تورم واقعی سبد معیشت که مربوط به گرانی کالاهای تاثیرگذار در زندگی کارگران است، بالای 50 یا 60 درصد است. در آیندهای بسیار نزدیک، گوشت قرمز در سفره کارگران حتی ماهی یکبار هم پیدا نمیشود....
«فرامرز توفیقی» فعال کارگری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه مهار تورم حتی دیگر در حد وعده هم مطرح نمیشود، گفت: متاسفانه دولت، از رئیس جمهور گرفته تا معاون اول ایشان و وزرای اقتصادی، همگی در مقام معترض ظاهر میشوند و فقط به شرایط موجود اعتراض میکنند! اینکه اعتراض بکنند که چرا شرایط اینگونه است، دردی از مردم دوا نمیکند. بحث این است که چه باید کرد؛ آقای پزشکیان در زمان انتخابات ادعا میکرد برای مشکلات اقتصادی کشور، طرح و فرمول دارد و قرار است کارشناسان به میدان بیایند؛ حالا گویا راه حلی برای مشکلات از جمله ناترازیها و گرانیها ندارند!
این فعال کارگری افزود: واقعیت این است که در زمان ورشکستگی اقتصادی، دولتها سه ابزار در اختیار دارند، یکی چاپ اوراق قرضه برای جمع کردن پولهای سرگردان است که کوپن آن در دولت احمدینژاد سوخت شد. دومین راه حل، دامپینگ نرخ ارز است و سومین راه حل دامپینگ طلا و مسکوکات است که امروز میبینیم طلا آب میکنند و عرضه میکنند تا نقدینگی مردم را جمعآوری کنند.
توفیقی با بیان اینکه «تامین هزینههای دولت فربه و چاق آسان نیست» ادامه داد: رئیس جمهور باید بداند که دولت فربه بهرهوری پایینی دارد؛ حذف بودجههای تحمیلی بر بودجههای کشور که اتفاق نیفتاد، میتوانست بسیاری از مشکلات را حل کند. صرف صحبت کردن در مورد مشکلات اقتصادی و ناترازیها، نه اقتصاد را شکوفا میکند و نه از درد و رنج مردم میکاهد. عنوان کردن مشکلات از تریبونهای رسمی، به معنای عوض کردن جای شاکی و متشاکیست. مجلسیها هم گویا چشمشان را روی مشکلات اقتصادی مردم بستهاند.
به گفته وی، مجلسیها به جای اینکه به سخنرانی فلان فرد در کنفرانس داووس بپردازند، باید به سراغ مشکلات معیشتی مردم و کارگران بروند؛ بحرانهایی که آنچنان عمیق شده که خیلیها از حل آنها ناامید شدهاند.
در واقعیت چند خانه برای کارگران ساختند؟
این فعال کارگری با تاکید بر اینکه «بحران معیشت، مردم به خصوص دهکهای فرودست را عذاب میدهد» میگوید: آیا دولتمردان و نمایندگان مجلس نیمنگاهی به آمارهای نزاعهای خانوادگی و نرخ بالای طلاق انداختهاند؟ آیا میدانند که نرخ ازدواج پایین آمده است و ابتداییترین رکن اجتماع یعنی خانواده در معرض خطر است؟ آیا نمیدانند که مزدبگیران مختلف از پرستاران گرفته تا تکنیسینهای فنی و کارگران نفت، گروه گروه دست به مهاجرت میزنند؛ و دریغ که آرمانشهرهای مهاجرت از اروپا و کانادا به همین کشورهای اطراف در حاشیه خلیج فارس تبدیل شده! آیا اینها را نمیبینند؟!
وی ادامه داد: آیا هیچ اقدام ملموسی برای تامین مسکن شده؛ این همه قرارگاه و کمیته که تشکیل دادند و نشست که برگزار کردند، آوردهاش چه بود؟ در واقعیت چند خانه برای کارگران ساختند؟ در شرایطی که نرخ اجارهخانه بیشتر از دستمزد کارگر است، از شورایعالی کار و کمیته دستمزد چه برمیآید؟ امروز حتی کارمندان که فرزندخوانده دولت هستند، مشکل معیشتی دارند و مجبورند برای زندگی به حاشیههای کلانشهرها بروند.
مردم برای تامین هزینه داروهای شیمی درمانی، ماشین و آپارتمان میفروشند!
توفیقی به گرانیهای اخیر از جمله گرانی دارو اشاره کرد و گفت: آقایان پشت بلندگو مدعی میشوند 93 درصد روستانشینان و 98 درصد شهرنشینان کشور تحت پوشش بیمه درمان قرار دارند اما نمیگویند این بیمههای درمانی دیگر کارکردی ندارند؛ بیمهها ابتر هستند، ابتداییترین هزینهها را نمیپردازند و دارو به تنهایی تا مرز 400 درصد گران شده است. مردم ناچارند سراغ بیمه تکمیلی بروند ولی بازهم برای دارو و درمان از جیب هزینههای سنگین میدهند؛ وقتی مدعی میشوند درمان بیماری های صعبالعلاج رایگان است، بیشتر به شوخی میماند؛ مردم برای تامین هزینه داروهای شیمی درمانی، ماشین و آپارتمان میفروشند!
«و در این میان مدعی میشوند که تامین اجتماعی دچار ورشکستگی شده»؛ این فعال کارگری با بیان این جمله اضافه میکند: تامین اجتماعی صندوقی بینالنسلی و غیرانتفاعی است و منِ کارگر و پدران و مادران من در آن سرمایهگذاری کردهاند و امروز زمان برداشت این سرمایههاست، چرا گذاشتید این صندوق که حقالناس است، ورشکسته شود؟ چرا وروردیها و خروجیهای آن را کنترل نکردید؟ اگر آنطور که مدعی هستید آمار بیکاری در کشور پایین آمده، باید ورودیهای تامین اجتماعی افزایش مییافت؛ پس چرا دچار بحران شد؟!
آیا میدانید کارگران فقط 10 تا 12 میلیون حقوق میگیرند؟!
توفیقی میافزاید: آقای پزشکیان میگوید چطور در تهران با 20 میلیون میشود زندگی کرد؛ باید به آقای رئیس جمهور گفت آیا میدانید کارگران فقط 10 تا 12 میلیون حقوق میگیرند؟!
وی با تاکید بر اینکه «دولت، دولت حرف درمانیست» ادامه داد: راه حلی برای مسائل اصلی زندگی مردم و معیشت بحرانی کارگران ندارند؛ بسیاری از کالاها از سبد خرید مردم حذف شده است؛ مردم نگران قیمت سیبزمینی و روغن هستند؛ در این شرایط، دعوا و جدلها بر سر هیچ و پوچ، زندگی مردم را نمیگرداند. آیا آرامش و سلامت، حق مسلم مردم نیست؟ آیا کارگری که از صبح تا شام کار میکند و عرق میریزد نباید خیالش از سقف بالای سر و نان داخل سفره راحت باشد؟
کارگران نمیتوانند سفرههای خود را حتی با سیبزمینی پر کنند!
او با بیان اینکه «جالب این است که پیشروی نرخ تورم دیماه، سبزیجات بوده»؛ افزود: این یعنی ما در کنترل قیمت سیبزمینی و سبزیجات هم عاجزیم! سیبزمینی کیلویی 60 هزار تومان شده؛ کارگران نمیتوانند سفرههای خود را حتی با سیبزمینی پر کنند!
این کارشناس دستمزد در ارتباط با تورم سبد معیشت در ماههای اخیر گفت: تورم واقعی سبد معیشت که مربوط به گرانی کالاهای تاثیرگذار در زندگی کارگران است، بالای 50 یا 60 درصد است. در آیندهای بسیار نزدیک، گوشت قرمز در سفره کارگران حتی ماهی یکبار هم پیدا نمیشود؛ قیمت نان، گوشت و لبنیات بالا رفته؛ تخم مرغ در یکی دو ماه اخیر 80 درصد گران شده؛ مرکز آمار این قیمتهای میدانی را اعلام نمیکند؛ تورم واقعی زندگی کارگران بالای 50 یا 60 درصد است.
توفیقی در پایان تاکید کرد: این شرایط باعث ازدیاد بیماریهای متابولیکی و پایین آمدن سن این بیماریها شده. چرا برای حل تورم هیچ اقدامی نمیکنند؟ نه تنها تورم را مهار نمیکنند بلکه عامدانه نرخها را بالا میبرند تا درآمدزایی داشته باشند.