباه مفهوم‌سازی شدند؛ در عمل ضعیف اجرا شدند، و سازگاری با الزامات منحصر به فرد هر دو جنگ خیلی دیر اتفاق افتاد، آن هم پس از این که مردم آمریکا صبر خود را از دست داده بودند. ما باید سوال های سخت بپرسیم که چرا نقشه های اولیه جنگ ما برای افغانستان و عراق کافی نبود و آیا ترتیبات نهادی ما برای برنامه ریزی برای بازدارندگی و احتمالا درگیری با چین مناسب است یا خیر.

یکی از حوزه‌هایی که باید بررسی شود، قانون سازماندهی مجدد وزارت دفاع در سال 1958 است که رئیس ستاد مشترک را از زنجیره فرماندهی خارج کرد. اثر عملی این اصلاحات این است که یک حلقه‌ی رهبری و اطلاعات حیاتی که نیروهای میدان را با ستاد مرتبط می کرد، قطع شد. همچنین یک لایه واسطه بین نیروهای میدان و رهبری غیرنظامی را حذف کرد که همچنین نقش حیاتی در تبیین انتخاب‌های استراتژیک به عنوان بخشی از نقش‌های گسترده و مباحثات مربوط به ماموریت‌ها، در میان خدمات مختلف دیگر، ایفا می کرد.

علاوه بر این، رئیس ستاد مشترک، برای رهبران غیرنظامی، پوشش سیاسی لازم برای تغییر مسیر در طول یک درگیری فراهم می کرد، چرا که تحت ترتیبات نظامی-غیرنظامی فعلی، رهبران غیرنظامی به طور مستقیم در تصمیمات برنامه‌ریزی جنگ درگیر هستند.

ایالات متحده باید یک بازنگری در ساختارهای نظامی-غیرنظامی را با تمرکز بر بازگرداندن ستاد مشترک به زنجیره فرماندهی انجام دهد.

آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

در همین حال، توانایی‌های نظامی رو به رشد چین به صراحت برای تصرف تایوان و شکست‌دادن ائتلاف نظامی تحت رهبری ایالات متحده طراحی شده است. اندازه و پیچیدگی این نیروها چالش بزرگی برای ایالات متحده است، زیرا چین همچنین به دنبال رشد نیروهای خود و توانایی‌های نظامی و همکاری با متحدان و شرکا است.

با وجود این که ایالات متحده از نظر کیفیت نیروهای مسلح خود مزایای قابل توجهی دارد، کمیتِ ظرفیت‌ها هنوز وزن خاص خود را دارد. ایالات متحده باید یک برنامه تهاجمی برای افزایش توانایی‌های نظامی خود را با تمرکز بر یک برنامه‌ی قدرتمند در تولید ناوها، جنگنده ها، قابلیت های سایبری و فضایی و پلتفرم‌های لجستیکی انجام دهد.

یک جنگ بزرگ قدرت احتمالا نیاز به بسیج انبوه سربازان ذخیره از تمام خدمات دارد که فشار زیادی بر زیرساخت‌های موجود ذخیره ایجاد می کند. جان پومفرت و مت پوتینگر در نشریه‌ی «فارن افرز» در مارس 2023 نوشتند که پکن "قانون جدیدی را تصویب کرده است که ارتش آزادی بخش خلق را قادر می سازد تا به راحتی نیروهای ذخیره خود را فعال کند و سیستمی را برای جایگزینی نیروهای جنگی در صورت جنگ نهادینه کند. "

یک تمرین بسیج جمعی باید برای شناسایی شکاف‌ها، ضعف‌ها وکمبودها در منابع لازم برای پاسخگویی به الزامات جنگ با چین انجام شود.

در مورد رفع شکاف موشکی، جنگ در اوکراین نقاط ضعف تامین مهمات ایالات متحده را برجسته کرده است و نشان می دهد که ظرفیت صنعتی کافی برای حتی موارد اساسی مانند گلوله‌های توپخانه وجود ندارد. برای مثال، در طول جنگ اوکراین، نیروهای مسلح آن به طور متوسط 100000 گلوله توپخانه 155 میلی متری در ماه مصرف می کردند، اما صنعت دفاعی ایالات متحده تنها می توانست 14000 گلوله در ماه را جایگزین کند.

