ماهان شبکه ایرانیان

منابع مالی دولت اموی

منابع مالی دولت اموی، همان منابعی بود که از زمان خلیفه دوم و پس از گسترش فتوحات، در دسترس حکومت قرار گرفته بود

منابع مالی دولت اموی، همان منابعی بود که از زمان خلیفه دوم و پس از گسترش فتوحات، در دسترس حکومت قرار گرفته بود. عمده ترین درآمدها، درآمد خراج و جزیه بود. زمین های فراوان عراق و ایران، درآمد زیادی داشت. این زمین ها در اختیار صاحبان اصلی آنان بود و دهقانان یا کدخدایان، خراج را از کشاورزان گردآوری کرده به حاکم عرب شهر تحویل می دادند. این اموال به عنوان بیت المال مسلمانان شناخته می شد.

برای گردآوری خراج، دیوانی در عراق پدید آمد. در این دیوان، اطلاعاتی در باره مناطقی که می بایست خراج پرداخت کنند و مبالغی که باید پرداخت شود آمده بود. این دیوان در اصل اداره خزانه داری حکومت بود. تا زمان عبد الملک بن مروان، دیوان عراقی را ایرانیان اداره می کردند، چنان که در شام به زبان رومی و در مصر به زبان قبطی بود.

به طور یقین، تجربه عراق برگرفته از پیشینه ایرانی و ساسانی دیوان بوده است. تا آن زمان تنظیم دیوان در عراق، به زبان پهلوی بود. حجاج که خوی عربی گری داشت، مصمم شد تا زبان دیوان را در همه نقاط به عربی برگرداند. دیوان مزبور در اختیار زادان فروخ بود که پس از کشته شدن وی، به دست صالح بن عبد الرحمن که به فارسی و عربی تسلط داشت افتاد. حجاج وی را مامور ترجمه کرد. گفته اند که پسر زادان حاضر شد صد هزار درهم به او بدهد تا از این کار صرف نظر کند، اما وی نپذیرفت. به هر روی این اقدام، سبب شد تا از نفوذ ایرانیان در کار دیوان کاسته شود.

دیوان جدیدی که زمان معاویه پدید آمد، دیوان خاتم بود که به قصد دقت در نگارش نامه ها و مهر و موم کردن آن ایجاد شد. دلیل ایجاد آن این بود که معاویه مبلغی پول ضمن نامه ای حواله کرده بود و شخصی که نامه را در اختیار داشت، صد هزار درهم را به دویست هزار درهم تغییر داد!این مساله سبب شد تا دیوان خاتم یا دیوان مهر پدید آید.

حکومت اشرافی امویان، هزینه های بیشتری را می طلبید و همین سبب شد تا در کار خراج، سخت گیری بیشتری شود. از جمله اقدامات حجاج این بود تا با نگه داشتن روستاییان در روستاهای خود، اجازه ندهد تا زمین های حاصل خیز از کشت بیفتد و خراج کم شود. او کسانی را که از روستاها به شهرها می آمدند به زور به روستاها باز می گرداند.

قرار بر این بود تا جزیه از اهل ذمه گرفته شود. در ایران، کسانی که زرتشتی، نصرانی، یا یهودی بودند جزیه می پرداختند. این مالیات به طور سرانه و بر حسب توانایی شخص پرداخت کننده گرفته می شد. طبقات خاصی از مردم نظیر دبیران، دهقانان - کدخدایان - و روحانیان از پرداخت جزیه معاف بودند.

در اواخر قرن اول هجری که کم کم مردم ایران به اسلام می گرویدند، درآمد جزیه کاهش یافت. امویان از این امر به هراس افتاده گفتند: حتی اگر کسی از اهل ذمه مسلمان شود، باید جزیه را بپردازد. این امر برای سال ها مانع از گسترش اسلام در این نواحی بود. تنها در مدت کوتاه خلافت عمر بن عبد العزیز از این عمل خلاف شرع جلوگیری کرد. اما پس از وی بار دیگر روش ناپسند یاد شده ادامه یافت.

مسلمانان زکات می پرداختند و ماموران زکات در هر منطقه کار جمع آوری این مالیات را بر عهده داشتند.

غنایم جنگ نیز هنوز یکی از مهم ترین درآمدهای دولت اموی بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان