عصرایران؛ حمزه سلمانپور - استان خوزستان با در اختیار داشتن حدود 80 درصد تولید نفت کشور، یکی از مراکز اصلی صنعت نفت ایران و ستون اقتصادی کشور محسوب میشود. این استان شامل برخی از مهمترین میدانهای نفتی جهان است. میدان نفتی اهواز، با ذخیرهای بالغ بر 65 میلیارد بشکه نفت خام، بهعنوان سومین میدان بزرگ نفتی دنیا شناخته میشود. علاوه بر این، میادین نفتی مارون، آغاجاری و آزادگان نیز که همگی در خوزستان واقع شدهاند، جزو 15 میدان بزرگ نفتی دنیا هستند.
در شهر اهواز، شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بهعنوان بزرگترین شرکت تولید نفت ایران مستقر است. این شرکت که زیرمجموعهای از شرکت ملی نفت ایران است، مسئولیت مدیریت و بهرهبرداری از 65 میدان نفتی و گازی را بر عهده دارد. این میادین دارای بیش از 330 میلیارد بشکه نفت خام درجا (که 93 میلیارد بشکه از آن قابل برداشت است) و بالغ بر 420 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی هستند.
یکی از شرکتهای تابعه این هلدینگ، شرکت نفت و گاز کارون است که در اهواز فعالیت میکند. این شرکت مالک شبکه گستردهای بالغ بر 3 هزار کیلومتر خطوط لوله انتقال نفت و گاز است و در اهواز و اطراف آن 7 واحد بهرهبرداری، 4 کارخانه نمکزدایی، 10 ایستگاه تقویت فشار و 3 پالایشگاه گازمایع را در اختیار دارد. وضعیت شهرهای دیگر استان از مسجد سلیمان گرفته تا ماهشهر و آبادان و از حویزه گرفته تا امیدیه و آغاجاری کم و بیش به همین شکل است.
در کل، وزارت نفت در خوزستان بیش از 140 کارخانه بهرهبرداری، نمکزدایی، تقویت فشار گاز و پالایشگاه فعال دارد و این استان میزبان دهها هزار کیلومتر خطوط لوله انتقال نفت و گاز است. اضافه بر اینها، مجتمع بزرگ پتروشیمی بندر امام خمینی هم شامل چندین کارخانه تولیدی صنعتی و اسکله های اختصاصی صنایع نفت است که شرح آن، مقال دیگری می طلبد.
زیانهای محیطزیستی و اجتماعی
صنایع نفتی در خوزستان، علیرغم سهم عظیم خود در تأمین درآمدهای ملی، زیانها و تبعات جدی زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی را برای این استان به همراه داشتهاند. این مسائل به شرح زیر قابلبررسی هستند:
زیان های محیط زیستی: انتشار گازهای آلاینده ناشی از سوزاندن فلرهای نفتی، اهواز و دیگر مناطق خوزستان را به یکی از آلودهترین مناطق جهان تبدیل کرده است. این آلودگیها به طور مستقیم باعث افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی در میان مردم منطقه شده است.
نشت مواد شیمیایی و نفتی به آبهای زیرزمینی و سطحی، باعث تخریب اکوسیستمهای محلی و کاهش کیفیت منابع آب شده میشود. این مسئله بهویژه برای کشاورزی و تأمین آب آشامیدنی مناطق مجاور فاجعهبار است.
احداث تأسیسات نفتی و کریدورهای انتقال، تخریب گستردهای در اراضی طبیعی ایجاد کرده است. تالابها، مراتع و مناطق کشاورزی در نتیجه این فعالیتها از بین رفتهاند. گستردهترین فاجعه محیط زیستی در این زمینه تخریب و خشکاندن هورالعظیم توسط شرکتهای نفتی است.
زیان های اجتماعی: علیرغم اینکه خوزستان نقش حیاتی در تأمین ثروت ملی دارد، بسیاری از مردم استان از منافع این ثروت بیبهرهاند. شرکتهای نفتی، با احداث شهرکهای مجزا و ایجاد امکانات رفاهی برای کارکنان خود، تفاوتهای آشکاری در کیفیت زندگی میان کارکنان صنعت و سایر مردم استان ایجاد کردهاند. این شکاف عمیق، احساس نابرابری و بیعدالتی را در میان مردم محلی تشدید کرده است. شرکت خدمات رفاهی نفت یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران است که برنامهریزی و اجرای فعالیتهای غیرصنعتی، از جمله ارائه خدمات رفاهی، فرهنگی، هنری، ورزشی و مهندسی، تعمیرات و نگهداری ساختمانهای اداری، منازل مسکونی، تأسیسات فرهنگی و ورزشی، کتابخانه، امور مسافرت و ارائه خدمات جانبی و رفاهی به کارکنان و خانوادههای آنها، همچنین احداث، توسعه، بهسازی و نگهداشت فضای سبز ادارات و واحدهای مسکونی، فعالیتهای مشاورهای و آموزشی را بر عهده دارد.
این خدمات گسترده، زندگی کارکنان صنعت نفت را به سطحی متفاوت و بسیار مرفهتر از سایر مردم خوزستان ارتقا داده و عملاً یک "دنیای جداگانه" برای کارکنان نفت ایجاد کرده است که به شکلی کاملاً ملموس، سایر مردم استان را از مزایای توسعه محروم میکند. در این مدل، زندگی کارکنان صنعت نفت به امکاناتی نظیر مدارس خاص، مراکز درمانی پیشرفته، و فضاهای تفریحی ممتاز گره خورده است، درحالیکه سایر شهروندان از امکانات اولیه زندگی محروم هستند.
این وضعیت یادآور الگوهای استعماری است که در آن منابع یک منطقه برای رفاه و منافع بخش کوچکی از جامعه استخراج میشد و اکثریت مردم آن منطقه تنها تبعات منفی آن را تحمل میکردند. چنین مدلی که امروز در خوزستان شاهد آن هستیم، بهنوعی بازتولید همان رویکرد استعماری است. این نوع مدیریت، نهتنها مغایر با اصول توسعه پایدار است، بلکه مفهوم عدالت اجتماعی را نیز نقض میکند.
پیشنهادها:
حق آلایندگی صنایع در خوزستان، بهعنوان یکی از ابزارهای قانونی برای جبران بخشی از آسیبهای زیستمحیطی، از صنایع و واحدهای آلاینده دریافت میشود. این عوارض باید برای کاهش آلودگیها، بهبود زیرساختها، و توسعه استان هزینه شود. بااینحال، گزارشها نشان میدهد که بسیاری از شرکتها، از جمله صنایع نفتی، این حق را به طور کامل پرداخت نمیکنند یا مبالغ پرداختشده برای اهداف دیگری صرف میشود.
در سالهای اخیر، چندین هزار میلیارد تومان از این حق آلایندگی در خوزستان وصول شده است، اما همچنان بخش قابلتوجهی از این عوارض یا پرداخت نشده یا بهدرستی مصرف نشده است. بسیاری از صنایع بزرگ نفت و گاز در خوزستان مشمول پرداخت این عوارض هستند، اما نظارت بر نحوه هزینهکرد آن و الزام صنایع به کاهش آلودگی، همچنان چالشبرانگیز است؛ بنابراین در عمل نتوانسته پاسخگوی حتی بخشی از آسیبهایی باشد که صنایع نفتی به استان وارد میکنند.
برای کاهش آسیبهای ناشی از فعالیتهای نفتی در خوزستان و بهرهبرداری عادلانهتر از منابع این استان، چند راهکار در زمینههای مختلف زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی پیشنهاد میشود:
1. توسعه مسئولیتهای اجتماعی صنایع نفتی
• سرمایهگذاری در زیرساختهای عمومی: شرکتهای نفتی میتوانند بخشی از درآمد خود را به بهبود زیرساختهای شهری و روستایی اختصاص دهند. ساخت مدارس، بیمارستانها و فضاهای تفریحی برای تمامی ساکنان استان از اقدامات ضروری است.
• توسعه فضای سبز: در ازای تصرف اراضی شهری، صنایع نفتی باید اقدام به احداث پارکها و فضاهای سبز عمومی کنند تا اثرات منفی فعالیتهای خود را جبران کنند.
2. کاهش آلایندگی زیستمحیطی
• استفاده از فناوریهای پاک: نصب تجهیزات جدید برای کاهش انتشار گازهای فلر و توسعه فرایندهای پاک در پالایشگاهها و کارخانههای نفتی از اولویتهاست.
• بازسازی محیطزیست: سرمایهگذاری در احیای تالابها و سایر اکوسیستمهای طبیعی که در اثر فعالیتهای نفتی تخریب شدهاند، باید در دستور کار قرار گیرد.
3. تقویت نظارت و شفافیت
• اجرای قوانین سختگیرانه: دولت باید قوانین زیستمحیطی و اجتماعی سختگیرانهای برای صنایع نفتی اجرا کند و تخلفات را بهطورجدی پیگیری کند.
• شفافیت عملکرد: انتشار گزارشهای عمومی از عملکرد صنایع نفتی، میزان آلایندگی و اقدامات جبرانی برای اطلاعرسانی به مردم ضروری است.
4. بومیسازی نیروی کار
• اولویت استخدام نیروی بومی: شرکتهای نفتی باید در استخدام و آموزش نیروی انسانی، به نیروهای بومی استان اولویت دهند. همچنین در استخدامها بایستی اولویت با اهالی همان منطقه و مناطق مجاور طرحها و تأسیسات نفتی باشد.
• توانمندسازی محلی: برگزاری دورههای آموزشی و مهارتی برای مردم منطقه به آنها کمک میکند در پروژههای نفتی و صنعتی نقش بیشتری ایفا کنند.
امیدواریم در دولت دکتر پزشکیان، با رویکردی جدید به مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی صنایع نفتی در خوزستان پرداخته شود و منابع عظیم این استان بهگونهای مدیریت شوند که توسعه پایدار و عدالت اجتماعی تحقق یابد. استاندار خوزستان نیز میتواند با نظارت دقیق بر عملکرد این صنایع و الزام آنها به کاهش آلایندگی و مشارکت در پروژههای رفاهی و زیرساختی، گامهای موثری در این مسیر بردارد. توجه به این مسائل، نهتنها به بهبود زندگی مردم خوزستان کمک میکند، بلکه الگویی برای مدیریت توسعه در سراسر کشور خواهد بود.