آمریکا چگونه برای جنگ بزرگ با چین مهیا می‌شود؟

به همین ترتیب، این محدودیت ها برای راکت‌های استینگر، جاولین و سامانه‌های راکت توپخانه‌ای با تحرک بالا نیز وجود دارد که ممکن است در هر جنگی با چین نقش داشته باشند.

اثر عملی این محدودیت‌ها در پایگاه صنعتی دفاعی این است که نقشه‌های جنگی ایالات متحده با دارایی‌های موجود و زیرساخت‌های صنعتی فعلی نمی تواند محقق شود. ایالات متحده باید یک بازنگری جامع از مهمات مورد نیاز برای سناریوی احتمالی جنگ چین انجام دهد و منابع را برای کاهش شکاف موشکی بین برنامه‌های جنگی و ظرفیت پایگاه صنعتی دفاعی اختصاص دهد.

یکی از عناصر اصلی توانایی اوکراین برای دفع حمله نیروهای روسی در سال 2022 تمرکز آن بر توسعه ارتش خود پس از تصرف بخش‌هایی از خاک اوکراین توسط روسیه در سال 2014 بود. این تمرکز، نه تنها شامل تمرکز بر حرفه‌ای‌تر کردن ساختار نظامی، بلکه به دست آوردن سلاح های لازم برای جلوگیری از حمله احتمالی آینده روسیه نیز بود.

این درس باید در مورد تایوان نیز اعمال شود. تجربه‌ی اوکراین همچنین نشان می دهد که داشتن توانایی ایالات متحده برای دسترسی سریع به انبارهای موجود مهمات نیز ضروری است. ایالات متحده باید به طور فعال تایوان را با مهمات لازم برای خنثی‌کردن حمله مسلح کند. واشینگتن باید به ارتش تایوان اجازه دهد تا از ذخایر مهمات موجود ایالات متحده در وضعیت بحرانی استفاده کند و پشتیبانی نظامی ایالات متحده را برای توانایی های نظامی خود گسترش دهد.

هر گونه درگیری با چین شامل تحریم‌های گسترده، ممنوعیت‌های تجاری، محاصره‌ها و ضبط دارایی‌هایی خواهد بود که بر اجزای مهم، مواد خام و سایر موارد ضروری مورد نیاز برای اجرای موفقیت آمیز یک طرح جنگی تأثیر می گذارد. پکن در حال حاضر چنین تلاشی را برای جدا کردن اقتصاد خود از غرب انجام می دهد.

ایالات متحده باید بررسی گسترده‌ای انجام دهد که کدام اقلام خاص برای جنگ موثر ضروری هستند و تلاش کند تا اطمینان حاصل کند که از ایالات متحده یا یک کشور متحد تهیه شده اند، این اقلام را قبل از درگیری ذخیره کند، جایگزین ها را شناسایی کند و مشخص سازد که کدام اقلام چین در نهایت از خود ایالات متحده تامین می شود و جلوی انتقال آن‌ها را به چین سد کند.

هر گونه درگیری طولانی‌مدت با چین، مستلزم همکاری صنعت ایالات متحده با ارتش ایالات متحده خواهد بود تا نه تنها ابزارهای جنگی لازم برای درگیری مانند کشتی‌ها، هواپیماها و غیره، که همچنین قابلیت‌های تخصصی، که کیفیت یا کمیت بیشتری در بخش خصوصی دارند، با سهولت بیشتری فراهم گردد.

ایالات متحده باید مطالعه کند که کدام نهادهای بخش خصوصی — که همکاری آن‌ها برای پیروزی ضروری است — برای غلبه در درگیری با چین ضروری هستند. حتی اگر ایالات متحده بتواند مهم‌ترین جنبه‌های اقتصاد خود را از چین جدا کند، بخش زیادی از شبکه تامین لجستیکی آن شامل کشورهای دیگر است و آسیب پذیری‌هایی دارد که چین از آن‌ها بهره برداری کرده است. ایالات متحده باید به شدت از زنجیره‌های تامین جهانی خود برای مواد نظامی، قطعات و فناوری محافظت کند تا با موفقیت یک استراتژی بزرگ جنگ قدرت را اجرا کند.

در مورد کاهش نفوذ جهانی چین، بخش عمده‌ای از نیروهای نظامی آمریکا بر دفع حمله پکن برای تصرف تایوان متمرکز خواهند بود. با این حال، نیروهای نظامی چین نیز در چندین پایگاه در سراسر جهان قرار دارند و این کشور تعداد قابل توجهی از عملیات "منطقه خاکستری" را برای گسترش نفوذ خود انجام می دهد.

ایالات متحده باید گزینه‌ای را برای تعیین فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده به عنوان آژانس اصلی در وزارت دفاع برای تخریب، جابجایی و نابودکردن توانایی های نظامی چین در خارج از اقیانوس هند و اقیانوس آرام و همچنین تمرکز بر عملیات منطقه خاکستری خود، جستجو نماید.

در همین حال، رئیس جمهور شی نیروی محرک اصلی سیاست های نظامی تهاجمی کشور در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و سراسر جهان است.

در حالی که حزب کمونیست چین اقدامات او را تقویت و حمایت می کند — و بسیاری از رهبران آن نیز از اهداف شی حمایت می کنند — برکناری او از قدرت به شدت روند نظامی چین را تعدیل می کند.

اگر جنگ با چین رخ دهد و برای چین بد پیش برود، ممکن است فرصتی برای تسهیل برکناری شی از قدرت وجود داشته باشد. یک گام اولیه در این استراتژی، ایجاد یک توانایی جنگ سیاسی در دولت ایالات متحده است که نه تنها نقض حقوق بشر حزب کمونیست، بلکه حاکمیت ضعیف، فساد و ضعف کلی آن در نسبت با مردم چین را برجسته می کند. همچنین نیاز به بررسی کامل جناح‌های سیاسی در چین و پرورش یک جنبش مخالف در داخل کشور — که چالش برانگیز خواهد بود — یا خارج از آن و همچنین برنامه‌ریزی برای یک چین پس از شی، وجود دارد. ایالات متحده باید به دنبال ایجاد یک توانایی جنگ سیاسی برای تضعیف حکومت کمونیستی در چین و تسهیل برکناری رئیس جمهور شی باشد.

ایالات متحده در یک نقطه عطف استراتژیک منحصر به فرد قرار دارد که در آن همزمان موفقیت‌ها و شکست‌های جنگ‌های خود در افغانستان و عراق را بررسی می کند، در حالی که همچنین به این فکر می کند که جنگ بزرگ قدرت با جمهوری خلق چین اساسا چه معنایی دارد.

در عین حال که آمریکا بازدارندگی خود را در برابر اقدامات تهاجمی چین در هند و اقیانوس آرام تقویت می کند، همچنین یک انقلاب فکری را از سرمی گذراند که اگر بازدارندگی شکست بخورد، چگونه خواهد جنگید. در حالی که بیشتر بحث در مورد جنگ بالقوه با چین مربوط به مسائل کمیتی است — چه تعداد کشتی، موشک، گلوله و سیستم‌های تسلیحاتی با کیفیت — بحث گسترده‌تری باید در مورد جنبه‌های کلیدی چگونگی جنگ‌های سنتی ایالات متحده شکل بگیرد.

واشینگتن باید بیشتر روی این موضوع تمرکز کند که چگونه باید در یک جنگ قدرت بزرگ حاضر شود، تاب‌آوری را در داخل کشور برای یک درگیری طولانی‌مدت ایجاد کند، و بهترین راه پس زدن گسترش نفوذ چین در سراسر جهان کدام است. همچنین باید درس‌های خود را از جنگ اوکراین در تدوین راهبرد بازدارندگی در برابر تهاجم چین به کار گیرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی